عکس رهبر جدید
۰
سبد خرید شما خالی است.

بررسی سبک زنانه در رمان سووشون اثر سیمین دانشور

  فایلهای مرتبط
بررسی سبک زنانه در رمان سووشون اثر سیمین دانشور
نثر معاصر انواعی دارد که یکی از شاخص ترین و کاربردی ترین آنها نثر داستانی است. در آثار داستان نویسان، به علل متفاوت ویژگی ها و شاخصه هایی دیده می شود که میتوان از آن به عنوان سبک فردی، در کنار سبک داستان نویسی معاصر به عنوان سبک دوره ای، یاد کرد. از بین داستان نویسان، گروهی داستان نویس زن با توجه به سلیقه ها و علایق و عواطف خود، شاخصه های زبانی خاصی را در داستان معاصر بهک ار گرفته اند که می توان از آن به عنوان سبک زنانه یاد کرد. این مقاله می کوشد با تکیه بر رمان سووشون سیمین دانشور، به بررسی سبک زنانه بپردازد و با ارائه ویژگی ها و مختصات سبک ایشان، راه را برای مباحث دقیقتر سبک شناسی بگشاید.

مقدمه

به نظر میرسد که شیوه نگارش زنان با مردان در بیان مطالب و مسائل متفاوت است. از بررسی اجمالی متون داستانی معاصر ایران چنین برمیآید که بین شیوه و سبک نگارش نویسندگان زن و مرد تفاوتهایی وجود دارد. در آثار سیمین دانشور، به ویژه سووشون، عناصر زنانهای بهکار رفته که آن را از آثار نویسندگان مرد متمایز کرده است. جزئینگاری، پرداختن به مسائل عاطفی و خانوادگی، با عشقی مادرانه به اشیا و طبیعت و مردم نگاه کردن، هویت بخشیدن به اشیا، گریز از مستقیمگویی، به بند کلام کشیدن اشیا و با سلیقه زنانه در کنار هم جا دادن آنها، متعالی دیدن عشق و پیوند دادن آن با عنصر خیال، پرداختن به امور خانهداری، بچهداری، پخت و پز و بهطور کلی پرداختن به اموری که کانون توجه زنهاست، برخی از ویژگیهای آثار سیمین دانشور است. این مقاله درصدد است با شیوهای علمی به بررسی سبک زنانه در رمان سووشون سیمین دانشور بپردازد. درباره سبکشناسی و نیز سبک داستان معاصر ایران، به ویژه سبک برخی از نویسندگان برجسته مانند هدایت، علوی، جمالزاده، سیمین دانشور و جلال آل احمد تحقیقاتی انجام شده، اما در اینباره که سبک زنانه چه ویژگیهایی دارد و تفاوت آن با سبک نویسندگان مرد در چیست، تحقیق مستقلی صورت نگرفته است.

سیمین دانشور از نخستین نویسندگان زن است که داستاننویسی را بهطور جدی آغاز کرده است. داستانهای دانشور، بیشتر حول و حوش زنان و مشکلات آنان است. دانشور سعی کرده است بهعنوان یک زن، ظلم و ستمی را که بر زنان میرود، در آثار خود منعکس کند و از جهل و خرافهگرایی آنان بنالد. او در اغلب آثارش به این نکته اشاره میکند که استقلال فکری، مهمترین بخش وجود زنان است. «بیشتر شخصیتهای داستانهای دانشور را زنان تشکیل میدهند. دانشور اگر به مردان بپردازد، به آنها بیشتر از دریچه چشم زنان مینگرد. مردان در آثار او در ارتباط با زنان معنی پیدا میکنند. زنان خانهدار، کلفتها، معلمان مدارس و دانشگاه، هنرپیشهها و... زنان داستانهای دانشور را تشکیل میدهند» (عبداللهیان، 1378: 73).

 

بررسی سبک زنانه در رمان سووشون

الف. ویژگیهای صرفی (نظام واژگان)

در آثار سیمین دانشور به ویژه رمان سووشون، جنسیت در انتخاب واژگان تأثیر بسزایی داشته است. واژگانی چون بچه، چادر، زیورآلات، نخ و سوزن و غیره با بسامد بالایی بهکار رفته که حاکی از نگاه زنانه او به دنیای اطراف است. برای نمونه:

1. کاربرد واژه بچه:

واژه بچه در رمان سووشون، 147 بار بهکار رفته است. با توجه به اینکه سیمین دانشور صاحب فرزند نیست، شاید این بسامد بالا بتواند از منظر روانشناسی قابل تأمل باشد. برای نمونه:

بچه از دست من میباشد. (سووشون: 6)

پستانک بچه هنوز میباشد؟ (سووشون:6)

و نمونههای دیگر در صفحات 59، 60، 61، 63، 67، 68، 69، 70، 71، 72، 73، 75، 76 و... .

2. کاربرد وسایل آشپزخانه:

از ویژگیهای دیگری که در این کتاب به وفور به چشم میخورد، بهرهبرداری نویسنده از وسایل آشپزخانه است. سفره، سینی، سماور، قدح، قاشق، قوری، ظرف، قندان، چنگال، کبریت، انبر، کاسه و جز اینها وسایلی است که در این رمان بهکار رفته است. برای نمونه:

سفره قلمکار را کنار زد. (سووشون: 1)

خانم فاطمه پشت سماور که میجوشید نشسته بود. (سووشون: 21)

و نمونههای دیگر در صفحات 32، 33، 159، 162، 163، 167، 170، 171، 177 و... .

3. کاربرد وسایل و لوازم خیاطی:

از شگردهای دیگر دانشور در سووشون، بهکارگیری اسباب و لوازم خیاطی است که آنها را در قالب کنایه و مجاز و گاه به معنی حقیقی بهکار گرفته است.

در نخ این خیالها بود. (سووشون: 6)

در اطاق جای سوزنانداز نبود. (سووشون: 9)

و نمونههای دیگر در صفحات 9، 28، 41، 73، 106 و... .

4. کاربرد مواد غذایی:

مواد غذایی در داستاننویسی دانشور از جمله سووشون، جایگاهی خاص دارد. برای نمونه:

آش خودشان را میخورند و حلیم دیگران را به هم میزنند. (سووشون: 26)

شیربرنج نمیخواهم. (سووشون: 67)

و نمونههای دیگر در صفحات 32، 33، 159، 162، 163، 167، 170، 177، و... .

5. کاربرد زیورآلات:

از کجا گوشواره زمرد او را دیدهاند؟ (سووشون: 8)

یوسف گوشوارهها را به دست خودش به گوش او کرده بود. (سووشون: 8)

و نمونههای دیگر در صفحات 8، 23، 78، 88، 90، 91، 129، 130، 166، 175، 283، 285 و... .

6. جملات با الفاظ و بار عاطفی زنانه:

زیر لحاف سنگین آسمان خوابشان برده بود. (سووشون: 118)

در کشوی قفسه به دنبال میل کرکبافی و کرک گشت تا اضطراب و دلزدگی خود را لای کرکها ببافد. (سووشون: 242)

دل آدم عین یک باغچه پر از غنچه است. اگر با محبت غنچهها را آب دادی باز میشوند، اگر نفرت ورزیدی غنچهها پوسیده میشوند. (سووشون: 30)

7. بهکار بردن نام گلها و درختان:

در رمان سووشون نام گلها و درختان با بسامد بالا بهکار رفته که بیانگر روحیه لطیف و عاطفی سیمین دانشور و نشانهای سبکشناسانه از نثر زنانه است. برای نمونه:

گلهای مریم و میخک و گلایول بود که در گلدانهای بزرگ نقره در گوشه و کنارها از میان دامنهای خانمها پیدا بود. (سووشون: 9)

برای شهر همسایه بهارنارنج آوردهاند. (سووشون: 28)

و نمونههای دیگر در صفحات 20، 45، 163، 179، 262، 290، 302 و... .

8. واژگان و اصطلاحات زنانه شیرازی:

یک مادیان باتجربه هم بهعنوان ماماچه1 پهلوی مادیانی که درد میکشیده ایستاده بود. (سووشون: 31)

از کی تا حالا جیجی باجی2 دختر حاکم شده بود. (سووشون: 37).

بعدازظهر در تالار حُرمی3 پهن کرد. خانم فاطمه روی حُرمی دیگر کنار او خوابید. (سووشون: 88)

و نمونههای دیگر در صفحات 95، 106، 107، 108، 137 و... .

9. نام زنان تاریخی:

دور تا دور سفره سینیهای اسفند با گل و نقش لیلی و مجنون قرار داشت. (سووشون: 5)

مرهب و شمر و یزید و فرنگی و زینب زیادی و هند جگرخوار و این آخری هم فضه. (سووشون: 9)

و نمونههای دیگر در صفحات 70، 78، 160، 214، 215 و... .

10. ک تحبیب و تصغیر:

دانشور از «ک» تحبیب و تصغیر بسیار استفاده کرده است. این ویژگی به دلیل روحیه رمانتیک و زنانه وی است؛ یعنی روحیهای که همه را با نگاهی عاطفی و تا حدی ترحمانگیز میبیند.

پسرک زیر ابرو برداشتهای گلم، گلم، یار گلابتون را خواند و رقصید. (سووشون: 11)

اگر این طفلک روی دستم بمیرد، چه خاکی به سرم کنم؟ (سووشون: 150)

و نمونههای دیگر در صفحات 11، 18، 19، 72، 82، 83، 101، 116، 120، 122، 259، 303.

11. دل و کاربرد هنرمندانه آن:

دل مرکز احساس و عاطفه و کانون توجه زنهاست. سیمین دانشور از این کلمه با بسامد بالا استفاده کرده است.

عمه گفت: تو دلت شور نذرت را نزند. (سووشون: 22)

دلم مدام ریش ریش بشود. (سووشون: 66)

خون به دل بیبی کرد. (سووشون: 72)

و نمونههای دیگر در صفحات 23، 28، 30، 37، 40، 42، 44، 47، 50، 53، 58، 59 و... .

 

ب. ملاحظات دیگر

در ساختار غیرنحوی زبان مواردی نیز هست که به نظام معنایی زبان مربوط میشود و جنبههای صرفی آن مورد نظر نیست؛ این موارد در رمان سووشون عبارتاند از:

1. ضربالمثلهای زنانه:

مقصود از ضربالمثلهای زنانه، ضربالمثلهایی است که به نوعی مسائلی زنانه در آنها مطرح است؛ اعم از مسائل عاطفی، شغلی، وسایل خانگی، مواد غذایی و.. .

آش خودشان را میخورند و حلیم دیگران را به هم میزنند. (سووشون: 26 و 39)

خودت بریدهای و خودت هم دوختهای. (سووشون: 61)

تو که لالایی بلدی، چرا خوابت نمیبره؟ (سووشون: 64)

و نمونههای دیگر در صفحات 23، 36، 52، 90، 122، 123، 143، 144، 150، 231 و... .

2. سوگندهای زنانه

ملک رستم گفت: به موهایت قسم چیز مهمی نبوده. (سووشون: 5)

جواب داد: به سر خودت گرگ خورده، به موهایت قسم. (سووشون: 114)

تو را به جان بچههایت، مرا بفرست پیش ننهام. (سووشون: 147)

و نمونههای دیگر در صفحات 211، 242، 257 و... .

3. آداب و رسوم زنانه:

سووشون را میتوان آیینهدار آداب و رسوم و سنتهای ایران، به ویژه شیراز و برخی مناطق اطراف آن دانست. برای نمونه:

در رمان سووشون به رسم ساییدن قند بر سر عروس و داماد و دوختن زبان یاران داماد در مراسم عقدکنان اشاره شده است.

«عروس روی زین اسب جلو آینه نشست و عزتالدوله روی سرش قند سایید. زنی با سوزن و نخ قرمز زبان یاران داماد را دوخت». (سووشون: 9)

در شیراز رسم است که اگر عروس هنگام عقد لباس سبز بر تن داشته باشد یا ابریشم سبزی دور گردن بسته باشد، خوشبخت خواهد شد (همایونی، 1353: 89).

«مامانم میگوید لطفاً گوشوارههایتان را بدهید. یک امشب به گوش عروس میکنند و فردا صبح زود میفرستند در خانهتان... تقصیر خانم عزتالدوله است که یک کلاف ابریشم سبز آورده و به گردن عروس انداخته. میگوید سبز بخت میشود». (سووشون: 8)

4. باورها و خرافات:

در این رمان به برخی باورها و اعتقادات که بیشتر در میان زنان شیراز رایج بوده، اشارههایی شده است. برای نمونه:

عجیب بود. زری دو تا هندوانه پاره کرد و هر دو زردرنگ و کال از آب درآمد. نارسی هندوانه را به فال بد گرفت. (سووشون: 197)

یک تخممرغ برایتان شکستم به اسم آقا در آمد. خودشان چشمتان زده بودند. (سووشون: 227)

ج. ویژگیهای نحوی (نظام دستوری)

بررسی سبک زنانه در رمان سووشون اثر سیمین دانشور  

1. توصیفات دقیق زنانه:

سیمین دانشور به توصیف سوژههایی پرداخته است که به نحوی با زندگی زنان ارتباط دارند. برای نمونه:

الف. توصیف حمام:

سربینه حمام که رفتند، دده سیاه کنار یک گرامافون بوقی سگنشان نشسته بود دیوارهای سربینه تا نیمه مرمر سفید بود و روی نیمه دیگر و حتی سقف، نقاشی شده بود... سرتاسر سقف ارسی با تصویرهای سر یک زن و یک مرد در کنار هم نقاشی شده بود. زنها دهانی به اندازه یک حبه انار و چشمهایی آهووش و گیسویی زنجیروار داشتند و مردها شبیه زنها بودند؛ منتها با کاکل و بیگوشواره. (سووشون: 161)

ب. توصیف تخت

عصر مهمانها روی تخت دوازده پارچه، روی حوض نشسته بودند. روی تخت قالی فرش بود و روی قالی حرمیهای خنک راهراه و مخدههای گل و بتهدار به سرتاسر دیوارهای مشبک و نسبتاً بلند تخت تکیه داده شده بود. (سووشون: 164)

ج. توصیف دسته گل:

یک دسته گل مخصوصاً نظرش را گرفت. در وسط، چند شاخه گلهای خودروی بنفش بود که لب جوی باغها یا در گندمزارها میروید و دور تا دور آنها یک ردیف غنچه گل محمدی محکم بسته بودند و دور تا دور غنچهها، ردیفی از گلهای سرخ شکفته قرار داشت و دور ردیف گلها و غنچهها با نخ قند محکم بسته شده بود. (سووشون: 219).

د. توصیف بساط پذیرایی:

این بار در یک قدح چینی گل مرغی برایشان افشره لیموترش آورد. یک قاشق چینی گل مرغی هم با همان نقش قدح در قدح بود. قدح را به احتیاط جلو عزتالدوله گذاشت. دده سیاه پیر لیوانهای بلور تراشدار را که در یک سینی نقره گذارده بود آورد و کنار قدح افشره جا داد. عزتالدوله با ظرافت، افشره را در لیوانها ریخت. (سووشون: 159)

5 توصیف بساط عصرانه:

دده آمده و عصرانه آورد و روی تخت چید. انواع میوههای فصل و چند جور بیسکویت فرنگی و بعد منقل پر آتشی آورد که در یک سینی مسی کنگرهدار گذارده بود و جلوی عمه گذاشت. در یک قوری قرمز گلدار چای دم کرد. حقه وافور چینی گلدار از نوع قوری بود و گلهای حقه و قوری گل کوکنار بود. انبر و سیخک برق طلا را داشت اما طلا نبود. (سووشون: 167)

2. اشاره به رنگ در توصیفات:

زنی با سوزن و نخ قرمز زبان یاران داماد را دوخت. (سووشون: 9)

داخل کالسکه با متن ساتن صورتی انباشته از نقل و سکه بود. (سووشون: 9)

و نمونههای دیگر در صفحات 1، 8، 9، 10، 11، 12، 13، 19، 23، 24، 28، 35، 36 و... .

3. اشاره به جنس اشیا در توصیفات:

از کجا گوشواره زمرد او را دیدهاند؟ (سووشون: 8)

اما دیگر نه کلاف سبز ابریشم به گردن داشت و نه تور عروسی. (سووشون: 11)

و نمونههای دیگر در صفحات 7، 8، 9، 13، 14، 33، 52، 72، 77، 95، 105، 113 و... .

4. جملات توصیفی زنانه:

از میان اشکها نگاه کرد به عمه با صورت گلانداخته، چشمهای تر، گیسهای بافته و سربند قرمزش. (سووشون: 59)

موهایش فلفل نمکی میزد. (سووشون: 107)

و نمونههای دیگر در صفحات 124، 240، 261، 271 و... .

5. ترکیبات وصفی زنانه:

قالی عروسبافت خودتان را آوردهاید به ایلخان پیشکش کنید. (سووشون: 46)

زری چشمهایش پر از اشک شد. از میان اشکها نگاه کرد به عمه با صورت گلانداخته، چشمهای تر، گیسهای بافته و سربند قرمزش. (سووشون: 59)

چشمهای سورمه کشیده و گیس بلند داشت. (سووشون: 73)

و نمونههای دیگر در صفحات 11، 110، 196، 207، 242، 244، 261، 264 و... .

6. قیدهای زنانه:

سوراخ حقه را به ظرافت با سوزن پاک کرد. (سووشون: 76)

زری آرام و مادرانه گفت... (سووشون: 128)

و نمونههای دیگر در صفحات 159، 185، 227، 269 و... .

7. کاربرد واژه «دوختن»:

دوختن از جمله واژگانی است که به صور مختلف در رمان سووشون بهکار رفته است. با توجه به مفهوم دوختن که در آغاز، دوخت و دوز را به خاطر میآورد، میتوان بسامد قابل توجه این واژه را حاصل نوعی میل و گرایش زنانه دانست. در اینجا نمونههایی از کاربرد فعلی، اسمی و کنایی دوختن را ذکر میکنیم.

الف. بهصورت فعل:

زنی با سوزن و نخ قرمز زبان یاران داماد را دوخت. (سووشون: 9)

خانم حکیم هر شب که دست به چاقویش خوب بود، میبرید و میدوخت. (سووشون: 21)

ب. بهصورت اسم

گلدوزی و شبکه و چین دوقلو یاد دخترهای مردم میداد. (سووشون: 6)

تنبان چیندار اسکاتلندی پایش بوده و دور تا دور دامن را گلدوزی کرده است. (سووشون: 240)

ج. ترکیب کنایی:

(چشم دوختن): نگاه جویایش را به زری دوخت. (سووشون: 25)

چشم به آسمان میدوخته و عقیده داشته که خدا روی پشتبام منتظرش نشسته. (سووشون: 104)

9. کاربرد واژه بافتن:

واژه بافتن نیز در این رمان به صور مختلف فعلی، اسمی و کنایی بهکار رفته است. برای نمونه:

الف. بهصورت فعل:

مادرت داشته جوراب پشمی لوزی لوزی برای پسرش در جبهه میبافته. (سووشون: 13)

میدانسته که مادرش داشته برای پسرش که در جبهه جنگ است، جوراب پشمی لوزی لوزی میبافد. (سووشون: 14)

ب. بهصورت اسم:

از زیر آوار که درش آوردند، هنوز میل کرکبافی دستش بود.

در کشوی قفسه به دنبال میل کرکبافی و کرک گشت تا اضطراب و دلزدگی خود را لای کرکها ببافد. (سووشون: 243)

ج. بهصورت صفت:

از میان اشکها نگاه کرد به عمه، با صورت گلانداخته، چشمهای تر، گیسهای بافته و سربند قرمزش. (سووشون: 59)

با آدمهای خیالباف مثل خودش همقسم شده که آذوقه شهر را در دست بگیرد. (سووشون: 64)

د. ترکیب کنایی:

در غربت یادم است درباره ایرلند افسانهها میبافتی. (سووشون: 14)

این همه شر و ور بافتم که تو نرم شوی. (سووشون: 15)

و نمونههای دیگر در صفحات 75، 108، 115، 160، 156، 176، 178، 186 و... .

 

د. ویژگیهای آوایی

1. توجه به اصوات

معمولاً توجه به کم و کیف صداها در آثار زنان بیشتر از مردان است. سیمین دانشور نیز از این قاعده مستثنی نیست و در آثار او اصوات با بسامد بالا بهکار رفته است. برای نمونه:

مک ماهون ایرلندی تریک تریک عکس برداشت. (سووشون: 7)

افسرهای خارجی کرکر خندیدند. (سووشون: 9)

پاهایش را به هم جفت کرد که درق صدا داد. (سووشون: 11)

و نمونههای دیگر در صفحات 202، 203، 206، 207، 256، 258 و... .

ه. جنبههای بلاغی و ادبی متن

1. تشبیهات زنانه:

دلم را مثل یک کاسه چینی میشکند. (سووشون: 77)

دلش مثل سیر و سرکه شروع کرد به جوشیدن (سووشون: 144)

و نمونههای دیگر در صفحات 21، 49، 52، 149، 150، 176 و... .

2. تشخیصهای زنانه:

بهار که میشد، بنفشههای سفید و بنفش، نجیبانه به آب گذرا سلام و علیک میکردند و هیچ توقعی نداشتند. (سووشون: 57)

یاد زمستان به خیر، لب جویها نرگسها باز میشدند و عکس خود را به آب یادگاری میدادند. (سووشون: 57)

نمونههای دیگر در صفحات 55، 117، 229، 232 و... .

3. کنایات زنانه:

در نخ چیزی بودن: در نخ این خیالها بود. (سووشون: 6)

دامنگیر شدن: از همه بدتر، احساس حقارتی بود که دامنگیر همهتان شده است. (سووشون: 16)

نان و نمک کسی را خوردن: نان و نمک همدیگر را خیلی خوردهایم. (سووشون: 49)

و نمونههای دیگر در صفحات 22، 28، 42، 26، 47، 55، 59، 66، 79، 98 و... .

4. جناس زنانه

مینا و مرجان پی مادر از بوتهای به بوته دیگر، از حاشیهای به حاشیه دیگر میرفتند و جیک و پیک میکردند. (سووشون: 57)

زری اتوی پیراهن و شلوار کهنه خسرو را که برای کلو، دراز و گشاد و درز و دوز کرده بود، تمام کرد. (سووشون: 138)

برو ببینم چطور درز و دوز میکنی. (سووشون: 142)

و. درونمایهها و مضامین زنانه:

درونمایه اصلی رمان سووشون سیاسی و اجتماعی و فرهنگی است اما سیمین دانشور در خلال آنها، به مسائل زنان نیز توجه خاصی داشته است. برخی از این درونمایههای زنانه عبارتاند از:

الف. دغدغههای عاطفی یک همسر وفادار برای جلوگیری از رخنه مسائل سیاسی به درون خانه:

زری که در دنیای پرآشوب جنگ جهانی دوم زندگی میکند، نگران به هم خوردن آرامش خانواده خویش است و دلش نمیخواهد که جنگ به خانه و کاشانهاش کشیده شود اما احساس میکند که اوضاع حاکم بر شهر، امنیت و آرامش زندگی او و خانواده او را تهدید میکند.

«هر کاری میخواهند بکنند اما جنگ را به لانه من نیاورند. به من چه مربوط که شهر شده عین محله مردستان... شهر من، مملکت من، همین خانه است اما آنها جنگ را به خانه من هم میکشانند». (سووشون: 19)

در جایی، ابوالقاسم، برادرشوهر زری، از مادیان خسرو، سحر، نزد حاکم شیراز تعریف میکند و دختر کوچک حاکم شیفته اسب میشود. ژاندارم برای بردن اسب به در خانه یوسف میرود. زری ابتدا قصد دارد در برابر او ایستادگی کند اما برای جلوگیری از به هم خوردن آرامش خانواده، سکوت میکند و به غلام دستور میدهد که سحر را به ژاندارم بدهد.

«به غلام دستور میدهد: برو سحر را از طویله در آر». (ص 86)

ب. بیداری و تحول زری بهعنوان یک زن ایرانی:

زری در آغاز داستان فقط به فکر آرامش و امنیت خانواده خویش است. زنی ترسو و محافظهکار است اما در پایان داستان متحول میشود و میخواهد ترس و محافظهکاری را به کناری نهد و تفنگ به دست خسرو بدهد.

«میخواستم بچههایم را با محبت و در محیطی آرام بزرگ کنم اما حالا با کینه بزرگ میکنم. به دست خسرو تفنگ میدهم». (ص 254)

ج. ظلم و ستمی که به زنان وارد میشود:

در داستان سووشون میبینیم که به زنان ظلم شده است. زنان مظلوم واقع شدهاند و قانون هم به مظلومیت آنان کمک کرده است. آنها به جای احقاق حق، به راحتی از حقوق خود گذشته و تنها به فرزندان خویش، دل خوش کردهاند. عزتالدوله یکی از شخصیتهای داستان است که همسرش اموالش را میفروشد تا خرج عیش و نوش خود کند.

«عزتالدوله گفت: در این غروب عزیز، خدا نیامرزدت مرد! چه ملک و املاکی؟ بنچاق ملکهایم را میدزدید، چادر میانداخت سر خواهرش و خواهره را به اسم من، میبرد محضر آقا شیخ غیب علی، ملکهایم را میفروخت و خواهرش رویش را محکم میگرفت و انگشت میزد پای سند معامله. بعد پولش را پای زنها میریخت...» (ص 168)

پدر یوسف نیز عاشق رقاصهای هندی میشود و همسرش به همین دلیل، به عراق میرود و در آنجا کلفتی میکند و در فقر و بیکسی میمیرد.

«یک ماه بعد، کاغذش آمد که من کربلا مجاور قبر امام شدهام، دلواپسم نباشید... اما مادرم در کربلا به کلفتی افتاده بود؛ کلفتی خانم فخرالشریعه». (ص 78)

 

نتیجه گیری

با بررسی سبکی و تحلیل محتوای سووشون میتوان دریافت که نثر این اثر بدون تردید نثری زنانه است که نویسنده آن خودآگاه یا ناخودآگاه در سبک نوشتن و نگارش از مواد و دستمایههای زنانه به وفور استفاده کرده است. هیچ اثری را در میان آثار نویسندگان زن و مرد نمیتوان یافت که ذهن و زبان زنانه به این وسعت و گستردگی در آن رسوخ کرده باشد. از بررسیهای به عمل آمده میتوان نتیجه گرفت که قدمت اثر، محیط جغرافیایی، اوضاع خانوادگی و شغلی و نیز موقعیتهای سیاسی، اجتماعی و تاریخی حاکم در زمان تألیف این اثر در خلق آن با ویژگیها و سبک زنانه مؤثر بوده است؛ موقعیتهایی که در روزگاران بعد همراه با تحولات علمی، سیاسی و اجتماعی ایران و جهان، دگرگون شده و به تبع آن، نقش و جایگاه زنان را تغییر داده و آنها را در موقعیتی همسطح با مردان قرار داده است.

۴۳۱۰
کلیدواژه (keyword): بررسی سبک زنانه در رمان سووشون اثر سیمین دانشور,ادبیات معاصر,ادبیات داستانی,سبک زنانه,سیمین دانشور,شهین یزدان پناه,
پانید بلالایی
۱۳۹۹/۱۰/۱۶
5
0
0

خیلی ممنونم از گذاشتن این تحلیلات


نام را وارد کنید
ایمیل را وارد کنید
تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
نظر خود را وارد کنید