عکس رهبر جدید
۰
سبد خرید شما خالی است.

کتاب شیمی دهم از دیدگاه معلمان؛ کسب موفقیتی مشروط

  فایلهای مرتبط
کتاب شیمی دهم از دیدگاه معلمان؛ کسب موفقیتی مشروط
مجله رشد آموزش شیمی در راستای انجام رسالت خود به‌عنوان پلی میان برنامه‌ ریزان درسی و جامعه آموزش شیمی کشور به‌ ویژه معلمان گرانقدر شیمی در اقدامی تازه و با کمک امکاناتی که فضای مجازی و نرم‌ افزارهای پیام‌ رسان در اختیار همگان گذاشته است، نخستین میزگرد تحلیلی خود را به موضوع کتاب شیمی دهم اختصاص داده است. کتابی که یک سال در مدارس کشور تدریس شده و معلمان و دانش‌آموزان تجربه دست اولی از ساختار، محتوا و روش آن به دست آورده‌اند. پرسش ‌محوری این میزگرد، میزان موفقیت کتاب شیمی دهم در کلاس‌های درس است. آن هم در نخستین سالی که کتاب یادشده به جامعه آموزش شیمی کشور عرضه شده است. این پرسش را با شرکت‌کنندگان در این میزگرد در میان گذاشتیم. هر یک از شرکت‌ کنندگان ضمن معرفی خود به پرسش یاد شده پاسخ داده و با هم به گفت‌ و گو نشسته‌اند. امید است که این گپ و گفت‌های دلسوزانه برای خوانندگان محترم جالب، جذاب و قابل استفاده باشد.

لطفاً ضمن معرفی خودتان نظر خود را درباره میزان موفقیت کتاب شیمی دهم در سال تحصیلی گذشته بفرمایید. آیا این کتاب را موفق میدانید؟ پاسخ را با ارائه شواهد و بیان تجربیات خود شرح دهید.

رضایی: محسن رضایی گرمه چشمه، معلم شیمی ناحیه ۲ اردبیل با ۲۷ سال تجربه تدریس در دبیرستانها و دانشگاهها هستم. به نظر من باید به یک نکته اساسی، یعنی زمینهمحور بودن کتاب توجه کنیم، این نکته تفاوت اصلی و اساسی این کتاب با کتابهای موضوعمحور بوده، در نتیجه این نگرش ظرفیتها و قابلیتهای زیادی به کتاب داده و تدریس آن را راحتتر و یادگیری مفاهیم شیمی را معنادارتر کرده است.

 محسن رضایی گرمه چشمه

ویژگیهایی که اشاره کردید را کمی بیشتر شرح دهید.

رضایی: بنا به رویکرد زمینهمحور  اگر دانشآموزان بتوانند برای آنچه آموزش داده میشوند، دلیل و معنایی در محیط اطراف بیابند یادگیری بسیار راحت صورت میگیرد. یادگیری در خلأ نمیتواند معنادار باشد و آموزش نیازمند بافت و زمینه است. بیشتر مفاهیم در این کتاب با زندگی روزانه ارتباط دارد.

صادقی: دبیر شیمی رباط کریم و مجتمع بینالملل هستم.
به نظر من مشکل اساسی در گام اول، تدوین سریع است بدون در نظر گرفتن نظر همکاران؛  دیگر اینکه حجم کتاب، مناسب مناطق محروم نیست
تمرینات کافی هم در پایان فصل
ها وجود ندارد؛ نیازی به مباحث گوناگون در خیلی از جاهای کتاب نیست مگر آنکه دانشآموزی بخواهد در رشته شیمی ادامه تحصیل دهد؛ بنده کتاب لانگمن شیمی را یک سال تدریس کردم. واقعاً فرق کتابهای خارجی و داخلی از نظر تدوین بسیار زیاد است؛ فعالیت آزمایشگاههای شیمی در مناطق غیر از تهران بسیار ضعیف است و اکثراً قابل استفاده نیست؛ گیج شدن دانشآموز با توجه به تنوع مطالب درسی باعث دور شدن وی از درس شیمی میشود؛ برای مناطق محروم باید حتماً آموزش بهصورت رسانهای همراه با درس صورت گیرد؛ مطالب قرار داده شده در کتاب، مانند اقیانوسی است به عمق یک وجب و بسیاری مطالب دیگر که در اینجا نمیگنجد. اگر صلاح دانستید میتوانم بهصورت جزئیتر عنوان کنم.

 

قرار است کلی به مسائل نگاه کنیم. هر کتابی در نخستین سال تدریس با چالشهایی روبهروست. چون امکان اجرای آزمایشی کتابهای تازهتألیف وجود ندارد به ناچار، کتاب در سطح ملی مورد آزمون قرار میگیرد. بنابراین بهتر است بیشتر ساختار، محتوا و روش کتاب را در عمل کندوکاو کنیم.

صادقی: بله موافق هستم.

ناصری مود: علیرضا ناصری مود هستم دبیر شیمی ناحیه ۲ کرمان با ۲۲ سال سابقه خدمت. انتظار میرفت کتاب شیمی دهم از نظر محتوایی، سازماندهی علمی و نگارشی بهتری را در اختیار دانشآموزان و معلمان شیمی بگذارد اما از نظر من هرچند نسبت به کتاب سال دوم دبیرستان از نظر ارتباط مطالب آموزشی، ارتباط متن کتاب با کیفیت زندگی روزمره  مفید است ولی از نظر بار علمی و کیفیت نکات تخصصی شیمی و تقدم و تأخر مطالب ارائه شده در متن کتاب، کاستیهایی وجود دارد. نقاط ضعف این کتاب را میتوان به این ترتیب خلاصه کرد:علیرضا ناصری مود

ـ تعداد فصلهای فرد (سه فصل) کتاب مشکلاتی را برای دبیر از نظر تدریس و بودجهبندی کتاب برای دو نیم سال ایجاد میکند. همچنین این مهم، بارمبندی کتاب برای آزمونهای نیمسال اول و دوم را دشوار میکند.

ـ در فصل اول و در شروع شناساندن اتم بهعنوان کوچکترین بخش ماده، با توجه به اینکه دانشآموزان در درس علوم سال هشتم و نهم با آرایش الکترونی بور و رسم آن برای عناصر جدول تناوبی آشنایی دارند، بهتر بود ضمن مرور این آرایش برای عناصر با عدد اتمی بزرگتر، به تفهیم آرایش الکترونی کوانتومی پرداخته میشد. مانند کتاب شیمی کاردانش که ویژه هنرستانها تألیف شده و یک کتاب غیرتخصصی برای آنهاست و در آن ترسیم آرایش بور به خوبی بیان شده است.

ـ نظر به اهمیتی که شناخت ترکیبات یونی، فرمولنویسی و نامگذاری آنها بهعنوان یک بخش جداییناپذیر در شیمی دارد متأسفانه شاهد پراکندهگویی مؤلفان محترم در این زمینه و تقسیم نکات محتوایی ترکیبات یونی در سه فصل اول (صفحه ۳۹)، فصل دوم (صفحه ۶۳) و فصل سوم (صفحه ۹۹) هستیم.

ـ بهتر بود واژهنامه انتهایی کتاب که حاوی نکات و تعاریف بسیار جامع و کاملی از مفاهیم متن کتاب است، به جای نظمبخشی براساس حروف الفبا همانند آنچه که در برخی از کتابهای دوره قدیم شاهدش بودیم، براساس شماره صفحات کتاب درسی مرتب میشد تا دانشآموز با مطالعه متن کتاب به راحتی نکات مربوط به هر مورد را از انتهای کتاب استخراج کند.

بهعنوان نقاط قوت این کتاب نیز میتوان به این موارد اشاره کرد:

عنوان فصلها و تصاویر انتخاب شده چه در اول فصل و چه در متن کتاب همانند پلی است که بین اطلاعات تخصصی شیمی و زندگی روزمره ارتباط برقرار میکند.

آیات قرآنی که در شروع هر فصل و زیر تصویر ابتدایی آورده شده است به جهانبینی بهتر دانشآموز کمک شایانی میکند.

سازماندهی نکات مکمل هر صفحه و نکات مهم در حاشیه هر صفحه از نظر کمک به پویایی محتوایی کتاب، بسیار مفید است.

جمعبندی نکات و مطالب مهم هر فصل بهصورت تمرینهای دورهای از نقاط قوت این کتاب است.

صادقی: در مورد محتوا، به نظر من طرح مبحث کوانتومی مورد نیاز نیست چون درک آن نیازمند دانش بیشتر است. یعنی دانشآموزی که از متوسطه اول وارد متوسطه دوم میشود یک دفعه با حجم زیادی از مطالب روبهرو خواهد شد. در مورد نامگذاری پیوندها هم همینطور است. البته من سعی میکنم بیشتر از نظر همکاران با تجربه اینجا استفاده کنم.

 

آقای ناصری، بیش از این وارد جزئیات علمی کتاب نشوید. بحث ما تحلیل محتوای کتاب نیست.

رضایی: دوستان اگر به عنوان سرفصلها توجه نمایند، نوع نگاه و استدلال از کل به جزء است یعنی کتاب بر پایه یک نوع استدلال قیاسی تهیه و تدوین شده است. برخلاف کتابهای موضوعمحور که با استدلال استقرایی تدوین میشوند.

 

توجه کنید که بررسی ویژگیهای کتاب مد نظر این میزگرد نیست بلکه قصد ما این است که بدانیم این کتاب چه بازخوردی از کلاسهای درس گرفته است؟ به عبارت دیگر استقبال معلمان و دانشآموزان به کتاب چه اندازه بوده و کتاب با ساختار و محتوایی که دارد برای تحقق هدفهای برنامه درسی تا چه میزان، بهطور موفق عمل کرده است.

رضایی: من بهعنوان سرگروه  درسی، هر هفته از یکی دو مدرسه بازدید داشتم. متأسفانه خیلی از همکاران مفاهیم موجود در این کتاب را با مفاهیم شیمی(۲) یا شیمی (۳) همارز میدیدند و حتی خیلیها به جزوهگویی و نکتهگویی میپرداختند در صورتی که نوع گویش و نگاه متفاوت است. عدم استفاده از ظرفیتهای موجود از جمله تصاویر، عکسها و نمودارها در تدریس، نارضایتی دانشآموزان را به دنبال دارد.

ناصری مود: در حقیقت به نظر من آن عاملی که خیلی خوب میتواند کیفیت کتاب را در راستای تحقق اهداف برنامه درسی تعیین کند میزان تمایل دبیران به استفاده از «جزوه در کلاس درس» برای تفهیم مطالب است. متأسفانه برای این کتاب نقش جزوه بسیار نمود دارد و دانشآموزان را نمیشود با تکیه به این کتاب، به سالهای بعد هدایت کرد. همچنین جای تأسف است که در چاپ دوم و کتاب سال ۱۳۹۶ باز هم تغییر در آن چندانی ایجاد نشده است.

 

آیا این را میتوان ناشی از ضعف در آموزش معلمان دانست؟

ناصری مود: خیر، ضعف در محتوای کتاب، معلم را وادار به بیان نکات تکمیلی میکند.

رضایی: همکاران با تغییر نگرش نمیتوانند کنار بیایند، چون یک عمر با محتواهای موضوعمحور زندگی کردهاند.

صادقی: من اگر بخواهم از یک تا بیست به کتاب نمره بدهم، پاس نمیشود.

 

ملاکهای این ارزشیابی چیست؟ چه تجربه عملی با این کتاب در کلاس درس، شما را به این نتیجه رسانده است؟ به برخی از آنها اشاره کنید.

صادقی: حیطههای بلوم. ولی برای تألیف کتب درسی، انتظار میرود مؤلف خودش صاحبنظر باشد و تجربه کافی برای توجه به وضع مناطق محروم داشته باشد. متأسفانه الان رویکرد آموزشوپرورش استفاده از نیروهای سربازمعلم و غیرمرتبط است. کتاب کار را قبلاً عرض کردم. ارائه سیدی آموزشی یک نیاز صد در صد است. شهاب صادقی حتی برگزاری آموزش مجازی تدریس خیلی میتواند کمک کند. دورههای ضمن خدمت نیز مؤثر است. سبک کتاب خوب است ولی من نظم خاصی مشاهده نکردم. به نظر من نگرش معلم هرچه باشد وقتی بهطور عملی تدریس میشود خیلی فرق میکند. کتاب اقبال خوبی ندارد وگرنه این همه کتب کمک درسی در بازار کتاب وجود نداشت و نیازی به هزینهای که از جیب والدین خارج میشود نبود. در نگاه کلان بهطور عملی با این کتاب، بازار کتاب کمکدرسی و آموزشگاهها داغتر است.

رضایی: من به برخی دیگر از ظرفیتهای موجود در کتاب اشاره میکنم. بیشک توجه به آنها میتواند به حل خیلی از مشکلات کمک کند. همکارانی که به این موارد توجه کردهاند، تدریس راحتتری داشتهاند. در این کتاب به روشهای تدریس فعال توجه شده و اساس یادگیری، اکتشافی است. بهعنوان مثال یکی از اهداف آموزشی درس اول کتاب درسی، آشنایی با چگونگی توزیع عناصر در جهان است. برای نیل به این منظور اطلاعات به دست آمده ویجر ۱و ۲ در مورد عناصر سازنده سیاره مشتری و نیز عناصر سازنده زمین در اختیار دانشآموزان قرار گرفته و دانشآموزان با انجام خودآزمایی صفحه ۳ و پاسخ به پرسشهای طراحی شده، مرحله به مرحله به هدف مورد نظر نزدیک میشوند.

 

بر این باورم، تا هنگامی که یک معلم خود، از ساختار و محتوای کتاب درسی لذت نبرد نمیتواند آن را با لذت به دانشآموزان خود تدریس کند و آموزشی لذتبخش را در کلاس رقم بزند. با توجه به اینکه در نظام آموزشی متمرکز ما تنها یک کتاب درسی برای هر پایه عرضه میشود، آیا چنین کتابی میتواند همه انتظارها را برآورده کند؟ یا باید یک حداقلی را از آن انتظار داشت؟

رضایی: در زمینه تغییر نگرش و آشنایی همکاران با برنامه درسی جدید کار زیادی باید انجام شود. امیدوارم با درایت مسئولان از جمله مجله رشد آموزش شیمی، در این راستا گامهای محکمتری برداشته شود.

 

این تغییر نگرش و علاقهمندی در کدامیک از شما همکاران محترم ایجاد شده است؟ دلیل آن را پس از یک سال تدریس این کتاب چه میدانید؟

رضایی: من در دورههای تأمین مدرس در خدمت مؤلفان محترم بودم. از طرفی در دورههای ضمن خدمت بهطور رودررو با بیش از ۱۵۰ همکار محترم تبادل نظر داشتم. همکارانی که فرایندمحورند و از کتاب درسی استفاده میکنند، تدریس موفق داشتهاند.

 

آیا این موفقیت در پایان سال تحصیلی ارزشیابی شده است؟

رضایی: بهصورت کیفی بله.

ناصری مود: به نظر من از زمانی که تغییر محتوای کتب درسی با تغییر کتابهای دوره ابتدایی شروع شد باید نگارش کتابهای سه ساله دهم، یازدهم و دوازدهم کلید میخورد و پیشنویس کامل مطالب این سه کتاب برای نقد و بررسی در اختیار دبیران و صاحبنظران قرار میگرفت تا  امروز مانند دانشآموزی که درسهای خود را برای شب امتحان گذاشته، با چالش محتوا و سرفصلها و چیدمان مطالب مواجه نشویم. معلمان با تنظیم جزوه متناسب با کتاب درسی سعی میکنند کیفیت تدریس خود را ارتقا دهند. به عبارت دیگر با بیان جزوه نقاط ضعف کتاب را رفع میکنند.

رضایی: اما کسی که جزوه و نکته میگوید نمیتواند اهداف کتاب را پوشش دهد.

مصیبیان: من بهروز مصیبیان، دبیر منطقه 3 تهران و 28 سال سابقه دارم. در مورد کتاب شیمی دهم باید بگویم با توجه به حجم مطالب نمیتوان مطالب کتاب را حتی بهصورت جویده جویده، به تعبیر بسیاری از معلمان و نیز با توجه به اهداف کتاب، طی 3 ساعت در هفته تدریس کرد.بهروز مصیبیان البته این کتاب بازار تدریس خصوصی را برای برخی از معلمان باز میکند اما تدریس آن برای معلمی که وجدان کاری دارد و بچههای مردم را مثل بچه خودش میداند کار مشکلی است. کتاب اگرچه بازخوردی فعالگونه در برخی جاها دارد اما پراکندهگویی و ناقصگویی آن، معلم را دچار سردرگمی و عصبانیت میکند.

رضایی: هدف کتاب  بحث و تبادل فکری بین دانشآموزان و معلم است.

مصیبیان: با سه ساعت تا چقدر میتوان به این هدف رسید؟ با دانشآموزانی که سطحشان حتی در یک کلاس با هم متفاوت است؟

رضایی: درست است، ۳ ساعت برای تدریس کتاب کم است ولی اگر جزوهگویی در کلاس درس انجام شود، از نظر زمان وضعیت بدتر میشود.

مصیبیان: یک حداقل را میتوان در نظر گرفت. اما، ما باید این دانشآموزان را برای سالهای بعد تربیت کنیم. با در نظر گرفتن حداقل، آیا میتوان آن‌‌ها را به شیمی علاقهمند و جذب کرد؟ نه، پس نمیتوان به حداقلها اکتفا کرد. در ضمن با جزوه‌‌گویی فاجعه به بار میآید.

رضایی: اکثر نارضایتیهای دانشآموزان هم از معلمان جزوهگو بود.

مصیبیان: وقتی کلاسهای ضمن خدمت کمفایده است و
به جای ارائه روش تدریس، صفحه به صفحه کتاب را بررسی می
کنند، چه انتظاری میتوان از یک معلم سنتی داشت؟ باید با تغییر رویکرد کتاب، اول به معلم آموزش داد. در حالیکه در این کشور معلم آخرین نفری است که کتاب به دستش میرسد.

رضایی: من با شما موافقم ولی تفسیر و تبیین خط به خط کتاب بهتر از جزوهگویی است.

مصیبیان: مگر در کلاس ضمن خدمت جزوه میگویند؟

رضایی: نه، منظور من کلاس درس است.

دوستان توجه داشته باشید که میزگرد یک پرسش دارد. آن هم ارزیابی شما از میزان موفقیت کتاب است. تنها تفاوتی که میتواند مورد چالش قرار گیرد ملاکهایی است که هر یک از ما برای این ارزیابی استفاده میکنیم. اگر شواهد نشان دهد که جزوهگویی و کنار گذاشتن کتاب درسی در سالی که گذشت پیشرفت بیشتری داشته است، این میتواند گواهی بر ناکامی کتاب باشد.

ناصری مود: جزوهای که مد نظر من هست جزوهای است که با رسیدن به یک صفحه یا مبحث مبهم، لازم به نظر میرسد. یعنی اول از کتاب شروع میکنیم و در جای لازم جزوهای در تکمیل یا تشریح کتاب بیان میکنیم. مثلاً در مورد مبحث ساختار لوویس آیا میتوان فقط به کتاب استناد کرد؟

رضایی: البته شواهدی که نشان دهد کتاب کنار گذاشته شده و همکاران جزوهگو موفقتر بودهاند، وجود ندارد. اصولاً با سه ساعت نمیتوان هم کتاب را تدریس کرد و هم در کنار آن جزوه گفت.

 

کتاب شیمی (1) در سال نخست حضور در جامعه آموزشی، کمتر از سه درصد موفق بود و مورد اقبال زیادی بهویژه در میان معلمان شیمی کشور قرار نگرفت. ولی
به مرور بر استقبال از آن افزوده شد. در نقد این روند فزاینده عوامل گوناگونی نقش داشتند که فراتر از اصلاح متن کتاب بود. بنابراین با بررسی عوامل بازدارنده می
توان برنامهریزان درسی را در مسیر رفع آنها یاری کرد. اکنون با بررسی شواهد گوناگون مشاهده شده توسط معلمان، از جمله افزایش جزوهگویی میتوان حضور کتاب یادشده را در جامعه آموزش شیمی کشور، آسیبشناسی کرد و در راستای حل چالشهای پیش روی یک آموزش موفق با محوریت این کتاب اقدام به عمل آورد.

رضایی: به نظر من این آمار شکبرانگیز است و وضعیت اینقدر وخیم نیست. اگر معلمان موافق، این کتاب را تحلیل محتوا کنند و نقاط مثبت برجسته شود، وضعیت عوض میشود.

 

دقت کنید که منظور من، کتاب «شیمی برای زندگی» بود که در سال 80 وارد مدارس کشور شد.

مصیبیان: من خودم کتاب را کنار نگذاشتم و درسم را در برخی قسمتها با پاورپوینت ارائه دادم. دانشآموزان هم در تمام جلسات درس را بهصورت تایپی، در اختیار داشتند اما سعی کردم در این متنهای تایپی، اصول را بگویم و بعد سراغ تمرینها و فعالیتهای کتاب درسی و کتاب کار و... میرفتم. اما فقط دو زنگ برای شیمی دهم ارائه شده بود.

ناصری مود: صدالبته این کار مستلزم تلاش مضاعف معلم است و با ارتقای ساعات کلاس به ۴ ساعت، وضع خیلی بهتر میشود.

 

لطفاً دوستان از ورود به جزییات خودداری کنند و به معرفی شواهدی بپردازند که موفقیت کتاب را به مخاطره انداخته است.

مصیبیان: اما خود مؤلفان کتاب دهم بر این باور نیستند و اینکه کتاب دهم به گفته شما بدون تغییر در سال تحصیلی میآید، دال بر این مطلب است. کما اینکه به نامه اعتراضی معلمان شیمی هیچ توجهی نکردند.

رضایی: ای کاش بررسی میشد چند درصد همکاران مخالف، به زمینهمحور بودن کتاب واقف هستند.

ناصری مود: وقتی به وضعیت کتاب پایه یازدهم نگاهی بیندازیم میبینیم تقریباً رویکردی شبیه کتاب سال سوم و پیشدانشگاهی را دارد و بعضاً از متن کتاب پیشدانشگاهی کپیبرداری شده است. این موضوع میتواند مهر تأییدی بر جواب نگرفتن کتاب دهم و احتیاط مؤلفان باشد.

مصیبیان: کتاب در برخی جاها رویکرد فعال دارد اما در برخی قسمتها هیچ مطلبی برای پرداختن ندارد و با روخوانی میتوان از آن گذشت. در برخی قسمتها نیز با توان دانشآموزان مغایرت دارد مثل بحث پیوند با ریاضی در ابتدای کتاب در رابطه اینشتین. در کتاب شیمی دو، ابتدا درباره مول بحث شده بود آن هم بهطور مختصر. اما با نظرخواهی از معلمان معلوم شد که این بحث از توان دانشآموزان خارج است و خود جناب ارشدی با هماهنگی مؤلفان، بحث مول را به شیمی 3 منتقل کرد. اما سؤال این است که مؤلفان فعلی که خود قبلاً جزء منتقدان بودند چطور شد باز هم بحث مول را با این گستردگی و پراکندگی در شیمی دهم آوردهاند در صورتی که دانشآموزان قبلاً با آن آشنا نشدهاند. احتمالاً دانشآموزان به تفکر مؤلفان کتاب، جهش فکری داشتهاند.

رضایی: درست است، برخی موارد را میتوان به عهده یادگیرنده گذاشت تا از بابت زمان نیز مشکل پیش نیاد.

مصیبیان: به عهده کدام دانشآموز؟ دانشآموز مجهز تهرانی در یک مدرسه غیرانتفاعی درجه یک، یا دانشآموز تهرانی در یک مدرسه معمولی یا دانشآموز محروم در شهرستانی دور؟ منظورم این است که از حد توانایی دانشآموز در بحث استوکیومتری فراتر است. شاید بد بیان کردم.

رضایی: بالاخره این تک کتابی یک مشکل آموزشی کشور است و به همه کتابها مربوط است.

 

به پرسش میزگرد برگردیم و تجربه خودتان را از تدریس در سالی که گذشت شرح دهید.

رضایی: دوستان گرامی اگر به نیمه پر لیوان فکر کنیم کتاب به یادگیری فعال و اکتشافی، حل مسئله روزمره و زیستمحیطی، یادگیری معنیدار، ارتباط افقی و عمودی با کتابهای دیگر از جمله فیزیک، ریاضی و زیستشناسی و به خودشکوفایی و خودرهبری دانشآموزان توجه داشته و اینها همه از اهداف برنامه درسی است. برای هرکدام از این موارد مصداق وجود دارد.

ناصری مود: بله فرمایشتان صحیح ولی این ایدهآل هست. در این کتاب وقتی در صفحه دو باید نسبیت اینشتین و رابطه و محاسباتش را برای دانشآموزان درس بدهیم خیلی زود مشکلات نمایان میشود.

مصیبیان: اگر بخواهیم میزان موفقیت کتاب را بررسی کنیم باید ایرادها و نقاط قوت و ضعف کتاب را بگوییم.

رضایی: در این مسئله مشکل کجاست، اگر در حد کتاب از دانشآموزان انتظار داشته باشیم، هیچ مشکلی پیش نمیآید. بالاخره دانشآموز سال دهم باید بتواند یک عدد مثل سرعت نور را به توان ۲ برساند.

مصیبیان: اما همین مطلب از حد توان خیلی از دانشآموزان بالاتر بود. این یک مثال بود اما بحث اصلی استوکیومتری است که کلاً برای دانشآموزان سخت است.

رضایی: این مطلب در کتاب شیمی (۲) هم به نوعی وجود داشت و هدف از آوردن آن، توجه به یک سؤال بسیار مهم و فطری، فراروی همه انسانهاست. اینکه جهان چگونه به وجود آمده؟ اگر این مفهوم درست تبیین شود، میتواند انگیزه یادگیری شیمی را ارتقا دهد و فرصت خوبی برای بیان فلسفه حیات باشد.

ناصری مود: وقتی یک مبحث از فیزیک در چند سطر گنجانده شود و در آغاز کتاب و سال تحصیلی قرار به تدریس آن باشد دشواری موضوع خود را نشان میدهد.

 

صرف توجه به این موارد کافی نیست. استفاده درست، بجا، بهینه و ثمربخش، از اهمیت بیشتری برخوردار است. در ضمن فراموش نکنید که تعادل محتوا و روش از نکتههای بسیار مهمی است که باید در تألیف کتاب و تدریس آن، مد نظر قرار داد. مواردی که آقای رضایی عزیز از ویژگیهای مثبت کتاب برشمردند وقتی کارکرد واقعی و تأثیرگذار خود را نشان میدهند که در تعادل
با محتوا، انتخاب و سازماندهی شوند. این ویژگی
ها، بُعد روشی تدریس را تشکیل میدهند. آموزش آنها زمانبر است و باید محتوا را در جاهایی که در پی اینگونه هدفهای مهارتی هستیم تعدیل کنیم. بنابراین هم کتاب و هم معلم در ایجاد این تعادل نقش دارد. البته محتوای کتاب در کمک به معلمان هم بسیار نقشآفرین است.

رضایی: این فرصتها و موقعیتها در کتاب درسی وجود دارند. تنها باید مهارت معلمان برای استفاده از این موقعیتها فراهم شود.

احمدی: ناهید احمدی هستم دبیر شیمی استان زنجان، منطقه زنجانرود. ۱۴سال سابقه تدریس در  مناطق محروم دارم، البته ۴ سال هم در خود زنجان تدریس داشتم. من با آقای رضایی موافقم. ولی به خاطر تکه تکه شدن مطالب دانشآموزان دچار سردرگمی میشدند. حالا شاید ایراد از خود ما هم باشد چون اولین سال تدریس این کتاب بوده است، کمی ارتباط دادن مطالب به هم سخت بود. ضمن احترام خدمت همه دوستان عرض کنم که کتاب دهم هم مثل سایر کتابها رفته رفته در بین همکاران جا خواهد افتاد. این کتاب هم در کل، شبیه همان «شیمی برای زندگی» دوره قبل است و درواقع از آن الگو گرفته شده است. البته بستگی به خود دبیر دارد که چگونه تدریس کند. در ضمن، تدریس هم فقط تا حدودی موفقیتآمیز بود. برای اینکه محتوا بیشتر از زمان در نظر گرفته شده است؛ ۳ ساعت برای تدریس این کتاب کم بود.

مکبریان: حسن مکبریان هستم با 30 سال سابقه تدریس در همه پایهها و نظامهای گذشته و کنونی. حسن مکبریان در ضمن سرگروه پیشین استان سمنان و شهرستان سمنان بودم. به نظر من شیمی دهم و یازدهم دریایی از بینظمیهاست و باعث سردرگمیهایی میان دبیران و دانشآموزان شده است. فارغالتحصیلان این دوره، از شیمی چیزی متوجه نمیشوند و اهداف آموزشی مورد نظر پیاده نخواهد شد.

رضایی: کتاب درسی یک کتاب خودآموز نیست و یادگیری آن به تعامل سازنده بین یادگیرنده و یاددهنده بستگی دارد. این مهارت میتواند، ایجاد شود.

 

این فرمایش آقای رضایی درست است، البته باید تعامل فراگیران با یکدیگر را نیز به آنها افزود.

ناصری مود: مؤلفان کتاب باید نظر دبیران را که نقش اصلی تدریس و تفهیم مطالب را دارند بیشتر بهکار گیرند. وقتی همین موضوعات، تستهای کنکور و سرنوشت بچهها را تعیین میکنند، چارهای جز توجه بیشتر به آنها نیست.

رضایی: همکاران گرامی، اگر با دید و نگرش کتابهای موضوعمحور به این کتاب نگاه کنیم، آن را پر از بینظمی و آشفتگی خواهیم دید. در ضمن کنکور باید خود را با کتاب موضوعمحور هماهنگ کند، نه کتاب و آموزش.

احمدی: اتفاقاً به نظر من، این کتاب، دست کنکوریها را خیلی باز گذاشته است چون انواع سؤالات را میتوانند طرح کنند.

ناصری مود: متأسفانه ضعف محتوایی کتاب باعث ایجاد فضای زیاد بین مدرسه و کنکور شده که به وسیله مؤسسات آموزشی، معلمان خصوصی، کتابهای کمکآموزشی پر میشود. این به نظر من یک ضعف برای کتاب است.

مکبریان: همکاران گرامی بیایید به جای گله و شکایت راهکار مناسب ارائه دهید تا  کتاب و نحوه تدریس اصلاح شود. بنده بارها در دورههای تغییر کتابهای شیمی شرکت داشتم و هر بار که پیشنهاد اساسی داده شده و مورد پذیرش همکاران گرامی در استانهای مختلف قرار گرفته، توسط دفتر تألیف ترتیب اثر داده شده و تغییرات لازم انجام گرفته است. پس بیایید به دور از احساس و نه از طرف دانشآموز، بلکه از جانب خودمان به جنبههای مثبت و منفی اشاره کنیم.

 

وارد کنکور نشویم. موضوعهایی را مطرح کنیم که بتوانیم راهحل آن را در مجموعه آموزشوپرورش بیابیم.

مکبریان: به نظر من بهتر است بررسی این کتاب بهصورت جزئی و بخش به بخش صورت بگیرد و دوستان عزیز نکتهها، نظرها و پیشنهادهای خود را بفرمایند.

 

هدف ما در این میزگرد نقد محتوای این کتاب نیست. بحث ما فقط درباره میزان موفقیت آن در کلاسها طی یک سال گذشته است. درست است که محتوای کتاب نقش مهمی در این موفقیت دارد اما تنها مؤلفه نیست. در مجموع ارزیابی شما چیست؟

احمدی: تدریس این کتاب برای خود من اصلاً مشکل نبود. من قبلاً هم زمینهمحور درس دادهام. حتی شیمی (۲) و شیمی (۳ ) قبل را. البته چون مطالب یک فصل، پیوسته بودند مشکلی وجود نداشت اما تدریس کتاب دهم به خاطر ناپیوستگی مطالب کمی مشکل بود. به نظرم نیاز به گذشت زمان بیشتری است. ناهید احمدی سال گذشته هم کتاب هم خیلی دیر چاپ شد و دیر به دست دبیران رسید؛ ۲۷ شهریور دبیران کتاب را به دست گرفتند. این هم عامل دیگری بود. امسال نسبت به سال گذشته به نظرم بیشتر هماهنگی به وجود میآید و برقراری ارتباط، هم با کتاب و هم با دانشآموزان بهتر خواهد بود.

رضایی: ارزیابی بنده این است که قبل از هر چیز ما باید بین محتوای زمینهمحور و موضوعمحور فرق قائل شویم و اهمیت و برتری رویکرد زمینهمحور را درک کنیم.

ناصری مود: این کتاب فقط شعار زمینهمحور را دارد و اگر بخواهد زمینهمحور واقعی باشد خیلی از جزئیاتش باید اصلاح شود.

رضایی: دوست عزیز اگر از بنده مصداقهای زمینهمحور بودن کتاب را بخواهید دهها دلیل برای شما میآورم.

مکبریان: مهمترین عامل ناکامی دانشآموزان در این پایه بیانگیزگی و دلسردی همکاران در مواجهه با مطالب کلی کتاب بود که باعث ایجاد جو منفی و انتقال بیانگیزگی به دانشآموزان شد.

احمدی: بایستی به دبیران آموزش داده شود. برخی همکاران رعایت نمیکنند. برای نمونه، یکی از همکاران ما تا سال گذشته اصلاً استوکیومتری را به دانشآموزان درس نمیداد و همیشه با تناسب، مسائل را به دانشآموزان یاد میداد. ما از این نوع همکاران، کم نداریم. پس نباید انتظار داشته باشیم کتاب دهم از نظر این افراد موفقیتآمیز باشد.

ناصری مود: رویکرد کتاب دهم در مباحث استوکیومتری ضعیف و پر از اشکالات اساسی است و جای دفاعی ندارد.

از فرمایشهای دوستان نتیجه میگیرم که باید در مورد تدریس مبتنی بر بافتار یا به قول دوستان زمینهمحور، مطالبی در مجله به چاپ برسد. شاید آشنایی با نمونههایی از این دست به شناخت بیشتر معلمان از اهمیت و کارایی این روش بینجامد. گفتنی است که این روش نسل تازهای از آموزشهایی است که کتاب «شیمی برای زندگی» بر مبنای آن طراحی شده بود.

باقی: اورنگ باقی از گیلان هستم با 25 سال سابقه تدریس شیمی دبیرستان و مدرس شیمی معدنی دانشگاه. آموزشهای سنتی علومی مثل شیمی، فیزیک و زیستشناسی شاید تا چند سال اخیر، یادگیری را برای دانشآموزان خستهکننده میکرد. ایزوله کردن دانشآموزان در جایی به نام مدرسه و اجبار آنها به یادگیری اطلاعات و حفظ مطالب درسی، کلاسهای علوم را به کلاسهایی با ساختار خشک و بیروح تبدیل میکرد. اما انتخاب رویکرد زمینهمحور در نگارش کتاب درسی و پرداختن آن به زندگی و آنچه در اطراف ما میگذرد، یادگیری را جذابتر میکند. اورنگ باقی در این شیوه، مفاهیم علمی در زمینه زندگی روزمره، اصل قرار گرفته است و مفاهیم علمی را در ارتباط با این موضوع طرح میکند. مثلاً در آموزش فرمول اینشتین، دانشآموز یاد میگیرد که این، تبدیل اتمهای هیدروژن به هلیم و تولید انرژی به مقدار زیاد در خورشید است که برای زمین و سایر سیارات روشناییبخش است و تا زمانی که این تبدیلات هستهای وجود دارد زمینیان میتوانند از این انرژی خدادادی استفاده کنند. اما سؤال اساسی این است که این شیوه نگارش در کتاب درسی چقدر موفق بوده است؟ متأسفانه با همه زحماتی که مؤلفان شیمی دهم در اجرای این شیوه نگارش انجام دادهاند کار خوب آنها تحتتأثیر ساعت کم اختصاص یافته برای تدریس شیمی دهم قرار گرفته است. تنوع زیاد مطالب درسی و کم بودن ساعت آموزشی دغدغه اصلی معلمان در سطح کشور بوده است.

 

کتابهای درسی مبتنی بر این نگاه نو در دنیا اندک هستند و بیشتر «روش تدریس مبتنی بر بافتار» مورد بحث صاحبنظران قرار میگیرد. از اینرو تلاش مؤلفان برای تولید چنین کتابی در ایران قابل تقدیر است. کتابهای دوم، سوم و پیشدانشگاهی موضوعمحور نبودند بلکه نسلهای اولیه همین نگاه و با عنوان «شیمی در جامعه» را نمایندگی میکردند. البته چندان هم موفق نبودند. در ضمن کتابهای شیمی دهه هفتاد را میتوان با اطمینان موضوع محور دانست.

رضایی: فرمایش شما کاملاً درست است، ولی براساس روانشناسی یادگیری، یادگیری مفاهیم زمینهمحور معنیدارتر از یادگیری بدون زمینه است. استانداردهای آموزشی بنا به نظر من یا شما تعریف نمیشوند وگرنه تدریس کتابهای قبلی برای خیلی از همکاران راحتتر بود. پس باید با تغییر و استانداردهای آموزشی جدید کنار آمد. انصافاً کسانی که شیمی عمومی بهخصوص شیمی عمومی (۱) را در دانشگاهها تدریس میکردند هیچ حرفی برای گفتن نداشتند، چون همه مطالب در دبیرستان خوانده شده بود. یعنی ما بهطور اختصاصی وارد موضوع درسی شده بودیم.

 

البته این مقولهای متفاوت است. اگر تأکید ما بر روش است نباید به سطح بالای اطلاعات علمی دانشجویان ورودی دانشگاهها بهعنوان یک گواه موفقیت آموزشوپرورش استناد کنیم. روش تدریس مبتنی بر بافتار بر تربیت شهروند علمی، تقویت مهارتهای زندگی و ایجاد انگیزه به یادگیری علوم تأکید دارد و از ارائه انبوه دانش علمی میپرهیزد. البته امیدوارم منظور شما را درست برداشت نکرده باشم.

ناصری مود: اگر شما از دبیران مدارس بپرسید کدام کتاب بهتر است: کتاب زمینهمحور شیمی دهم یا موضوعمحور دوم یا سوم دبیرستان، خواهید دید که اکثراً رأی به کتابهای قبل میدهند. این رویکرد به قیمت سردرگمی هزاران دبیر و دانشآموز منجر میشود. چرا این رویکرد در شیمی باید باشد؟ من از دبیران ریاضی یا فیزیک که پرسیدم زیاد تفاوتی را نمیدیدند.

باقی: کتاب شیمی دهم، ضمن داشتن محاسن زیاد از معایب نیز رنج میبرد. ارتباط شیمی با صنعت، کاربردی کردن، بهروز کردن دادههای کتاب و تمرینهای دورهای کتاب برای تثبیت مطالب از ویژگیهای خوب کتاب شیمی دهم است.

اصرار مؤلفان درآوردن چکیده شیمی عمومی کتاب دانشگاهی بدون توجه به حجم زیاد آن و توان یادگیری دانشآموز و پرداختن ضعیف به برخی مطالب علمی در مقایسه با کتاب قبلی از ضعفهای اصلی کتاب به شمار میآید که انتظار میرفت در چاپ جدید اصلاح شود اما متأسفانه اینگونه نشد.

رضایی: هیچچیز و کاری بینقص نیست، و اوست که کامل است.

ناصری مود: با کتابهای قبل اگر دانشآموز به دانشگاه هم نمیرفت آنقدر سواد شیمی داشت که برای فرزندانش در درس شیمی صاحبنظر باشد ولی آیا با این کتاب میشود؟ نمیدانم در مورد کتاب آزمایشگاه علوم که به موازات این کتاب تدریس شد باز هم اعتقادتان این است که کتاب شیمی دهم زمینهمحور خوب است؟

احمدی: به نظرم کتاب آزمایشگاه علوم با کتاب شیمی دهم نباید مقایسه یا بررسی شود. مگر شیمی و فیزیک را با زیست و ... مقایسه میکنیم که آزمایشگاه با شیمی مقایسه شود؟

مصیبیان: هر کتابی به هر حال نکات مثبتی دارد. اما باید سعی شود نقاط ضعف آن کم شود. یکی از ایرادهای این کتاب این است که حدود کتاب مشخص نیست.

رضایی: آقای دکتر ارشدی شما بهتر از من میدانید که برنامههای درسی در دنیا پیوسته در حال تغییر است و ممکن است هر لحظه نیاز به تغییر احساس شود. نظام آموزشی ما تاکنون تحتتأثیر مکتب رفتارگرایان بوده است. براساس این نظریه، مفاهیم باید به اجزای سازنده و سادهتر تبدیل شود تا آموزش آن آسانتر باشد. ولی بنا به نظریه گشتالت، عکس قضیه صادق است و کل، بزرگتر از اجزای سازنده خود است.

باقی: آقای دکتر ارشدی، من متوجه منظور شما نشدم. آیا شما رویکرد زمینهمحور در نگارش کتاب را میپسندید یا خیر؟ اصلاً  این روش خوب است یا خیر؟

 

آقای باقی، این رویکرد نسل تازه نگاهی است که بر مبنای آن کتاب «شیمی برای زندگی» تألیف شد. بنابراین تلاش برای تألیف کتاب با این رویکرد نو، کوششی برای بهروزرسانی کتابهای درسی کشور است.

ناصری مود: در کتاب آزمایشگاه علوم و در اکثر آزمایشهای آن باید مفاهیم شیمی بررسی شود و این مستلزم سواد شیمی و ارتباط صددرصدی با کتابهای شیمی، فیزیک و زیست است.

مصیبیان: من کتاب دهم را تا 30 درصد و حتی کمتر موفق میدانم. علت آن را هم در این موارد میدانم: اختلاف بسیار زیاد بین سطح شیمی دهم با علوم (شیمی) دوره متوسطه 1، عدم پیوستگی مطالب و پراکندهگویی در کتاب، مشخص نبودن عمق مطلب مورد تدریس و وجود ابهام در آن، کم بودن ساعت تدریس، نبود امکانات زیربنایی، نبود آموزش درست در کلاسهای ضمن خدمت، اجرای سنتی تدریس به شیوه سخنرانی و رها کردن کتاب به دلیل نبود انسجام آن.

رضایی: فرمایش شما درست است، شیمی برای زندگی
به
ویژه فصل ۱ آن، زمینهمحور بود ولی در ادامه، کتاب بیشتر رنگ و بوی موضوعمحور گرفت.

باقی: آقای دکتر ارشدی، کتاب شیمی سال اول دبیرستان (شیمی برای زندگی) همین روند را دنبال میکرد و در زمان خود کتاب جالبی بود. البته این روند بنابر تشخیص نویسندگان در سالهای بعد ادامه نیافت!

 

بله درست میگویید. دلیل آن هم همین اختلافنظری است که میان حامیان حفظ ساختار مفهومی دانش شیمی و علاقهمندان به آموزش مبتنی بر معنابخشی به شیمی، در بستر زندگی شهروندی است.

باقی: در نوشتن کتاب دو دغدغه مد نظر است. یکی دغدغه کسانی که میخواهند در دانشگاه  در رشته شیمی ادامه تحصیل  دهند و نیاز به مفاهیم علمی دارند. دوم، دغدغه تربیت شهروند آگاه و مسئولیتپذیر و پاسخگو به رفتار و عملکردش در جامعه. البته توجه به هر دو گروه ضروری به نظر میرسد. دسته اول دانشمندان آینده هستند که کشور را به سمت رشد و تعالی ارتقا میدهند و دسته دوم خیل عظیم شهروندان کشور هستند که در جهت زندگی بهتر و حرفههای متفاوت، نیاز به آگاهی از فناوریهای زمانه خود دارند. پس باید در نگارش کتاب درسی این مهم را لحاظ کرد.

 

دوستان ارجمند ضمن قدردانی از مشارکت فعال همه شما عزیزان از وقتی که برای این میزگرد گذاشتید و از ابراز نظرهای صادقانه و ارزشمند شما بسیار سپاسگزارم. امیدوارم که این گفتوگوها برای خوانندگان مجله خواندنی و برای مؤلفان کتابهای درسی سودمند و بهکاربستنی باشد. نعمت الله ارشدی
به هر حال تفاوت دیدگاه
ها طبیعی است و طرح آنها میتواند ابعاد گوناگون فعالیت مهمی چون برنامهریزی و تألیف کتاب درسی را روشنتر کند. ابعادی که آگاهی از آنها به ویژه پیش از اقدام به تولید هرگونه ماده آموزشی بسیار ضروری است. امید است که مجله رشد آموزش شیمی بتواند از راه انعکاس دیدگاههای گوناگون معلمان و مجریان برنامه درسی، بخشی از رسالت خود در ایجاد ارتباط میان برنامهریزان درسی و جامعه آموزش شیمی کشور را به انجام رساند.

 

۲۵۹۶
کلیدواژه (keyword): کتاب شیمی دهم از دیدگاه معلمان؛ کسب موفقیتی مشروط,نعمت‌ الله ارشدی,کتاب شیمی دهم,میزگرد,,محسن رضایی گرمه چشمه,علیرضا ناصری مود,شهاب صادقی,ناهید احمدی,بهروز مصیبیان,حسن مکبریان,اورنگ باقی
نصرت شرفی
۱۴۰۲/۰۴/۰۱
0
0
0

سلام دبیر شیمی هستم با ۲۱ سال سابقه تدریس ، کتاب شیمی دهم اصلا با ساعتی که آموزش برای تدریس به من دبیر ارائه داده هماهنگی ندارد، نمی توانیم بگوییم دانش آموز سیستانی تحقیق محور است ، و با سه ساعت در هفته کتاب دهم را به بهترین نحو درس دهیم ، فشار شدید روی دبیر و دانش آموز است ، ریز بینی های زیادی در کتاب وجود دارد ، که نشان می دهد سه ساعت جوابگوی تدریس این کتاب نیست ، با توحه به اینکه بیشتر سهم کنکور به آموزش و پرورش مرتبط شده ، مس نمی توانیم ریز بینی های کتاب را نادیده بگیریم و نطرح نکنیم و نمی ت


نام را وارد کنید
ایمیل را وارد کنید
تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
نظر خود را وارد کنید