عکس رهبر جدید
۰
سبد خرید شما خالی است.

وفاق اجتماعی: قسمت دوم

  فایلهای مرتبط
وفاق اجتماعی: قسمت دوم
درونی کردن ارزش‌های اجتماعی در تربیت

دوره‌ی ابتدایی، دوران شکل‌گیری شخصیت اجتماعی و اخلاقی است. به همین دلیل کارکرد درونی‌کردن ارزش‌های اجتماعی در تربیت، افزایش شناخت و تعمیق اعتقاد و اعتماد به‌درستی، مطلوبیت و مشروعیت قواعد، قوانین و هنجارهای اجتماعی، بهینه‌سازی رفتار اجتماعی، پیشگیری از سردرگمی و بلاتکلیفی در دوراهی‌ها و چندراهی‌های زندگی است. بنابراین، پیش‌بینی‌پذیری رفتارهای اجتماعی و جلب اعتماد و مشارکت‌پذیر‌کردن افراد، ایجاد تفاهم و کاهش تعارضات و تضادها، ناهنجاری‌ها، بزهکاری‌ها، آسیب‌ها و انحرافات اجتماعی و به‌طورکلی نظم، انسجام، همبستگی و وفاق اجتماعی نیز در نظر است.

از نظر بسیاری از جامعه‌شناسان، جامعه‌پذیری فرایندی دائمی است و از تولد کودک آغاز و تا پایان زندگی وی ادامه می‌یابد. اما فرایند جامعه‌پذیری در مراحل اولیه‌ی زندگی، به‌خصوص مراحل کودکی و نوجوانی، عموماً ناآگاهانه و در مراحل بزرگ‌سالی آگاهانه و هدفمند است. جامعه‌پذیری جریانی اســت که یک ‌طرف آن فرد و طــرف دیگر آن جامعه است. در این زمینه سه فرایند جامعه‌پذیری را مطالعه خواهید کرد.


گفته می‌شود تربیت اجتماعی، آشنایی با مفاهیم زندگی و معیارهای حاکم بر آن است. از این‌رو جامعه‌پذیری ماحصل سه فرایند است:

الف. رابطه‌ی جامعه با فرد: در این معنا جامعه به دنیای خارجی، اجتماعی، گروه، نهاد، سازمان یا هر نوع ســمبل و قراردادی اطلاق می‌شود که زمینه‌ها و شرایط مناسب برای عمل فرد را فراهم می‌کند و فرد را به تبعیت از آن‌ها وامی‌دارد. جامعه‌پذیری فرایندی اســت که به‌موجب آن، فرهنگ جامعه از یک نســل به نســل بعدی منتقل و فرد با شیوه‌های پذیرفته و تأیید شده‌ی زندگی سازمان یافته‌ی اجتماعی سازگار می‌شود.


ب. رابطه‌ی فرد با جامعه: برخلاف رابطه‌ی قبل که جبری و کلی بود، این ارتباط در سطح خرد برقرار است و از حالتی اختیاری و آزادانه برخوردار است. این رابطه تحت‌تأثیر نیازها و مطابق خواست‌ها، نگرش‌ها، تجربه‌های پیشین و زمینه‌های اجتماعی و اقتصادی فرد است. براساس این نیازها، فرد رابطه‌ی خاصی را با نهادها، گروه‌ها، مؤسســات و سازمان‌های اجتماعی برقرار می‌کند و با قبول قواعد و مقررات این گروه‌ها و نهادها و به‌کارگیری آن‌ها، تلاش می‌کند به اهداف خود نائل شود. در این معنا، جامعه‌پذیری فرایندی اســت که فرد با گذر از آن خودش را با محیط اجتماعی ـ فرهنگی پیرامونش سازگار می‌کند.
(نیک گهر، ۱۳۶۹: ۴۸).


ج. رابطه‌ی میان نهادها و گروه‌های جامعه‌پذیرکننده: این رابطه به نوع ارتباطات و هماهنگی‌های میان گروه‌ها و نهادهایی اشاره دارد که به ارائه یک سری معیارها و الگوها با هم می‌پردازند. در جوامع گذشته، میان نهادهای جامعه تفکیک کارکردی وجود داشــت و هر نهاد کارکرد خاص و ویژه‌ای داشت، اما امروزه اشــتراک کارکــردی میان نهادها یک اصل عام است؛ به‌گونه‌ای که نهادهایی چون خانواده، مدرسه و رسانه به‌طور هم‌زمان کارکرد تربیتی را به عهده دارند و کارکردهای نهاد اصلی جامعه بسیار به هم نزدیک شده‌اند.

از مجموع تعریف‌ها چنین استنباط می‌شود که «تربیت اجتماعی فرایندی است که طی آن فرد با ارزش‌ها، هنجارها، و قواعد اجتماعی و اخلاقی مورد قبول جامعه آشنا می‌شود و آن‌ها را درونی می‌کند تا بتواند زندگی اجتماعی خود را براساس چنان قواعدی سامان بدهد.» بر مبنای چنین تعریفی، ویژگی‌ها و مرزهای تربیت اجتماعی را می‌توان به این ‌صورت زیر مشخص کرد:

1. تربیت اجتماعی واجد دو بعد است: «فرهنگی» یا قواعد و ارزش‌ها و «اجتماعی» یا تعهد و پایبندی عملی به آن قواعد در میدان زندگی اجتماعی. به همین دلیل، تربیت اجتماعی تنها به بعد شناختی و آشنایی با ارزش‌ها، قواعد و قوانین اجتماعی و اخلاقی محدود نمی‌شود، بلکه بعد انگیزشی و عملی نیز دارد. همچنان که دورکیم نیز در تعریف خود اخلاق اجتماعی را پایبندی به مجموعه قواعد مشترک، مقتدر، آگاهانه و انسجام‌بخشی می‌داند که رفتار و کنش‌ها را در جهت خیر اجتماعی منظم و پیش‌بینی‌پذیر می‌کند (بیات، 1397: 6).

2. تربیت اجتماعی برخلاف برخی تصورات و برداشت‌های اولیه، فرایندی یک‌سویه نیست که طی آن جامعه، نهادها و ساختارهای اجتماعی قواعد و تکالیف خود را بر فرد تحمیل کند و کنشگر منفعل باشد. بلکه چنین فرایندی دوسویه و تعاملی بین ساختار و کنش است و نقش عامل و کنشگر را نباید در پذیرش و باور به چنین قواعدی و نیز پایبندی عملی به آن‌ها ازنظر دور داشت یا کم اهمیت تلقی کرد. چرا که در غیر این صورت، همچنان که برخی جامعه‌شناسان یادآور شده‌اند، هنجارهای جامعه در ذهن افراد ملکه نمی‌شوند و فرایند اجتماعی‌شدن ناموفق خواهد بود. در آن صورت افرادی در جامعه پرورش می‌یابند که به علت درونی‌نشدن هنجارها در وجودشان، از تخلف و قانون‌شکنی احساس پشیمانی و شرمساری نمی‌کنند و تنها نیروی بازدارنده‌ی آن‌ها از انحرافات اجتماعی از بین می‌رود (چلبی، 1385).

3. در فرایند جامعه‌پذیری و اجتماعی شدن نباید تنها به مقاصد، آثار و پیامدهای کلان این فرایند، چون کاهش تعارضات و تضادها، افزایش نظم و انسجام اجتماعی، افزایش مشارکت و اعتماد اجتماعی یا حفظ میراث فرهنگی و ارزش‌های مشترک توجه کرد، بلکه ضروری است مقاصد و آثار تربیت اجتماعی را در سطح فرد و نظام شخصیتی نیز مورد توجه قرار داد؛ آثاری چون تربیت افرادی مستقل، آزاد، عقلانی، نقاد، جست‌وجوگر، عاطفی، اهل تفاهم، گفت‌وگو و مدارا.

4. در مورد عوامل تربیت اجتماعی، با توجه به تغییر و تحولات اجتماعی عظیم و شتابناک دهه‌های اخیر، باید از محدود و منحصر کردن عوامل تربیت اجتماعی به خانواده و در نهایت مدرسه یا گروه همسالان پرهیز کرد و به نقش و کارکرد فوق‌العاده‌ی نهادها و آژانس‌های جدید اجتماعی‌کردن، مثل رسانه‌ها و نیز شبکه‌های اجتماعی توجه جدی داشت؛ به‌ویژه که رسانه‌های اجتماعی اکنون دیگر نه ابزار و تکنیک، بلکه زبان فرهنگ و بستری اجتماعی هستند که عشق، مناسبات خانوادگی و دوستی، آموزش و پژوهش، تجارت و کسب‌وکار، تفریح و فراغت و به‌طور کلی زندگی اجتماعی در بستر شبکه‌ای از آن‌ها جریان پیدا می‌کند؛ تا جایی که برخی از جامعه‌شناسان از «جامعه‌ی شبکه‌ای» سخن می‌گویند (کاستلز، 1380).

با توجه به این تعریف‌ها، ویژگی‌ها و کارکردهاست که بسیاری از جامعه شناسان و صاحب‌نظران تعلیم‌وتربیت تأکید می‌کنند، چنانچه مدرسه و برنامه‌های درسی، خود را با دنیای رسانه‌ای‌شده و جامعه‌ی شبکه‌ای همراه کنند، محیط مناسبی برای دانش‌ورزی و تربیت شهروندانی آگاه، فعال، معقول، مستقل، مسئول و متعهد به منافع و خیر اجتماعی خواهند بود.






منابع

1. آرون، ریمون (1370). مراحل اساسی اندیشه در جامعه‌شناسی. ترجمه‌ی باقر پرهام. آموزش انقلاب اسلامی. تهران./ 2. باقری، خسرو (1386). نگاهی دوباره به تربیت اسلامی. ج 2. انتشارات مدرسه. تهران./ 3. بیات، فریبرز (1397). بحران اخلاقی و عوامل اجتماعی مؤثر بر آن. دانشکده‌ی علوم انسانی. واحد علوم تحقیقات تهران. دانشگاه آزاد اسلامی./ 4. بیرو، آلن (1370). فرهنگ علوم اجتماعی. ترجمه‌ی باقر ساروخانی. نشر کیهان. چاپ دوم. تهران. / 5. چلبی، مسعود (۱۳8۵). جامعه‌شناسی نظم. تشریح و تحلیل نظری نظم اجتماعی. نشر نی. چاپ اول. تهران. / 6. حق‌شناس، ع. م. سامعی، ح؛ و انتخابی، ن (1387). فرهنگ معاصر هزاره. فرهنگ معاصر. چاپ سیزدهم. تهران. / 7. ستوده، هدایت‌الله (1389). مقدمه‌ای بر آسیب‌شناسی اجتماعی. آوای نور. تهران./ 8. شکوهی، غلامحسین (1394). تعلیم‌وتربیت و مراحل آن. انتشارات آستان قدس رضوی. مشهد./ 9. رفیع‌پور، فرامرز (1387). آنومی یا آشفتگی اجتماعی، پژوهشی در زمینه‌ی پتانسیل آنومی در شهر تهران. انتشارات سروش. تهران. /10. علاقه‌بند، علی (1373). جامعه‌شناسی آموزش‌وپرورش. بعثت./ 11. علیشاهی، علی (1394). کارکردهای مؤثر تربیت اجتماعی از منظر علامه طباطبایی. معرفت، سال 24، شماره‌ی 8، صفحه80-67./ 12. کاستلز، مانوئل (1380). عصر اطلاعات، ظهور جامعه‌ی شبکه‌ای. ج اول، ترجمه‌ی احد علیقلیان و احد خاکباز. طرح نو. تهران./ 13. گیدنز، آنتونی (1379). جامعه‌شناسی، منوچهر صبوری، نشر نی، تهران. /14. نیک گهر، عبدالحسین (1369). درآمدی بر جامعه‌شناسی. رایزن. تهران./

15. Bircher, L. S. (2012). Part-time doctoral student socialization through peer mentorship. (Unpublished Phd Thesis). School of Education. Kent State University. 16. Scruton, R. (2007) The Palgrave Macmillan dictionary of political thought (Third ed): Palgrave Macmillan.

 

۶۷۸
کلیدواژه (keyword): رشد آموزش ابتدایی، مقاله، وفاق اجتماعی، جامعه‌پذیری
نام را وارد کنید
ایمیل را وارد کنید
تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
نظر خود را وارد کنید