عکس رهبر جدید
۰
سبد خرید شما خالی است.

صنایع ادبی

  فایلهای مرتبط
صنایع ادبی

آموزش قالبهای شعری

غزل

شعری است که قافیه آن در دو مصراع بیتهای اول و مصراعهای دوم تمام بیتها رعایت شده باشد و تعداد ابیات آن بین 5 تا 12 باشد.

موضوع غزل: درونمایه غزل عاشقانه، عارفانه یا مضمونی اجتماعی دارد. همچنین، بیان عواطف و احساسات، وصف طبیعت یا گفتوگو از ایام جوانی است.

پیدایش غزل: غزل در قرن ششم هجری قمری رواج یافت؛ بدین گونه که تغزل قصاید بهصورت قالبی مستقل درآمد  و غزل نام گرفت. محتوای غزل در آغاز عاشقانه بود و سپس عارفانه (قرنهای هفت و هشت)، و به دنبال آن در دوره مشروطیت جنبه اجتماعی به خود گرفت. غزل در روزگار ما نیز همواره از قالبهای درجه اول و محبوب شعر فارسی بوده است.

تخلّص شاعری: وقتی است که شاعر در پایان غزل نام خود یا تخلص شاعری خویش را میآورد.

غزلسرایان بزرگ شعر فارسی: شهریار، هراتی، رهی معیری، صائب تبریزی، حافظ، سعدی، مولوی و سنایی غزنوی.

(برای اطلاعات بیشتر میتانید  کتاب سبکشناسی زبان و شعر فارسی، محمدتقی بهار را مطالعه نمایید)

 

نمودار قالب غزل

_____ *      _____ *

_____        _____ *

_____        _____ *

 

غزل امروز / سجاد سامانی

ﺑﻪ ﺭﺳﻢ ﺻﺒـﺮ، ﺑﺎﯾﺪ ﻣَﺮﺩ ﺁﻫﺶ ﺭﺍ ﻧﮕﻪ ﺩﺍﺭﺩ

اگر مرد است ﺑﻐﺾ ﮔﺎهگاﻫﺶ ﺭﺍ ﻧﮕﻪ ﺩﺍﺭﺩ

پرﯾﺸﺎﻥ ﺍﺳﺖ ﮔﯿﺴﻮﯾﯽ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺑﺎﺩ ﻭ ﭘﺮﯾﺸﺎﻥﺗﺮ

ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﯽ ﮐــﻪ میخواهد ﻧﮕﺎﻫﺶ ﺭﺍ ﻧﮕﻪ ﺩﺍﺭﺩ

عصای دست من عشق است، عقل سنگدل بگذار

کـــه این دیوانه تنهـــا تکیه گاهش ﺭﺍ ﻧﮕﻪ ﺩﺍﺭﺩ

ﺑﻪ ﺭﻭﯼ ﺻﻮﺭﺗﻢ ﮔﯿﺴﻮﯼ ﺍﻭ ﻣﻬﻤﺎﻥ ﺷﺪ ﻭ ﮔﻔﺘﻢ

ﺧﺪﺍ ﺩﻟﺒﺴﺘﮕﺎﻥ ﺭﻭﺳﯿﺎﻫﺶ ﺭﺍ ﻧﮕــﻪ ﺩﺍﺭﺩ

ﺩﻟﻢ ﺭﺍ ﭼﺸﻢﻫﺎﯾﺶ ﺗﯿﺮﺑﺎﺭﺍﻥ ﮐﺮﺩ، ﺗﺴﻠﯿﻤﻢ

ﺑﮕﻮﯾﯿﺪ ﺁﻥ ﮐﻤــﺎﻥﺍﺑﺮﻭ ﺳﭙﺎﻫﺶ ﺭﺍ ﻧﮕﻪ ﺩﺍﺭد!

 

ادبیات فراتر از مرز

نزار قبانی

شاعر سرشناس و پرنفوذ عرب در شهر دمشق در کشور سوریه دیده به جهان گشود. در دمشق دیپلم ادبیات و فلسفه گرفت. مرگ خواهر و سپس از دستدادن پسر جوان و همچنین همسرش، تأثیری عمیق بر او گذاشت. او را شاعر عشق مینامند.

مدتی سفیر سوریه در لندن بود و در ۷۵ سالگی در لندن درگذشت. «برای بیروت مأنوس با عشق، قصیده بلقیس، اینگونه تاریخ زنان را مینویسم» و بسیاری آثار درخشان دیگر از او به جای ماندهاند.

از میان کتابهای او «دوستت دارم امضای من است» را میتوان نام برد که مجموعهای بینظیر از ترانههای عاشقانه نزار قبانی است که دکتر اصغر علی کرمی (شاعر، مترجم و روزنامهنگار) آن را ترجمه کرده است.

نمونهای از شعر نزار قبانی، ترجمه اصغر علیکرمی

(منبع: عاشقانه سرای بی همتا نزار قبانی)

 

کدام دلخواهترید؟

شعر من و چهره تو

دو قطعه طلا هستند

دو کبوتر

دو شکوفه صورتی

و هنوز سردرگمم

کدام یک از شما

کدامتان دلخواهترید؟

 

بهار انقلاب / قیصر امین پور

تا تو ای بهار تازه آمدی

سروهای سرفراز آمدند

مثل رودخانههای پرخروش

عاشقان به پیشواز آمدند

 

دستهدسته گل شکفت در زمین

باغها بهار شد ز بوی باد

آسمان برای چشم روشنی

آفتاب را به دشت هدیه داد

 

شعر امروز

به مناسبت ولادت حضرت زهرا (س)

غزل

کاظم بهمنی

شب تاریک کنار تو به سر میآید

نام زهرا به تو بانو چه قَدَر میآید

 

آبرو یافته هر کس به تو نزدیک شده

خار هم پیش شما گل به نظر میآید

 

و نبوت به دو تا معجزه آوردن نیست

از کنیزان تو هم معجزه بر میآید

 

به کسی دم نزد، اما پدرت میدانست

وحی از گوشه چشمان تو در میآید

 

شاعر ماه

الهام فتاحی

متولد 1358 در کرمانشاه هستم. در دوره متوسطه اول شوق و شیفتگی به هنر مرا به سمت رشته گرافیک برد و علاقه به شعر و نمایش باعث شد در طول چهار سال دوره دبیرستان، با شرکت در جشنوارههای کشوری دانشآموزی در رشتههای  داستاننویسی، نمایشنامهنویسی و کارگردانی، رتبههای برتر کشوری کسب کنم. همین شور و شوق و کسب موفقیت پای مرا به کانون شاعران و نویسندگان کرمانشاه باز کرد تا جسته و گریخته در محضر استادانی چون محمدجواد محبت و سرکار خانم شهروز دانشپژوه و آقایان کوروش همهخانی، حسین احمدی محجوب و مسعود صادقی بروجردی بر دانش ادبی خود بیفزایم.

در ۱۷ سالگی، با وجود موفقیت در رشته گرافیک، در در دورههای کارشناسی و کارشناسی ارشد و دکترا در رشته ادبیات فارسی تحصیل کردم و همزمان در کردستان، اصفهان و کرمانشاه کار نمایش حرفهای را در رشته نمایشنامهنویسی و کارگردانی، گویندگی و نویسندگی تلویزیون را در شبکه استانی زاگرس، تدریس را در دانشگاه آزاد و دبیرستانهای کرمانشاه و تهران، و شعر را تنها در خلوت پیگرفتم.

 

برای گریه دو تا یار راستین دارم

هزار شکر که با خود دو آستین دارم

 

دلم به یک وجب از آسمان تو خوش بود

وگرنه من که کران تا کران زمین دارم

 

چه بالهای ظریفی به من سپرده خدا

چه سنگهای درشتی که در کمین دارم

 

پناه بردهام از نور کنج تاریکی

به نانجیبی فانوسها یقین دارم

 

مرا ستاره چشم خودم سلیمان کرد

وگرنه غیرِ سیاهی چه در نگین دارم؟

 

چنان به زخمه زدی گوشهگوشه جانم را

که رفتهای و من از زخمها طنین دارم

 

اگر چه تو خودمی باز جایِ حرف دلم

هنوز هم که هنوز است نقطهچین دارم

۲۷۸
کلیدواژه (keyword): رشد هنرجو، صنایع ادبی
نام را وارد کنید
ایمیل را وارد کنید
تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
نظر خود را وارد کنید