عکس رهبر جدید

ارتقای کیفیت یادگیری از طریق ارتقای شایستگی های معلمان و رضایتمندی آن ها: گفت و گو با مهندس علی زرافشان، معاون سابق آموزش متوسطه

  فایلهای مرتبط
ارتقای کیفیت یادگیری از طریق ارتقای شایستگی های معلمان و رضایتمندی آن ها: گفت و گو با مهندس علی زرافشان، معاون سابق آموزش متوسطه
چگونگی اجرای جدول جدید عناوین و ساعات درسی، استقرار ساختار جدید نظام آموزش متوسطه، تشدید کمبود نیروی انسانی، رتبه‌بندی معلمان، ضوابط و شرایط جدید برگزاری امتحانات نهایی، مشکلات تجهیز مدارس، تهدیدها و چالش‌های ناشی از تغییر ساختار نظام آموزشی، از جمله محورهای مطرح شده در گفت‌وگوی یک ساعته ما با مهندس علی زرافشان، معاون سابق آموزش متوسطه، بود. آقای زرافشان در این مصاحبه نیز همچون گذشته، با حوصله و صمیمیت به همه پرسش‌های ما به‌طور کامل و صریح پاسخ گفت. ایشان در این نشست، ضمن برشمردن دستاوردهای نظام نوین متوسطه، از دغدغه‌های جدی خود، به‌عنوان یکی از مجریان مفاد سند تحول بنیادین آموزش‌وپرورش، نیز سخن گفت. متن کامل این گفت‌وگو را با هم پی می‌گیریم.
بسمالله الرحمن الرحیم. استقرار ساختار جدید دو بعد دارد که یک بعد آن ساختاری و بعد دیگرش محتوایی است. بعد محتوایی تقریباً یک سال قبل از طرح ساختار «3ـ3ـ6» شروع شد که ابتدا در پایه اول و بعد هم بحث تغییر ساختار مطرح شد، همراه با این تغییر، به استقرار ساختار «3ـ3ـ6» رسیدیم. من معتقد هستم که با این ساختار نهتنها دستاورد خاصی برای آموزشوپرورش ایجاد نشده است بلکه خسارتهایی هم در برداشته است که هنوز هم درگیر عواقب آن هستیم. قبلاً هم گفتهام که در دنیا، امروز دیگر موضوع ساختار نظام آموزشی مسئله بیمعنایی است. کشورها دیگر به دنبال اینکه ساختارشان «چند چند» باشند، نیستند.

برخی کشورها سه ساختار دارند و برخی کشورها نیز بیش از سه ساختار؛ مهم این است که بچهها در این پایههای تحصیلی چه محتوایی را یاد میگیرند. بعد دوم، بعد محتواست که تغییر پیدا کرده و با تغییر ساختار در نظام آموزشی همزمان شده است. از نظر محتوا، تغییراتی هم از پایه اول دبیرستان و هم از پایه ششم ابتدایی آغاز شد و این دو تغییر با هم پیش رفت تا حالا که ما به پایه دوازدهم رسیدهایم و میتوانم بگویم که تقریباً محتوای همه پایههای تحصیلی تغییر پیدا کرده است. در این تغییر محتوا، جهتگیری محتوایی برنامهریزی درسی جدید، همسو شدن با برنامه درسی ملی بوده است و اینکه ما بتوانیم آنچه را که با برنامه درسی ملی آمده است، در محتوا ببینیم و تغییر را در این جهت ایجاد کنیم. اینکه حاصل این تغییر چیست و چه دستاوردهایی برای ما داشته است، اجمالاً میتوان گفت که از تغییر عناوین دروس شروع شده است؛ منتها در بحث محتوا هم، یک مانع جدی وجود داشته و آن مانع، افزایش ساعات برنامه درسی بهخصوص در دوره دوم متوسطه است که 35 ساعت طی 5 روز آموزش در هفته میباشد، عملاً ما در هر روز، بهطور متوسط، 7 ساعت آموزشی خواهیم داشت، با توجه با بافت مدارس و امکانات موجود و اینکه دانشآموزان در مدارس براساس سنت آموزشوپرورش ما ساعت نهار ندارند و ساعات استراحت هم به آن معنا ندارند، این افزایش ساعات، به بچهها ضربه میزند و باعث شده است که محتوا تا حدی قربانی افزایش ساعت بشود و این مشکل ماست. بهتر بود طوری برنامهریزی میشد که ساعات آموزش 30 ساعت در هفته یا روزانه 6 ساعت بیشتر نباشد و محتوا نیز قابل ارائه باشد.

در حال حاضر، ما عناوین دروس متعددی داریم، ولی میدانیم که در عمل آموزش کامل در مدرسه اتفاق نمیافتد، خصوصاً اینکه اگر دقت کنیم نزدیک به 700 دبیرستان دوره دوم متوسطه دو نوبته داریم که همین دو نوبته بودن سبب میشود که ساعات آموزش بهطور کامل اجرا نشود و به محتوا یا همان آموزش آسیب وارد شود. مضافاً برخی از درسهای جدید هم که به برنامه دروس اضافه شده است، اگرچه عناوین خوبی هستند و محتوای خوبی هم دارند چون دبیران، اغلب، تخصصی در این رشتهها ندارند ناچاریم بعضاً دبیران نیمهمرتبط و گاهی اوقات غیرمرتبط را بهکار دعوت کنیم که این امر طبعاً بر کیفیت آموزش تأثیر منفی میگذارد.

 

جهتگیریهای محتوایی

اما تغییرات و جهتگیریهای محتوایی، به دلیل متناسب بودن با برنامه درسی ملی در مجموع مثبت است. خصوصاً در درسهای ریاضیات و مطالعات اجتماعی و دروس فنیوحرفهای. در بحث آموزش ریاضیات در این دوره برنامه درسی جدید ریاضیات را شروع کردیم که سالیان طولانی بود تغییر نکرده بود. هم محتوا عوض شد و هم رویکردها تغییر کرد، از همه مهمتر آن است که این تغییرات منطبق با حوزه یادگیری ریاضیات اتفاق افتاد.

تغییر دیگری که اتفاق افتاد تغییر در درس مطالعات اجتماعی بود که این تغییر هم رویکردهایش تلفیقی بود و همزمان با این تغیر اتفاق افتاد و به نظر تغییر خوبی بود. اضافه شدن درس «کار و فنّاوری» از دوره ابتدایی تا پایان دوره متوسطه اول، کمک کرد محتوای این درس بهروز شود و فناوریها وارد این درس شود و با پودمانی شدن، کار تغییر پیدا کرده است.

 

برنامه مبتنی بر شایستگی

کار دیگر در آموزشهای فنیوحرفهای ارائه برنامه درسی مبتنی بر شایستگی است. این امر با استقرار پایه دوازدهم کامل خواهد شد و در برنامه درسی نیز آمده و در آن چهار شایستگی ذکر شده است. این شایستگیها هم جزء دروس است و هم شامل شایستگیهای فنی و هم شایستگیهای غیرفنی میشود. این رویکرد الان در مدارس ما وجود دارد. برنامههای آموزشی هم برای معلمان گذاشته شده است. معاونت آموزش متوسطه دفتر برنامهریزی فنیوحرفهای، همگی، با جدیّت این کار را دنبال میکنند. امیدوارم در پایان اجرای این برنامه، پژوهشگاه تعلیموتربیت ارزشیابی کاملی از شایستگیهایی که دانشآموزان کسب کردهاند انجام شود تا مطمئن شویم این تغییر برنامه به سمت شایستگی بیشتر دانشآموزان سوق پیدا کرده است.

 

در خصوص جدول عناوین و ساعات دروس جدید و میزان تغییرات آن با جدول گذشته توضیح دهید؟

 در شاخه نظری در تغییری که در جدول عناوین درسی به وجود آمد ساعات برخی از دروس کاهش پیدا کرد تا فضا برای درسهای جدید باز شود. این دروس جدید بعضاً با شاخه فنیوحرفهای مشترک هستند.

این درسها طبیعتاً به برخی از نیازهای عمومی دانشآموزان بهعنوان یک شهروند پاسخ میدهند. حالا میتوانیم آن جریان تربیت شهروندی را که تا پایه نهم ادامه پیدا کرده بود، تا پایه دوازدهم ادامه بدهیم. واکنش یا اقبال نسبت به این دروس متفاوت بوده. مثلاً درس سواد رسانهای ـ با توجه به اینکه این امر با یک جریان عمومی در کشور برای توجه به سواد رسانهای و اقبال عمومی در این حوزه مصادف شد ـ از اقبال بسیار خوبی برخوردار شد؛ اما به برخی از دروس دیگر نسبت به این درس توجه کمتری شد. در خصوص ساعات آموزش در پایه دوازدهم نیز باید گفت که؛ با توجه به تقارن امتحانات نهایی و کنکور از سال گذشته جلساتی با مدیران مدارس عادی دولتی، غیردولتی و مدارس خاص برگزار کردیم تا تصمیمی برای رفاه حال دانشآموزان اتخاذ شود، برخی معتقد بودند ۳۵ ساعت آموزشی پایه دوازدهم بهصورت ۲۴ ساعت حضوری و ۱۱ ساعت غیرحضوری برای دانشآموزان در نظر گرفته شود تا بتوانند علاوه بر گذراندن دروس پایه دوازدهم به مطالعه دروس کنکوری هم بپردازند. ولی شورای عالی آموزشوپرورش بر اجرای 35 ساعت تأکید دارد لذا به مدیران محترم توصیه میشود شرایطی فراهم سازند تا دانشآموزان فرصتی بیشتری را  برای مطالعه منابع آزمون سراسری داشته باشند. با توجه به شرایط موجود به سازمان سنجش پیشنهاد دادیم که زمان برگزاری کنکور را جابهجا کند و این آزمون به نیمه دوم تیرماه منتقل شود تا بین امتحانات نهایی دانشآموزان و کنکور آنها فاصله زمانی حدود ۲۰ روزهای وجود داشته باشد، که این موضوع نیز در حال بررسی است. اما در شاخه فنیوحرفهای و کاردانش، اولاً یک سال به سالهای آموزش اضافه شد و این فرصت را ایجاد کرد تا بچهها از شایستگیهای بیشتری برخوردار شوند.

دروس شایستگیهای غیرفنی که در برنامه درسی تعریف شد، نسبت به گذشته تا حدی از نوآوری برخوردار شده است. شایستگیهای فنی هم، با توجه به افزایش ساعات کار بچهها ـ در هر پایه تحصیلی افزایش یافت، بچهها دو روز کارگاه دارند و مجموعاً شش روز کارگاه را در سه سال طی میکنند ـ باعث شد که سطح آموزش افزایش پیدا کند. ما، در معاونت متوسطه، بهعنوان مجری برنامه درسی اقداماتی را در این حوزه انجام دادیم که از آن جمله، فعال کردن دبیرخانههای گروههای آموزشی برای حمایت از همکاران، همکاری در اجرای آموزش معلمان برای اینکه بتوانند این کار را با کیفیت انجام دهند؛ فعال کردن دبیرخانههای دروس در کشور تا دبیرخانهها بتوانند دروس را در بین مدارس هماهنگ کنند. در جلسات استانی هم که با حضور مدیران مدارس تشکیل میشد، سعی کردیم آنها را نسبت به برنامه توجیه کنیم تا آنها بتوانند به نحو مطلوبتری کار را انجام دهند.

 

تجهیز مدارس به کیتهای آموزشی

در شاخه فنیوحرفهای، و تا حدی هم در شاخه نظری و دوره اول متوسطه، خوشبختانه با ردیف بودجهای که از محل فروش دو درصد گاز ایجاد شد ما توانستیم در دوره اول متوسطه، مدارس را به کیتهای آموزشی، که شرکت صنایع آموزشی تولید کرده بود مجهز کنیم. در این راستا شرکت صنایع آموزشی، در کنار فروش تجهیزات، آموزش معلمان را هم بر عهده گرفت و کار را شروع کرد، به این صورت که یک مرکز آموزش در شرکت صنایع آموزشی ایجاد شد و معلمان از استانهای مختلف آمدند و آموزش دیدند. این امر باعث شد تا معلمان دروسی را که دارای کیتهای آموزشی بودند، مجهز شوند و بتوانند آموزش را بهتر انجام دهند. ما بیش از سی میلیارد تومان تجهیزات آموزشی بهخصوص برای درس علوم تجربی تهیه کردیم و به مدارس کشور دادیم تا از آنها استفاده کنند. در شاخه فنیوحرفهای، علاوه بر هزینههایی که از محل درآمد فروش دو درصد گاز تأمین شد، از ردیف بودجه سال 96 خودمان هم 52 میلیارد تومان به استانها دادیم تا خودشان وسایل و تجهیزات مورد نیاز هنرستانها را بخرند.

امسال هم برنامه ما این است که با همآهنگی سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور قبل از شروع سال تحصیلی جدید، بودجه تجهیزاتی را تهیه کنیم و به هنرستانها بدهیم. علاوه بر آن، ما از ردیف تبصره 64 هم در این سه سال، بیش از 5 میلیارد تومان بودجه مستقیماً به هنرستانها دادهایم تا امکانات مورد نیاز خود را تهیه کنند؛ و اینها همه در راستای اجرای مطلوب برنامه درسی بوده است.

 

تهدیدها و چالشها

تهدیدها و چالشهای اجرای جدول جدید ساعات و عناوین درسی را نام ببرید؛ برای تبدیل این تهدیدها به فرصتهای یادگیری، چه برنامهها و تمهیداتی اندیشیدهاید؟

یکی از چالشهایی که ما با آن مواجه بودیم، 35 ساعت آموزش هفتگی و چالش دیگر کمبود زمان آموزش بود که مطابق آنچه در برنامه درسی ملی آمده است یعنی هر ساعت آموزشی باید 50 دقیقه باشد، معمولاً اجرا نمیشود و به همین علت اغلب، معلمان میگویند محتوای آموزش زیاد است، اما واقعیت آن است که از زمان دقیقاً استفاده نمیشود. ما برای حل این مشکل اقدام کردیم تا در دوره اول متوسطه اجرای 50 دقیقه کامل را داشته باشیم، اما با موانع اجرایی مواجه شدیم. یکی از موانع این بود که ساعات مدارس با هم متفاوت بود و این، باعث میشد مدرسه ابتدایی که مثلاً ساعت 12 تعطیل میشود بقیه مدارس به دنبال آن حداکثر ساعت یک تعطیل کنند تا بچهها بتوانند همزمان با هم بروند و این مانع، درواقع، ایجاد نشود. اجرای برنامه درسی جدید که با استقرار ساختار جدید همزمان شد، نیروهای ما و معلمان ما را شناور کرد و سبب شد ما از ثبات نیروی انسانی برخوردار نباشیم. مثلاً وقتی پایه نهم میخواست اجرا شود، چون پایه اول دوره دوم متوسطه نداشتیم و باید معلمان آن را از نو ساماندهی میکردیم، ناچار شدیم بخشی از نیروی انسانی دوره دوم را ساماندهی کنیم. درواقع یک بخش را به دوره اول آوردیم و بخشی دیگر را به دوره ابتدایی بردیم! این تغییر خودش چالش تازهای را برای ما ایجاد کرد.

به هر حال با استفاده از ظرفیتهایی که برای ساماندهی وجود داشت سعی کردیم این کار را به نحوی انجام دهیم که رضایتمندی بیشتر همکاران را داشته باشد. با این نگاه که اگر رضایتمندی همکاران حاصل شود، منجر به فعالیت مثبت آنها در کلاس درس و در نتیجه ارتقای کیفیت یادگیری خواهد شد.

 

توجه به گروههای آموزشی

توجه مطلوب به گروههای آموزشی با رویکردهایی مثل درسپژوهی و اقدامپژوهی، از دیگر فعالیتهایی بود که برای غلبه بر این تغییرات و چالشهای ناشی از استقرار ساختار، انجام داده ایم و از آنها بهره بردیم.

 

 با توجه به جدول ساعات درسی مصوب شورای عالی آموزشوپرورش که به ادارات کل و مناطق و مدارس ابلاغ شده چرا مدارس برنامههای درسی هفتگی را کمتراز زمان مصوب و قانونی اجرا میکنند، یعنی به جای 350 دقیقه آموزشی در هر روز، 250 دقیقه آموزش ارائه میکنند؟ اگر واقعاً امکان استفاده کامل از وقت فراهم نیست، چرا این ساعات درسی واقعی محاسبه نمیشود؟

 علت آن است که در برنامه درسی ملی زمان برای هر ساعت آموزشی در دوره اول ابتدایی 45 دقیقه و دوره دوم ابتدایی و بعد از آن 50 دقیقه آمده است. آنجا تأکید شده است که حتیالمقدور نباید ساعات آموزشی تجمیع شود، یعنی دو کلاس با هم یکی شده و 100 دقیقه شود. اما الان معمولاً در مدارس این کار را انجام میدهند هرچند باز هم واقعاً کلاس در صد دقیقه برگزار نمیشود و اگر خیلی مطلوب برگزار شد، 90 دقیقه است که آن هم معمولاً با توجه به اینکه مدارس دونوبتهاند و ساعات آموزش زودتر تمام میشود، ساعات کاهش پیدا میکند. به نظر میآید اگر ما اجرای مطلوب برنامه درسی هفتگی را نمیتوانیم با همان 50 دقیقه انجام بدهیم، بهتر است محتوای آموزش را مقداری متعادل کنیم. البته این مسئله یکی از چالشهای قدیمی آموزشوپرورش است و به نظر میآید یک عزم جدی را از جانب مدیران مدارس، معلمان، ادارات آموزشوپرورش و بهخصوص وزارت آموزشوپرورش طلب میکند تا حل شود.

الان تعداد روزهای آموزش بر مبنای برنامه درسی ملی،  کاملاً تعریف شده است. در بخشی از کشور، مثلاً به جهت ریزگردها یا بارش برف یا آلودگی هوا، روزهایی از سال تعطیل میشویم؛ اگر آموزش بخواهد کامل انجام شود این روزها باید جبران شود. یعنی اگر مثلاً 15 روز در استان ما، کلاسها تعطیل شده است، 15 روز باید بعد از اردیبهشتماه، سال تحصیلی را ادامه دهیم یا در طول سال، 15 پنجشنبه بچهها به مدرسه بیایند تا عقبافتادگیها جبران شود. یک مقداری دقت شود. باید تا ما آموزش را به نحو مطلوب انجام دهیم، وگرنه کاهش ساعت آموزش باعث کاهش کیفیت آموزش میشود.

ما یک بار این را تجربه کردیم ولی با موانعی روبهرو شدیم و باعث شد از اجرای کامل آن جلوگیری شود، اما در جایی مثلاً خراسان جنوبی اجرا شد و معلمان و اولیا از آن استقبال کردند. درباره این موضوع نیز باید با جدیت بیشتری کار شود.

 

 اجرای خوب برنامه و جبران کاستیها نیاز به عزم ملی دارد، با توجه به تجربه شما در استان خراسان جنوبی، آیا صدور و ابلاغ دستورالعمل یا بخشنامهای به سراسر کشور در این زمینه، نمیتواند بخشی از این عزم ملی باشد؟

نیازی به دستورالعمل و بخشنامه جدید نیست؛ هرچند ما آن مصوبه و دستورالعمل را برای دوره اول متوسطه ابلاغ کردهایم، چون این مصوب برنامه درسی ملی است و به همه کشور هم ابلاغ شده است که ساعات آموزش 45 دقیقه و 50 دقیقه است. چون این مصوبه ابلاغ شده است، دیگر نیازی به دستورالعمل جدید ندارد ولی همانطور که شما اشاره کردید یک «عزم ملی» را برای اجرا میخواهد. ما باید بالاخره یک بار برای همیشه تصمیم بگیریم که این برنامه را اجرا کنیم. البته برای اجرای آن مانعی در دوره دوم متوسطه مدارسی داریم که دو نوبتهاند و اینها دیگر نمیتوانند 7ساعت کامل آموزش را اجرا کنند و مجبورند به ساعت کمتر راضی باشند. این مدرسه که زودتر تعطیل میکند، مدرسه کناری آن میگوید من با آن مدرسه چه فرقی دارم؛ من هم باید زودتر تعطیل کنم.

این نوع موارد، از جمله موانع کار ماست که اجازه نمیدهد برنامه کامل اجرا شود. مثلاً در جاهایی که همکاران با سرویس رفتوآمد میکنند و آموزگاران و دبیران با هم از یک سرویس استفاده میکنید ساعت سرویس را متأسفانه معمولاً با کمترین زمان که دوره ابتدایی است تنظیم میکنند؛ یعنی اگر ابتداییها ساعت 12 تعطیل میشوند، دبیرستان را هم 12 تعطیل میکنند تا همه معلمان به سرویس برسند در حالیکه درست آن است که زمان برگشت سرویس را با آخرین زمان آموزش یعنی دوره دوم متوسطه که 7 ساعت آموزش است، تنظیم کنند و همه معلمان با سرویس آن زمان تردد کنند. موانعی که ما داریم بیشتر از این گونه موانع اجرایی است که باعث میشود اجرای ما با مشکل مواجه شود.

 

 

 

سونامی کمبود نیرو

با توجه به سرعت و گستردگی بازنشستگی معلمان در آموزشوپرورش بهویژه در دوره دوم متوسطه، و همچنین تنوع جدول عناوین دروس و ساعات آموزشی، احتمالاً در آینده با کمبود نیروی انسانی شدیدی مواجه خواهید شد؛ رویکرد شما در این زمینه چیست و چه راهکاری را برای مقابله با مشکل کمبود نیرو در دوره متوسطه در نظر گرفتهاید؟

تقریباً از چهار سال قبل که کار را شروع کردیم و از 3 سال قبل که وارد دوره دوم متوسطه شدیم، این پیشبینی را داشتیم. ما حتی صرفنظر از مسئله بازنشستگی این را پیشبینی کرده بودیم که با حذف دوره پیشدانشگاهی و استقرار پایه دوازدهم، حداقل 30 هزار معلم کمبود خواهیم داشت. میدانید که دوره پیشدانشگاهی 24 ساعت در هفته بیشتر نیست، یعنی تقریباً دوسوم وضع موجود که 35 ساعت است. ما آنجا یکسوم  معلم داریم. این در حالی است که جمعیت دانشآموز دوره پیشدانشگاهی حدود 430 هزار نفر است، در حالیکه در دوره متوسطه جدید، 900 هزار دانشآموز خواهیم داشت، یعنی دوبرابر! یک حساب ساده سرانگشتی به ما نشان میداد که ما تقریباً 15 هزار معلم در پیشدانشگاهی داریم، در حالیکه به زودی 45 هزار معلم نیاز خواهیم داشت، یعنی 30 هزار نفر کمبود داریم. حالا اگر به این 30 هزار معلم مورد نیاز معلمان بازنشسته را هم اضافه کنیم در محاسبهای که ما انجام دادیم، برای پایه دوازدهم، این عدد به 54 هزار معلم میرسد. از چندین سال قبل ما این موضوع را در جلسات مدیران کل استانها مطرح میکردیم. نکته دیگر اینکه 70 درصد از نیروهایی که بازنشسته و خارج میشدند، مرد بودند، یعنی استخدام ما باید میرفت به سمت استخدام نیروهای مرد. ما این نیاز خود را طی گزارشهای مکتوب، هم به مرکز نیروی انسانی دادیم و هم در جلسات استانها مطرح کردیم و خدمت وزرای محترم وقت هم مطرح شد که برای این کار  پیشبینیهای لازم صورت گیرد. امسال هم که در آستانه شروع پایه دوازدهم هستیم، در کارگروهی که برای این موضوع تشکیل شده است، یکی از اولین اقدامات ما این بوده که به دلیل اهمیت رشته تحصیلی در دوره دوم متوسطه آمدیم به تفکیک رشته تحصیلی جنسیت و به تفکیک منطقه، برآورد کردیم که چقدر معلم مرد و چقدر معلم زن نیاز داریم و به مدیران کل استانها و معاونین متوسطه، این تراز را دادیم و گفتیم شما این را ببرید و دو تا پارامتر مثبت و منفی را به آن اضافه کنید؛ یکی پارامتر فارغالتحصیلان دانشگاه فرهنگیان و دانشگاه شهید رجایی که سهم شما میشود و دیگر پارامتر بازنشستگان که از چرخه خدمت خارج میشوند، و در نهایت ببینید که ترازتان مثبت است یا منفی، و به ما گزارش دهید.

ما این گزارشها را گرفتیم و جمعبندی کردیم و آن را برای وزیر محترم و مرکز سنجش فرستادیم تا تصویری از وضعیت نیروی انسانی ما را داشته باشند و اقدامی بکنند. البته اقدام در این زمینه کار آسانی نیست و طبیعتاً ما با چالش جدی در این حوزه مواجه هستیم. ما دچار یک عقبماندگی 5 ساله هستیم. برای اینکه شرایطی که امروزه با آن مواجه شدهایم پیش نیاید باید در طول سالهای گذشته، ظرفیت استخدامی خود را افزایش میدادیم که البته این هم در اختیار آموزشوپرورش نیست و نیاز به تخصیص ردیف استخدامی به تعداد مورد نظر از طرف دولت دارد که این کار انجام نشده است.

پس ما با یک مشکل انباشته شدهای مواجه هستیم و امروز مسئولین مرکز نیروی انسانی ما صحبت از چیزی حدود 400 هزار کمبود نیروی انسانی در چهار سال آینده میکنند و ما باید  با یک حرکت جدی این کمبود را تأمین کنیم. وقتی که پایه نهم میخواست مستقر شود، آمدیم و سه دوره را با هم ساماندهی کردیم لذا کسانی که سنوات خدمت بیشتری داشتند در دوره دوم متوسطه باقی ماندند. به این خاطر الان بیشتر بازنشستهها نیز به دوره دوم متوسطه اختصاص دارند و این مشکل ما را بیشتر میکند. البته مرکز نیروی انسانی تدابیری اتخاذ کرده است که یکی از آنها کار جذب حدود 18 هزار ردیف استخدامی است که دولت داده و این روزها کار ثبتنام و برگزاری آزمون آن در حال انجام است.

همچنین با تأخیر در بازنشستگی همکاران، پیشبینی شده برخی از آنها که مورد نیاز هستند بمانند و ادامه همکاری بدهند. افزایش سهم میزان حقالتدریس همکاران حقالتدریسی و مواردی مشابه آن، مثل خرید خدمات و افزایش برونسپاری، نیز از تدابیری است که اندیشیدهایم تا از ظرفیت نیروهای بیرونی استفاده کنیم. ما اخیراً تفاهمنامهای با دانشگاه فنیوحرفهای و نیز دانشگاه علمی ـ کاربردی، که برای سال آینده ورودی نخواهد داشت امضا کردهایم که کمک کنند و دانشآموزان پایه دوازدهم شاخه فنیوحرفهای و کاردانش ما را آموزش و پوشش بدهند. با این تدابیر امیدواریم بتوانیم انشاءالله مهرماه 97 را با تأمین مناسب نیروی انسانی برای پایه دوازدهم پشت سر بگذاریم.

 

ابزارهای انگیزشی حفظ نیروها

چه ابزارهای انگیزشی برای حفظ نیروهای در آستانه بازنشستگی در نظر گرفتهاید؟

یکی از اقداماتی که مطرح است و در مصاحبه مسئولین آموزشوپرورش نیز ملاحظه کردهاید، اجرای مرحله دوم رتبهبندی معلمان است که جزو مصوبات و مطالبات مجلس هم هست و الان دائماً نمایندگان مجلس آن را مطالبه میکنند و میخواهند زودتر اجرا شود. البته آموزشوپرورش هم قصد دارد در نیمه دوم سال 97 این کار را انجام دهد که علیالقاعده شروع اجرای آن از اول مهرماه خواهد بود. اگر رتبهبندی اجرا شود، تأثیر بیشتری خواهد داشت.

 

نحوه برگزاری امتحانات نهایی

درخصوص روند برگزاری امتحان نهایی و آخرین تصمیمات اتخاذ شده در این مورد توضیح دهید؟

 با استقرار پایه دوزادهم یعنی ۱۲ساله شدن ساختار جدید نظام آموزشی و تکمیل ساختار آموزشی۳-۳-۶ از سال تحصیلی آتی، امتحانات نهایی از پایه سوم مقطع متوسطه قدیم به پایه دوازدهم و سال آخر منتقل میشود. البته
در حال حاضر  این بحث نیز مطرح است که با حذف دوره پیش
دانشــگاهی برخی از دروس پایه یازدهم را هم بهصورت نهایی برگزار کنیم که این موضوع نیازمند موافقت شورای پذیرش دانشجو است. علیالقاعده، آنچه که در آییننامه آموزشی دوره دوم متوسطه آمده و قطعی است، این است که ما در پایه دوازدهم دروسی را بهعنوان دروس امتحان نهایی داریم. در وضعیت فعلی 10 تا 11 درس، و حتی در بعضی رشتهها تا 14 درس، جزو امتحانات نهایی است. طبعاً در پایه دوازدهم نیز بین 10 تا 11 درس نهایی خواهیم داشت.

با توجه به سازوکاری که برای طرح سؤالات امتحانات نهایی وجود دارد، یادگیری دانشآموزان به خوبی سنجیده میشود  و کیفیت قابل قبولی دارد بنابراین میتواند بهعنوان ملاکی در پذیرش دانشگاه محسوب شود. بهعلاوه با توجه به روندی که برای برگزاری این امتحانات در نظر گرفته شده است هم سؤالات و هم نمرات آن کاملاً استاندارد بوده و دانشآموزان میتوانند بعد از فارغالتحصیلی برای مهاجرت به خارج از کشور نیز از این مدرک استفاده کنند.

 

آیا در پایه یازدهم یا پایینتر، دروسی بهعنوان امتحان نهایی خواهیم داشت؟

تاکنون برای پایههای پایینتر تصمیمگیری نشده و قطعاً دیگر برای دانشآموزان امسال اجرا نمیشود و اگر تصمیمی هم گرفته شود برای دانشآموزان دورههای بعدی خواهد بود. پیشنهادی که ما به شورای پذیرش دانشجو دادیم، این است که دروس نهایی فقط از پایه دوازدهم باشد.

 

ارتقای کیفیت یادگیری

 

 

به استناد سند تحول بنیادین، قرار شده با توسعه و گسترش تأثیر سوابق تحصیلی، کنکور و آزمون ورودی دانشگاه حذف شود. گام عملی برای تحقق این مسئله چیست؟ و آیا اصلاً امکان رسیدن به این مقصد وجود دارد؟

آخرین قانونی که در سال 92 به تصویب مجلس رسید و فعلاً همان برای دستگاههای ذیربط، مانند آموزشوپرورش، آموزش عالی و وزارت بهداشت لازمالاجراست، قانون پذیرش دانشجو است. در این قانون، به سه روش برای پذیرش ذکر شده است که یک روش آن، صرفاً بر مبنای سوابق تحصیلی است و دو روش دیگر، به شکل ترکیبی از سابقه تحصیلی و آزمون است. پس در قانون فعلی، آزمون کماکان وجود دارد و آنجا ذکر شده است برای رشتههایی که داوطلبان و علاقهمندان کمتری دارد، سابقه تحصیلی و آزمون عمومی و برای رشتههایی که داوطلب زیادتری دارد، سوابق تحصیلی، آزمون دروس عمومی و آزمون دروس اختصاصی برگزار شود. اما در مورد نحوه اعمال سابقه تحصیلی، تا سال گذشته، بنابر مصوبه کارگروهی که برای این منظور تشکیل شده بود، علاوه بر دروس نهایی پایه یازدهم، 4 درس از دروس پیشدانشگاهی هم بهصورت نهایی برگزار میشد.

برای کنکور سال 98 و بعد از آن پیشنهاد ما این بود که امتحانات نهایی فقط از پایه دوازدهم باشد و سهم سوابق تحصیلی نیز افزایش پیدا کند.

در این خصوص جلسات متعددی در کارگروه شورای پذیرش دانشجو تشکیل شد ـ که آموزشوپرورش هم در این کارگروه نمایندهای دارد و در جلسات آن شورا شرکت میکند ـ  در نهایت تصمیم تأثیر ۳۰ درصد قطعی نمرات امتحان نهایی دانشآموزان در کنکور سال آینده تصویب و ابلاغ شد این مسئله، قانون مصوب مجلس است و پیش از این هم در سال ۹۳ و ۹۴ بهصورت تأثیر مثبت اعمال شده بود، اما در سال ۹۵ با اصلاحیه مجلس این قانون تغییراتی داشت و اکنون طبق برنامه جدید، مصوبه بهطور کامل اجرا خواهد شد یعنی تأثیر مثبت و منفی در کنار هم لحاظ میشوند. بیش از ۸۱ درصد ظرفیت رشتههای دانشگاهی در شرایط فعلی بر مبنای نمرات و سابقه تحصیلی است بنابراین این مصوبه نقطه قوتی برای داوطلبان کنکور محسوب میشود زیرا علاوه بر دانشگاه آزاد در دانشگاههای دولتی هم ۱۲ درصد پذیرش از طریق سوابق تحصیلی در نظر گرفته شده است.

با توجه به آنچه گفته شد و با توجه به وضعیت موجود ضرورت دارد برای ۱۵ درصد از رشتههای دانشگاهی علاوه بر سابقه تحصیلی، کنکور برگزار شود و برخی از رشتهها و دانشگاههای پر طرفدار نیز به آزمون غربالگری نیازمندند تا داوطلبان براساس این آزمون ادامه تحصیل دهند.

 

سهم کتابهای جدیدالتألیف در طرح سؤالات کنکور چقدر است؟ همانطور که میدانید برخی از مؤلفان مدعی هستند که ارزشیابی تعدادی از کتابهای درسی فرایندی و عملی هستند و قابلیت طرح سؤال را ندارند. در این خصوص، چه تدبیری اندیشیدهاید؟

درخصوص منابع کنکور داوطلبان نظام قدیم و جدید نیز باید بگویم با توجه به اینکه ۵۰ درصد از داوطلبان کنکور در نظام قدیم تحصیل کردهاند در شورای سنجش و پذیرش تصمیم گرفته شد تا داوطلبان نظام جدید و قدیم آموزشی متناسب با منابع آموزشی که در اختیار دارند در کنکور شرکت کنند، یعنی دانشآموزان پایه دوازدهم براساس مطالب کتابهای جدیدالتألیف در آزمون سراسری دانشگاهها و مراکز آموزشی عالی شرکت خواهند کرد و سؤالات کنکور آنان از منابعی که براساس ساختار 3-3-6 تغییر یافته، طرح میشود و سؤالات کنکور دانشآموزان نظام قدیم نیز براساس مطالب کتابهای دوران تحصیلشان خواهد بود درواقع دو نوع سؤال طراحی خواهد شد و سازمان سنجش با توجه به فرمولهای در نظر گرفته شده برای نمرات آنها، داوطلبان را تراز میکنند. لازم به ذکر است با توجه به اینکه پیش از این نیز سازمان سنجش در تغییر نظام آموزشی چنین تجربهای را داشته است بنابراین داوطلبان در اجرای این روش نگران پذیرش خود در کنکور نباشند.

اینکه چه دروسی امتحان نهایی داشته باشند و بهعنوان سابقه تحصیلی محسوب شود نیازمند تصمیمات مشترکی بین وزارت علوم و وزارت آموزشوپرورش بود که میبایست در شورای پذیرش دانشجو مصوب شوند. پس از برگزاری نشستها و جلسات متعدد مقرر شد 10 الی 11 درس دروس زیر جزء مواد امتحان نهایی و بهعنوان دروس سابقه تحصیلی در نظر گرفته شود که توسط شورای عالی آموزش و پرورش اطلاع رسانی خواهد شد. البته ممکن است برخی از دروسی در آموزشوپرورش نهتنها جزء سرفصلهای آموزش بلکه جزء امتحان نهایی هم باشند ولی در پذیرش دانشجو، ضریب آنها صفر باشد.

کما اینکه الان هم برخی از دروس را داریم که از آنها امتحان نهایی میگیریم و سؤال آن هم در کنکور میآید، ولی در اکثر رشتهها ضریب آن صفر است، لذا خیلی تأثیری در پذیرش دانشجو نخواهد داشت. زیرا این دروس ماهیت آن را ندارند که بتوان از آنها سؤالات چهار گزینهای درآورد. چون در روش فعلی کنکور طرح سؤال چهارگزینهای است. بنابراین این هم نکتهای است که باید مورد توجه دستاندرکاران قرار گیرد.

 

در پایان چنانچه توصیه و رهنمود کاربردی درخصوص امتحان نهایی و کنکور برای دانشآموزان، معلمان و مدیران دارید، بیان فرمایید.

امسال (سال تحصیلی 98 ـ 97) پایه دوازدهم نیز مستقر شده و حالا ما یک دوره کامل در آموزشوپرورش تغییر انجام دادهایم؛ چه تغییر ساختاری و چه تغییر محتوایی. حالا به نظر میآید به فرصتی نیاز است برای استقرار این محتوای جدید؛ لذا ما باید بعد از پایه دوازدهم و دوره ابتدایی و دوره اول متوسطه، که استقرار کامل پیدا کردهاند توجهمان بیشتر به این معطوف شود که استقرار مطلوب این محتواها اتفاق بیفتد. حالا چهکار باید انجام دهیم؟ کاری که در این چند سال اتفاق افتاد این بود که فقط برای کتابهای جدیدالتألیف، دوره گذاشتیم ولی حتی برای معلمهای جدیدی که اضافه میشدند دوره خاصی را تدارک ندیدیم. لذا باید سرمایهگذاری آموزشوپرورش امسال و سالهای پیش رو بر روی ارتقای شایستگیهای همکاران باشد، حالا چه با دورههای ضمن خدمت، چه با تشکیل گروههای آموزشی، چه با برگزاری جشنوارههای تدریس و کارهای دیگر.

از این طریق میشود شایستگیهای حرفهای معلمان را ارتقا داد تا بتوانند محتوای جدید را به نحو مطلوب و با کیفیت آموزش بدهند. نکته بعد، این است که با استقرار هر پایهای، معمولاً پژوهشگاه مطالعات آموزشوپرورش یک ارزشیابی از کتابهای درسی، جدا جدا انجام میدهد. بنابراین لازم است با توجه به اهداف دوره، مثلاً در دوره اول متوسطه، در درس ریاضیات بچهها باید به این هدف در دوره برسند، رویکرد ارزشیابی پژوهشگاه تعلیموتربیت از رویکرد تکدرس و تککتاب به رویکرد دورهای و تحقق اهداف دوره تغییر کند. حالا اهداف تغییر دوره هم در دروس است و هم در خود دوره یعنی آیا دانشآموزی که ما انتظار داشتیم در این دوره تربیت شود، با این دروس، به اهدافمان رسیدهایم یا نرسیدهایم. این هم یکی از نکاتی است که باید مورد توجه قرار گیرد و ارزشیابیها را نسبت به دستیابی به اهداف دنبال کنیم و تغییراتی را ایجاد کنیم. مثلاً نتایج ارزشیابیهای بینالمللی مثل تیمز و پرلز، و کارنامهای که پیش روی نظام آموزشی ما قرار داده است. ملاک ارزشیابیهای نظام آموزشی هستند، نه ارزشیابی دانشآموز. به این جهت، یک نمونهگیری در کشور انجام میشود و اسم هیچ دانشآموزی مطرح نمیشود و یک گزارشی مثل کارنامه که دست دانشآموز میدهیم، به نظام آموزشی جمهوری اسلامی میدهیم که در این کارنامه نشان میدهد، در برخی از دروس رشد داشتیم و در برخی از دروس افت داشتیم. همانطور که در دوره قبل ارزیابی تیمز، ما یک جهش داشتیم، و به این جهت، یک کارشناس از طرف این مؤسسه عالی (تیمز) به ایران آمد و کارگاههایی را در ایران برگزار کرد. هدف از برگزاری این کارگاهها این بود که ببینند چه اتفاقهایی در ایران افتاده که این جهش صورت گرفته است و از آن برای کشورهای دیگر، بهعنوان یک تجربه، استفاده کنند. ما هم باید اکنون بدانیم پس از دوازده سال چه اتفاقی در نظام آموزشیمان افتاده است و در این تغییرات سهم برنامه درسی چه بوده؟ سهم تغییر ساختار چه بوده؟ سهم خروج نیروی انسانی و جابهجایی نیروی انسانی چه بوده و... اینها باید مورد مطالعه قرار گیرد تا اگر خواستیم در دوره بعدی تیمز و پرلز شرکت کنیم حداقل مشکلات و آسیبهای خودمان را شناخته باشیم و بتوانیم آنها را برطرف کنیم.

سال تحصیلی 98 ـ 97 در مهرماه 97، بچههایمان وارد پایه دوازدهم میشوند و در خردادماه 98 اولین دوره امتحانات نهایی این پایه جدید را خواهیم داشت. امتحانات نهایی، با توجه به اینکه آزمون استاندارد وزارت آموزشوپرورش است، به نوعی نشان میدهد که عملکرد ما چگونه خواهد بود. این خیلی مهم است که ما پس از اینکه یک فرایند تغییر محتوا را داشتهایم، رویکردهای آموزشیمان را عوض کردهایم و محتوای آموزشیمان را تغییر دادهایم بدانیم این تغییرات آیا به سمت بهبود بوده یا خدای ناکرده برعکس.

برای ساماندهی نیروی انسانی ما به استانها، فرصتی دادهایم که تا پایان خردادماه 97، اسامی دبیرانی را که میخواهند از اول مهر در پایه دوازدهم درس بدهند به ما اعلام کنند تا از اول تیرماه، آموزش معلمان را شروع کنیم.

امسال آموزش معلمان ما، با توجه به شرایط حساس پایه دوازدهم، کمی زودتر انجام میشود، و به این جهت باید هم خودمان روی مسئله آموزش معلمان دقیقتر کار کنیم و هم سازمان پژوهش زودتر کتابهای درسی را آماده کند تا در اختیار معلمان قرار گیرد و هم در طول سال تحصیلی، روی نظارت و ارزیابی از آموزشها دقت بیشتری صورت گیرد.

۵۰۴۲
کلیدواژه (keyword): ارتقای کیفیت یادگیری,شایستگی های معلمان,ضایتمندی معلمان
نام را وارد کنید
ایمیل را وارد کنید
تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
نظر خود را وارد کنید