معلمی که به کلاس بر میگردد
۱۳۹۸/۱۰/۲۲
تمثیلات مهدوی به مناسبت آغاز امامت امام زمان (عج)
مهدی(عج)؛ معلمی که به کلاس برمیگردد
در کلاسهای درس دو چیز را میبینید: یکی معلم، یکی کتاب. اگر مثلاً کلاس اول ابتدایی بچهات را به مدرسه فرستادی و گفتند: کتاب هست، اما متأسفانه معلم نداریم، حتماً ناراحت میشوید؛ چون از کتاب بیمعلم، کسی چیزی نمیفهمد. از آنطرف، اگر معلم باشد و کتاب نباشد، این معلم از خودش یکچیزی میگوید، آنیکی چیز دیگری؛ پس برای یک کلاس، هم معلم لازم است، هم کتاب. قرآن کتاب درسی مسلمانهاست و اهلبیت (ع) معلم این کتاب. ظهور امام زمان (عج) یعنی اینکه دوباره این معلم بیاید سر کلاس و کتاب درسی بشر یعنی قرآن، بیمعلم نماند.
قیمت امامت
امام غائب شد تا چه بشود؟ غیبت ایشان برای آشکار شدن قدر و قیمت اوست. خداوند نعمتی را میگیرد که مردم قیمت این نعمت را بدانند. انسان در خوف، قیمت امنیت را میداند. در مرض، قیمت سلامت را میداند. در غیبت هم قیمت امام خود را میداند. هزار سال غیبت این اثر را داشت که مردم به قیمت امامت و قدر امامت آشنا شوند و برای نائب امام «جان بدهند».
جوشش از درون
در منازل جنوب شهر، گاهی که باران زیاد میآید، بهناچار آب را با سطل از خانه بیرون میریزند. حال اگر سطح آب زیرزمینی بالا بیاید، این آب را با بشکه هم بیرون بریزند تمام نمیشود چون دوباره آب بالا میآید. عرب به اینگونه جوشیدن آب، «انتفاضه» میگوید؛ یعنی خودجوش. الان به جریان فلسطین شورش نمیگویند، انتفاضه میگویند. در روایات داریم که خدا امر امام زمان (عج) را اصلاح میکند. اصلاح کار حضرت که بهدقت توانای خداوند انجام میشود، همین است که آدمها از درونشان جوشش پیدا میشود و نهضت از متن جوامع بشری میجوشد.
بین الطلوعین ظهور
عصر حاضر، زمان عجیبی است. همانطور که طلوع و غروب خورشید با مقدمات است و امری تدریجی است، غیبت و ظهور هم امری تدریجی است. امام عصر(عج) به تدریج غیبت کردند. غیبت، در ابتدا بهصورت پرده سیاهی بود که در اتاق دیدار امام یازدهم (ع) نصب شد و مردم از پشت پرده، با حضرت صحبت میکردند. بعد، غیبت کوچکی پیش آمد که نور آن حضرت در بین مردم بود؛ اما خود حضرت ازنظر مردم غائب شد. نور آن حضرت، نواب اربعه او بودند. همانطور که خورشید، بعدازظهر، آرامآرام حرارتش کاهش پیدا میکند و انتهای عصر، جرم او پنهان میشود و بعد هم نور او، غیبت امام عصر(عج) هم اینگونه بود. اول خودش غائب شد و بعد از هفتادسال، نورهایش (همان نواب اربعه) نیز از دنیا رفتند؛ یعنی شفق ساقط شد. شفق همان محو نور خورشید است؛ و غیبت کبرا آغاز شد. در ظهور هم همینگونه است. نور حضرت، مثل نور خورشید است که ابتدا، صبح صادق را به وجود میآورد و بعد فضا مرتباً نورانیتر و روشنتر میشود؛ تا اینکه خورشید کاملاً ظاهر میگردد. الان ما در بین الطلوعین ظهور هستیم. آقایانی که میخواهید کاری بکنید، نماز صبح هم اگر میخواهید بخوانید وقتش بین الطلوعین است. اینکه بگوییم آقا بیایند چه میکنم، آقا بیایند چنان میکنم، این مثل این است که بگویید آفتاب که زد من نماز صبحم را میخوانم. آن موقع دیگر نماز قضاست. هر کاری که به ذهنتان میآید در این دوره بکنید. جلوترها نگران این بودیم که بمیریم درحالیکه امام زمان (عج) نیامده؛ حالا نگرانیم بمانیم [درحالیکه] آقا آمدهاند! چون امام زمان (عج) از ما میپرسد که وقتی من نبودم شما چه کار کردید؟ چه چیزی به ایشان بگوییم؟
الگوی وفاداری
آقای ابوترابی خودشان برایم نقل کردند که یک سرهنگ بعثی آمد دید نماز میخوانند. امام جماعت را برد و مردم را غدغن کرد که نماز جماعت نباید بخوانند. گفت کفپایی بهش بزنند تا ایشان قول بدهد که دیگر امام جماعت نمیشود. شلاق زدند؛ ده تا زدند ایشان بهجای اینکه التماس کند میگفت یا صاحبالزمان. بیستتا زدند. میگفت یا صاحبالزمان. آقای ابوترابی گفت دویستتا زدند، سیصدتا، نخیر، هزارتا زدند. فقط گفت یا صاحبالزمان. اتو گذاشتند ولی بازهم التماس نکرد. فقط گفت یا صاحبالزمان. یکدفعه افسر خودش گفت این را کولش کنید و بیاورید. تا من هستم اینجا نماز بخوانید؛ جماعت هم بخوانید. من امروز به امام زمان (عج) شما ایمان آوردم. اینها همهاش وفاداری است. اصحاب امام زمان هم افراد تربیتشده و ساختهشدهای هستند. آنها بدون اذن آن حضرت قدمی برنمیدارند.
آخرین ثانیهها
تا دست شما در دست دوستتان قرار دارد، نمیتوانید با دوست دیگرتان دست بدهید. مگر نمیگویید با یکدست نمیشود دو هندوانه را برداشت؟ همچنان با یکدست نمیشود با دو نفر دست داد. انسان تا دست خود را از دست دنیا بیرون نکشد، نمیتواند با آخرت دست بدهد. از بیعت ظالم باید خارج بشود تا بتواند با امام زمان خود بیعت کند. از کفر باید خارج شود تا بتواند به وادی ایمان قدم بگذارد. تا وقتیکه آخرین ثانیههای شب پایان نیابد، وارد اولین ثانیههای روز نخواهید شد.
فرودگاه آخرالزمان
هواپیما که میخواهد فرود بیاید، باید فرودگاهش مطمئن باشد. اگر یک هواپیمای کوچک بخواهد بنشیند، یک باند دویست متری هم کافی است؛ اما یک هواپیمای بزرگ، گاهی تا چند کیلومتر باند برای فرود لازم دارد، چون وقتی مینشیند چرخش چند صد تن فشار روی یک نقطه وارد میکند؛ به همین دلیل باید زیرسازیاش محکم باشد. امام زمان (عج) که هزار سال در پشت پردۀ غیبت بوده است، فرودگاهش که فرودگاه نازکنارنجی نمیتواند باشد! باید یک فرودگاه محکمی باشد تا بتواند فرود بیاید.
۳۵۷