منبع: «رشد آموزش هنر»
فصلنامه رشد آموزش هنر در جدیدترین شماره خود، آثار کمالالدین بهزاد را با دو رویکرد شکلگرایانه و نمادشناسی تجزیهوتحلیل کرده است.
این مقاله را میثم عقیقی حاتمیپور و محمدرضا رهیده نوشتهاند. آنها در این مقاله سه نگاره از آثار بهزاد را انتخاب و با دو رویکرد شکلگرایانه و نمادشناسی آنها را تجزیه و تحلیل کردهاند. این آثار عبارتند از: 1. نگارهای از «خمسه
نظامی»، ساخت کاخ خورنق 2. نگارهای از بوستان سعدی؛ گریز حضرت یوسف از زلیخا 3. تکچهره شیبکخان ازبک
در تحلیل اثر «ساختن کاخ خورنق»، میخوانیم: «این اثر یکی از شاهکارهای استاد بهزاد است که کارگرانی را در حال ساختن کاخ خورنق نشان میدهد. در سمت چپ دو کارگر در حالت نشسته مشغول شکستن سنگها و دو تن دیگر نیز در حال درست کردن ملات هستند. تعدادی از کارگران در حال
جابهجایی گل ملاتاند و تعدادی هم مصالح دیگر را حمل میکنند. بنایان و استادکاران در قسمت بالای اثر در حال ساختوساز بنا دیده میشود.
پویایی و سرزندگی موجود در پایین کار بهواسطه پلکان (که نماد صعود و در واقع بیانگر پلکانی روحانی است) سمت راست به بالای اثر نفوذ کرده و کل فضا را تحتتأثیر خود قرار داده است.
بهلحاظ ساختار، مبانی و نحوه ترکیببندی میتوان گفت اغلب فرمهای تشکیلدهنده تصویر خطوط منحنی هستند که به پویایی اثر قوت بخشیدهاند.»
در ادامه مقاله آمده است: «شاخصه مهم دیگری که در این نگارهها مورد توجه بهزاد بوده، انتخابهای رنگی آگاهانه است. عنصر رنگ یکی از عناصر مهم است که در بسیاری از تمدنها معنایی نمادین دارد. در نگارگری بهزاد نیز رنگ عنصری حیاتی است و روایتگر عالمی فراسوی عالم پدیدار.
پس بهطور قطع معنایی نمادین را با خود حمل میکند. در بررسی رنگهای تابلو درمییابیم که استاد با قرار دادن رنگ قرمز که بالاترین فرکانس و طول موج را دارد، توجه بیننده را به مرکز تابلو جلب کرده و سپس نگاه مخاطب را به نقاط دیگر تابلو سوق داده است. میتوان چنین
اظهار داشت که زمینه اصلی رنگ تابلو را طیفهای رنگ زرد که روشنترین رنگ در چرخه رنگی است، فرا گرفته است.»
در ادامه میخوانیم: «در بررسی پیکرههای ترسیمشده توسط استاد، پوشش رنگی و انتخاب رنگهای متنوع در رسم لباسها خود گواه این معناست که بهزاد برای انسان بهعنوان نمادی از عظمت، ارزشی والا قائل بوده است. یک پیکره انسانی در نظر بهزاد تنها یک فرم تزئینی نیست و کاربردی
برای نمایش فعالیتهای عادی و روزمره به حساب نمیآید، بلکه بهعنوان یک نماد و نشانهای از ارزش و مقام انسانیت است و تلاش معنوی بشر را تصویر میکند.»
متن کامل این مقاله در فصلنامه رشد آموزش هنر، شماره 42، تابستان 1394 منتشر شده است.