معرفی شخصیتها
رضا: شخصیت اصلی داستان است؛ شاگرد متوسطی که بیشتر از درس، فوتبال و دوچرخهسواری را دوست دارد. تمام دروغها و خرابکاریها کار رضا است. پدرش، آقای مولوی هم در کار تدارکات فیلم است.
زینب: خواهر بزرگتر رضا که هم درسش خوب است هم آشپزیاش. خیلی از جاها به کمک رضا میرود و فرشته نجات او میشود.
طاها: پسر آقای رضوی، صاحب خانهای که رضا و زینب به همراه پدر و مادرشان در زیرزمین آن زندگی میکنند.
جمشید: پسر مهربان و مسئولیتپذیری است که در دوچرخهسازی به عنوان شاگرد کار میکند و عاشق خوردن قند است. بعد از تصادف پدرش و خانهنشینشدن او، با اینکه عاشق درس و مدرسه است، دیگر به مدرسه نمیرود و کمکخرج خانواده است.
آقای لطیفی: پدر جمشید است که با موتور کار میکرد، ولی در تصادفی هولناک، زانویش داغان میشود و عمل میکند. بعد از عمل، زانویش دیگر مثل اول نمیشود و دیگر نمیتواند با موتور کار کند. حالا با عصا راه میرود.
این کتاب حاوی داستانی است که با دروغ شروع میشود و دروغهای بعدی را به همراه خود میآورد. ولی در نهایت با همدلی و همفکری، کمک از راه میرسد. داستانی شیرین از نویسنده معروف، آقای مصطفی خرامان که توسط خانم رضوان توسلی تصویرگری شده و در «انتشارات قصه و داستان» به چاپ رسیده است.
در انتهای داستان با درایت و بینش آقای لطیفی، پدر جمشید، کار اشتباه رضا جبران میشود و جمشید که با وجود میل و علاقه زیاد به درس، مجبور به ترک تحصیل شده بود، به مدرسه بازمیگردد. خود آقای لطیفی هم به دلیل امانتداری در مغازه لوازم خانگی شروع به کار میکند. در این داستان به زبانی ساده دروغگویی نکوهش شده است و ویژگیهایی چون همدلی، کمک و امانتداری تمجید شدهاند. خواندن این کتاب شیرین و جذاب را به همه شما دوستداران رمانهای فارسی پیشنهاد میکنیم.