حتماً برایتان پیشآمده است که در اوج گرسنگی به خانه آمدهاید و با حادثهای تلخ مواجه شدهاید؛ مادر در خانه نیست و یخچال خالی از غذاست! ازقضا مثل همیشه، زمان و حال غذا پختن هم ندارید. تخممرغ اولین ایدهای است که به ذهنتان میرسد. اما اگر اول ماه باشد و تازه پول توجیبیتان را گرفته باشید یا به هر دلیلی عجیبی جیبتان پر از پول باشد، به اولین رستوران نزدیک خانه زنگ میزنید تا برایتان غذاهایی را بیاورد که شاید چه از لحاظ قیمتی و چه از نظر طعم، دلتان را برای پولتان بسوزاند!
بیایید فرض کنیم دلتان غذای خانگی میخواهد، یا غذایی که آماده به دستتان برسد. آرزو میکنید کاش یک غول چراغ جادو ظاهر میشد تا غذایی آماده پیش رویتان میگذاشت!
این روزها این غول چراغ با چند جستوجو در اینترنت و پیدا کردن استارتاپهای سفارش غذای آنلاین، بهسرعت ظاهر میشود. اما پشت این استارتاپها قطعاً غول چراغ ننشسته است؛ هزاران کارمند، آشپز و تیم تبلیغاتی به کار در جایی مشغولاند که در آغاز صرفاً یک «ایده خوب» بودهاست.
ایده از کجا آمد
خیلی اوقات ایدهها نه به سرمایه آنچنانی نیاز دارند، نه کارهای اداری پیچیده. فکرهای خوب زیادی هستند که فقط گوشی موبایل و چند دوست کاربلد میخواهند.
مدیران استارتاپهای سفارش غذا، دختران و پسران جوان دانشجویی هستند که یک معضل را احساس کردند و ایده ساخت استارتاپ به ذهنشان رسید. آنان پلی شدند بین خانمها و آقایان آشپز با سفارشدهندگان غذای خانگی. قرار گذاشتند غذای خانگی را به دست مشتری برسانند. همین!
اما همین ایده ساده، بدون اجرای خوب بسیار پیچیده و ناکارآمد میشود. چنانکه بعضی ایدهها در مرحله اول شکست میخورند. این جوانان با تمرکز روی برنامهنویسی، بعد از سالها آزمون و خطا، در مسابقات استارتاپها برنده شدند و سرمایهگذارانی که به سوددهی ایدهاشان اعتماد داشتند، از آنها حمایت مالی کردند. ایده ناب این استارتاپها با درسگرفتن از استارتاپهای بیرونق و شکستخورده موفق شد. ایراد آنها را فهمیدند و سعی کردند خودشان آن خطاها را تکرار نکنند.
هم کار و هم کارآفرینى
استارتاپهایی که فقط ایده خلاقانه جوانان و نتیجه خوب دقتکردن به مشکلات دوروبریها بودند، حالا چندین آشپز دارند و این یعنی موفقیت خود و درآمدزایی برای چندین خانم خانهدار.
استارتاپهای توزیع غذا که چند سالی است از مهمترین کار و کسبهای موفق هستند، نام رستورانهای متعددی را فهرست کردهاند؛ طوری که سفارشدهنده، هرغذایی را از هر رستورانی که بخواهد سفارش میدهد. مشتریِ اینگونه استارتاپی، دیگر مجبور نیست به صد رستوران زنگ بزند و نام غذاهای تکتکشان را بپرسد و هزینه ارسال را هم بپردازد! همه این کارها را استارتاپهای سفارش آنلاین غذا انجام میدهند؛ این یعنی تکرارنکردن کم و کاستی استارتاپهای رقبا.
این روزها ایدهپردازی، علاوه بر اینکه ممکن است به مرحله اجرا برسد، قابلفروش هم هست. شرکتهای بزرگی هستند که گروه ایدهپرداز و اتاق فکر دارند و برای ایدههای کارراه بینداز دستمزد بسیار خوبی میدهند. از خلاقیت جوانیتان بهره بگیرید و ایدههایتان را فریاد بزنید.
پاسخگو باشیم
یکی از مهمترین امکانات استارتاپ، وجود بخش «نظرات و پیگیری سفارش» است. هر استارتاپ باید بخش تماس با ما و پشتیبانی فعال داشته باشد تا همیشه و بدون تأخیر جوابگوی سفارشدهنده باشد. مشتری میخواهد در صورت دیر رسیدن غذا یا بیکیفیتبودن آن، نظرش را بگوید و مطمئن باشد حقوقش رعایت میشود.. پاسخگویی مناسب، یکی از تفاوتهای استارتاپهای خوب و برنده با استارتاپهایی است که شکست خوردهاند و دیگر وجود ندارند.
فکر بهتر است یا ثروت
ایده خوب لزوماً لقمه بزرگتر از دهان و سنگ بزرگ نشانه نزدن نیست، بلکه طرحی نتیجهبخش و قابلاجراست؛ مثل ایدههایی كه با گیرافتادن در مشکلات روزمره و موقع سرو کلهزدن با ابزارها و فناوری متولد میشوند.
کسب وکارهای نوپایی مثل غذای آنلاین، که در مرحله اول سرمایه زیادی نداشتند و همه داراییشان «ایده» بود، ناخودآگاه آدم را یاد آن جمله کلیشهای میاندازند که «علم بهتر است یا ثروت». جواب صحیح این سؤال، گزینه هیچکدام است. بهعبارت دقیقتر، «فکر خوب و خلاق» بهترین است.