دنیای
اشباع از دانش و تکنولوژی امروز به افرادی که دانش فراوان صرف و معلومات گسترده
دارند چندان نیازی ندارد. افرادی در دنیای کار و زندگی امروز موفق و کامیاباند که نوآوری و خلاقیت را سرلوحه بهرهگیری از دانش و معلومات خود قرار دادهاند. نوآوری و خلاقیت زاییده تفکر است.
واقعیت
این است که گنجایش یادگیری مغز انسان بسیار بسیار زیاد است و بررسیها و مطالعات نشان داده است که انسان در
طول تاریخ فقط از کمتر از ده درصد توانایی و ظرفیت یادگیری مغز خود استفاده کرده
است و بخش عمدهای از این کوتاهی به گردن
نظام آموزشوپرورش، مدرسه و معلم است.
یادگیری
پایدار نیاز به تفکر دارد، نوآوری و خلاقیت نیز زائیده تفکر است و تفکر، خود،
محصول کارکرد مغز از طریق فعال شدن ذهن و بهرهگیری از ظرفیت موجود و فراهم آن است. بدین
ترتیب است که تکنولوژی فکر موضوعیت پیدا میکند.
اهمیت
پرورش تفکر و اندیشیدن در نظامهای آموزشوپرورش و ضرورت فراهم کردن فرصتها و امکانات آن پرورش حاصل مطالعات
پژوهشی بیشماری است که امروزه بیش از
پیش مورد توجه قرار گرفته است. بدون شک، یکی از عوامل اثرگذار برپایی فرصتها و امکانات پرورش ذهن و گسترش بستر
تفکر، تکنولوژیهای مدرن امروزی است که به
انحای متفاوت میتواند برای استفاده بهینه در
غنیسازی عوامل یاددهی - یادگیری
در اختیار یاددهنده (معلم) و یادگیرنده (دانشآموز) قرار داده شود.
«تکنولوژی
آموزشی» مجموعه تدابیری مستند به نتایج پژوهشهای علمی است که به منظور بهبودبخشی امور آموزشی و افزایش کیفیت فرایند
یاددهی - یادگیری طراحی میشود و به اجرا و ارزشیابی
درمیآید. این تکنولوژی بدون شک،
خود یکی از مصادیق تکنولوژی مدرن است که در فراهمآوری فرصتهای پرورش ذهن با تکنولوژی فکر و گسترش
تفکر شاید، بزرگترین سهم را داشته باشد.
برخلاف
تصور رایج و غالب درباره تکنولوژی به عنوان ابزاری کمکی برای فعالیتهای انسانی بسیاری از فیلسوفان اخیر،
تکنولوژی را نه وسیلهای برای فعالیت صرف بلکه
عاملی برای ایجاد و تولید فکر برای اصلاح و تغییر فعالیت و حالت و وضعیت قلمداد میکنند و میگویند: هر ابزار تکنولوژی خود پایه و مایه
فکر ایجاد و تولید تکنولوژی دیگر، اصلاح روش پیشین و پیدایی خلاقیت و نوآوری در
شکلگیری کارها و فعالیتهاست.
بدین
ترتیب، براساس این نظر، انسان نه تنها مرعوب تکنولوژی نمیشود بلکه بر نوع و چگونگی به کارگیری و
بهرهوری از آن چیره میشود. یعنی، در درجه اول به بهترین وجه
ممکن از آن تکنولوژی بهره میگیرد و در درجه بعدی با تولید
فکر و نوآوری و خلاقیت موجبات گسترش آن تکنولوژی و نو کردن راه و روشهای بهرهگیری بهینه از آن را فراهم میکند. یعنی به تکنولوژی فکر میرسد. آنچه مدارس و معلمان باید درباره تکنولوژی،
به ویژه تکنولوژی آموزشی بدانند، از آن درک عمیق داشته باشند و بدان عمل کنند.
مدرسه،
معلم و دانشآموز به هر نوع تکنولوژی
ابزاری از این منظر باید بنگرند که آیا آن ابزار در شرایط خاص یاددهی - یادگیری،
به کار آنها میآید؟
چرا،
چقدر، چطور و با چه تمهیداتی باید از آن تکنولوژی بهره گرفت تا بتوان با صرف حداقل
انرژی و زمان به بهترین نتیجه ممکن دست یافت. آنچه دلیل چرایی، میزان چقدر و نحوه
چطور و چگونه را پیش روی معلم و شاگرد مینهد.
در واقع تفکر و اندیشه و بهرهگیری از ظرفیت و توانمندی
مغز برای تقویت ذهن تولیدگراست که حاصل آن طراحی، اجرا و ارزشیابی تکنولوژی برای
کاربردی خاص است. این مهم که خود طی فرایندی قابل پیگیری است چیزی نیست مگر همان
تدابیر به کار گرفته شده برای افزایش کیفیت فرایند یاددهی - یادگیری با عنوان
تکنولوژی آموزشی و نضج تکنولوژی فکر.
بدین
ترتیب، ارتباط تکنولوژی آموزشی با تکنولوژی فکر به خوبی روشن میشود. تکنولوژی فکر یعنی تمرکز بر پیدا
کردن راهحل مشکل و مسئله به جای در
جا زدن روی یادآوری و بازخوانی صورت مسئله. یعنی تبدیل تفکر ایستا به تفکر پویا،
ژرف و تولیدگر. تکنولوژی آموزشی، در واقع کاربرد هدفمند اشیا، وسایل و ابزارها، شیوهها و فنون و مدیریت اتفاقات، عملیات و
ارتباطات برای بالا بردن سطح کیفی فرایند یاددهی - یادگیری است. به بیانی دیگر
تکنولوژی آموزشی به کارگیری تکنولوژی فکر در طراحی، تهیه و تولید، کاربرد و مدیریت و ارزشیابی فرایندهای مرتبط با یادگیری
است. تکنولوژی آموزشی خود، دارای دو جزء نرمافزاری و سختافزاری است. جزء سختافزاری آن دستگاهها، ابزارها و تجهیزات رایانهای و رسانهای است و جزء نرمافزاری آن که در واقع محتوای آن را شکل
میدهد عبارتست از روشها، دستورالعملها، راهبردها، رویهها، الگوها و همه مؤلفههایی که بهرهگیری بهینه از آنها مستلزم به کارگیری فکر و ذهن، به
عبارت دیگر به کارگیری تکنولوژی فکر است که در نهایت به تفکر درست دانشآموزان میانجامد و به راهحل مسایل دست مییابد.
نکته
قابل تأکید این است که تکنولوژی آموزشی هنگامی میتواند با موفقیت ایفای نقش کند که دو
جزء آن مکمل یکدیگر و در تعامل با یکدیگر و جداییناپذیر باشند. و گرنه تمرکز بر یک جزء
بدون ارتباط و تعامل با جزء دیگر نتیجه عکس خواهد داد. یعنی به جای آن که به تولید فکر و اندیشه بینجامد به
تکرار آموختهها و اعمال یکسان و همسان با
اعمال گذشته بسنده خواهد شد و گسترشی در هیچ یک از زمینههای دانشی، بینشی و نگرشی دانشآموز به وجود نخواهد آمد.
در
مدارسی که تابلوهای هوشمند، رایانهها به تعداد زیاد، لپتاپ و اورهد و سایر رسانههای آموزشی به میزان کافی وجود دارد اما
از همه آنها به عنوان جایگزینی برای
تخته سیاه یا سفید یا محتوای کتاب درسی استفاده میشود و شیوهای معلم- محور شیوه غالب یاددهی است و به فرایند یادگیری
و نقش اثربخش یادگیرنده در تحقق هدفهای آموزشی توجه لازم و کافی
نمیشود، علیرغم بهرهگیری از جزء سختافزاری تکنولوژی آموزشی اما، تلاشها از بهرهوری لازم برخوردار نمیشود و آموزش با فرایند تولید فکر دانشآموز بیگانه است.
استفاده
درست و بهرهگیری بهینه از تکنولوژیهای مدرن متعدد فراهم و در اختیار تنها
راهحل پیشرفت آموزشوپرورش به ویژه تحقق هدفهای والای تربیتی مستتر در اسناد تحولی
نظام آموزشوپرورش است. پرورش تفکر در
نظام جدید آموزشوپرورش یکی از هدفهای بسیار مهم و اساسی است که تحقق آن
در گرو کاربرد آموزههای تکنولوژی آموزشی است.
آموزههایی که تکنولوژی تفکر را
ارج مینهد، برای گسترش و نضج آن
طراحی میکند و چگونگی اجرای مبتنی بر
علم و پژوهش آن را به محک ارزشیابی میسپارد.
عاملان
اساسی فراهم آوری فرصتهای مناسب برای چنان پرورشی
بدون شک معلمان دلسوز و دغدغهمندی هستند که عزم خود را
برای ایفای نقش اصلی در تحقق این مهم جزم میکنند، برای به حداکثر رساندن ظرفیت
توانمندی دانشآموزان برای زندگی متعالی
فردی و اجتماعی برنامهریزی میکنند، با بهرهگیری از آموزههای تکنولوژی آموزشی، فرهنگ تکنولوژی
فکر را میگسترانند و موجبات رشد و پیشرفتهای فردی و اجتماعی را فراهم میکنند.