مثل تمامکارهای ریزودرشتی که در طول روز انجام میدهیم، نوشتن هم یک سری اصول ابتدائی دارد که حتی اگر بخواهیم دو جمله درخور خواندن بنویسیم، باید مراعاتشان کنیم. قرار نیست در حد یک نویسنده حرفهای باشیم؛ ولی باید بتوانیم اشتباهات فاحش را تشخیص بدهیم و از آنها دوریکنیم. شبیه پختوپز روزانهمان که شاید در حد سرآشپز یک رستوران مشهور نباشد اما حداقلیهایی مثل شوری یا بینمکی را رعایت میکنیم؛ یا رانندگی کردنمان که مثل رانندگان رالی نیست ولی بلدیم بین خطوط و با سرعت مطمئنه برانیم. رعایت درستنویسی، شناخت علائم نگارشی و استفاده بهجا از آنها و چیزهایی از این قبیل، اولیات نوشتن به شمار میروند. گاهی همین اولیات بهظاهر ساده، ناشیانه نادیده گرفته میشوند و شأن مطلبی را که چهبسا محتوای خوبی دارد، پایین میآورند. اینطور هم نیست که خیال کنیم اشتباهات مختص گروه خاصی است؛ سیل غلطهای نگارشی در کشور ما آنقدر رواج پیدا کرده که حتی چهرههای مشهور با میلیونها دنبال کننده در فضای مجازی نیز از آن در امان نماندهاند و در جملاتشان غلطهای فاحشی یافت میشود. با چند غلط مشهور آشنا شوید.
این «ز» یا این «ذ»؟
بعضی از غلطها را آنقدر نوشتهایم و نوشتهاند که بهعنوان نگارش درست پذیرفته شدهاند و بهسختی قابلتشخیصاند؛ مثل کاربرد «ز» در کلمه گزار و «ذ» در کلمه گذار که در تلفظ یکسانند اما دو معنای متفاوت را منتقل میکنند.
واژه «گذاشتن» دو معنای حقیقی و مجازی دارد. معنای حقیقی آن قرار دادن بهطور عینی و مشهود است. معنای مجازی آن نیز وضع کردن است. مثل کاربردهای آن در ترکیبهای قانونگذاری، سرمایهگذاری، پایهگذاری و... .
واژه «گزاردن» اما در وهله اول بهجا آوردن و انجام دادن را میرساند. نظیر کلمات نمازگزار، خدمتگزار، سپاسگزار و... .
بنابراین تکلیف نگارش درست اینگونه میشود که:
«برای من وقت بزار». «برای من وقت بذار».
«از شما سپاسگذاری میکنم». «از شما سپاسگزاری میکنم».
این «ت» یا این «ط»؟
نوع سادهتر شباهت تلفظ و تفاوت املا در کلماتی چون «حیاط» و «حیات» دیده میشود.
واژه «حیاط» در حقیقت اشاره به بخشی از محیط خانه دارد؛ در حالی که واژه «حیات» به معنای زیستن است.
«ه» بگذاریم یا کسره؟
یکی دیگر از اشتباهات رایج، استفاده از«ه» بهجای کسره است که این روزها با اصطلاح «هکسره» شناخته میشود. نوشتن «ماله من» به جای «مالِ من» یا «جانه من» بهجای «جانِ من» به شدت غلط است.
از طرفی استفاده از «ه» به جای «است» در زبان محاوره درست بوده و نباید «کسره» به کار برد. در واقع هر جا که از واژه «است» در زبان رسمی استفاده میکنیم، در زبان محاورهای میتوانیم آن را تبدیل به «ه» کنیم. مثلاً جمله «دیوار رنگارنگ است»، در نگارش محاورهای میشود: «دیوار رنگارنگه»؛ ولی استفاده از «کسره» به جای «است» و بیان جمله «دیوار رنگارنگِ» در اینگونه مواقع اشتباه خواهد بود.
یک جستوجوی ساده در گوگل
در این میان هستند غلطهایی که فقط از ندانستن املای صحیح کلمه آب میخورند و نه بد فهمیدن معانی یا عدم آگاهی نسبت به قواعد دستوری. این نوع غلطنویسیها آزاردهندهترند. ما هر زمان که شیوه نوشتن یک کلمه را نمیدانستیم یا در آن شک داشتیم، با یک جستوجوی ساده در اینترنت میتوانیم نگارش درست را بیاموزیم. برخی از غلطهای مشهور در این زمینه:
«مطمئن» «مطمعن»
«درخواست» «درخاست»
«حاضر» «حاظر»
علامتها سر جای خودشان
استفاده از علائم نگارشی علاوه بر زیباتر کردن نوشتار، خواندن آن را آسانتر میکند. به این معنا که مفاهیم بهدرستی منتقل میشود و خواننده مطلب را همانطوری میخواند که غرض و مقصود نویسنده است. دروغ نیست اگر بگوییم این علامتها خودشان یک دنیا حرف برای گفتن دارند. کاربرد بهجا و مناسب علائم بهراحتی میتواند در مکثها و توقفها، لحن خواندن، مشخص کردن گوینده و... راهنمای خواننده باشد تا با دقت و سلیستر از مطلبی که دنبال میکند، لذت ببرد. بیشترین علائمی که در نوشتههای معمولی به کار میآیند را میتوان نقطه، نقطهویرگول و ویرگول دانست که هرکدامشان ویژگیها و جایگاه استفاده خاص خود را دارد. سایر علائم نیز بهنوبه خود مهم هستند؛ اما در اینجا فرصت پرداختن به همه آنها نیست.
نقطه ( . )
مهمترین کاربرد نقطه در پایان جملات خبری و انشائی است. مثل:
باید هر چه زودتر برویم.
ویرگول ( ، )
بهطورکلی ویرگول نشانه درنگ و توقف کوتاهی است که در چند مورد استفاده میشود. مثلاً میان چند جمله و عبارت مستقل که جمله واحدی میسازند یا زمانی که در مورد چند کلمه اسناد واحدی داده میشود.
معروفترین مثالی که اهمیت استفاده از ویرگول را نشان میدهد، جمله «بخشش لازم نیست اعدامش کنید» است که با گذاشتن ویرگول به دو شکل متفاوت خوانده خواهد شد:
«بخشش، لازم نیست اعدامش کنید».
«بخشش لازم نیست، اعدامش کنید».
بنابراین در استفاده از ویرگول، دقت بیشتری به خرج دهید.
نقطهویرگول ( ؛ )
از علامتهای درنگ به شمار میرود. مثلاً برای جدا کردن عبارتهای مختلف یک جمله طولانی که بهظاهر مستقل و در معنا به هم مربوط هستند از نقطهویرگول بهره میبریم. مثل:
مشک آن است که خود ببوید؛ نه آنکه عطار بگوید.
دونقطه ( : )
هنگامی به کار برده میشود که میخواهیم نقلقول مستقیمی در نوشتارمان به کار ببریم. مثل:
حسین میگفت: من به آینده امیدوارم.
یادگیری درستنویسی به کمک این منابع
مطالعات عمومی، میتواند در یاد گرفتن درستنویسی کمکمان کند. وقتی مدام شکلهای صحیح نوشتن جلوی چشممان باشد، ناخودآگاه در ذهنمان حک میشود کدام درست است و همان را به کارخواهیم برد. روزنامه بخوانیم، مجلات را دنبال کنیم، کتابهایی که به آنها علاقهمندیم را تهیه کنیم. همه اینها باعث میشود چشم و ذهنمان درستها را بشناسد.
خواندن کتابهای تخصصی در زمینه درستنویسی بسیار راهگشاست. یکی از این کتابها که متنی سلیس و قابلفهم دارد، راهنمای نگارش و ویرایش است که انتشارات «به نشر» آن را به چاپ رسانده. همکاری دکتر جعفر یاحقی و دکتر محمدمهدی ناصح در تألیف این کتاب، اثری مناسب عموم را ایجاد کرده که میتوان برای یاد گرفتن کلیات و بخشی از جزئیات رویش حساب باز کرد.
اگر با نرمافزار «word» مطالبتان را تایپ و نگارش میکنید، میتوانید افزونه «ویراستیار» را از اینترنت دریافت کرده و از طریق آن، هم غلطهای نگارشی متنتان را اصلاح کنید و هم قواعد درستنویسی را بیاموزید.