زبان مخفی یکی از شاخههای زبان عامیانه است که ظرافتها و درهمتنیدگیهای خاص خود را دارد. فصلنامه «رشد آموزش زبان و ادب فارسی» در جدیدترین شماره خود مقالهای را به این موضوع اختصاص داده است
در بخشی از این مقاله میخوانیم: «زبانشناسان معتقدند که هر ملتی به فراخور پیشرفتهای مادی و معنوی خویش از دایره واژگان محدود یا گستردهای برخوردار است. لذا واژگان زبان به تناسب نیازها یا رشد میکنند یا متحول میشوند و حتی گاه از اعتبار ساقط میشوند اما شوق بیبنیاد واژههای نوساخته نیز در طبع هر ایرانی نهفته است. از طرف دیگر اگر بپذیریم که بدیهیترین نقش زبان کارکرد ارتباطی آن است، از همین نقطه پیوند آن با جامعهشناسی آغاز میگردد و دامنه تغییراتش به نحو محسوسی به جامعه و تحولات آن مربوط میشود. زبان بهعنوان یک رسانه و ابزار فرهنگی بنابر مقتضیات دنیا و جامعه بهوجود میآید و با شرایط انطباق پیدا میکند و همراه با تغییرات دیگر تغییر میکند.»
نویسندگان مقاله در ادامه زبان مخفی چنین تعریف کردهاند: «زبان مخفی را نمیتوان زبان مستقلی دانست اما چون متعلق به گروههای خاصی از جامعه است و از طرفی نوظهور است و گروههای حادثهآفرین جامعه نظیر جوانان از آنها استفاده میکنند در سالیان اخیر بهگونهای جدی در عرصه مطالعات منظم دانشگاهی مطرح شده است. نکته ظریفتر اینکه در سالیان اخیر مراودات و روابط حداقلی خانوادهها از یکسو و فراهم نبودن زمینه گفتوگو در خانوادهها، بستر مناسبی برای تلویزیون بهعنوان اصلیترین منبع یاددهی اصطلاحات و... فراهم ساخته و جوانان ما به شدت برای برقراری با همکلاسان و همسالان خود وامدار تکیه کلامهای برخی بازیگران تلویزیون هستند.»
در ادامه مقاله میخوانیم: «با نگاهی دقیق به فهرست کلماتی که در شمار زبان مخفی آمدهاند، یک ویژگی مشترک در آنها میبینیم و آن همان چیزی است که به اعتقاد هاوارنک زبانشناس چک، در آنها از فرایند برجستهسازی استفاده شده است. به توضیح روشنتر، زمانی که این واژگان برای ایجاد ارتباط استفاده شوند، قاعدتاً در چنین بیانی، شیوه القای معنی گوینده چندان جلبنظر نمیکند و قاعدتاً اعمال برجستهسازی زمانی امکانپذیر است که از آنچه هنجار نامیده میشود عدول گردد. به تعبیر دیگر، هنجارگریزی ـ که همان انحراف از قواعد شناخته شده زبان است ـ به کمک واژهساز میآید.»
در بخش دیگری از مقاله درباره ویژگیهای زبان مخفی آمده است: «به هر حال چون گونه غیررسمی زبان است و از طرفی پیچیدگیهای اجتماعی و روانی در لابهلای آن تنیده شده، میتوان آن را زیرمجموعه کلمات گویشی/ لهجهای و کاربرد محلی/ منطقهای زبانواره و محاورهگرایی و عوامانهگویی زبان شکسته و رمزآلود به حساب آورد. زبانی که از سویی همه کلمات آن در محدوده لغات ممنوعه (تابوهای زبان) نیستند و از اینرو به بخش محاورهای زبان تعلق دارد اما اینگونه نیست که هر تعبیر محاورهای کمابیش معادل عامیانه باشد چون پارهای از لغات این زبان در زبان مکتوب کاربرد ندارد. لذا عمر زبان مخفی بسیار کوتاهتر از زبان عامیانه و ثبات و پایاییاش نیز کمتر از آن است اما به تعبیر دیوید کریستال میتوان ویژگیهای زیر را برای این زبان نوظهور برشمرد: 1. خوشایندی و دلنشینی 2.حکایتگوی ذوق و نکته دانی 3. متفاوتنمایی 4.غرابتنمایی 5.گیرایی 6. فراتر از تکرار مکررات و کلیشهگویی 7.غنیساز زبان 8. افزایش عینیت، یعنی جان و جوهر دادن به زبان 9.رفع تکلف 10. بهرهوری از سرزنده بودن حالت گوینده/ جنبه گفتاری زبان 11. تسهیل مناسبات اجتماعی 12. نشان دادن جایگاه فردی و اجتماعی گوینده 13.افزایش حالت محرمیت.»
فتحالله عباسی و احمدرضا صیادی نویسندگان این مقالهاند.
متن کامل این مقاله در فصلنامه رشد آموزش زبان و ادب فارسی، شماره 115، پاییز 1394 منتشر شده است.