عکس رهبر جدید
۰
سبد خرید شما خالی است.

بازنگری نوشته ما را کامل می کند

  فایلهای مرتبط
بازنگری نوشته ما را کامل می کند

بازنگری

اکنون وقت انجام مهمترین بخش نوشتن یعنی بازنگری است. قدر پیشنویسهای اولیه یا همان چرکنویسها را باید دانست. این چرکنویسها هستند که امکان بازآفرینی متنهای قوی را فراهم میکنند. بنابراین ارزش آن‌‌ها را باید بدانیم. گاهی ممکن است متن نهایی چیز دیگری شود که با کار اول خیلی متفاوت باشد ولی برای رسیدن به آن باید ابتدا پیشنویسی تهیه کرد. هر کس در آغاز کار خود طرح اولیهای تهیه میکند و بعد به مرور آن را کامل میکند. بدون طرح اولیه امکان ندارد به طرح نهایی رسید. از موارد استثنایی بگذریم که یک طراح با تجربه و مسلط با یک برداشت کار نهایی را ارائه میدهد. در نوشتن نیز، براساس تجربه و دانش، فرد به جایی میرسد که با حداقل زمان به بهترین متن دست مییابد. در این مرحله وی باز هم نیاز به بازنگری دارد.

 

بازنگری یعنی فرصت اندیشیدن دوباره به موضوع

بازنگری گشودن دری به امکانات زبانی و فکری پنهان است. یکی شدن با متن است. خروج از تردید در انتخاب و پردازش است. فرصت تفکر مجدد است. تصور کردن جدید و حتی رؤیاپردازیهای دوباره. در این مرحله است که فرد یک بار دیگر به موجودی که آفریده (نوشته) نظر میاندازد و کاستیها و اضافاتش را درمییابد. درست مثل مادری که کودکش را برای حضور در جشنی آماده میکند. او هر چه کودک اضافه دارد میکاهد و هر چه کم دارد به آن میافزاید تا در یک نظر فرزندش از جمع دلربایی کند. کار نویسنده در مرحله بازنگری دقیقاً همین است.

 

بازنگری یعنی نوعی تعمیرکاری

شما را نمیدانم. اما من از درست کردن چیزهای خراب لذت میبرم. همیشه هم موفق نبودهام. اما تعداد دفعاتی که دست به تعمیر زدهام و موفق شدهام بیش از دفعاتی بوده که موفق نشدهام. میگویند بازنگری تعمیرکاری است. منتهی اینجا به جای مواجهه با موادی چون سیم، باتری، پیچ، تخته و ... با واژه، عبارت، جمله، موضوع و پرداخت مواجهیم. در اینجا نیز حس میکنیم واژهها نگذاشتهاند ایده نفس بکشد او را نجات میدهیم. اینجا نیز حس میکنیم موضوع برای پردازش نیاز به آب واژهها دارد، اضافه میکنیم. خلاصه کاری کنیم که در بازنگری لذت ببریم. لذت خلق و زایش. در این صورت برای آن وقت میگذاریم. وگرنه عذاب الیمی میشود که دوست داریم هر چه زودتر از دست آن خلاص شویم.

 

بازنگری یعنی ورز دادن

فراموش نکنیم اینکه میتوانیم تایپ کنیم یا قلم دست بگیریم و بنویسیم، معنایش این نیست که هر چه نوشتهایم کامل است و بینقص. معنایش این است که ما نسبت به بقیه یک قدم جلوتر هستیم با این فرق که انتظار اطرافیان از ما هم بیشتر از کسی است که این توانایی اولیه یعنی نوشتن و تایپ کردن را ندارد. آنچه کار ما را شاخص و ارزشمند میسازد بازنگری است که گاه به بازنویسی هم منجر میشود. این مرحله جایی است که نوشته ورزیده میشود، شکل میگیرد و کمکم آماده انتشار میشود. اگر در مرحله تهیه پیشنویس، نویسنده با سرعت و بدون دخالت مغز شروع به نوشتن میکند، اینجا عقل او رشته کار را در دست میگیرد تا بدون عجله متن را کالبدشکافی کند. در اینجا نویسنده خود منتقدی میشود که گویا دارد متن فرد غریبهای را میخواند و به او گفتهاند تلاش کن تا هر چه بیشتر معایب نوشته را بیابی.

 

بازنگری افزودن نقطه و ویرگول نیست

برخی تصور میکنند که منظور از بازنگری افزودن و کاستن نقطه ویرگول است، با همه اهمیتی که این کار دارد در موقع بازنگری اینها مدنظر نیستند. دقت در علائم نگارشی پس از آنکه کار بازنگری تمام شد، آغاز میشود. یعنی در مرحله ویرایش مقدماتی. در این مرحله است که میکوشیم املای کلمات را درست کنیم. از نظر دستوری به نوشته نگاه کنیم. نقطه و نقطه ویرگول و ویرگول را در جای خودش قرار دهیم. اگر جایی از چند علامت سؤال و تعجب استفاده کردهایم آنها را حذف میکنیم و تنها از یک علامت سؤال یا یک علامت تعجب بهره میگیریم. علامتهای سؤال و تعجب اضافی نوعی بیاحترامی به خواننده است. در واقع با این کار به او میگوییم چون تو متوجه اهمیت کار نمیشوی من به کمک این علائم میخواهم آن را به تو یادآوری کنم. علائم نگارشی مثل چوب یا عصای زیربغل هستند. هر چه تعداد آنها بیشتر شود مثل آدمی که با چند عصا راه برود، زشتتر است. پس از بازنگری نوبت به ویرایش مقدماتی میرسد.

 

معیارهایی برای بازنگری

برای آنکه از کلیگویی درباره بازنگری دور شویم و بتوانیم کار را پی بگیریم پیشنهادهای زیر میتواند راهگشا باشد. با این توضیح که در هر نوشتهای برخی از این موارد جواب میدهد. نکته مهمتر این که اینها به مرور در ما نهادینه میشوند و حتی موقع تهیه پیشنویس هم به برخی مواردش توجه مییابیم:

1. آیا متن کامل است؟

2. چیزی اضافه دارد؟

3. چیزی کم دارد؟

4. لازم است مثالی اضافه کنم تا مطلب روانتر شود؟

5. انسجام نوشتهام خوب است؟ در کجا این انسجام وجود ندارد؟

6. واژهها مناسب هستند؟

7. واژهها تکراری هستند؟ کدام واژه؟

8. واژهها دقیق هستند یا مبهم؟

9. واژهها در جای خودشان استفاده شدهاند؟

10. ترکیبات تازه هستند یا تکراری؟

11. جملهها پیوستگی دارند؟

12. جملهها کوتاه هستند یا بلند؟

13. کدام جمله زائد است؟

14. در نوشتهام قضاوت وجود دارد یا بیطرفانه نوشتهام؟

15. موضوع نوشته را خوب نشان دادهام؟

16. شعاری نوشتهام یا نه؟

17. چگونه شعارهایش را رفع کنم؟

18. ذهنی نوشتهام یا عینی؟

19. شروع نوشتهام خوب است؟

20. پایانش مناسب است؟

21. مقدمه مرتبطی نوشتهام؟

22. بدنه به اندازه پرورده شده است؟

23. تکیه کلام در متن دارم؟

24. اطلاعات در سراسر متن پخش هستند؟

25. آیا نوشته خواننده را متقاعد میکند؟

26. آیا روشن است که از خواننده چه انتظاری دارم؟

27. کجای متن ابهام دارد؟

28. چگونه میشود آن را رفع کرد؟

29. کلمات عامیانه در متن وجود دارد؟

30. کلمات قدیمی در متن هست؟

31. لغات و عبارات غیرضرور در متن دیده میشود؟

32. آیا نوشته بر روی موضوع اصلی متمرکز است؟

33. آیا بندها به هم مرتبط هستند؟

34. آیا جملههای بند در ارتباط هماند؟

35. جملههای نوشتهام معلوماند یا مجهول؟

36. آیا بندها کوتاه هستند؟

37. ...

این فهرست میتواند تا دهها مورد دیگر ادامه یابد. اکنون نوبت بازنویسی میرسد. همیشه به این بیندیشیم که متن را برای باسوادترین فرد و نکته بین ترینشان بازنویسی میکنیم. بکوشیم هر بخشی را که فکر میکنیم ایراد دارد رفع کنیم. اگر جایی از متن به دلمان ننشسته است مطمئن باشیم به دل خواننده هم نمینشیند. پس هیچ عجلهای برای انتشار متن قبل از بازنگری کامل نداشته باشیم. وجود یک کلمه اضافه و نامناسب به متن و به دنبال آن به نویسنده آسیب میرساند. همیشه بازخورد خوب به نوشته موجب بهتر نوشتن ما میشود. برعکس یک ایراد گاهی مدتها نوشتن ما را به تعویق میاندازد. پس بکوشیم بینقص بنویسیم تا بازخوردهای خوب بگیریم و به دنبالش نوشتههای بهتری ارائه دهیم.

 

ویرایش

منظور از ویرایش در اینجا کار تخصصی و حرفهای روی متن نیست. اگر متنی نیاز به ویرایش جدی داشته باشد ویراستار به بهترین نحو از عهده آن برمیآید. در اینجا منظور کارهای سادهای است که از عهده همه ما برمیآید:

1. توجه به املای نوشته. هیچ چیز به اندازه غلط املایی ارزش نویسنده را نزد خواننده پایین نمیآورد. بنابراین در این مرحله بکوشید که هیچ غلط املایی در نوشتهتان نباشد. برای احتیاط متن  را بدهید به دوست و همکاری بخواند تا اگر چیزی از چشم شما دور مانده است او یادآوری کند.

2. از نظر زمانی جملهها را یک دست کنید. جملهای در زمان گذشته نباشد و جمله دیگر در زمان آینده. بین اجزای فعل مرکب فاصله نباشد.

3. در استفاده از علائم نگارشی زیادهروی نکنید. کافیاست نقطه را در جایی که جمله تمام میشود بهکار گیریم. علامت تعجب را در جمله تعجبی و علامت سؤال را در جمله سؤالی استفاده کنید. این سه علامت بیشترین کاربرد را در نوشتهها دارد. از علامت تعجب و سؤال توأم با هم و نیز دو یا سه علامت تعجب با هم استفاده نکنید.

4. نیمفاصله را رعایت کنید. امروزه با دیدن یک متن به سرعت میتوان دریافت که نویسنده در کارش دقت دارد یا خیر. مثلاً کسی که مینویسد: «به خانه می روم. کتاب هایم را بر می دارم. شیرینی ای از روی میز بر می دارم»، به راحتی میشود قضاوت کرد که به نیمفاصله دقت نکرده است و گرنه مینوشت: «به خانه میروم. کتابهایم را برمیدارم. شیرینیای از روی میز برمیدارم.»

 

انتشار

وقتی کار بازنویسی همراه ویرایش به پایان رسید نوبت به انتشار آن میرسد. میتوانیم ابتدا آن را برای یکی از دوستانمان بفرستیم و از او بخواهیم بازخوردی به کارمان بدهد و اگر نکتهای در بازخورد او بود در نوشتهمان اعمال کنیم. قبل از آنکه مطلبمان را در سطح وسیع منتشر کنیم در گروههای دو سه نفره بفرستیم و ببینیم چه تغییراتی باید در متن اصلی بدهیم. پس از آن نوبت انتشار در گروههای بزرگتر و نشریات میرسد. در این مرحله به قوت بیشتری در کارمان رسیدهایم و میتوانیم آن را با خیال راحتتر منتشر کنیم. فراموش نکنیم که هدف از تولید یک نوشته خوانده شدن است. هر اندازه دایره مخاطبانمان را گستردهتر کنیم برای نوشتن متنهای جدید علاقهمندتر میشویم. این مرحله را فراموش نکنیم و برای بهبود نوشتار خود از آن بهره بگیریم.

اینها که برشمردیم یکی از صدها راهی است که برای نوشتن وجود دارد. چنانچه این مسیر ملکه ذهن ما شود و به مرور خودمان را به آن عادت دهیم و این عادت را در دانشآموزانمان نیز ایجاد کنیم، شاهد نوشتههای وزین، مؤثر و مفید خواهیم بود. انشاءالله.

۴۰۰۱
کلیدواژه (keyword): بازنگری نوشته ما را کامل می کند,سیدحسین حسینی نژاد,خاطره نویسی,
نام را وارد کنید
ایمیل را وارد کنید
تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
نظر خود را وارد کنید