عکس رهبر جدید
۰
سبد خرید شما خالی است.

بررسی تطبیقی سفرنامه های ابن بطوطه و ابن جبیر

  فایلهای مرتبط
سفرنامه‌ها گنجینه‌هایی از اطلاعات هستند که از طریق آن‌ها می‌توان به واقعیت‌هایی از اوضاع اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، آداب و رسوم، اعتقادات و فرازونشیب‌های زندگی جوامع مختلف در گذشته پی‌برد. هر سفرنامه نوعی گزارش است که نویسنده، یا همان مسافر، در قالب آن مشاهدات خود را بیان می‌کند و تصویری از مشاهدات خود را ارائه می‌دهد که حاوی نکات ارزشمندی برای مورخان، جغرافی‌دانان و مردم‌شناسان است. به‌عنوان نمونه می‌توان به سفرنامه ابن‌بطوطه و سفرنامه ابن‌جبیر اشاره کرد، که هر کدام به تنهایی آیینه فرهنگ و تمدن اسلامی است. هر یک از این دو جهان‌گرد از سفرهای خود به سرزمین‌های مختلف گزارشی جذاب، ساده و دقیق از زندگی و آداب رسوم مردم ارائه داده‌اند،‌ از این رو سفرنامه‌های ابن‌بطوطه و ابن‌جبیر را در زمره بهترین سفرنامه‌ها به شمار می‌آورند. پژوهش حاضر به تحلیل و بررسی تطبیقی این دو اثر پرداخته است.

 

افَلَمْ یَسِیرُوا فِیالْأَرْضِ فَتَکُونَ لَهُمْ قُلُوبٌ یَعْقِلُونَ بِهَا (سوره حج، 46)

این آیه و بسیاری دیگر از آیات و روایاتی که مسلمانان را به گردش و سیاحت بر روی زمین ترغیب میکند. عامل مؤثری برای بسیاری از مسلمانان در سیاحت و جهانگردی بوده است.

از جمـله سیـاحـان بزرگ مسلمـان ابـنبطوطـه و ابن‌‌جبیر هستند که هر کدام سفرنامه در خور توجهی از خود باقی گذاشتهاند.

در بررسی این دو سفرنامه، که هر کدام اطلاعات گـونـاگونی در مـورد سرزمینهـای مختـلف به مـا میدهند میخواهیم بدانیم که این دو مسافر دیدهها و شنیده‌‌های خود را چگونه به تصویر کشیدهاند، و آیا توانستهاند آنچه را دیدهاند به مخاطبانشان انتقال دهند یا نه؟ برای یافتن پاسخ این پرسش متن هر دو سفرنامه را بهصورت مقایسهای مورد بررسی و ارزیابی قرار میدهیم.

ابنبطـوطه، جهانگرد و سفرنامـهنویس مـغربی (مراکشی) در قرن هشتم هجری میزیست. سفرنامه او به جهت در برداشتن اطلاعاتی در مورد آداب و رسوم، رخدادهای تاریخی، اجتماعی و نیز اطلاعات جـغرافیـایی بسیـار ارزشمـند است. او که مـردی روشنبین بود در سفرنـامهاش جهـان را با زشتیها و زیباییهایش به ما مینمایاند. چیزی که سفرنامه این جهانگرد را از دیگر سفرنامهنویسان عصر تمدن اسلامی ممتاز کرده شیوه بیان او و انتخاب درست رویدادهاست.

ابنجبیر نیز از سیاحان و گردشگران اندلسی در قرن ششم هجری و قبل از ابنبطوطه است. او هدف خود را از نوشتن سفرنامه، دادن اطلاعات به مسافران و زائران خانه خدا بیان میکند. گزارشهای او روزبهروز است و مطالب بسیار ارزندهای در مورد فرهنگ و آداب و رسوم، اوضاع سیاسی و اجتماعی، سرزمینها و همچنین اطلاعات ارزشمندی در مورد جنگهای صلیبی و مناسبات مسلمانان با مسیحیان ارائه میکند.

 

 

 

 

ابنجُبیر

ابن جبیر ابوالحسین محمدبن جبیر دبیر و ادیب و نویسنده و جهانگرد اندلسی و عربتبار بود، بنا به نوشته مورخان پدرش از دبیران حکومت موحدون اسپانیا (رضا، 1369: 204) و خودش کاتب حاکم شهر بود، و چون حاکم او را مجبور به شرابخواری کرد ابن‌‌جبیر از ادامه خدمت پوزش خواست و قصد حج کرد. او 38 سال داشت که به کشتی نشست و عازم حج شد. ابنجبیر 3بار به شرق سفر کرد. سفرنامهای که از او باقیمانده با نام« الرحله الکنانی» شرح همین سفرهاست. (رضا، 1369: 204) او در طول سفر دقت خاصی در ضبط تاریخ ورود به هر شهر و نیز توجه خاصی به مزارها و مکانهای مقدس داشته است. هدف او از این سفر رسیدن به حجاز و انجام مراسم حج بوده است. ابن‌‌جبیر زمانی به این مسافرت رفت که صلیبیان در شام بودند، لذا مشاهدات وی از شهرهای شام منبع بسیار خوبی برای شناخت وضعیت ناحیه شام در آن مقطع زمانی است. کتاب او شامل مطالبی درباره شگفتیهای سرزمینها، آثار هنری و اوضاع سیاسی و اجتماعی است: او به زیبایی به توصیف مساجد، مناسک حج، مجالس وعظ، معابد، دژها، درمانگاهها و بیمارستانها پرداخته است. یکی از نکات جالب سفرنامه، اظهارنظرهای ابن‌‌جبیر در مورد ایوبیان، فاطمیان و موحدون است. او از نورالدین زنگی و اقداماتش به نیکی یاد میکند و صلاحالدین را در همه جای سفرنامه میستاید. (ابن‌‌جبیر، 211:1370)

 ابن‌‌جبیر در آغاز سفرنامهاش مینویسد: «خداوند به فضل و کرم خود ما مسافران حجاز را به سلامت و عافیت دمساز فرماید» (ابن‌‌جبیر، 1370: 65) او از عالمان قرن 6 هجری در غرب عالم اسلامی و مردی دیندار و متعصب و حافظ قرآن بود و چون به آیات قرآن و ادبیات عرب احاطه داشت در همهجای سفرنامه از آیات و یا شعری از شاعری و یا از اشعار خود استفاده کرده است. ابن‌‌جبیر صراحت عجیبی دارد و از مفاسد اجتماعی که در جاهای مختلف میبیند بیپرده سخن میگوید. (ابن‌‌جبیر، 145:1370ـ142) او هدف خود را از نگارش سفرنامه ارائه اطلاعات سودمند در باب راههای زمینی و دریایی، اوضاع اجتماعی، آثار تاریخی و آداب و سنن مردم بیان میکند؛ بهطوری که در بسیاری از موارد خواننده را از بعضی سفرها در بعضی ایام سال یا به بعضی مکانها برحذر میدارد. او سر انجام و در سال 614 در اسکندریه دیده از جهان فروبست.

 

 

 

 

 

 

ابنبطوطه

ابن بطوطه ابنبطوطه سفر تاریخی خود را به سال (725،هـ) از زادگاهش شهر طنجه آغاز کرد (ابن‌‌بطوطه، 1359: 36) و 30 سال از عمر خود را بیوقفه در سفر گذراند. با توجه به مشکلات حملونقل در گذشته باید ابنبطوطه را به خاطر این مسافتهای طولانی و البته پرمخاطره ستود. او سفرش را در 21سالگی شروع کرد و توانست اغلب سرزمینهای اسلامی آن زمان را ببیند، (با توجه به مرزها) و سرانجام سفرنامهاش را بهصورت کتاب با ارزش «تحفئالنظار فیغرائبالامصار و العجایبالاسفار» بنویسد. باید دانست که ابنبطوطه در سفرهایش یادداشتبرداری نمیکرد و از حافظه خود استفاده مینمود. نحوه نگارش و انشای سفرنامه بدین صورت بوده است که او بعد از برگشتن به کشورش خاطرات خود را برای ابنجزی دبیر دربار سلطان ابوعنان (پادشاه مراکش) شرح میداده و ابنجزی گفتههای او را خلاصه کرده و یادداشت مینموده است. ابنبطوطه این ضربالمثل شرقی را که «کسی که زیاد سفر میکند بیش از کسی که زیاد عمر میکند آگاهی دارد.» را زیاد تکرار میکند. سفرنامه او از سه جهت بر سفرنامههای دیگر برتری دارد: 1. از جهت وسعت دامنه سفر که از افریقا تا چین را شامل میشده، 2. از جهت طول مدت سفر که نزدیک به 30 سال طول کشیده، 3. از جهت ضبط صادقانه آنچه در ممالک اسلامی و غیراسلامی مشاهده کرده است. او مورخ یا جغرافیدان نیست ولی در سرتاسر سفرنامه حوادث تاریخی و موضوعات جغرافیایی ارزشمندی مثل موقعیت شهرها را نوشته است، که برای جغرافیدانان کاربردهای بسیاری دارد. (آرام، 16:1359) وی برخلاف بسیاری از مؤلفین زمان خود که از توده عظیم مردم به راحتی چشمپوشی میکردند، به مردم عادی توجهی ویژه داشته و در همهجای سفرنامه از مردم و کسب و کار آنها صحبت کرده است، به خصوص علاقه خاصی به قاضیان شهرها داشته است؛ چرا که افراد خانواده خودش عموماً به آموزش علوم دینی و قضاوت اشتغال داشتند. ابنبطوطه زمانی به مسافرت در کشورهای اسلامی پرداخت که مدتی از یورش مغولها به سرزمینهای اسلامی گذشته بود، بنابراین اطلاعات مفیدی در مورد مغولها و ایلخانان در ایران میدهد. او سرانجام بعد از 30 سال گشت و گذار در سرزمینهای مختلف در سال 799 در زادگاهش طنجه دیده از جهان فروبست.

 

 

 

 

 

بخشهای تاریخی

سفرنامه ابنبطوطه از جمله سفرنامههایی است که حاوی اطلاعات تاریخی مهمی پیرامون سرزمینهای اسلامی در سده هشتم هجری است. سفر او به مناطق مختلف مقارن با حوادث مهم تاریخی آن روزگار بوده است، مثل سفر او به چین که در زمان آشوب بر ضد حکومت مغول بوده و یا بخشهایی که به ایران سفر کرده، برای ما ایرانیان حاوی نکات بسیار جالبی است. او از شهرهایی که دو بار عبور کرده مثل اصفهان و لارستان با جزئیات بیشتری سخن میگوید ولی از مناطقی که فقط یکبار عبور کرده بیشتر کلیگویی میکند. سفر اول تا سفر دوم او به ایران 20 سال فاصله داشته است. سفر دوم او بعد از مرگ سلطان ابوسعید و آشفتگیهای ناشی از آن بوده است. (اقبال، 362:1365) آنچه او از ایران، عراق و آسیای صغیر حکایت میکند با اسناد تاریخی، همخوانی دارد. او کوشش محمد الجایتو برای به رسمیت شناختن مذهب شیعه را در سفرنامهاش آورده است. حکایتهایی که او از سفرش به هندوستان آورده، با ناباوری مراکشیان و هموطنانش روبهرو شد. ابن‌‌جبیر هم طی سه سفری که داشته اطلاعات مهمی درمورد سرزمینهایی که دیده در سفرنامهاش آورده است. مثلاً اطلاعات جالبی در مورد اهرام مصر، مجسمه ابوالهول و رود نیل میدهد. اطلاعات او به گونهای است که بسیاری از مورخان مانند ابنخطیب مقریزی از آثارش بهره بردهاند. شریشی که، از نویسندگان کتاب مشهور مقامات حریری است، از شاگردان ابن‌‌جبیر بوده است. (کراچکوفسکی، 1379: 306)

 

 

 

بخشهای فرهنگی

در سفرنامه ابنبطوطه مباحث فرهنگی بسیار دیده میشود که دلیل آن را میتوان موقعیت خاص ابنبطوطه در راهیابی به دربارها و همچنین اقامت بلند مدت وی در سرزمینها دانست. در ایران جشنهای شعبانیه بسیار مورد توجه ابنبطوطه قرارگرفته است. ابن‌‌جبیر هم مطالب بسیار جالبی در مورد آداب و رسوم مسلمانان ، در جشنها و عزاداریها بیان میکند و بهصورت دقیق در مورد آنها توضیح میدهد. مثلاً جشن ماه رجب در مکه را به خوبی توصیف میکند. آنچه که در خصوص توصیفات ابنبطوطه و ابن‌‌جبیر قابل ذکر است توجه هر دوی آنها به لباسها و پوشش اهالی، در زمان جشنها و اعیاد است. فالگیری و پیشبینی آینده هم از مواردی بوده که در آن زمان در بلاد مختلف بهخصوص در جشنها رواج داشته است. ابنبطوطه همچنین درباره روزهای نحس و سعد در هند و غیره نیز سخن گفته است. او در سفرش از عجایب گوناگون (که بیشتر از تخیلات خودش سرچشمه گرفته) صحبت کرده، همچون زن جادوگر مالدیوی و یا هیولای درندهای که خون مردم شهر را میمکیده و جنازه را به دور میانداخته است. ابن‌‌جبیر اگرچه مانند ابنبطوطه به این مهم نپرداخته ولی در بسیاری از موارد در مورد باورهای مردم به خصوص در مصر به نکات جالبی اشاره میکند.

 

 

 

 بخش اقتصادی

ابنبطوطه در لابه لای توصیفاتی که از شهرها ارائه میدهد به توصیف بازارها هم پرداخته است، مثلاً در مورد بازار جواهریان در تبریز مینویسد: «به بازار جواهریان رفتم. از بس جواهرات دیدم چشمم خیره گشت. غلامان خوشگل با جامههای فاخر....پیش خواجگان ایستاده بودند و جواهرات را به ترکها نشان میدادند. این زنان در خرید جواهر برهم سبقت میجستند». و در جای دیگر به مراسم «شنبه بازار» اشاره میکند. او گاهی مانند یک تاجر به نکات ریزی در تجارت اشاره میکند. بازارها مورد توجه ابن‌‌جبیر هم بودهاند. او بازارهای بغداد را توصیف میکند که چگونه انبوهی از جمعیت در آن بازارها به کسب و کار میپردازند. وی «بازار منیٰ» را اینگونه توصیف میکند که در منی روز بازاری است. از بزرگترین بازارها که در آن از گوهر نفیس و درخشان تا خرمهره و دیگر کالاها و اجناس سراسر جهان را میفروشند.» (ابن‌‌جبیر، 279:1370) مالیات و عوارض یکی دیگر از مواردی است که ابن‌‌جبیر به آن پرداخته است. وی عوارضی را که دولت عبیدیان از حاجیان میگرفته است هفت دینار و نیم بیان میکند و از فشاری که این عوارض برای حاجیان داشته است سخن میگوید. او میگوید اگر کسی این عوارض را پرداخت نمیکرد دچار شکنجه میشد. (ابن‌‌جبیر، 89:1370). او عوارض را دو نوع نقدی و غیر نقدی بیان میکند این عوارض فقط شامل راهها نمیشده بلکه حتی برای نوشیدن آب هم باید عوارض میپرداختند. برای هر یک از محصولات کشاورزی و یا صنعتی هم باید مالیات پرداخت میکردند که البته بیشتر غیر نقدی بوده است.

 

 

 

بخش جغرافیایی

 ابنبطوطه اطلاعات جغرافیایی نیز از خود بر جای گذاشته است. او اطلاعاتی در مورد نامگذاری بعضی از مناطق هند میدهد. برای مثال در مورد هندوکش میگوید «هندوکش یعنی قاتل هندوها، چون بردگان و کنیزانی که از هند میآوردهاند اغلب از شدت سرما و یخبندان در این کوهها تلف میشدهاند». او بیش از117.500کیلومتر راه پیموده (دائرئالمعارف بزرگ اسلامی، 1372: 123) و طبق مرزبندی امروز میتوان گفت به 24 کشور مسافرت کرده است. او بیشتر به نقاط کوچک دقت کرده و مخصوصاً در مورد راههای مشهد که خود در سال 1330 میلادی آن را پیموده توانسته راهنمای خوبی برای دیگر جغرافیدانان باشد.(گابریل،1371: 26) از مهمترین نکاتی که در کتابش ذکر شده، راه سنگفرش منطقه بختیاری است. در سفرنامه او گزارشهای مهمی در مورد بنادر و راههای مختلف وجود دارد. (گابریل، 43:1348) ابنبطوطه را میتوان بنیانگذار جغرافیای شهری دانست چرا که او شهر «خنسا» را بر اساس فعالیت شغلی ساکنین آن ناحیهبندی و آن را به شش ناحیه تقسیم میکند. (ابنبطوطه، 1359: 674) ناحیه اول محل سکونت نگهبانان (بخش ارتشینشین) ناحیه دوم محل سکونت یهودیان و مسیحیان و آفتابپرستان (اقلیتهای مذهبی) ناحیه سوم محل سکونت مسلمانان (در این بخش موقوفاتی را نام میبرد) ناحیه چهارم محل سکونت والی شهر (بخش حکومتنشین) ناحیه پنجم محل سکونت مردم عادی و محل تولید پارچه و حصیر و دادوستد (بخش تجاری و مسکونی شهر) و ناحیه ششم محل سکونت کشتیرانان و صیادان، که در ساحل رودخانه واقع است. سفرنامه او از غنیترین منابع تحقیق جغرافیایی است بهخصوص از لحاظ جغرافیای تاریخی.

 ابنبطوطه تا ده درجه عرض جنوبی سواحل دریای سیاه و استپهای روسیه را دیده بود. او کمی کمتر از دو برابر محیط زمین را گشته بود. (ابنبطوطه، 1987: 9) او در توصیف موقعیت شهر شیراز مینویسد: «شیراز شهری است قدیمی، وسیع و مشهور و آباد دارای باغهای عالی و چشمهسارهای پر آب و خیابانهای خوب. در این شهر نظم و ترتیب عجیبی حکمفرماست». در سفرنامه ابن‌‌جبیر هم در مورد موقعیت جغرافیایی شهرها توضیحاتی داده شده است. اطلاعاتی که او در سفرنامهاش میدهد او را از دیگر سفرنامهنویسان قرن هشتم ممتاز کرده است، چرا که اکثر نوشتههای جغرافیایی قدیم متعلق به جغرافیدانهایی است که در منطقه شرقی خلافت عباسیان میزیستند و گسترش اینگونه آثار در سرزمینهای غربی خلافت، از جمله مغرب و اسپانیا، کندتر از شرق بوده است. او شیوه زندگی مادی، محیط، و شهرهای مسینا و تروپی (تروپیا ـ ایتالیا) را مورد مطالعه و بررسی قرار داده و یادداشتهایی خواندنی در مورد دریای مدیترانه دارد. او از وضعیت سفرهای دریایی و وابستگی آنها به بادهای فصلی و مشکلات ناشی از آن به تفصیل سخن میگوید.

 

 

 

بخش ادبی

سفرنامهنویسی به دلیل دارا بودن سبک داستانی روان و ساده، بهعنوان یکی از انواع ادبی وارد ادبیات شده است. حکایتها و قصههایی که سفرنامهنویسان در تأیید و تأکید بر گفتههای خود از آن بهره میگیرند اغلب برگرفته از فرهنگ عامه و به منظور سرگرم کردن و به هیجان آوردن خواننده و شنونده است، و اگر مقاصد فلسفی و تربیتی یا تاریخی هم داشته باشد در درجه دوم و سوم است. (محجوب، 50:1382) از آنجا که ابنبطوطه نویسنده و ادیب نبوده اثر وی از قید تکلف و صنایع ادبی آزاد است و اگر هم گاه به عبارات مسجع و متصنّع در متن سفرنامه برمیخوریم، نتیجه دخالتهای ابن جزی بوده که در آغاز فصل مربوط به هر یک از سرزمینهای عربی، عباراتی از سفرنامه ابن‌‌جبیر را در وصف آن شهر عیناً نقل کرده است (ابنبطوطه، 143:1992) در سفرنامه ابنبطوطه حکایتها و داستانهای زیادی میبینیم، برخلاف او ابن‌‌جبیرکه شاعر و حافظ قرآن بوده و در سرتاسر سفرنامهاش از شعرهای خود و یا دیگر شاعران عرب استفاده کرده است و کمتر در این سفرنامه قصه و حکایت میبینیم.

 

 

سفرنامه ابن جبیر  
سفرنامه ابن بطوطه  

 

 زنان

 یکی از خصوصیات بارز سفرنامه ابنبطوطه توجه او به زنان و نقش و جایگاه آنان در خانواده در جامعه قرن هشتم هجری است. او در این سفرنامه موقعیت و جایگاه اجتماعی زنان را در آن عصر به خوبی نشان میدهد. روشن است که موقعیت اجتماعی زنان در تمام قبایل و جوامعی که ابنبطوطه از آنها دیدن کرده یکی نبوده و در هر جامعه تفاوتهای بارزی در نقش فردی و اجتماعی زنان دیده میشود. او بنا به رسم آن زمان شخصاً به حضور هر یک از زنان بزرگان و فرماندهان مغول میرسیده و همین امر باعث شده او به خوبی از جایگاه زنان در جامعه صحبت کند. مثلاً در جایی که صحبت از حضور زنان در انتخاب خان مغول شده، نشاندهنده موقعیت بالای این زنان است. (اشپولر، 396:1386) اهمیت و شأن و منزلت اجتماعی زنان در میان مغولان تنها مختص به زنان طبقه بالای اجتماع نبوده بلکه زنان طبقه متوسط نیز دارای اهمیت و نفوذ زیادی در جامعه بودند و دوشادوش مردان در فعالیتهای روزمره زندگی شرکت میکردند به همین دلیل زنان مغول نقش موثری در جامعه داشتند. ابنبطوطه مدتی را در دربار سلطانمحمد اوزبکخان به سر برده و از نزدیک شاهد اهمیت زنان در مجالس رسمی و تصمیمگیری بوده است. او در جایی از سفرنامهاش درباره زنان مغول مینویسد: «چون خاتونها به دیدار سلطان میآمدند او در برابر هر خاتون بلند میشد و دست او را میگرفت و او را بر سریر مینشاند.» در مورد خدم و حشم هر کدام از این خاتونها مطالب جالبی مینویسد که برداشت میشود در آن عصر زنان سلطان در حرمسرا و دور از زندگی اجتماعی نبودهاند بلکه پابهپای پای مردانشان در تصمیمگیریهای مملکت دخالت میداشتهاند. البته حضور زنان در اجتماع مخصوص زنان مغول نبوده و زنان دیگر هم فعالیتهای اجتماعی داشتهاند در شهر قسطنطنیه (استانبول امروزی) بیشتر فروشندگان زنان بودهاند. (ابنبطوطه، 424:1359) در خراسان نیز زنان دارای موقعیت خاص اجتماعی بودهاند بهطوری که خود دارای استقلال و حقوق مادی داشتهاند. ابن‌‌بطوطه مینویسد: خاتون ترابک همسر امیر قطلو زنی صاحب مکارم و نیکوکار بوده و مکانی برای اطعام مسافران داشت. همین زن در زمان ورود ابنبطوطه برای او مهمانی ترتیب میدهد: «این زن که یکی از صالحترین و بهترین زنان است، بند پوستینی از سمور و یک رأس اسب برای من فرستاد و همسر قاضی شهر، جیحاآغا که خواهر خاتون ترابک بود یکصد دینار نقره به من داد». (ابنبطوطه، 439:1359) ابنبطوطه وقتی درمورد قبایل جنوب شرق آفریقا صحبت میکند، نشان میدهد که نگرش مردان به زنان در این منطقه از جهان اسلام بسیار متفاوت بوده است. در این مناطق مانند منطقه مالابار، حق توارث را از طریق مادر و زن هم جایز میشمردند و زنان هم در سلطنت شریک بودند و گاهی به مقام پادشاهی میرسیدند. (ابنبطوطه، 352:1359) او در بغداد از زنان عالمی که نقل حدیث میکردهاند نام میبرد و از زنانی که در شیراز در مجالس حدیث شرکت میکردند گزارشهایی را بیان میکند (ابنبطوطه، 218:1359) که نشان میدهد زنان تا چه حد به تعلیم و آموزش علاقه نشان میدادهاند. ابن‌‌جبیر هم، اگرچه بهطور جداگانه به این بخش از جامعه نپرداخته ولی در همهجای سفرنامه از زنان صحبت میکند. او در مورد بانوان ایرانی که به حج آمده بودند و به آنها خاتون میگفتند توضیحاتی داده و یا در جشنها در مورد پوشش زنها صحبت کرده است. از جمله در مورد روز 29 ماه رجب که زیارت درون کعبه تنها به زنان اختصاص داده شده میگوید و این روز را به خوبی شرح میدهد و اینکه زنان چگونه خود را برای زیارت آماده میکنند. در مورد پوشش مورد استفاده زنان در احرام هم توضیحات جالبی میدهد.

 

 

 

مساجد

یکی از موضوعاتی که این دو سفرنامهنویس به آن توجه نمودهاند توصیف اماکن عبادی و مذهبی است. از جمله این اماکن مسجدالحرام است که هر دو از آن دیدن نموده و به شرح و توصیف آن پرداختهاند؛ بهطوریکه سالها بعد کسانی از این مسجد دیدن کردهاند و با همان توصیفات روبهرو شدهاند. چون هدف اولیه هر دو مسافر انجام فریضه حج بوده پس بیشترین توصیفات را در این قسمت میبینیم. ابنبطوطه بیش از هر چیز به توصیف خانه خدا و مسجدالحرام و مسجدهای دیگر در مکه و مدینه پرداخته است. (ابنبطوطه، 1359: 237)

در سفرنامه ابن‌‌جبیر هم یکی از بخشهای بسیار مهم که به آن توجه شده، مساجد است. توصیف او از مسجد جامع دمشق به قدری دقیق است که بعضی از سیاحان و نویسندگان عین توصیف او را از مسجد در متن و نوشته خود نقل کردهاند، زیرا عبارتی بهتر از آن نیافتهاند. باید توجه داشت که مساجد تنها جایی برای عبادت نبوده بلکه بسیاری از حلقههای درس و مجالس وعظ در مساجد برپا میشده و البته جای امنی هم برای مسافران و بیپناهان بوده است. ابنجبیر در ابتدای توصیف خود از مکه مینویسد: «مکه که خدایش شرف افزاید به تمامی زیارتگاهها، مشهدی است ارجمند و کریم، و در شرف این شهر مقدس همین بس که خداوند آن را به میعادگاه و خانه بزرگ و گرامی خویش اختصاص داده و دعوتگاه خلیل خود ابراهیم فرموده است و آن شهر حرم امن اوست و همین بس که پرورشگاه پیامبر(ص) است.» (ابن‌‌جبیر، 279:1370) او در قاهره از چهار مسجد دیدن کرده بود، در نماز جمعه مسجد جامع دمشق شرکت کرده و خطیب نماز جمعه را اینگونه توصیف میکند: «وی برای ایراد خطبه جامهای سیاه، به شیوه عباسیان پوشیده بود و لباس او شامل قبایی [بود] سیاه و بر روی آن عبایی از کتان سیاه که در مغرب به آن احرام میگفتند و دستاری سیاه بر سر و به سنت شمشیر در دست» (ابن‌‌جبیر، 279:1370)

 

 

 

 نتیجهگیری

شکی نیست که گسترش قلمرو سرزمینهای اسلامی و شکوفایی اوضاع اقتصادی و فرهنگی مسلمانان در سدههای سوم تا هشتم هجری موجب شد که سفر و به دنبال آن سفرنامهنویسی افزایش یابد. امروزه سفرنامههای گذشتگان یکی از منابع دست اول در مطالعات تاریخی و جغرافیایی و اجتماعی، و نیز منبع مناسبی برای مطالعه و تحقیق پیرامون تاریخ اجتماعی است، زیرا حاصل تماس مستقیم نویسنده با توده مردم بوده است. سفرنامهها به جهت در برداشتن اطلاعاتی چون آداب و رسوم و سنتها و رخدادهای تاریخی، بسیار مورد توجه قرار میگیرند.توجه جهانگردان قدیم به جوانب مختلف زندگی مردم سبب شده که ما امروز برای سفرنامههای آنان اهمیتی خاص قائل باشیم، چرا که تصویری زنده از زندگی مردم ارائه میدهند. آنها تنها به نوشتن تاریخ سلاطین نمیپردازند بلکه به زندگی عامه مردم توجه نشان میدهند. بخش زیادی از این سفرنامهها شامل گزارش مناسبات بین مردم و نیز روابط اقتصادی و سیاسی میان آنها در دوره زمانی معین است. سفر نامهها اغلب خالی از نقص نیستند و گاه به دلایل شخصی و گاهی در نتیجه اشتباهات و برداشتهای غلط، که بیشتر اوقات به دلیل تسلط نداشتن بر زبان و ادبیات کشور مورد بازدید بوده، صحت و اعتبار آنها مورد تردید است، به طوری که میان آنچه که آنها برداشت کردهاند با آنچه که واقعاً در آن کشورها وجود داشته اختلاف دیده میشود. ارزش اطلاعاتی که سیاحان و جهانگردان میدهند نیز یکسان نیست، همانطور که ارزش مطالب بیان شده در سفرنامه ابنبطوطه و ابن‌‌جبیر هم یکسان نیست، و این را باید ناشی از شرایط زمان و مکان، نوع حکومتها و مسائل دیگر دانست.

 

 

 

منابع

1. ابنبطوطه، ترجمه محمدعلی موحد، رحله ابنبطوطه، تهران: انتشارات موسسه، 1359.

2. ابنبطوطه، رحله ابنبطوطه، شرح و پاورقی از طلال حرب، دار الکتب العلمیه، بیروت:1992

3. ابن‌‌جبیر، ترجمه پرویز اتابکی، رحله الکتانی، انتشارات آستان قدس رضوی ،1370.

4- اشپولر، برتولد؛ ، تاریخ مغول در ایران، ترجمه محمود میرآفتاب، چاپ نهم، تهران: علمی فرهنگی، 1368.

5. اقبال، عباس؛ تاریخ مغول، تهران: انتشارات امیر کبیر، 1365.

6. کمال الدین سمرقندی، عبد الرزاق؛ مطلع سعدین و مجمع البحرین، به اهتمام عبدالحسین نوایی، تهران: انتشارات طهوری، 1353.

7.گابریل، آلفونس؛ تحقیقات جغرافیایی در ایران، ترجمه خواجه نوری، تهران: ابن سینا ، 1348.

8. گابریل، آلفونس؛ عبور از صحاری ایران، ترجمه فرامرز نجد سمیعی انتشارات آستان قدس رضوی،1371.

9.کراچکوفسکی، ایکناتی یولیانوویچ؛ تاریخ نوشتههای جغرافیایی در جهان اسلامی، ترجمه ابولقاسم پاینده، تهران: علمی و فرهنگی، 1379.

10. مقبول، احمد نشتر؛ تاریخچه جغرافیا در تمدن اسلامی، ترجمه محمد حسن گنجی، تهران: 1368.

11. محجوب، محمد جعفر؛ ادبیات عامیانه ایران، به کوشش حسن ذوالفقاری، تهران: نشر چشمه، 1382.

 12. نامور مطلق، بهمن؛ سفرنگاره، تهران: انتشارات سخن، 1393.

13. رضا، عنایتالله؛ دائرئالمعارف بزرگ اسلامی جلدسوم، چاپ اول، تهران: مرکز دائرئ المعارف،1369.

14. پروینی، خلیل، گنجوریان، فرشته؛ بررسی سفرنامه ابنبطوطه از منظر ادبیات تطبیقی، نشریه ادبیات تطبیقی شماره 1، 1388.

15. طباطبائیان، عطیه سادات؛ نقش و جایگاه زن در قرن هشتم با تکیه بر سفرنامه ابنبطوطه، مجله تاریخپژوهی، شماره 49 ،1390.

16. نصیب، سید امیر علی؛ سفرنامه ابنبطوطه به روایت مردمشناسی، نشریه کاوشنامه زبان و ادبیات فارسی،1381.

17. سفرنامه ابنبطوطه، میراث پیشینیان، آشنایی با متون کهن، نشریه ادبستان فرهنگ و هنر، شماره56 ،1373.

۲۹۵۹
کلیدواژه (keyword): سفر نامه، ابن بطوطه، ابن جبیر
نام را وارد کنید
ایمیل را وارد کنید
تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
نظر خود را وارد کنید