آخیش: صوتی که هنگام شنیدن خبر
تعطیلی کلاس و مدرسه به علت آلودگی هوا یا ریزش سنگین و فلاکتبار برف یا بیماری معلم از دهان دانشآموز خارج شود؛ سرود جمعی دانشآموزان هنگام شنیدن نوای دلپذیر زنگ
تفریح.
احترام: احساس انسانهای عصر حجر در برابر معلمان. این احساس
در دورههای تکامل بشریت از مغز به
زبان منتقل شد و موقعیت استراتژیک و ژئوپلیتیک معلمان را با ادای جمله: «شما
معلمان تاج سر بشریت هستید» تا ارتفاع 4000 پایی از سطح زمین ارتقا داد.
مفهوم
عرفانی مستتر در کلمه:
مقصود تویی، کعبه و بتخانه بهانه!
کاربرد
زهرچشمآلود آن: وقت امتحان که شد، میفهمی یک من ماست چقدر کره دارد!
خواب
قیلوله:
نوعی فعالیت که معلم موقع شرکت در کلاسهای
آموزش ضمن خدمت انجام میدهد.
امتحان: زمانی برای زهرهترک کردن دانشآموزان؛ آنچه باعث شود دانشآموزان از معلم حساب ببرند.
کنکور: آنچه طعم شیرین دوران
مدرسه را بر هر بنیبشری زهر هلاهل سازد.
تربیت: جا دادن دانشآموز در قالبهای مشخص، با ضرب و زور 3000 پاسکال؛ به
آن «آدم کردن» هم میگویند.
جدیت: راهکار معلم برای جلوگیری
از سؤال کردن دانشآموز و پررو شدن او.
علم: آنچه در مدرسه میآموزند؛ میزان برخورداری افراد از آن،
با درآمدشان نسبت عکس دارد؛ در انشاهای مدرسهها معمولاً از ثروت بهتر است.
چُرت: فعالیتی که دانشآموز موقع متکلم وحده بودن معلم انجام
میدهد.
کاربرد
ادبی، هنری، عرفانی، آموزشی و هایکویی مستتر در شعار سر صف دبستانها: دهن بسته/ مثل گلدسته
مدرسه: سرچشمه آب باریکه معلم
نمره: آنچه دانشآموز و اولیای او برای به دست آوردن آن
خودشان را به آب و آتش زنند؛ کیمیای سعادت؛ منتهای آمال دانشآموز.
کاربرد
سینمایی در ژانر وحشت:
بنشین بر لب جوی و گذر برج ببین!
چرا: واژه زشت و قبیحی که جزو
لغات ممنوعه برای دانشآموزان است؛ در برخی جوامع
استفاده از آن فقط برای احشام مجاز است.
سکوت: رفتار مطلوب شاگرد در برابر
معلم؛ آنچه در مدرسه به فرد میآموزند تا بعدها آن را در جامعه بهکار برد.
شادی: نوعی عارضه در برخی دانشآموزان که مدرسهها مکلفاند با آن مبارزه کنند؛ عارضهای که اولیای مدرسهها در کودکی و نوجوانی داشتند و الان
شاگردانشان نباید داشته باشند.