عکس رهبر جدید

بررسی انواع ایهام تناسب در کتاب فارسی ۳

  فایلهای مرتبط
بررسی انواع ایهام تناسب در کتاب فارسی ۳
ایهام یکی از شگردهای زیبای زبانی در ادبیات است که در آن شاعر یا نویسنده در سخن خود از واژه، عبارت یا جمله‌ای بهره می‌گیرد که خود آن به تنهایی و همچنین در ارتباط با سایر اجزا و ارکان جمله معانی مختلفی را به ذهن خواننده متبادر می‌کند. در این مقاله سعی شده است که انواع مختلف ایهام تناسب در کتاب فارسی ۳ نشان داده شود.

مقدمه
با بررسی کتاب‌های بلاغی، در می‌یابیم که در بعضی از آن‌ها از جمله «ترجمان البلاغه» اثر رادویانی بحث ایهام مطرح نشده است. تعریف وطواط  هم در حدائق السحراز ایهام، بیش‌تر به تعریف ایهام تناسب نزدیک است. اولین کسی که مبحث ایهام تناسب، ایهام تضاد و استخدام را مطرح کرد، فندرسکی در کتاب «رساله بیان بدیع» بود. سال‌ها بعد، علامه همایی در کتاب «فنون بلاغات و صناعات ادبی» خود درباره ایهام، ایهام تناسب و استخدام سخن گفت.

ایهام نوعی ایجاز قصر و از زیبایی‌های زبانی در سخن است که می‌تواند چند معنی مختلف را در قالب واژه و عبارت و جمله در ذهن تداعی کند؛ در حالی که در ظاهر کلام فقط یک واژه یا عبارت حضور دارد. سیروس شمیسا می‌نویسد: «کلمه‌ای که در کلام حداقل به دو معنی به کار رفته باشد» (شمیسا، ۱۲۵:۱۳۸۳) «هر دو معنی نهایتاً با هم عمل می‌کنند و اثر روانی و زیبایی‌شناسانه ایهام هم در این توجه خواننده به هر دو معنی است» (همان: ۱۲۴) اما ایهام همیشه در یک لفظ نیست. گاهی در یک جمله و گاهی با وصل و فصل خواندن دو مصراع یا دو جمله یا یک جمله، معنی بیت عوض می‌شود.

ایهام از جمله ویژگی‌های ادبی مورد استفاده بسیاری از شاعران زبان و ادبیات فارسی است و به خصوص، ویژگی سبک ادبی حافظ محسوب می‌شود. هر شاعری که به هر دلیلی صراحت لهجه نداشته، به این سبک ادبی روی آورده است. در درس هشتم فارسی۳ پاسخ خودارزیابی سه در قلمرو فکری، بیتی از حافظ آمده است که در آن ایهام لطیفی مشاهده می‌شود. در واقع، شاعر با بهره‌گیری از ایهام سخن خود را پوشیده بیان کرده است:

راستی خاتم فیروزه بواسحاقی

خوش درخشید ولی دولت مستعجل بود

هنگامی که حافظ به جرم دوستی با ابوالاسحاق به دست امیر مبارزالدین گرفتار می‌شود، با ارائه این دلیل که فیروزه بواسحاقی، فیروزه مشهوری است و ربطی به ابوالاسحاق اینجوی ندارد، از چنگال مرگ رهایی می‌یابد. احتیاط و دو پهلو بودن سخن حافظ سبب می‌شود که او هم حق دوستی خود را نسبت به شاه مقتول به جا آورده و هم راه گریزی برای خود بگذارد.

گفت: «می‌باید تو را تا خانه قاضی برم»

گفت: «رو صبح آی، قاضی نیمه‌شب بیدار نیست»

ص ۱۹ فارسی درس دوم

بیدار ایهام دارد؛ یکی در معنی «هوشیار» و دیگری در معنی «کسی که خواب نیست».

زاهد ظاهرپرست از حال ما آگاه نیست

در  حق ما هرچه گوید جای هیچ اکراه نیست

ص ۲۰ فارسی۳ قلمرو زبانی

در حق ایهام دارد؛ یکی در معنی «در مورد ما» و دیگری «در مورد خدای ما» معنی می‌شود.

ایهام تناسب را به توجه به کاربرد فزاینده آن و زیبایی ویژه‌ای که به کلام می‌بخشد، می‌توان به صورت مجزا بررسی کرد و انواع مختلف ایهام را زیر مجموعه آن قرار داد.

 

ایهام تناسب
در ایهام تناسب کلمه‌ای در شعر یا نثر به کار می‌رود و معنی دور کلمه با سایر کلمات داخل بیت تناسب دارد. جلال‌الدین همایی درباره ایهام تناسب می‌نویسد: «آن است که الفاظ جمله در آن معنی که مراد گوینده است با یکدیگر متناسب نباشد اما در معنی دیگر تناسب داشته باشد» (همایی، ۲۷۶:۱۳۶۱).

مانند:

«لب و دندان سنایی همه توحید تو گوید

مگر از آتش دوزخ بوَدَش روی رهایی

(سنایی، ستایش ص ۱۰)

مگر به معنای «شاید» و نیز «امید» است. روی در معنی «امکان» است و در معنی «چهره» با کلمات لب و دندان ایهام تناسب دارد. همچنین در معنی فلز با آتش ایهام تناسب دارد.

گر در سرت هوای وصال است حافظا

باید که خاک درگه اهل هنر شوی

(ص۲۳ فارسی۳، شعرخوانی)

هوا در اینجا به معنی «میل» و «آرزو»ست اما با «باد» به سبب اینکه یکی از عناصر اربعه است، ایهام تناسب دارد.

 

۱. ایهام ترادف یا ترجمه:
گاهی کلمه‌ای دو یا چند معنی دارد و در شعر، مترادف یا ترجمه آن در معنی غایب که مراد شاعر نیست، آمده است. این‌گونه کلمات امکان دارد هر دو فارسی یا عربی، یا اینکه یکی فارسی و دیگری عربی باشد. نخستین بار شمس‌العلما محمدحسین گرگانی در «ابدع البدایع» از ایهام ترجمه نوشت: «ایهام ترجمه آن است که در کلام الفاظی می‌آورند که در لغت دیگر ترجمه لفظ سابق باشد و متکلم معنی دیگر خواسته باشد» (گرگانی، ۱۲۰:۱۳۷۷). ایهام ترادف از ایهام تناسب هنری‌تر است.

با محتسبم عیب مگویید که او نیز

پیوسته چو ما در طلب عیش مدام است

(ص۲۱ بخش خودارزیابی قلمرو ادبی)

«مدام» ایهام دارد؛ یکی در معنی «پیوسته» و دیگری در معنی «شراب». همچنین در بیت معنی پیوسته برای کلمه مدام ذکر شده که ایهام ترجمه است. ایهام ترجمه را در فارسی۲ درس هفدهم هم مشاهده می‌کنیم:

روستایی که با صدرش، با سینه‌اش

از شرافت خاک و کرامت انسان بودن دفاع کرد

که در اینجا معنی «صدر» در داخل بیت «سینه» آمده است و با هم ایهام ترجمه می‌سازند.

 

۲. ایهام تبادر
واژه‌ای در کلام است که کلمه‌ای دیگر را به ذهن متبادر می‌کند. جهان‌دوست سبزعلی‌پور در مقاله‌ای ایهام تبادر را به چهار دسته تقسیم می‌کند و می‌گوید: «واژه و ترکیب‌هایی که یادآور واژه‌های هم‌نویسه و یا هم‌تلفظ یا مرکب و بسیط و یا با کم و زیاد بودن یک حرف یا بیتی که بیت دیگری را به کمک تناسب و پیوندهای کلامی با سایر کلمات متن، به ذهن می‌آورد و یادآور واژه یا ترکیب یا بیتی هم‌نویسه یا هم‌تلفظ و غیرهم‌معنا با خود می‌شود» (سبزعلی‌پور، ۱۳۰:۱۳۸۹).

ای مهربان‌تر از برگ در بوسه‌های باران

بیداری ستاره، در چشم جویباران

در این بیت از شفیعی‌کدکنی در شعرخوانی ص۵۷ فارسی۳ می‌توان در واژه «چشم» ایهام تبادر را یافت که در هم‌نشینی سایر کلمات بیت، «چشمه» را به یاد می‌آورد.

همه از بهر تو سرگشته و فرمان‌بردار

شرط انصاف نباشد که تو فرمان نبری

در درس یکم ص۱۲ «سرگشته» کلمه «گماشته» را به ذهن متبادر می‌کند که با «فرمان‌بردار» تناسب دارد.

یک قصه بیش نیست غم عشق و این عجب

کز هر زبان که می‌شنوم نامکرر است

(ص۱۵۶ فارسی۳، قلمرو فکری)

«قصه» در این بیت با توجه به غم، کلمه «غصه» را به ذهن متبادر می‌کند و به نوعی ایهام تبادر دارد. حتی می‌توان کلمه «کر» را از «نامکرر» با توجه به شنیدن در نظر گرفت.

وجه خدا اگر شودت منظر نظر

زین پس شکی نماند که صاحب‌خبر شوی

(ص۲۳ فارسی۳)

منظر در اینجا به معنی نظرگاه است اما با توجه به معنی «نظر»، «چشم» و «وجه» در معنی دور چهره، معنی چهره و سیما را به ذهن متبادر می‌کند و ایهام تبادر دارد. «وجه» در اینجا به معنی رضایت خدا و یا به قولی ذات خداست اما در معنی «چهره» با «نظر» در معنی «چشم» ایهام تناسب دارد.

 

۳. ایهام تضاد
اگر کلمه دارای دو معنی باشد که در معنی دور خود با سایر کلمات بیت تضاد داشته باشد، ایهام تضاد شکل می‌گیرد. در کتاب «بدیع ساده در ادب فارسی» می‌خوانیم: «دو لفظ به کار می‌برند که یکی از آن دو لفظ دو معنی داشته باشد و یکی از آن دو معنی که فعلاً مقصود نیست، با معنای لفظ دیگر متضاد باشد» (حسن‌زاده، ۶۱:۱۳۸۳).

در نیابد حال پخته هیچ خام

پس سخن کوتاه باید، والسلام

ص۴۷ فارسی۳ درس ششم که خام در معنی بی‌تجربه است ولی با کلمه پخته در بیت تضاد دارد.

 

۴. ایهام استخدام
عبارت از آن است که واژه‌ای را در نظم و نثر به کار ببرند که دو معنا داشته باشد و در یک معنا با برخی از واژه‌ها و در معنای دیگر با برخی دیگر از واژه‌ها در کلام متناسب باشد. استخدام را دو نوع دانسته‌اند: الف. «لفظی دارای چند معنی باشد و آن را طوری در نظم و نثر بیاورند که با یک جمله یک معنی و با جمله دیگر معنی دیگری داشته باشد» (شمیسا، ۱۲۵:۱۳۸۳). فرق آن با ایهام این است که در ایهام اگر یکی از معانی ایهامی را در نظر بگیریم، جمله معنی می‌شود؛ هرچند قسمتی از تلاش شاعر ضایع می‌گردد، ولی در استخدام باید هم‌زمان، معانی مختلف کلمه در بیت لحاظ شود وگرنه بیت بی‌معنی می‌گردد. گاهی اوقات آن لفظ، اسم و گاهی فعل یا مصدر است. هنگامی که معانی مختلف استخدام در جمله ذکر می‌شود، به‌نظر می‌رسد که جملات منطقی نیستند.

ملکا ذکر تو گویم که تو پاکی و خدایی

نروم جز به همان ره که توام راهنمایی

که در «تو ام راهنمایی» استخدام وجود دارد؛ یکی به معنی «تو راهنمای من هستی» و دیگری «تو راه را به من نشان می‌دهی» (ص۱۰ فارسی۳ ستایش).

 

۵. ایهام کنایی
نوعی ایهام است که در سبک هندی به اوج می‌رسد و چنان است که شاعر کنایه یا ضرب‌المثل را در یک مصراع می‌آورد که معنای کنایی آن مدنظر است اما در مصرع دیگر، کلماتی وجود دارد که اگر معنای کنایه را لحاظ نکنیم و به معنی ظاهری توجه کنیم، این شیوه بیان نه تنها بی‌معنی نخواهد بود بلکه دارای زیبایی نیز هست.

گفت آگه نیستی کز سر در افتادت کلاه

گفت در سر عقل باید، بی‌کلاهی عار نیست

(ص۱۹ فارسی۳ درس دوم)

افتادن کلاه از سر ایهام کنایی دارد؛ در معنی ظاهری، همان افتادن کلاه از سر است و در معنی دور به معنی از دست دادن اعتبار می‌باشد.

یک دم غریق بحر خدا شو گمان مبر

کز آب هفت بحر به یک موی‌ تَر شوی

(ص۲۳ فارسی۳، شعرخوانی)

که در اینجا «تر شدن» به معنی گرفتار آلودگی و گناه شدن است و «تر» در عین حال با کلمات غریق و بحر تناسب دارد.

دست از مس وجود چو مردان ره بشوی

تا کیمیای عشق بیابی و زر شوی

(ص۲۲ فارسی۳، شعرخوانی)

«زر» دارای دو معنی است؛ در معنی فلز طلا شدن، با کلمه مس تناسب دارد و در معنی کنایی، مقام بلند یافتن است.

 

۶. ایهام ساختاری
در این نوع ایهام در یک مصراع یا بیت، با تکیه کردن بر یک کلمه یا با وصل و فصل خواندن مصراع یا بیت و یا با تغییر نقش‌های دستوری کلمات، حداقل با دو معنی متفاوت مواجه خواهیم بود.

هرگز دلم برای کم و بیش غم نداشت

آری نداشت غم که غم بیش و کم نداشت

ص ۲۷ فارسی۳ درس سوم

در این بیت، «غم بیش و کم‌ داشتن» دارای ایهام ساختاری است؛ یکی به معنی غم بیش و کم را داشتن و دیگری اینکه خود غم بیش و کم ندارد. با گذاشتن ویرگول بعد از غم دوم در مصراع دوم معنی متفاوت می‌شود.

 

نتیجه‌گیری
ایهام و به‌ویژه ایهام تناسب از آرایه‌های معنوی است که سبب زیبایی معنا می‌شود. ایهام تناسب انواع مختلفی دارد که از جمله آن‌ها می‌توان ایهام ترجمه، ایهام تبادر، ایهام تضاد، ایهام کنایی، ایهام ساختاری و استخدام را نام برد. در فارسی۳ برای انواع مختلف ایهام تناسب نمونه‌هایی وجود دارد.


 

 

منابع
۱. حسن‌زاده، شهریار. (۱۳۸۳). بدیع‌ ساده در ادب فارسی. چاپ اول. خوی: قراقوش.
۲. سبزعلی‌پور، جهان‌دوست. (۱۳۸۹). مجله بوستان ادب دانشگاه شیراز. سال دوم. شماره چهارم. پیاپی۶. صص ۱۲۷ تا ۱۴۶.
۳. شمیسا، سیروس. (۱۳۷۸). نگاهی تازه به بدیع. چ دهم. انتشارات فردوس.
۴. گرگانی، شمس‌العلما محمدحسین. (۱۳۷۷). ابدع البدایع. به اهتمام حسین جعفری. چ اول. تهران: احرار.
۵. همایی، جلال‌الدین. (۱۳۶۱). فنون بلاغات و صناعات ادبی. چ چهارم. تهران: توس.

 



۲۷۶۷۰
کلیدواژه (keyword): ایهام,تناسب,ترادف,تبادر,تضاد, استخدام,
نام را وارد کنید
ایمیل را وارد کنید
تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
نظر خود را وارد کنید