عکس رهبر جدید

«سه‌گانی»، قالبی نو اما کهن

  فایلهای مرتبط
«سه‌گانی»، قالبی نو اما کهن
از شُمارِ فراوان قالب‌های شعر فارسی، فُرم بیرونی برخی از آن‌ها بسیار بلند است؛ مانند «مثنوی» و «چهار‌پاره» که هیچ محدودیتی در تعداد ادبیات و طولانی شدنِ آن‌ها نیست: بعضی از آن‌ها قالبی متوسط و در بعضی موارد بلند دارند؛ مثل «غزل»، «قطعه» و «قصیده». قالب‌های دیگری نیز هستند که فُرمِ بیرونی آن‌ها کوتاه است؛ همچون «رباعی» و «دوبیتی». از بُعد دیگر که به قالب‌های گوناگون شعر فارسی نگاه می‌کنیم، عمر بعضی از آن‌ها را تا دورانِ باستان می‌توانیم دنبال کنیم (مانند دوبیتی)؛ برخی زاده قرونِ پس از اسلام‌اند (مانند غزل) و برخی هم دیرزمانی نیست که سر برآورده‌اند (همچون شعر سپید). در این نوشته، قالب کوتاه سه‌گانی را که چند سالی بیش از تولدِ آن نمی‌گذرد، بررسی می‌کنیم و نشان می‌دهیم اگرچه قالبی جدید است، رد‌پایش را در ادبِ فارسی می‌توان دنبال کرد و حتی به ایرانِ دورانِ ساسانی رساند. دیگر اینکه این فُرم می‌تواند قالبی موفق برای شعرِ امروز باشد.

مقدمه
وقتی به قالب‌های شعر فارسی می‌نگریم و به دنبال تاریخچه، پیشینه و تحول آن‌ها می‌رویم؛ خواهیم دید که «رباعی»، «دوبیتی» و «مثنوی» را قالب‌های شعر خاص ادب فارسی می‌دانند (همایی، ۱۳۷۱: ۱۵۴ ـ ۱۵۱؛ شمیسا، ۱۳۸۳: ۳۱۲ ـ ۳۰۹؛ براون، بی‌تا: ۳۰). دوبیتی یا ترانه همان پهلویات/ فهلویات است که در سایر زبان‌های محلی (زبان ولایتی) ساخته می‌شده است؛ رباعی نیز شکل تکامل‌یافته یک قالب شعری پیش از اسلام است که از قرون نخستین اسلامی برای مردم آشنا و بر زبان آن‌ها جاری بوده است و در عبارت آهنگین مشایخ صوفیه، عین طرح آن دیده می‌شود (شمیسا، ۱۳۸۳: ۳۱۱ و ۳۱۲)

سوای از رباعی و دوبیتی و پیشینه آن‌ها در ادبیات و فرهنگ ایران باستان و سیر آن‌ها در ادب کلاسیک فارسی و عصر معاصر؛ در شعر این سال‌های ایران قالب شعری‌ای می‌بینیم به نام «سه‌گانی»، قالبی که رنگ و بوی «خسروانی»های ساسانی را دارد.

  «سه‌گانی» یک قالب شعری است که از سه مصرع یا سه سطر پدید می‌آید و در پایان آن، ضربه ذهنی می‌خورد. این قالب در سه شاخه کلاسیک، نیمایی و سپید سروده می‌شود و این امر، در کنار کاربرد طرح‌های گوناگون قافیه و همچنین امکان کاربرد وزن دلخواه، آزادی عمل مطلوبی برای سه‌گانی‌پرداز فراهم می‌کند.

 

بحث و بررسی
«سه‌گانی» از نهم خردادماه سال ۱۳۸۹ توسط دکتر علیرضا فولادی، عضو هیئت علمی دانشگاه کاشان و شاعر و پژوهشگر معاصر، به عرصه شعر فارسی ارائه شد و تاکنون توجه صدها شاعر و هزاران مخاطب را برانگیخته است. افزون بر فرم‌های بیرونی و درونی متعدد و متنوع سه‌گانی، اصول هفتگانه، موضوعات و جهانی‌بینی آن، تمایز و جذابیت‌های محسوسی نسبت به سایر قالب‌های شعر کوتاه برایش رقم زده است (رک: فولادی: ۱۳۹۴). نمونه‌ای چند سه‌گانی در فرم‌های مختلف:

تلخ یا شیرین،
گر حقیقی یا که رؤیایی‌ست،
زندگی صد سال تنهایی‌ست،
«بهادر باقری»
(صدای تازه، ۱۳۹۴: ۲۴)

 

کاش به جای خراب کردن بت‌ها
بت‌شکنی بی‌کلنگ قهر و تعصب
پنجره‌ای می‌گشود جانب فردا!
«محمدرضا راثی‌پور»
(پیشین: ۶۷)

 

ذهن پایه‌های تخت را خراب می‌کنند؛
موریانه‌ها
در سکوت، انقلاب می‌کنند.
«پاییز رحیمی»
(پیشین: ۷۲)

 

خوشبخت است یا بدبخت،
تک‌درخت
در حیاط زندان؟
«علیرضا فولادی»
(پیشین: ۱۰۹)

 

ریشه سه‌گانی را می‌توان در اشعار دوران ساسانی یافت؛ در قسمی و قالبی از اشعار پیش از اسلام ایران که در کتب قدیم به «خسروانی» مشهور است و پیشینیان ما ابداع این قالب را به سراینده و نوازنده شهیر اواخر عصر ساسانی یعنی «باربَد جهرمی» نسبت داده‌اند.

خسروانی قالبی کوتاه و کوچک بوده است از نوع سه‌تایی (سه سطر)؛ دارای وزن هجایی، تصنیف‌گونه و ترانه‌وار که همراه با موسیقی اجرا می‌شده است. «سه‌گانی» دارای سجع و قافیه یا نوعی ترصیع قافیه مانند است، با معانی و اغراض ظریف و لطیف در غزل و غنا. همچنین دارای طبیعت‌ستایی، وصف و ستایش معبود و محبوب و ممدوح است.

روی هم رفته خسروانی قالبی کوچک برای شعرهای کوتاه در معانی غزلی و غنایی و اوصاف طبیعت‌ستایی و این اغراض است. در زیر به نمونه‌ای از خسروانی‌های باربَد نظر می‌افکنیم:

قیصر ماه مانَذ، خاقان خورشیذ
آن من خذای ابر مانَذ، کامگاران
که خواهذ ماه پوشذ، که خواهذ خورشیذ

می‌بینیم که شعری است کوتاه، لطیف و موجز، در قالبی کوچک، مرکب از سه مصرع (سه «لنگه»، «لد»، سه «تا»یی، همان سه «گان») که در نهایت ایجاز مضمونی لطیف و زیبا را وسیله بیان مقصودش در مدیحه قرار داده است.

متأسفانه در کتب قدما فقط نامی از خسروانی دیده‌ایم و نظر اصحاب کتب نیز درباره آن بسیار پراکنده و پریشان است. تنها از شاهد کوچکی از شاعری «خسروی» نام در یکی از نسخه‌های قدیم لغت فُرسِ اسدی طوسی بعضی احتمال داده‌اند که شاید نمونه‌های خسروانی‌های قدیم باشد و حاکی از اینکه تا سه چهار قرن پس از اسلام در این قسم هنوز هم شعر می‌سراییده‌اند (اخوان ثالث، ۱۳۹۴: ۲۷۶ ـ ۲۷۰).۱

تا اینکه در این اواخر مهدی اخوان ثالث، شاعر برجسته و پژوهشگر فرهیخته، علاوه بر پژوهش درخصوص این قالب شعری و پیشینه و جایگاه آن، به احیای آن نیز دست زد. اخوان به گفته خود «خسروانی» را در جهت احیای ارزش‌های زیبا و زنده باستان‌ها و بهره گرفتن از آن‌ها در شعر امروز، به نام «نوخسروانی» دوباره طرح می‌ریزد. او در مورد نوخسروانی می‌گوید: «از انواع و اقسام قالب‌های کوچک برای شعرهای کوتاه، این قالب «سه‌تایی» را نیز با توجه به سابقه خسروانی‌ها شایسته احیا و تجدید دانستم، منتها با این تفاوت که خسروانی‌ها را در اوزان هجایی می‌سروده‌اند یا اوزان ترانه‌وار و تصنیف‌گونه که همراه با موسیقی اجرا می‌شده است.

و اما من سرودن این قسم را با توجه به انس هزار و صد ساله‌مان (بل بیش) به دستگاه‌های عروض خلیل‌بن احمد، در اوزان عروض خوش‌تر می‌دارم. چنان‌که در این چند نمونه می‌بینیم با همان اسالیب ایجاز و اختصار، هر شعری از بندها و شعرهای دیگر مستقل است و جدا از دیگرها و دیگر بندها نیز مستقلاً برای خود شعری است. هر یک سه مصرع در وزن‌های مختلف کوتاه و بلند و از لحاظ قافیه نیز یا مصرع اول با سوم قافیه دارد و یا هر سه مصرع قافیه دارند (پیشین: ۲۷۵). چند نوخسروانی از اخوان ثالث:

(۱)
آب زلال و برگ گل بر آب
مانَد به مَه در برکه مهتاب
وین هر دو چون لبخند او در خواب
(اخوان ثالث، ۱۳۹۴: ۲۷۷).

 

(۲)
هان، ماهِ ماهان! کجایی؟
خورشید اینک برآید،
تنها تو با او برآیی
(پیشین: ۲۷۸)

 

(۳)
چه بود این ـ از سبک روحی چو آوای تو در گوشم ـ ؟
پَری، چون سایه مهتابی پروانه؟ یا عطری
نسیم آورده با گلبرگ؟ یا دستِ تو بر دوشم؟
(پیشین: ۲۷۹)

به غیر از اخوان که احیاگر این قالب بود، نوخسروانی در بین اشعار دیگر شاعران بسیار نادر و به‌طور جسته و گریخته به چشم می‌خورد. با اینکه «خسروانی» ساسانی در دومین مرحله حیات خود، «نوخسروانی»، در شکل جدید و بر طبق شعر موزون فارسی احیا شد، اما باز هم دچار اقبال در خور نشد. سرانجام این قالب شعری در سومین مرحله حیات خود، یعنی «سه‌گانی»، با ابتکار دکتر علیرضا فولادی با تغییراتی در فرم بیرونی و درونی و کاربرد طرح‌های گوناگون، در این سال‌ها بازآفرینی شد که مقبول و محبوب بسیاری از شاعران و شعردوستان گردیده است.

از موارد اختلاف سه‌گانی و نوخسروانی که سهم عمده‌ای در مقبول افتادنش دارد، می‌توان گفت: نوخسروانی فقط در شاخه کلاسیک سروده می‌شود؛ ولی سه‌گانی در سه شاخه کلاسیک (هر سه مصرع هم‌اندازه و هم‌وزن)، نیمایی (کوتاه و بلند بودن مصرع‌ها) و سپید سروده می‌شود. سه‌گانی بر کوبشی بودن لخت سوم تأکید دارد. موضوعات سه‌گانی وسیع‌تر از موضوعات عموماً تغزلی است که اخوان ثالث برای نوخسروانی مطمح نظر قرار داده است. در سه‌گانی انسان و جامعه و طبیعت با همه وجوهشان مورد توجه قرار دارند.

نکته‌ای که در پایان باید افزود این است که با توجه به مشغله‌های متعدد دوران مدرن و درگیری‌های ذهنی فراوان انسان، حال و حوصله اندکی که در این زندگی و اجتماع سرسام‌آور به دست می‌آید، خواه ناخواه هم خالق و هم مخاطب اثر ادبی را به سوی ژانر ادبی کوچک‌تر سوق می‌دهد.

از طرف دیگر بسیاری از جوانان به دنبال الگو و پیشینه‌ای هستند برای کوتاه‌سرایی و سرودن در قسم و قالبی کوتاه؛ بر همین بنیاد بسیاری از شاعران و بعضی فرنگ‌زدگان، علاوه بر اینکه شناخت و میلی به شعرهای کوتاه کلاسیک (مصرع‌سرایی، دوبیتی و رباعی) ندارند؛ از قالب‌های کوتاه نیمایی و سپید نیز بهره نمی‌برند و به دنبال «هایکو»ی ژاپنی و هایکوسرایی می‌روند (فارغ از اینکه از هایکو نیز به درستی سر در نمی‌آورند و به گمان من بیشتر شیفته اسمش می‌شوند).

به جای این سردرگمی‌ها، پریشان‌گویی‌ها و هایکوگویی‌ها، می‌توان به سه‌گانی روی آورد. سه‌گانی که خود دنباله نوخسروانی‌های مهدی اخوان ثالث و یادگاری از خسروانی‌های باربَد و شعر و موسیقی ایران ساسانی است و قالبی ایرانی است با پشتوانه قوی، کوچک و کوتاه. شاعر در انتخاب فرم‌های متعدد بیرونی و درونی آن مختار است و ژانر و قالبی بسیار مناسب است برای عرصه سرودن در عصر معاصر.

چند سه‌گانی

آسمان با دل تنگم گریان؛
روی چترم باران،
زیر چترم باران.
«علیرضا فولادی»
(صدای تازه: ۱۰۸)

 

رهگذر داشت به لب سیگاری؛
گفت: آتش داری؟
من اشاره به دلم کردم و گفتم: آری.
«احسان پرسا»
(پیشین: ۳۲)

 

خانه خواهرم قفل رمزی ندارد؛
هرچه در هست، بی‌دزدگیر است؛
زنگ در، نغمه کوکوی مست.
«محمدشریف سعیدی»
(پیشین: ۸۶)

 

رفتی و جای تو را پر کرده است،
یک رفیق ماندگار:
انتظار.
«نسیم محمدجانی»
(پیشین: ۱۳۰)

عطر لازم نیست؛
دروغ نگویی،
معطر می‌شوی.
«علیرضا فولادی»
(پیشین: ۱۱۲)

 

ای سلیمان‌های اهریمن‌نژاد!
تخت بادآورده را
می‌برد یک روز باد.
«امیر باقری»
(پیشین: ۲۱)

 

چون عقیق تابناک،
رد بال یک شهید،
روی خاک.
«زهرا ابومعاش»
(پیشین: ۱۲).

 

تعجیل کن! آقا!
این جمعه‌بازی را
تعطیل کن! آقا!
«بابک حسین‌زاده برجویی»
(پیشین: ۴۴)



 

پی‌نوشت
۱. برای اطلاعات بیشتر درخصوص «خسروانی» و «نوخسروانی» رک: مهدی اخوان ثالث (۱۳۳۹) «خسروانی ولاسکوی»، صص ۵۰۴ ـ ۴۹۹. شفیعی کدکنی، محمدرضا (۱۳۸۸) «کهن‌ترین نمونه شعر فارسی یکی از خسروانی‌های باربَد»، صص ۳۲ ـ ۲۸.

 

منابع
۱. اخوان ثالث، مهدی (۱۳۳۹) «خسروانی ولاسکوی»، مجله یغما، شماره ۱۵۰، صص ۵۰۴ ـ ۴۹۹.
۲. ـــــ (۱۳۹۴) سه کتاب (در حیات کوچک پاییز در زندان، زندگی می‌گوید: اما باز باید زیست ....، دوزخ اما سرد)، تهران: زمستان.
۳. براون، ادوارد (بی‌تا) تاریخ ادبی ایران، از قدیم‌ترین روزگار تا زمان فردوسی، ترجمه و تحشیه علی پاشا صالح.
۴. شفیعی کدکنی، محمدرضا (۱۳۸۸) «کهن‌ترین نمونه شعر فارسی یکی از خسروانی‌های باربَد»، زبان و ادبیات فارسی، شماره ۶۲، صص ۳۲ ـ ۲۸.
۵. شمیسا، سیروس (۱۳۸۳) انواع ادبی، تهران: فردوس.
۶. فولادی، علیرضا (۱۳۹۴) بوطیقای سه‌گانی و مسائل آن، اصفهان: نشر گفتمان اندیشه معاصر.
۷. فولادی، علیرضا و سعادت، اعظم (۱۳۹۴) صدای تازه: گلچین سه‌گانی‌های کلاسیک و نیمایی، اصفهان: نشر گفتمان اندیشه معاصر.
۸. همایی، جلال‌الدین (۱۳۷۱) فنون بلاغت و صناعات ادبی، تهران: مؤسسه نشر هما.

۲۵۶۹
کلیدواژه (keyword): قالب‌های شعر فارسی,شعر کوتاه,شعر معاصر,سه‌ گانی
نام را وارد کنید
ایمیل را وارد کنید
تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
نظر خود را وارد کنید