مطالعه موردپژوهانه لحن در کتاب ادبیات فارسی پایه هفتم
-
دبیر ادبیات فارسی فراشبند ـ استان فارس
-
مهرداد روشنزاده
۱۳۹۸/۱۱/۱۴
لحن یکی از خصایص آوایی زبان گفتاری و بیانگر حالتی عاطفی است که گوینده قصد القای آن را دارد. در ادبیات نمایشی و شعر، لحن، مخاطب را به درک عواطف گوینده رهنمون میکند. در این مقاله، مراد نگارنده از لحن کیفیتی است که سخن در بیان حالت نفسانی گوینده مییابد. در هر اثر ادبی، یک لحن یا ترکیبی از چند لحن اصلی و تعدادی لحن جزئی یا موضعی وجود دارد که از جهت ایجاد ارتباط بین شاعر و خواننده و نقش زیباشناختی در اثر از اهمیت والایی برخوردار است. کتاب خوانداری ادبیات فارسی، دارای لحن کلی و چندین لحن جزئی است. نگارنده بر آن بوده است که وضعیت لحن در کتاب ادبیات فارسی پایه هفتم متوسطه اول را بکاود و با بهرهگیری از جدول آماری، گونههای مختلف لحن را تحلیل کند. بنابراین، در پژوهش حاضر تلاش بر این بوده است که لحن به کار رفته در شعر و نثر کتاب خوانداری پایه هفتم براساس روش تحلیلی واکاوی شود و کاربرد این عنصر داستانی در آن بررسی گردد.
مقدمه
«لحن» بهگونههای زبانی مربوط و از مهمترین عناصری است که در فرم و ساختار اثر ادبی، هر به لحاظ شالوده متن و هم به لحاظ سبکی تأثیر دارد. به عبارت دیگر، به مدد شناخت لحنهای اصلی و فرعی هر اثر ادبی میتوان به شناخت دقیقتر بافت و متن نایل شد. شناخت لحن شاعران و نویسندگان، به شناخت مقاصد و آموزههای تعلیمی آنها کمک میکند و آنان را از سایر گویندگان متمایز میسازد. لحن، با تکیه بر عناصر دیگر سخن مانند معانی اصلی و ضمنی واژهها، ساختمان جملات، تصاویر توصیفی و صور خیال شکل میگیرد. در هر اثر ادبی، یک یا چند لحن اصلی و تعدادی لحن جزئی و انعکاسی وجود دارد. نداشتن درک صحیح از لحن ممکن است خواننده را از درک ساختار سخن باز دارد.
بیان مسئله
شعرا و نویسندگان برای انتقال اندیشه، احساس و موضوعات عینی و ذهنی عصر خود از قالبهای ادبی مختلف مدد میگیرند و به تناسب نوع ادبیاتی که برگزیدهاند پیامهای خود را با لحنهای گوناگون ارسال میکنند. سؤال تحقیق حاضر آن است، آیا شاعر در سروده خود از لحن واحدی ـ که احتمالاً عادت گفتاری اوست ـ استفاده میکند. یا از لحنی اصلی و لحنهای فرعی؟ آیا وی بهمنظور تعلیم، تنها از لحن جدی بهرهگیری میکند یا از لحنهای غیرجدی نیز مدد میجوید؟
روش کار
پژوهش حاضر بررسی این مسئله است که شاعران و نویسندگان برای تأثیرگذاری در مخاطبان چگونه از لحنهای رسمی، جدی و انواع لحنهای فرعی استفاده کرده و از طریق فضاسازی زبانی به انتقال اندیشه و به اقناع خاطر خواننده کمک نمودهاند.
پیشینه پژوهش
باتوجه به جستوجوهایی که نگارنده انجام داده است، تاکنون هیچ تحقیق مستقیمی درباره موضوع موردنظر صورت نگرفته است.
هدف تحقیق
دریافت تأثیر گونههای مختلف لحن در کتاب قرائت فارسی هفتم است به شیوه تحلیلی و پژوهش در عوامل متعددی چون واژهها، صور خیال، کیفیت هجاها، عادات گفتاری. در این مقاله در آغاز به تعریف لحن و ذکر برخی نمونههای سخن شاعران در کتاب فارسی هفتم و لحن متفاوت آنها اشاره میشود.
لحن
لحن، در واقع عنصر اصلی داستان و سازنده فضای کلام است. به عبارت دیگر، «چکیده روانی سبک» (براهنی، ۳۲۵:۱۳۶۲) محسوب میشود. محمد معین در فرهنگ فارسی میگوید: «درنگ و شتاب در نغمات مختلف که از آن وزن پیدا میشود» (معین، ۳۵۷۲:۱۳۷۲). «لحن در ادبیات داستانی فارسی عنصری تازه است، که از زمان دهخدا مورد توجه قرار گرفته است. وی، در نوشتههای خود به مسئله لحن توجه دقیق نشان داد؛ یعنی پیش از او هر فرد ایرانی به هر طبقهای که تعلق داشت، در قصه و نوشتهای به همان زبان نویسنده قصه، سخن میگفت؛ اما دهخدا در چرند و پرند میکوشید به هر فرد لحن خاص او را ببخشد... . محمدعلی جمالزاده در قصههای خود تا اندازهای به قضیه لحن تکیه کرده؛ بیشک از این حیث زیر نفوذ دهخدا قرار دارد» (شفیعی، ۸۳:۱۳۷۸ـ۸۲).
«لحن» با آنکه در بحثهای نظری مربوط به شعر، چندان اشارهای به آن نشده است، سخت موردتوجه شاعران بوده و میتوان زیباترین جلوههای رعایت لحن را، چه در آثار گذشته ادب فارسی و چه در شعر معاصر، مشاهده کرد. مانند لحن آمیخته با تحسر و اندوه شعر زیر از رودکی، که یکی از زیباترین کاربردهای لحن است:
مرا بسود و فروریخت هرچه دندان بود
نبود دندان، لا بل چراغ تابان بود
سپید سیم رده بود و دُر و مرجان بود
ستاره سحری بود و قطره باران بود
یکی نماندْ کنون زان همه، بسود و بریخت
چه نحس بود همانا که نحس کیوان بود (رودکی، ۲۲:۱۳۷۸)
در هر حال، لحن یکی از خصایص آوایی زبان گفتاری و بیانگر حالتی عاطفی است که گوینده قصد القای آن را دارد. در شعر و ادبیات نمایشی لحن، مخاطب را به درک عواطف سخنگو رهنمون میکند. همچنین در نشان دادن فضای گفتمان و بر اثر آن، در فهم درست معنای آن، سهم مؤثر دارد. مراد نگارنده از لحن، در این مقاله کیفیتی است که با ادای سخن از حالات نفسانی گوینده خبر میدهد.
در کتابهای فارسی دوره اول متوسطه یعنی از پایه هفتم تا نهم پرداختن به لحن و آشنایی دانشآموزان با آن به صورت تدریجی آغاز شده است، بهطوری که در پایه نهم به اوج خود میرسد. در پایه هفتم، نخستین بار در درس دوم (چشمه معرفت) به صورت مستقیم از لحن سخن به میان آمده است. در این پایه، از میان هفده درس کتاب فارسی، زیبایی آفرینش (۱۴ـ ۱۱۲)، چشمه معرفت (۲۰ـ۱۸)، با بهاری که میرسد از راه (۲۷)، علم زندگانی (۶۱ـ۵۸) بهطور مشخص به لحن و انواع آن میپردازد. البته در درسهای دیگر نیز، کم و بیش با ترکیبی از لحنها سروکار داریم که در ادامه به تکتک آنها اشاره خواهیم کرد.
تحلیل محتوای دروس
ستایش
ستایش مخصوص خداوند است و شاعر یا نویسنده در آن خداوند را به سبب آفرینش بیهمتا، قدرت بینظیر و الطاف فراوانش میستاید. در این هنگام، خواننده نیز باید خود را موجودی از آفریدههای او بداند که تسلیم او و شاکر بخششها و آفرینش اوست. در سنت ادبی و فرهنگی ما معمولاً هر کتابی با تحمیدیه و ستایش پروردگار آغاز میشود. اینگونه ستایشها با طرح صفات الهی، عجز انسانی و نیاز انسان به پروردگار همراه است. در این سروده زیبا نظامی، با استعانت از پروردگار بزرگ به تواناییها و قدرت خداوند اشاره کرده و خواستار عنایت خداوند و نزدیکی هرچه بیشتر به اوست. شاعر چنین سروده است:
ای نام تو بهترین سرآغاز
بینام تو نامه کی کنم باز؟
ای یاد تو مونس روانم
جز نام تو نیست بر زبانم
ای کارگشای هرچه هستند
نام تو کلید هر چه بستند
ای هستْ کن اساس هستی
کوته ز درت، درازدستی
هم قصه نانموده، دانی
هم نامه نانوشته، خوانی
هم تو، به عنایت الهی
آنجا قدمم رسان که خواهی
از ظلمت خود، رهاییام ده
با نور خود آشناییام ده (ستایش: ۹)
ابیاتی ـ که با عنوان «یاد تو» آمده ـ انتخابی از سرآغاز مثنوی «لیلی و مجنون» حکیم نظامی است. نظامی از شاعرانی است که بیشک او را میباید در شمار ارکان شعر فارسی و از استادان مسلم این زبان دانست. وی، از سخنگویانی است که مانند فردوسی و سعدی توانست با ایجاد یا تکمیل سبک خاصی توفیق یابد. تنها شاعری که توانست شعر تمثیلی را در زبان فارسی به حد اعلای تکامل برساند نظامی است.
درس اول ـ زنگ آفرینش
شعر «زنگ آفرینش» توصیف فضای کلاسی بسیار گرم، تپنده، سرزنده و صمیمی است؛ یعنی، معلم نقابی به چهره ندارد؛ به دانشآموزان نزدیک است و آنها خود را با معلم یکی میدانند. به عبارت دیگر، معلم را با خود همراه، همدم و همدل میبینند. در این سروده، جز انتخاب مناسب شخصیتها و گفتوگو از زبان آنها، آرزوها و آرمانها نیز مطرح میشود. آنچه شعر را زیباتر میکند، لحن روایی، داستانی و پیوستگی اجزای شعر است.
صبح یک روز نوبهاری بود
روزی از روزهای اول سال
بچهها در کلاس جنگل سبز
جمع بودند دور هم، خوشحال (درس اول: ۱۲)
بچهها گرم گفتوگو بودند
باز هم در کلاس، غوغا بود
هر یکی برگ کوچکی در دست
باز انگار، زنگ انشا بود.. (درس اول: ۱۲)
با درنگ در تاروپود این سروده به چند آموزه تربیتی ـ اخلاقی برمیخوریم. ابتدا معلم را میبینیم که چهرهای شاداب و خندان دارد. سرزندگی و خلاقیت ذهنی بچهها در کلاس جنگل سبز به همین گشادهرویی معلم برمیگردد. تأثیر روانشناختی تربیتی این نحوه برخورد نیز بر کسی پوشیده نیست. بنابراین، معلم شاداب با رفتار و کلام طربانگیز خود، به دانشآموزان کلاس خویش، روحیه میبخشد. همچنین حرکت، جستوجو و چالاکی به آنها هدیه میدهد:
تا معلم ز گرد راه رسید
گفت با چهرهای پر از خنده
باز موضوع تازهای داریم
«آرزوی شما در آینده» (همان: ۱۳)
درس دوم ـ چشمه معرفت
آنچه بر زیبایی نثر دکتر شریعتی افزوده، بهرهگیری از زبانی سرشار از احساس، عاطفه و تخیل است. نویسنده در این نوشته، ذوق، عاطفه، لطایف و ظرافت نگاه خویش را با بینش ژرف عرفانی درآمیخته است. از اینرو باغ، صحرا و دشت را به تماشاخانه، تفرجگاه پاک، معصوم و سرشار از صفا میداند و انسان را به خالق خویش پیوند میدهد. به عبارت دیگر، مطالعه و کسب معرفت چونان چشمهای گوارا و زلال است که طراوت و خنکای آن، جان را شادابی و خرمی میبخشد. لحن غالب متن درس داستانی ـ روایی است.
درس سوم ـ نسل آیندهساز
هر متنی دارای لحن مناسب خویش است. حال و هوای متن، تعیینکننده نوع قرائت مناسب آن است. در این درس با لحن پدری مهربان و با تجربه روبهرو هستیم، که به شکل مستقیم تجربیات گرانقدر خویش را به فرزند خود انتقال میدهد و او را در مسیری که پیش رو دارد تعلیم میدهد. در متنهای تعلیمی و اندرزی شاعر با زبانی ساده و روان اصول تعلیمی و تربیتی یا راه و رسم سبک عالی زندگی بیان میکند. خواننده در قرائت این نوع آثار ـ که محتوای اندرزی دارند ـ باید از آهنگی ملایم و بیانی پندگرایانه بهره جوید، بهگونهای که شنونده احساس کند خود، مخاطب آن اندرز یا بیانکننده محتوای اندرز است.
برای توضیح بیشتر درس «راز شکوفایی» سروده مولانا جلالالدین محمد بلخی آمده است. درونمایه این مثنوی برگرفته از دفتر اول مثنوی است. وی بر رعایت ادب، در محضر دیگران تأکید دارد و از بیادبی، که همواره آسیبرسان است، پرهیز میدهد.
درس چهارم ـ با بهاری که میرسد از راه
این درس از دو قسمت تشکیل شده است: شعری با عنوان «بهاری که میرسد از راه» از محمدجواد محبت و نثری با عنوان «زیبایی شکفتن».
«لحن هر دو بخش درس توصیفی است. توصیف یعنی وصف کردن، بیان جزئیات و ویژگیها و آوردن صفات و قیدهای حالت پیاپی برای چیزهایی که قرار است برای شنونده بازگو کنیم. در توصیف، نویسنده چیزی را که میبیند، با شور و حال فراوان و با استفاده از آرایههایی چون تشبیه و تشخیص به زبان میآورد. در تشبیه، نویسنده با تخیل خود میکوشد میان چند چیز شباهتی ایجاد کند و با این کار شنونده را به شگفتی وادارد. روش دیگر شاعران و نویسندگان در توصیف کردن، استفاده از جان بخشیدن به اشیا (تشخیص) است. در این هنگام نویسنده همه چیز را زنده و مانند انسان میبیند و کارها، گفتهها و حرکات یا اعضای انسانی به آنها میبخشد. در خواندن چنین متنهایی باید به نکات زیر توجه داشت:
۱. لحن توصیف میتواند در کنار دیگر لحنها کامل شود؛ یعنی توصیف چیز مثبت و با شکوه با توصیف زشتیها و پلیدیها متفاوت است.
۲. در لحن توصیفی آهنگ کلام، معمولاً نرم است و آرامش خاصی دارد.
۳. هنگام خواندن، دقت نظر و عنصر تخیل، نقشی مهم دارند.
۴. این لحن از نظر فضای کلی آهنگ سخن، به لحن روایی نزدیک است» (شلدره، ۵۸:۱۳۹۶).
درس پنجم ـ قلب کوچکم را به چه کسی بدهم؟
این درس لحنی روایی دارد. به فراخور متن نثر، از لحن عاطفی نیز بهره میبرد. لحن روایی، لحنی صمیمی است و خواننده به هنگام بیان قصه یا حکایت یا داستان میکوشد، با توجه به فضای داستان، از لحنهای دیگر نیز استفاده کند. گاهی نیاز است در آن لحن تعلیمی یا اندرزی جای گیرد. در جای دیگر، لحن مناظره و پرسش و پاسخ در کنار لحن روایی وارد داستان شود.
درس ششم ـ علم زندگانی
اگر این درس با لحن تعلیمی ـ روایی خوانده شود؛ مضمون آموزههای آن، اثربخشتر است. این نوع لحن با گویشی آرام و آهسته در دل شنونده تأثیر میگذارد و نکات مهم خوب و بهتر زیستن را به مخاطب خود القا میکند. زبان شعر امروزی ساده و روان است، بهطوری که مخاطب به سادگی با شعر ارتباط برقرار میکند.
درس هفتم ـ زندگی همین لحظههاست
متن درس، نثری روان، تأثیرگذار و عمیق است و با بهرهگیری از آیات، روایات و شعر به القای مفاهیم پرداخته است. این درس ساختاری داستانی و برخوردار از لحن روایی به همراه خرده لحنهای تعلیمی و پرسش و پاسخ است.
این درس در فصل اخلاق و زندگی آمده است. زیبا زیستن و به کار بستن اخلاق نیکو در زندگی مستلزم شناخت درست تواناییها و امکانات است. از جمله مهمترین این امکانات زمان و فرصتهای تنها همان «زیستن و زندگی زیبا و اخلاقپسند» انسانی است. در این درس دانشآموز میآموزد فرصتهایی است که با رفتارهای زیبا و کارهای بزرگ میگذرد.
درس هشتم ـ نصیحت امام (ره)
متن این درس دو بخش دارد. بخش نخست با نصیحت امام خمینی(ره) همراه است و بخش دوم آشنایی با علامه جعفری است. در بخش نخست، با لحن پدری مهربان و با تجربه روبهرو هستیم که تجربیات گرانقدر خویش را مستقیماً به فرزند خود انتقال میدهد و او را در مسیری که پیش رو دارد راهنمایی میکند. گاهی نیاز است لحن، تعلیمی و اندرزی باشد. در جای دیگر، لحن نصیحتآمیز و تواضع در کنار لحن روایی وارد داستان میشود. دانشآموزان و معلمان لازم است در هنگام خواندن اینگونه متنها آنها را متواضعانه و با آهنگی ملایم قرائت کنند.
در بخش دوم، لحنی که برای خواندن مناسب پیشنهاد میشود لحن روایی همراه با فرازوفرود دیالوگهای متن و کششها و درنگهای هر جمله است. نویسنده بر آن است تا مخاطبانش را به خواندن در فضای مدرسه علاقهمند کند.
درس نهم ـ کلاس ادبیات
این درس از چندین بخش تشکیل شده است و لحنی روایی دارد و به فراخور متن، از خرده لحنهای تعلیمی، پرسش و پاسخ و لحن توصیفی نیز بهره میبرد. متنهای این درس، وقایع داستانگونهای هستند که با شیوه غیرمستقیم آموزههایی مانند تشویق به کسب علم و دانش و تلاش در راه هدفهای ارجمند را در خود جای دادهاند.
درس دهم ـ عهد و پیمان
لحنهای مناسبی که در این درس نیاز است به آنها توجه شود عبارتاند از: لحن تعلیمی، روایی و توصیفی.
درس یازدهم ـ خدمات متقابل اسلام و ایران
درس «خدمات متقابل اسلام و ایران» از یک عنوان اصلی و یک عنوان فرعی، که در راستای پیام و مضمون عنوان اصلی است، شکل گرفته است. جملههای این درس جملههای خبری هستند. به عبارت دیگر، در جهت آگاهی دادن به مخاطب نوجوان، به کار رفتهاند. بنابراین لازم است برای قرائت متن از لحن تعلیمی مناسب بهره گرفته شود.
درس دوازدهم ـ اسوه نیکو
همچنان که بیشتر ذکر کردیم، برای قرائت هر متنی ممکن است از انواع لحنها استفاده شود. بنابراین، خواننده متن «اسوه نیکو» باید دقت کند که هر بند یا جمله را با آهنگ و لحن مناسب همان بند یا جمله بیان کند. در خواندن متن درس لحنهای روایی، تعلیمی و اندرزی به چشم میخورد. در پایان درس، شعری با محتوای ستایش و تمجید پیامبر(ص) آمده است. لحن غالب چند بیت، توصیفی است.
درس سیزدهم ـ امام خمینی (ره)
این درس با نثر ساده، زندگینامهای و داستانی نوشته شده است. لحنی که در این درس غلبه دارد لحن توصیفی و روایی است. لحن توصیفی با هدف شرح و توصیف خصوصیات و ویژگیهای پدیدهها به کار گرفته میشود. این لحن با آهنگی نرم و ملایم همراه است.
در پایان درس ابیاتی از کتاب بوستان سعدی آمده است. لحن مناسب این ابیات مدح است. مدح، توصیفی است که شاعر از طریق آن، با کوچکتر دانستن خود در مقابل ممدوح مطالبی را بیان میکند. در مدح بزرگان دینی و مذهبی چون پیامبر(ص) و امامان(ع)، شاعر خود را از محبان آنها میداند تا جایی که حاضر است جان فدایشان کند و گفتههای آنان را بسیار با اهمیت میداند. در این مورد شاعر ممدوح را فردی فراانسانی و چهره و قامتش را زیباترین میداند و به بیان معجزات و کرامات او میپردازد:
ماه، فروماند از جمال محمد (ص)
سرو، نباشد به اعتدال محمد
آدم و نوح و خلیل و موسی و عیسی
آمده مجموع در ظلال محمد
سعدی، اگر عاشقی کنی و جوانی
عشق محمد بس است و آل محمد (درس سیزدهم: ۱۱۷)
درس چهاردهم ـ آدمآهنی و شاپرک
داستان آدمآهنی و شاپرک، حاوی پیامی لطیف است. موجودی بیاحساس (آدمآهنی) در اثر محبت یک شاپرک تغییر رفتار میدهد. نویسنده از جانبخشی استفاده کرده و از آرزو، غم، شادی و ترس، سخن به میان آورده است. داستان بیانی ساده و کودکانه دارد. همین امر باعث شده است خواننده از همان آغاز، در داستان ادغام شود. به عبارت دیگر، خود را یکی از شخصیتهای داستان پندارد و لحظهلحظه و سطر به سطر بر جذبه و شور و حالش افزوده گردد و بیشتر محو داستان شود. این درس لحنی روایی دارد و فراخور متن نثر، از لحن عاطفی نیز بهره میبرد.
بهطور کلی، به هنگام خواندن قصه، داستان و حکایات باید:
«۱. موضوع و محتوا و فضای کلی متن را درنظر گرفت و لحن خاصی را برگزید؛
۲. آن را شبیه تعریف کردن یک واقعه یا حادثه پندآموز یا طنز خواند؛
۳. سجعها را رعایت کرد و تأکید جملات را رعایت کرد؛
۴. اشعار داخل حکایات را با لحنی مناسب آن خواند؛
۵. علائم نگارشی را دقیق رعایت کرد تا تأثیر کلام بیشتر شود؛
۶. آن را چون فردی که از قضیه آگاه است، با آرامش و اطمینان خواند؛
۷. با سکونها و سکوتها بر تأثیر کلام افزود؛
۸. بهگونهای قرائت کند که شنونده مشتاق و منتظر شنیدن بقیه ماجرا باشد؛
۹. سرعت خواندن حکایات کمتر از دیگر نوشتهها باشد؛
۱۰. نگاه خواننده در حین خواندن به فهم مخاطبان یاری رساند؛
۱۱. در میان لحن روایی به تغییرهای مناسب آهنگ به تناسب شخصیتها توجه کند؛
۱۲. با رعایت دقیق فراز و فرودهای آوایی در لحن روایی متناسب با جریان داستان، حالت کشش و انتظار را در شنونده برانگیزد و با ایجاد گسستهای آوایی و وصل و درنگهای مناسب، او را به گوش دادن ترغیب کند»
(شلدره، ۵۶:۱۳۹۶ـ۵۵)
درس پانزدهم ـ ما میتوانیم
درس «ما میتوانیم» نمونهای ساده، روان و زیبا از متون جهانی است، که گذشته از همخوانی فرهنگی با جامعه ایران، با دنیای ویژه دانشآموزان و شرایط و ویژگیهای سنی آنان نیز سازگار است.
درس دارای لحن داستانی است. داستان از زبان اول شخص (بازرس) بیان میشود. معلم مدرسه (دونا) با شگردی زیرکانه و نمایشی بدیع، خودکمبینی، خودناباوری و القائات منفی را از ذهن دانشآموزان دور میکند.
نیایش
نیایش، راز و نیاز گفتن و گاه بیان شکر و سپاس و نیز اظهار عجز و خاکساری در برابر خداوند است. در این حالت کلام گوینده در کمال لطافت و با بیانی نرم و فروتنانه و آکنده از احساس بیان میشود. دیباچه کتب فارسی سرشار از لحن مناجات است سعدی با بیانی سرشار از عاطفه و احساس توأم با تضرع به درگاه الهی پناه میبرد.
یافتهها
یافتههای حاصل از میزان توجه به گوناگونی لحن، در کتاب درسی فارسی هفتم متوسطه اول منعکس شده است.
دادههای حاصل از جدول حاکی از این است که توجه به لحن دروس مختلف کتاب فارسی هفتم متوسطه اول به میزان متفاوتی کلی و جزئی است. به این معنی که بیشترین لحن، تعلیمی و اندرزی و کمترین آن ستایشی و نیایشی است.
نتیجهگیری
نویسندگان به فراخور کلام و حال مخاطب، برای تأثیرگذاری و انتقال پیامهای خود از لحنهای گوناگون بهره بردهاند. با بررسی عنصر لحن، در کتاب فارسی هفتم متوسطه اول، کیفیت استفاده نویسندگان و شاعران از این عنصر مشخص گردید. یافتههای حاصل، حاکی از این است که در این کتاب به لحن کلی و جزئی توجه شده است. به کارگیری لحن تعلیمی و اندرزی با بیشترین بسامد و بهکارگیری لحن ستایشی و نیایشی با کمترین بسامد است. به نظر میرسد نویسندگان و شاعران هر درس در مقایسه با دیگر گونههای لحن به لحن تعلیمی و اندرزی توجه بیشتری دارند.
با این حال از آن رو که نویسندگان در کتاب فارسی از طبقات اجتماعی مختلف سخن گفتهاند، از شگردهایی بهره میگیرند که حداکثر تأثیر را در القای مقاصد تعلیمی خود در مخاطبان خود به جای نهد. بنابراين میکوشند از لحنهای گوناگون و متغیر و فرعی متناسب با حال دانشآموزان استفاده کنند.
پینوشت
۱. عدد داخل پرانتز در ارجاعات نشاندهنده شماره صفحه مورد نظر متن کتاب است.
منابع
۱. اکبریشلدره، فریدون و همکاران، فارسی پایه هفتم دوره اول متوسطه، تهران، چاپ دوم، نشر کتابهای درسی ایران، ۱۳۹۶.
۲. ـــــــــــــــــ ، کتاب معلم فارسی پایه هفتم دوره اول متوسطه، تهران، چاپ اول، نشر کتابهای درسی ایران، ۱۳۹۶.
۳. براهنی، رضا، قصهنویسی، تهران، نشر نو، ۱۳۶۲.
۴. رودکی، دیوان شعر رودکی، تصحیح و شرح جعفر شعار، تهران، چاپ اول، نشر مهد مینا، ۱۳۷۸.
۵. شفیعیکدکنی، محمدرضا، ادبیات فارسی از عصر جامی تا روزگار ما، ترجمه حجتالله اصیل، تهران، چاپ اول، نشر نی، ۱۳۷۸.
۶. معین، محمد، فرهنگ فارسی (متوسط، جلد سوم)، تهران، چاپ دهم، نشر امیرکبیر، ۱۳۷۵.
۵۴۹۴
کلیدواژه (keyword):
آموزشی,تحلیلی, لحن,کتاب ادبیات فارسی,تحلیل محتوا,لحن در کتاب ادبیات فارسی