عکس رهبر جدید

کاربرد ابزارها و سلاح های شیمیایی در تاریخ

  فایلهای مرتبط
کاربرد ابزارها و سلاح های شیمیایی در تاریخ
تاریخ نشان می‌دهد که ابزارهای شیمیایی، چه به‌صورت سم و زهر و چه به‌صورت عوامل آتش‌زا و دودزا، همیشه بخشی از ابزارهای بشر برای از بین بردن دیگران چه در جنگ‌ها و چه در مواقع غیرجنگی بوده است. شاید ابتدایی‌ترین سلاح شیمیایی که بی‌سروصدا باعث نابودی دشمن می‌شود استفاده از سم و زهرهای کشنده‌ باشد که در گذشته به‌ویژه در دربارها به کار گرفته می‌شد و افراد رقیب را بی‌دردسر از پای درمی‌آورد. مسمومیت‌های عمدی غذایی بخشی از سلاح سفید محسوب می‌شود و موارد فراوانی در تاریخ دارد، از جمله اینکه در برخی موارد افراد را آگاهانه وادار به خوردن مواد سمی می‌کردند که نوشیدن جام شوکران سقراط نمونه کلاسیک و قانونی آن در یونان را می‌توان نام برد. حتی وادار کردن افراد محکوم به خوردن موادی مانند خون گاو نیز نوعی سلاح شیمیایی به حساب می‌آید. به کار‌گیری سلاح شیمیایی در سطح وسیع‌تر آن در جنگ‌ها قاعدتاً به اشکال مختلف صورت می‌گرفت. استفاده از قیر و نفت و انواع روغن‌ها، کشتن انسان‌ها با استفاده از دود و مواد دودزا، مسموم کردن آب شرب دشمن با استفاده از انواع سموم یا ریختن اجساد انسانی و حیوانی در آن‌ها، پرتاب مار و مواد سمی درون شهرهای محاصره شده را نیز باید از مصادیق به کارگیری سلاح‌های شیمیایی محسوب کرد. براساس آنچه گفته شد اصل جنگ شیمیایی تازگی ندارد و از قدیم‌الایام وجود داشته است، اما پیشرفت‌های علم در قرون اخیر باعث تولید و انباشته کردن ابزارهای بسیار کشنده شیمیایی شده که نه‌تنها عامل کشتار جمعی انسان‌ها و نابودی محیط‌زیست می‌شوند بلکه تأثیرات درازمدت‌تری نیز بر روی نسل انسان‌ها و محیط زیست اطراف آن‌ها دارد. ما در این مقاله به‌صورت مختصر و گذرا به سابقه تاریخی استفاده از ابزارهای شیمیایی از گذشته تا زمان حال پرداخته‌ایم.
جنگافزارهای شیمیایی

براساس تعریف، جنگافزارهای شیمیایی ابزارهایی هستند که: «بهوسیله آنها انسانها و موجودات زنده را هدف قرار میدهند. در اثر تماس مستقیم این مواد با هر قسمت از بدن جاندار، بدن وی آلوده شده و جاندار به انواع بیماریهای عمومی و یا انحصاری آن ماده مبتلا میشود. این مواد میتوانند بهصورت جامد، مایع و گاز استفاده شوند.» سلاحهای شیمیایی به 6 گروه: «سمی و کشنده، ناتوانکننده، مورد استفاده در کنترل اغتشاشها، دودزا، ضدگیاه و شعلهها و بالاخره آتشزا تقسیم میشوند.» (زراعتپیشه، 1395: 10)

براساس این تعریف میتوان به انواع و اقسام گازهای سمی و کشنده وکاربردهای آنها اشاره کرد و نمونههای فراوانی از آنها را در جنگها و تاریخ بشر جستوجو نمود. موادی از قبیل قیر، روغنها، نفت، آتش یونانی، ناپالم، اسیدها، آرسنیکها و غیره از دوران قدیم در جنگها به کار میرفت. (همان:21) البته با این تعریف بایستی تمام سلاحهای متعارف آتشین امروزی را جزء سلاحهای شیمیایی قرار داد. در صورتی که امروزه سلاحهای شیمیایی را همراه سلاحهای بیولوژیکی و هستهای غیرمتعارف یا غیرقانونی و سلاحهای آتشین مانند توپ و انواع گلولهها و موشکها را جزء سلاحهای متعارف ذکر میکنند.

 

 

استفاده از ابزارهای شیمیایی در تاریخ باستان

تاریخ دقیق اولین کاربرد مواد شیمیایی بهعنوان یک سلاح جنگی در تاریخ بشر مشخص نیست آنچه مسلم است اینکه انواع سموم گیاهی، جانوری و مصنوعی در طول تاریخ بهکار میرفته و بهویژه این کار در دربارها برای از بین بردن رقیبان و دشمنان یک امر عادی بوده است. یک نمونه تاریخی که بسیار هم حرفهای بهنظر میرسد، داستانی است که کتزیاس در مورد دربار اردشیر دوم هخامنشی نقل کرده است: دو ملکه پریسا و پروشات رقیب و دشمن هم و مراقب توطئههای همدیگر بودند. در یک مهمانی آشتیکنان که برای این دو رقیب برگزار شد، پریسا پرنده کوچک پخته شدهای را با چاقویی که یک طرف آن با زهرآلوده شده بود برید. نیمه آلوده را به پروشات داد و نیمه سالم را خودش خورد و این چنین رقیب خود را از سر راه برداشت. (کتزیاس، 1390: 252) کشتن افراد با زهر در زمان هخامنشیان جنایت بزرگی محسوب میشد و کسی که مرتکب این جنایت شده بود به گفته همان کتزیاس به بدترین شیوه مجازات میشد؛ (همان:256). در تاریخ دوره هخامنشی موارد دیگری هم از بهکارگیری سم گزارش شده است. از جمله گفته شده که باگواس خواجه مصری اردشیر سوم و جانشین او ارشک را با سم هلاک کرد. او قصد کشتن داریوش سوم را هم بهوسیله سم داشت که داریوش متوجه شد و شربت مسموم شده را به خود او چشانید. (زرینکوب، 1391: 123)

در دوره اشکانیان فرهاد چهارم بهوسیله همسرش که یک کنیزک ایتالیایی (رومی) بود و به مقام ملکه ایران هم رسیده بود مسموم شد. همسر او به نام ثهمازا (Thea Masa) با این کار میخواست پسرش را به نام فرهادک (فرهاد پنجم) به تخت سلطنت برساند. (بویل، 1368: 168) البته برخی نقش خود فرهادک (فرهاد پنجم) را در مسموم کردن پدر پررنگتر میدانند. (پیرنیا، 1370: 229) اصولاً در دربار پادشاهان آنقدر ترس از مسموم شدن بهوسیله مواد غذایی وجود داشت که افراد مورد اطمینانی را قرار داده بودند برای تست هر گونه مواد غذایی و آشامیدنی که قرار بود شاه مصرف کند. در زمان ساسانیان به این فرد یا افراد پَزَشخوار یا چشنده طعام میگفتند. (همان: 276) حتی گاهی اوقات افراد برای اینکه از توطئههای احتمالی ناشی از مسمومیت در امان باشند سعی داشتند مزاج خود را با زهر یا سم عادت دهند. (همان: 226)

برخی از مسمومیتهای جهان باستان در جنگها حاصل میشده. برای نمونه اردوان دوم شاه اشکانی در جنگ با توچاریها (از اقوام مهاجم شرقی) زخمی در بازو برداشت، و چون تیری که به او اصابت کرد زهرآلود بود باعث مرگ وی شد. (همان: 140) در زمان بلاش پنجم (198 میلادی) امپراتور روم، سپتیم سور، شهرالحضر را محاصره کرده بود، مدافعان شهر با فرو ریختن سبدهای حاوی حشرات بر سر رومیان از خود دفاع کردند. (کالج، 1388: 184) اکثر سمومی که باعث مرگ افراد میشد از مارهای زهرآگین گرفته میشد. گفته شده که مار در اوستا «مارا» به معنی میراننده و کشنده آمده است. (باستانی پاریزی، همان: 58)

البته مسمومیتهای دیگری نیز در تاریخ گزارش شده که از جمله بهکارگیری شوکران است که گیاهی سمی بوده است. شوکران انواع مختلفی داشت اما نوعی از آنکه به شوکران کبیر معروف بود بسیار سمی و کشنده بود و باعث مسمومیت و مرگ انسان میشد. شوکران را در مایعات حل کرده به قربانی میچشانیدند چنانکه سقراط فیلسوف فرزانه یونانی را با جام شوکران هلاک کردند. (بهمنش، 1375: 374) خودکشی با سم هم متداول بود. به قولی، کل فرمانده آتنیها در جنگ با خشایارشا که بعدها به ایران پناهنده شد با سم خودکشیکرد. (بیانی، 1384: 14)

در ایران باستان شیوهای از مسموم کردن برای مجرمان بهکار میرفت که از نوع بهکارگیری سم و زهر نبود ولی به همان اندازه کشنده و مرگآور بود و آن خورانیدن خون گاو به فرد محکوم بود. (پیرنیا،1370: 397)

در سال 430 ق م، در اواخر سلطنت اردشیر اول هخامنشی، بیماری طاعون در حبشه و مصر علیا ظاهر شد و از آنجا به مصر و لیبی سرایت کرد و بخش بزرگی از امپراتوری هخامنشی را فراگرفت و تلفات سنگینی بر مردمان وارد کرد. (شبانه،23:1387) توسیدید احتمال داده است که اشاعه این طاعون در یونان و آتن بر اثر مسموم کردن چاههای آب توسط پلوپونزیان بوده است. (توسیدید،121:1373) همین مورخ در موارد دیگری هم از ریختن اجساد در چاهها طی جنگهای داخلی یونان خبر میدهد. (همان: 131) چون آب شرب یونانیها طبق گفته توسیدید از چاهها تأمین میشد این کار باعث آلوده شدن آبهای آشامیدنی شده بود.

در تاریخ باستان استفاده از گازهای سمی در جنگ هم زیاد گزارش شده است. ویل دورانت در مورد بابل مطلبی از کاربرد سلاحهای شیمیایی دارد. او میگوید محاصره شدگان بابل بر سر دشمن مهاجم به شهرشان: «کوزههای متعفن» گازدار میریختند تا روحیه دشمن را خراب کرده و به عقل آنها صدمه برسانند. (ویل دورانت، بیتا: 481) رومیها هم در مقابل قبایل گُل و کارتاژ بارها از گازهای خفه‌‌کننده سود میبردند. همچنین آنها و یونانیها در دوره باستان در مواردی از ترکیبات گاز روسین سولفور، نفتالین و قیر بهره بردهاند. ساسانیان در جنگ با رومیان نقبهایی برای خفه کردن دشمن حفر میکردند و داخل آنها گوگرد دودزای شدید و زغال نیم سوز قرار میدادند. آنها از کوزههای حاوی قیر و گوگرد هم برای هلاکت دشمن استفاده میکردند. (زراعت پیشه، همان: 22).

استفاده از مواد آتشین و مذاب نیز در جنگهای دوره باستان زیاد بوده است. استفاده از نفت، سرب گداخته، آب جوش و مواد دیگر در جنگها بسیار عادی بود. ایرانیان حداقل از قرن ششم قبل از میلاد نفت را میشناختند و از آن برای ساختن نیزههای آتشین استفاده میکردند. (موذنی، 1390: 75).

ریختن سرب گداخته بر سر دشمن از مصادیق کاربرد مواد شیمیایی در جنگهای دوره باستان بوده و در جنگهای دوره ساسانی مکرر دیده شده است. (پیرنیا، همان: 395).

 

کاربرد ابزارهای شیمیایی در دورههای بعد

با وجود آنکه براساس منابع تاریخی پیامبر اکرم(ص) مسلمانان را از به کار بردن سم در برخورد با دشمنان منع کرده بود ولی ما شاهد استفاده فراوان از سم و زهر برای از بین بردن رقیبان حتی در بین مسلمانان میباشیم. گفته شده در جنگ خیبر، کسی به پیامبر(ص) پیشنهاد داد راه آب به قلعه یهودیان را ببندد و یا آب شُرب آنها را مسموم کند، پیامبر(ص) به شدت با این پیشنهاد مخالفت کرد. برخی این را دلیل پیشگام بودن اسلام در ممنوعیت سلاحهای شیمیایی و کشتار جمعی میدانند. (حسنی، 1381: 207) با وجود این منع صریح، ما در تاریخ اسلام و ایران شاهد بهکارگیری فراوان مواد سمی، هم برای از بین بردن رقیب و هم در جنگها بودهایم.

خلفای حیلهگر اموی و عباسی از سم و زهر برای از بین بردن رقیبان و مخالفان خود به فراوانی بهره گرفتند. براساس منابع شیعه و تاریخ اسلام اکثر امامان شیعه (علیهم السلام) بهجز چندتن همه بهوسیله عمّال اموی و عباسی مسموم شده و به شهادت رسیدهاند. معاویه سرسلسله امویان به خوبی ارزش این ابزار مرگآور را میشناخت و در مواردی بدون سروصدا از آن بهره میگرفت. مسموم کردن مالک اشتر سردار بزرگ کوفه در راه مصر بهوسیله زهر یکی از این موارد بود. (مستوفی، 1363: 196) فریب دادن همسر امام حسن(ع) و ترغیب او به مسموم کردن آن حضرت از مصادیق مهم بهکارگیری این سلاح خطرناک بوده است. در مورد امام حسن(ع) گفتهاند آنقدر مسمومیت آن امام مظلوم(ع) شدید بود که پارههای جگر او از گلویش خارج شد. (جعفریان، 1383: 168)

از خلفای عباسی هم مأمون یکی از کسانی بود که در مسموم کردن مخالفان هیچ پروایی نداشت. مشهور است که او علاوه بر مسموم کردن امامرضا(ع) با انگور آلوده شده با زهر (مستوفی، همان: 205) طاهربن حسین سرسلسله امیران طاهری را نیز مخفیانه مسموم کرد. (فرای، 84:1363) معتصم برادر مأمون نیز در کشتن افراد با سم دست کمی از مأمون نداشت. قتل با زهر و سم چنان مرگ خاموش بیسروصدایی برای قربانیان ایجاد میکرد که اکثر قتلهای تاریخی در منابع با قید شاید، احتمالاً مطرح شده است. چون مخفیانه و بیهیاهو انجام میشد.  خاندان سامانی در بخارا هم در بیشتر موارد با سم به همین شیوه مخفیانه مخالفان را به هلاکت میرسانیدند. (متز، 415:1377) در دوره آلبویه هم موارد زیادی از مسمومیت و مرگ بهوسیله سم گزارش شده است. در برخی از این موارد وزیران قربانی اصلی بودهاند. (کبیر، 1381: 50 و 198) برخی از این مسمومیتها نتیجه تعصبات مذهبی بوده است که از جمله آنها میتوان به مسموم شدن ابوالفضل وزیر عزالدوله دیلمی اشاره کرد. (همان:500)

تیمور لنگ هم از نوشاندن جام زهر به مخالفانش دریغ نداشت. (میراحمدی، 1363: 44) در دربار آققوینلوها هم چند مرگ ناشی از استفاده از زهر اتفاق افتاده است، از جمله سلطان خلیل پسر اوزنحسن برادر خود ـ مقصود ـ را مسموم کرد. سلطان یعقوب، پسر دیگر ازونحسن، با فرزند هشت ـ نه سالهاش بهوسیله شربت آلوده با زهر که همسرش (احتمالاً یکی از دیگر همسرانش) تهیه کرده بود جان باختند، این زن خود نیز با همین شربت آلوده مسموم شد و به هلاکت رسید. (هینتس، 113:1362) در دوره افشاریه هم علیقلیخان که بعد از مرگ نادر، به نام عادلشاه حکومت کرد در چند مورد دست به مسموم کردن مخالفان خود زد. (شعبانی، 1380: 40 و 85).

قتلهایی که با مسمومیت صورت میگرفت چنان بوده که شایعات مختلفی پیرامون آنها ایجاد میشد و افراد مختلف را متهم به دست داشتن در این کار میکردند بهطوریکه در اکثر مواقع قاتل اصلی هیچگاه شناخته نمیشد، بهویژه که با شایعات سعی میکردند افراد رقیب دیگری را به این مسمومیتها ربط دهند، چنانکه در پی مرگ ارغونخان مغول، مخالفان، سعدالدوله وزیر را متهم به مسموم کردن خان مغول نمودند و با این اتهام سعدالدوله را کشتند. خواجه رشیدالدین فضلالله همدانی نیز در زمان ابوسعید ایلخانی به اتهام مسموم کردن الجایتو همراه پسرش ابراهیم به قتل رسید. (زرینکوب، 1391: 529 و 533) شاید مسموم کردن پناهندهای که پناه دهنده او در محذوریت اخلاقی استرداد و یا عدم استرداد او واقع میشده بهترین شیوه بوده است، چنانکه عضدالدوله دیلمی از قابوس زیاری خواست یا فخرالدوله را که به وی پناهنده شده بود به او تحویل دهد و یا او را مسموم کند. (کبیر، 89:1381)

مسمومیت با سم و زهر در مواردی برای ایجاد امنیت و از بین بردن راهزنان بهکار گرفته میشد. گفتهاند در زمان سلطان محمود غزنوی غلام او با این شیوه گروه زیادی از راهزنان را به هلاکت رسانید. او در یکی از کاروانها مقادیر فراوانی میوه آلوده شده با سم را همراه کاروان نمود. وقتی راهزنان به کاروان حمله کردند و میوههای آلوده را غارت و سپس مصرف کردند همگی مسموم شدند و به هلاکت رسیدند (مستوفی، 468:1363). در دوره آلبویه هم از این حیلهها برای از بین بردن راهزنان و شورشیان بهره گرفتند . در یک مورد عضدالدوله دیلمی مقداری شیرینی مسموم شده را برای یک قبیله راهزن عرب که زائران خانه خدا را غارت میکردند فرستادند. در مورد دیگر حلوای مسموم شده را برای کردهای شورشی هدیه فرستادند. (کبیر، 112:1381)

یکی از موارد مشهور مسموم کردن در قرون اخیر در ایران که پیرامون آن شایعات و داستانهای فراوانی هم نقل شده استفاده شاهان قاجار از «قهوهقجری» برای از بین بردن مخالفان است. گفته شده این «قهوه مسموم» بهوسیله شاهان قاجار به خورد مخالفان و رقیبان داده میشد تا آنها را بیسر و صدا از سر راه بردارند. ناصرالدینشاه برای اینکار یک قهوهچیباشی به نام محمدخان داشت.گفته شده سپهسالار، وزیر مشهور دوره ناصری، بعد از تبعید به خراسان به دستور ناصرالدینشاه بهوسیله همین محمدخان قهوهچیباشی با قهوه قجری مسموم شده و به دیار باقی شتافته است (باستانی پاریزی، 1376: 38 و 41).

آلوده کردن مواد اعتیادآور نیز راه دیگری برای مسمومیت افراد بوده است. از جمله شاه اسماعیل صفوی که به مواد مخدر اعتیاد داشت با معجونی که به تریاک آلوده شده بود، بهوسیله مخالفانش کشته شد. (سیوری، 1363: 61)

چنان که گفتیم زهرآلوده کردن شمشیرها و خنجرها و نیزهها شیوه دیگری برای نابود کردن مخالفان بوده است. هرچند اشپولر استفاده از تیرهای زهرآگین را برای کشتن افراد استثنا میداند و حتی بهکار بردن آن را در بین برخی گروهها درخور مجازات مرگ دانسته. (اشپولر، 374:1379) اما تاریخ موارد زیادی از بهکارگیری این ابزار را گواهی میدهد. ابنملجم مرادی با شمشیری که با زهر آب داده شده بود به امام علی(ع) زخم زد که منجر به شهادت آن حضرت شد. (مستوفی، 197:1363) فدائیان اسماعیلی همیشه با خنجرها و دشتههای زهرآلود دشمنان خود را از پای در میآوردند. (بیانی، 1367: 236)

شیوه دیگری از بهکارگیری سم و زهر استفاده مستقیم از آنها به‌‌صورت پرتاب به طرف دشمن در جنگها بوده است. گفته شده است خلفبناحمد صفاری در جنگها با منجنیق مارهای زهرآگین را بر حصار دشمنان خود میریخت. (یغمایی، 214:1370) در عصر سلجوقی نیز در مواردی آنها عقربها را بر سر ساکنان شهرهای محاصره شده پرتاب میکردند. (اشپولر، 378:1379) در سفرنامه آدام اولئاریوس آمده که سربازان صفوی در سال 1633 م در محاصره ایروان از نوعی سم قوی استفاده کردند. وی در این مورد مینویسد: «یک سم قوی را در شیشههای کوچکی ریخته و این شیشهها را با تیر و کمان از خارج به داخل دژ پرتاب میکردند که در پی آن شیشهها میشکست و سم در هوا پخش میشد و سربازان مدافع دژ را مسموم میکرد که دست و پای آنها دچار ورم و آماس میشد و بدینترتیب قدرت دفاعی خود را از دست میدادند. (اولئاریوس، 742:1369)

غیر از بهکارگیری سم و زهر شیوه دیگر استفاده از ابزارهای شیمیایی در تاریخ استفاده از لاشه انسانی و حیوانی برای ایجاد آلودگی بوده است. برای مثال، در سال 46 ـ 1345 میلادی، در بندر کافا واقع در شبهجزیره کریمه که بخشی از قلمرو اردوی زرین مغولان بود، بیماری طاعون در بین سربازان مغول باعث تلفات شد. آنها اجساد مردگان خود را که بر اثر طاعون مرده بودند با استفاده از منجنیق به داخل شهر کافا پرتاب کردند و این باعث شیوع سریع این بیماری بین مدافعین شهر شد. (فضلینژاد، 1396: 65 تا 67)

در طی جنگهای صلیبی طرفین چاههای آب را با لاشه انسانها و حیواناتی که در جریان بیماری واگیردار مرده بودند آلوده میکردند. گفته شده انگلیسیها [در جنگهای استقلال آمریکا] ملافهها و پتوهای بیماران مبتلا به ویروس آبله را برای رهبران متخاصم سرخپوست آمریکای شمالی در «اوهایو» فرستادند که منجر به مرگ عده زیادی از آنها شد. ناپلئون هم در سال 1797 م در جنگ با ایتالیا تلاش کرد تا بیماری تب مرداب را به سربازان ایتالیایی سرایت دهد. در جنگ استقلال آمریکا نیز مسموم کردن چاههای آب موجب مرگ انسانها و حیوانات شد. (زراعتپیشه، 22:1395 و 23)

استفاده از آتش و مواد نفتی و دودزا نیز از مصادیق مهم کاربرد ابزارهای شیمیایی در جنگها بوده است که به روشهای مختلف مورد استفاده قرار میگرفت. در تاریخ طبری مکرر نقل شده که مسلمانان در جنگها کهنههای پنبه و پشم را با چربی، روغن یا روغن زیتون یا پیه آغشته کرده و با آن نیزههای آتشین میساختند و در جنگ استفاده میکردند. (طبری، 1383: 2172)

ایجاد آتش و دود کشنده از روشهای شیمیایی در جنگهای قدیم بوده است. در سال 456هـ البارسلان برای تسخیر یکی از قلاع خراسان از دود و آتش بهره گرفت. (اشپولر، 1379: 386) وقتی ساکنان «شعب بَوّان» در استان فارس بر ضد مغولان شورش کرده به داخل غاری پناه بردند، مغولان در دهانه غار آتش افروختند و دود همه آنها را خفه کرد. (دوبُد، 1371: 156) در سال 1453 م که ترکان عثمانی به قسطنطنیه حمله کردند و به کندن گودال پرداختند، مدافعان شهر در همان گودالها دود گوگرد پخش کردند و ترکان دچار خفگی شدند. (زراعتپیشه، 22:1395)

 

دوران استفاده از ابزارهای مدرن شیمیایی در جنگها

میتوان گفت که عصر نوین جنگهای شیمیایی در جنگ انگلیسیها با بوئرها در سال 1899 م در افریقای جنوبی آغاز شد و از آن پس بود که استفاده از ابزارهای شیمیایی با پیشرفت تکنولوژی بسیار متحول گردید و از حالت ابتدایی آن خارج شد. عناصر شیمیایی، چه به صورت گاز و چه مایع، با ترکیبی علمی که حاصل پیشرفت علمی و فنی بشر بود بسیار مخربتر از گذشته ظاهر شدند. تلفات انسانی آنها هم منحصر به سربازان درگیر در جنگ نبود بلکه حتی تأثیرات پایدارتری بر محیط زیست داشت بهطوری که نسلهای بعدی را هم هدف قرار داد. ارتش انگلیس در جنگ با بوئرها از توپهای حاوی اسیدپیکریک بهره گرفت که خاصیت تهوعزایی داشت. (همان: 23) در جنگ جهانی اول نخستین بار در اکتبر 1914 آلمانها در نوشاپل گلولههای حاوی گاز اشکآور به سوی فرانسویها پرتاب کردند که خیلی مهم تلقی نشد، اما وقتی در 23 آوریل 1915 در یپرس (Ypres) بلژیک گاز کلر را علیه سربازان مستعمراتی فرانسه و پیادهنظام کانادایی بهکار بردند مسئله جدی شد. سلاحهای شیمیایی در جنگ جهانی اول 100هزار کشته به جا گذاشت. همین امر بعد از جنگ باعث برانگیخته شدن احساسات عمومی علیه کاربرد وسیع این سلاحها شد، لذا تمهیداتی برای منع استفاده از آنها بهوجود آمد که از جمله پروتکل 1925 ژنو بود که پنجاه کشور به آن پیوستند. (همان: 24) البته محدود کردن این سلاحها چندان ربطی به برانگیخته شدن احساسات عمومی نداشته بلکه بیشتر بهدلیل آن بود که تقریباً تا این زمان تمام طرفهای درگیر در اروپا به اندازه کافی سلاحهای شیمیایی تولید و انبار کرده بودند. بنابراین همه میدانستند که هر کشوری که از آن استفاده کند نمیتواند از استفاده دیگران در امان باشد. لذا نوعی توازن ترس بهوجود آمد. سابقه تاریخی استفاده از این سلاحها نیز این نظر را تأیید میکند هیچگونه انگیزه اخلاقی و مذهبی عامل عدم استفاده از این سلاح نبوده بلکه تنها عامل بازدارنده همانا ترس از استفاده طرف مقابل بود. در واقع این سلاح خود به بزرگترین عامل بازدارندهاش تبدیل شد.

در جنگ جهانی دوم علیرغم پیشرفتهای وسیعی که در تولید ابزارهای شیمیایی حاصل شده بود و همه کشورهای درگیر در جنگ به مقدار فراوان از این سلاح در اختیار داشتند بهجز موارد محدود هیچ کشوری از کشورهای درگیر در جنگ از این سلاح استفاده نکرد. گفتهاند یکی از علل عدم استفاده آلمانها از این سلاح بهخاطر سابقه مصدومیت خود هیتلر از سلاحهای شیمیایی در جنگ جهانی اول بوده است. (همان: 27) اصولاً سابقه استفاده از ابزارهای شیمیایی در مواردی بوده که یک طرف این سلاح را داشته ولی طرف مقابل نداشته است، اما در برخی از جنگها که بین یک دولت و یک گروه (نه به شکل دولت) بوده در این موارد دولت دست به استفاده از این ابزارها زده چون مطمئن بوده که گروه مقابل توانایی استفاده از این ابزار را ندارند. بعد از جنگ جهانی دوم تا پیش از دوران دفاع مقدس مواردی از استفاده از این سلاحها وجود داشت، اما در تمام موارد یک دولت قدرتمند در برابر یک کشور ضعیفتر یا گروهی که توانایی استفاده از این ابزار را نداشته از آن بهره میبرد. از جمله آمریکاییها بهطور گستردهای از عوامل ضد گیاه برای نابودی جنگلهای ویتنام که پناهگاه مبارزان ویتنامی بود استفاده میکردند. (همان: 30) مصریها نیز در سال 1965 در جنگ با یمن از «گاز خردل» استفاده کردند. همچنین کمابیش در کشورهای کامبوج (1976) لائوس (1979) حتی روسها در جنگ افغانستان، آمریکائیها در برزیل، 1984، همه از سلاحهای شیمیایی استفاده کردند.

 

استفاده عراق از سلاحهای شیمیایی در دوران دفاع مقدس

هرچند قبل از دوران دفاع مقدس، عراق علیه ایران و حتی بعد از آن نیز، در تحولات اخیر سوریه، گزارشهای فراوانی در استفاده از سلاحهای شیمیایی وجود دارد. اما فاجعهبارترین و بیشترین موارد استفاده از سلاحهای شیمیایی در دوران دفاع مقدس بهوسیله نیروهای عراقی علیه نظامیان ایرانی و غیرنظامیان، هم ایرانی و هم عراقی، صورت گرفت.

از اواخر دهه 1960 عراق به فکر تولید سلاحهای شیمیایی افتاد و اولین پایگاه تولید این سلاحها را، به نام «راشد» در شمال شرقی بغداد 1971 تأسیس کرد. دولت عراق برای مخفی نگهداشتن این فعالیتها، آن را تحت پوشش تحقیقات تولید داروی شیمیایی دفع آفات نباتی انجام میداد. در سال 1974 یک سازمان جدید و اختصاصی به نام «حسنبنالهیثم» ایجاد شد که از فناوری شوروی سابق و اروپای شرقی برخوردار بود. اما از اواخر دهه 1980 این کشور با کمک دانشمندان کشورهای مختلف به تولید، تحقیق و خرید مواد لازم برای تولید این سلاحها مبادرت کرد و به تدریج تأسیساتی در مناطقی چون «عکاشه»، «القائم»، «سلمان پاک»، «اتاجی»، «الفلوجه» و مخوفترین آنها در سامره ایجاد کرد.

دولت بعثی اولین بار در سال 1974 علیه کردهای شمال عراق از گاز سمی استفاده کرد. (همان: 35) اما بیشترین استفاده از سلاحهای شیمیایی در دوران دفاع مقدس صورت گرفت. اولین حمله شیمیایی ثبت شده بهوسیله سازمان ملل در جنگ عراق علیه ایران به تاریخ 23/10/1359 برابر با ژانویه 1981 در منطقهای بین هلاله و نیخزر واقع در 50 کیلومتری غرب ایلام بود که به شهادت ده رزمنده ایرانی منجر شد. (همان: 36) از آن زمان به بعد تا پایان جنگ این دولت مدام از این سلاحها که منجر به مرگ خاموش نهتنها انسانها بلکه تمام موجودات جاندار میشود، استفاده نمود. عراق سال به سال استفاده از آن را بیشتر کرد و ضمناً بهطور پیوسته تحقیقات و تولید این سلاحها را در حجم وسیعتری ادامه داد و بهمرور عاملهای مرگبارتری را بهکار برد. عراق در سال 1360 چهار بار در مناطق مختلف و بیشتر در جنوب، سلاح شیمیایی بهکار گرفت. این سلاحها عمدتاً توسط توپخانه یا خمپارهانداز پرتاب میشدند. در سال 1361 یازده بار آن هم بیشتر گاز اعصاب به طرف رزمندگان پرتاب شد که مجموعاً به مرگ 13نفر و مجروح شدن 21 ایرانی انجامید. در سال 1362 جمعاً 45 بار از عناصر شیمیایی شامل عوامل تهوعزا، تاولزا، خردل، اعصاب یا ترکیبی از آنها استفاده کرد که 22 شهید و 2793 مصدوم نتیجه آن بود. در عملیات خیبر عراق استفاده زیادی از سلاح شیمیایی نمود که تعداد تلفات ناشی از آن 1700 تن کشته و مجروح بود.

در سال 1363 که میزان حملات شیمیایی کاهش یافت باز هم 34 مورد انجام شد که 23 شهید و 1593 نفر مصدوم به جا نهاد. البته علت این کاهش تلفات این بود که ایرانیها در این سال عملیاتهای چندان موفقیتآمیزی نداشتند.

شدت و تلفات حملات شیمیایی عراق در جنگ ارتباط مستقیم با میزان شکستهای این دولت و پیروزیها و پیشرویهای ایرانیها در جنگ داشت. در سال 1364 حملات شیمیایی عراق 9 برابر بیشتر از سال قبل از آن بود. آمار تلفات در این سال به 10273 مصدوم و 36 شهید رسید و علت اصلی آن فتح فاو توسط ایرانیها بود. عملیات شیمیایی در سال 1365 به دو برابر سال قبل یعنی به 79 مورد رسید. تعداد مصدومین و کشتهها هم بسیار بالا رفت که فقط یک مورد آن در تاریخ 20/10/1365 در حمله به یک نقطه در جاده شهید صفوی مسیر خرمشهر ـ اهواز در منطقه شلمچه بیش از 70 رزمنده گردان فجر بهبهان شهید و بیش از 200 نفر مصدوم شدند. (شبانه، 1396: 69 و 70) استفاده دشمن از ابزار شیمیایی در این زمان از عملیاتهای پیشین بسیار بیشتر و وسیعتر بوده چنانکه بازتاب اخبار استفاده از این سلاح به شایعات مختلف در سطح کشور دامن زد، آن چنان که در خاطرات آیتاله هاشمی رفسنجانی، که در آن زمان فرماندهی جنگ را از طرف امامخمینی(ره) برعهده و در منطقه جنوب حضور داشت، آمده است (هاشمی رفسنجانی، 1388: 421) در این عملیات دشمن آنچنان به شکل گسترده از سلاح شیمیایی استفاده کرد که در برخی مواقع به دلیل نزدیکی خطوط مواصلاتی در جبهه خود سربازان عراقی هم از این گازهای سمی بینصیب نماندند. (همان: 632)

در سال 1366 فجیعترین جنایت‌‌های شیمیایی عراق علیه غیرنظامیان صورت گرفت. در تاریخ 7 تیر آن سال نیروهای بعثی در حمله به بازار سردشت با استفاده از گاز موستارد (تاولزا) روسی 130 نفر از مردم این شهر را در دم شهید و 4500 نفر را مصدوم کردند. از این سهمناکتر، در تاریخ 25/12/1366 بزرگترین جنایت کل تاریخ بشریت بهوسیله سلاحهای شیمیایی علیه زنان و کودکان یک شهر بیدفاع در داخل خاک عراق که به تصرف ایرانیها در آمده بود صورت گرفت. حمله به شهر حلبچه بزرگترین نماد جنایت جنگی علیه بشریت بود و بیش از 5000 کشته و 7000 مجروح و مصدوم و معیوب بر جای گذاشت. نیروهای عراقی تا آخرین روزهای جنگ در مرداد 1367 از سلاحهای شیمیایی استفاده کردند. از ژانویه 1981 تا مارس 1988 عراق 242 مورد اقدام به حمله شیمیایی نمود که این حملات حدود 44 هزار قربانی برجای گذاشت. تعداد مصدومین شیمیایی در ایران را بیش از یکصد هزار نفر میدانند (همان: 32) که البته هر از چند گاهی خبر مرگ خاموش (شهادت) یکی از این قربانیان شنیده میشود.

سخن آخر اینکه سلاحهای شیمیایی جزء بیرحمترین ابزارهای نابودی انسان و طبیعت هستند. این ابزارها کلاً موجودات زنده را هدف قرار میدهند و سبب مرگ تدریجی آنها میشوند. عوارض سلاحهای شیمیایی تنها به مرگ فوری ختم نمیشود بلکه به شکل طولانیمدت نهتنها برای مصدومین آن درد و رنج و سختی ایجاد میکند بلکه نسلهای آینده آنها را هم هدف قرار میدهد. استفاده از سلاحهای شیمیایی در جنگ تحمیلی بهوسیله دولت عراق علیه نظامیان و غیرنظامیان چه در ایران و چه عراق بالاترین آمار کاربرد این سلاحها را در تاریخ بشر نشان میدهد.

 

منابع

1. اشپولر، برتولد؛ تاریخ ایران در قرون نخستین اسلامی،جلد دوم، مترجم مریم میراحمدی، چاپ چهارم، تهران: انتشارات علمی و فرهنگی، 1379.

2. اولئاریوس، آدام؛ سفرنامه آدام اولئاریوس اصفهان خونین شاهصفی، ترجمه مهندس حسین کردبچه، جلد دوم، چاپ اول، تهران: شرکت کتاب برای همه، 1369.

3. باستانی پاریزی، محمد ابراهیم؛ مار در بتکده کهنه، چاپ دوم، تهران: نشر علم، 1369.

4. باستانی پاریزی، محمدابراهیم؛ نوح هزار طوفان، چاپ اول، تهران: نشر نامک، 1376.

5. بلعمی، ابوعلی محمدبن بلعمی؛ تاریخ بلعمی، به تصحیح محمدتقی بهار، ملکالشعرا، بهکوشش محمد پروین گنابادی، چاپ اول، تهران: انتشارات زوار، 1380.

6. بیانی(اسلامی ندوشن)، شیرین؛ دین و دولت در ایران عهد مغول، جلد اول، چاپ اول، تهران: مرکز نشر دانشگاهی، 1367.

7. بیانی، شیرین؛ تاریخ ایران باستان (2) از ورود آریاییها به ایران تا پایان هخامنشیان، چاپ دوم، تهران: سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی (سمت)، 1384.

8. بهمنش، احمد؛ تاریخ یونان از آغاز تا جنگ پلوپونز، جلد اول، چاپ چهارم، تهران: انتشارات دانشگاه تهران، 1375.

9. بویل،آ. جی؛ تاریخ ایران از سلوکیان تا فروپاشی دولت ساسانی، (جلد سوم ـ قسمت اول)، پژوهش دانشگاه کیمبریج، ترجمه حسن انوشه، تهران: امیرکبیر، 1368.

10. پیرنیا، حسن (مشیرالدوله سابق)؛ ایران باستانی، تهران: دنیای کتاب، 1370.

11. پروکوپیوس؛ جنگهای ایران و روم، ترجمه محمد سعیدی، تهران: بنگاه ترجمه و نشر کتاب، 1347.

12. توکودیدس (توسیدید)؛ تاریخ جنگ پلوپونزی، ترجمه محمد حسن لطفی، چاپ اول، تهران: شرکت سهامی انتشارات خوارزمی،1377.

13. طه، عبدالواحد ذنون؛ جنبش پایداری اسلامی در اندلس پس از سقوط غرناطه (897 ـ 1033 ه. ق)، ترجمه محمد باغستانی کوزهگر، مشهد: انتشارات آستان قدس رضوی، چاپ اول،1390.

14. طبری، محمدبنجریر؛ تاریخ طبری (تاریخالرسل و الملوک)، ترجمه ابوالقاسم پاینده، جلد 5، 11، 14 و 15، تهران: انتشارات اساطیر، 1383، 1375، 1373، 1373.

ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ؛ تاریخ طبری «تاریخالرسل و الملوک»، ترجمه ابوالقاسم پاینده، جلد 10، تهران: انتشارات بنیاد فرهنگ ایران، 1363.

15. گیبون، ادوارد؛ انحطاط و سقوط امپراتوری روم، ترجمه ابوالقاسم طاهری، چاپ دوم، تهران: انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی، 1370.

16. کینگ، لئوناردو؛ تاریخ بابل از تأسیس سلطنت تا غلبه ایرانیان، ترجمه رقیه بهزادی، چاپ اول، تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، 1378.

17. کبیر، مفیرالله؛ آلبویه در بغداد، مترجم مهدی افشار، چاپ اول، تهران: انتشارات رفعت، 1381.

18. کهن، ابراهام؛ گنجینهای از تلمود، ترجمه انگلیسی امیر فریدون گرگانی، ترجمه و تطبیق با متون عربی یهوشوع نتن الی، به اهتمام امیرحسین صدریپور، چاپ اول، تهران: انتشارات اساطیر، 1382.

19. کالج مالکوم؛ اشکانیان(پارتیان)، ترجمه مسعود رجبنیا، چاپ چهارم، تهران: انتشارات هنرمندان، 1388.

20. زرینکوب، عبدالحسین؛ روزگاران؛ تاریخ ایران از آغاز تا سقوط سلطنت پهلوی، چاپ سیزدهم، تهران: انتشارات سخن، 1391.

21. زراعت پیشه، نجف؛ پرواز در فجر (روایتی مستند از بمباران شیمیایی گردان فجر بهبهان در جاده شهید صفوی در عملیات کربلای 5) چاپ اول، تهران: نیلوفران، 1395.

22. زرینکوب، عبدالحسین و زرینکوب، روزبه؛ تاریخ باستان (4) (تاریخ سیاسی ساسانیان) چاپ اول، تهران: سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاهها (سمت)، 1379.

23. دوبُد، بارون؛ سفرنامه لرستان و خوزستان، چاپ اول، تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، 1371.

24. دورانت، ویل؛ تاریخ تمدن؛ کتاب اول، مشرقزمین گاهواره تمدن (بخش اول هند و همسایگان) ترجمه مهرداد مهرین، چاپ دوم، تهران: مؤسسه انتشارات فرانکلین چاپخانه اقبال، 1343.

25. دورانت، ویل؛ تاریخ تمدن؛ کتاب اول، مشرقزمین گاهواره تمدن (بخش اول) ترجمه احمد آرام، تهران: انتشارات فرانکلین، بیتا.

26. حسنی، علیاکبر؛ تاریخ اسلام، چاپ هفتم، قم: چاپ الهادی قم، 1381.

27. جعفریان، رسول؛ حیات فکری و سیاسی امامان شیعه علیهمالسلام، چاپ هفتم، قم: انتشارات انصاریان، 1383.

28. فرای،ر. ن؛ تاریخ ایران از اسلام تا سلاجقه؛ ترجمه حسن انوشه، جلد چهارم، چاپ اول، تهران: امیرکبیر، 1363.

29. فضلینژاد، احمد؛ گسترش جهانی مرگ سیاه در اواخر سدههای میانه، چاپ اول، شیراز: انتشارات دانشگاه شیراز، 1396.

30. سیوری، راجر؛ ایران عصر صفوی، ترجمه کامبیز عزیزی، چاپ اول، تهران: انتشارات سحر، 1363.

31. شبانه، رحیم؛ «از کلاس درس تا جبهه جنگ»، مجله رشد آموزش تاریخ شماره 65، بهار، 1396.

32. شبانه، رحیم؛ «پارسیان در سرزمین فراعنه»، مجله رشد آموزش تاریخ شماره 32، پاییز، 1387.

33. شعبانی، رضا؛ تاریخ تحولات سیاسی ـ اجتماعی در دورههای افشار و زندیه، چاپ سوم، تهران: سازمان مطالعه و تدوین کتب علومانسانی دانشگاهها (سمت)، 1380.

34. موذنی، علی؛ منبعشناسی تاریخ تکنولوژی، کتاب ماه تاریخ و جغرافیا، شماره 165، بهمنماه، 1390.

35. مظاهری، علی؛ زندگی مسلمانان در قرون وسطا، ترجمه مرتضی راوندی، چاپ اول، تهران: مرکز نشر سپهر، 1348.

36. میراحمدی، مریم؛ دین و مذهب در عصر صفوی، چاپ اول، تهران: امیرکبیر، 1363.

37. متز، آدام؛ تمدن اسلامی در قرن چهارم هجری، ترجمه علیرضا ذکاوتی قراگوزلو، 1377.

38. مسعودی، ابوالحسن علیبنحسین؛ التنبیه والاشراف، چاپ سوم، تهران: انتشارات مهر، 1381.

39. مسئوفی، حمدالله؛ تاریخ گزیده، بهاهتمام عبدالحسین نوائی، چاپ سوم، تهران: امیرکبیر، 1363.

40. یغمایی، حسن؛ تاریخ دولت صفاریان، چاپ اول، تهران: دنیای کتاب، 1370.

41. لوید لونین، جونز، و رابسون، جیمز؛ پرسیکا: داستانهای مشرقزمین، تاریخ شاهنشاهی پارس به روایت کتزیاس، ترجمه فریدون مجلسی، چاپ اول، تهران: انتشارات تهران، 1390.

42. لوکاس، هنری؛ تاریخ تمدن از کهنترین روزگار تا سده ما، ترجمه عبدالحسین آذرنگ، چاپ دوم، تهران: انتشارات کیهان، 1369.

43. هاشمی رفسنجانی، اکبر؛ اوج دفاع؛ کارنامه و خاطرات سال 1365،چاپ هفتم، تهران: دفتر نشر معارف انقلاب، 1388.

44. هینتس، والتر؛ تشکیل دولت ملی در ایران؛ حکومت آق قوینلو و ظهور دولت صفوی، ترجمه کیکاووس جهانداری، چاپ سوم، تهران: شرکت سهامی انتشارات خوارزمی، 1362.

45. هرودوت؛ تواریخ، ترجمه ع. وحید مازندرانی، چاپ دوم، تهران: دنیای کتاب، 1368.

دولت بعثی اولینبار در سال 1974 علیه کردهای شمال عراق از گاز سمی استفاده کرد

۵۳۹۶
کلیدواژه (keyword): مقاله، سم، زهر، جنگ، ابزارها و سلاح‌های شیمیایی، ایران
نام را وارد کنید
ایمیل را وارد کنید
تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
نظر خود را وارد کنید