ویژگیهای برنامه درسی ریاضی در دوره ریاضیات جدید، عنوان مقالهای است که در فصلنامه رشد آموزش ریاضی منتشر شده است. نویسندگان در این مقاله به مرور اجمالی بخش مهمی از تاریخ آموزش ریاضی به نام دوره ریاضیات جدید و تاثیر آن بر کتابهای درسی ریاضی پرداختهاند
در بخشی از مقاله درباره پیدایش دوره ریاضیات جدید میخوانیم: «در مورد مکان، زمان و چگونگی پیدایش ریاضیات جدید سه دیدگاه عمده وجود دارد که اولی غالب است. این گروه شروع برنامه دوره ریاضیات جدید را موفقیت شوروی سابق در پرواز اولین قمر مصنوعی- اسپاتنیک- به فضا در سال 1957 میدانند که بر اثر آن، تکان سختی بر دنیای غرب و به خصوص ایالات متحده وارد شد. سیاستمداران، علت عقب افتادن ایالات متحده را از شوروی سابق، آموزش ریاضیات و علوم مدرسهای دانستند و با این فرض بودجههای کلانی را برای انجام تحقیقات زودبازده برای تدوین برنامههای درسی و تالیف کتابهای درسی در این دو حوزه درسی اختصاص دادند. گروه دوم مبداء ریاضیات جدید را فرانسه و متاثر از نگاه انتزاعی گروه بورباکی میدانند و گروه سوم نیز نتیجه گزارشهای متیو و برایان تویتس در انگلیس را سرآغاز ریاضیات جدید میدانند. در هر صورت و صرف نظر از اینکه کدام از این سه گروه تاثیر بیشتری بر شکلگیری ریاضیات جدید داشتهاند در بیشتر کشورها تصمیمگیری برای معرفی ریاضیات جدید، توسط سازمانهای رسمی انجام شد که اغلب آنها تحت تاثیر ریاضیدانان و سیاستمداران بودند و معلمها به ندرت در آن نقشی داشتند. ولی این برنامه به دلایل مختلف به شدت شکست خورد و نشان داد که انباشتن ذهن یادگیرنده با مجردات، بدون توجه به فرایند ساختن معنا در ذهن وی، و عدم دقت آموزشی در انتخاب و سازماندهی محتوای ریاضی، محصولی تولید میکند که برای عموم دانشآموزان –نه اقلیت نادر- قابل دسترسی نیست.»
نویسندگان مقاله در ادامه به ویژگیهای برنامه درسی ریاضیات جدید اشاره کردهاند: «ویژگی عمومی برنامه درسی ریاضیات جدید استفاده از روش «از مرکز به حاشیه» بود به این معنا که ابتدا تعریفها و مفهومها و اصلها گفته شده و بعد برای کمک به فهماندن آنها از مثالهای مناسب استفاده میشد. در برنامه درسی ریاضیات جدید در دوره دبیرستان، نظریه مجموعهها بستر طرح موضوعهای ریاضی، «تابع» مفهوم هماهنگ کننده آن موضوعها و بالاخره منطق صوری، زبان تبیین ریاضی بود. ریاضیات جدید در سراسر جهان تغییرات عمدهای در کتابهای درسی ریاضی مدرسهای ایجاد نمود. از جمله تغییراتی که در این دوره در کتابهای درسی دبیرستان ایجاد شد و شروع آن از کشورهای غربی بود، حذف هندسه اقلیدسی از برنامه درسی ریاضی دبیرستان بود. علت این حرکت، تصمیمی بود که ریاضیدانان شرکت کننده در «سمینار رویامنت» که در سال 1959 در فرانسه برگزار شد گرفتند. در این سمینار ژان دیودونه ریاضیدان فرانسوی، جمله معروف خود را که «اقلیدس باید برود» بیان کرد که تا مدتها تالیف کتابهای هندسه را تحت تاثیر قرار داد. این در حالی است که تا قبل از این سمینار، در بسیاری از کشورهای اروپایی و به عنوان مثال، در بیش از نیمی از مدارس آلمان، هندسه اقلیدسی از کتابهای درسی ریاضی دبیرستان برداشته شد. پس از کشورهای غربی، اثرات ریاضیات جدید در برنامههای درسی ریاضی دبیرستانی سایر کشورها نیز به تدریج مشاهده شد که نمونه بارز آن شوروی سابق بود.»
نویسندگان مقاله در آخر چنین نتیجه گیری کردهاند: «دوره ریاضیات جدید بخش مهمی از تاریخ آموزش ریاضی است که اطلاع داشتن از آن و تغییراتی که در آن دوره در کتابهای درسی ریاضی ایجاد شد و مقایسه آن با سایر رویکردها، برای برنامهریزان درسی ریاضی و مولفان کتابهای درسی ریاضی، یک ضرورت است. به خصوص، توجه به تاثیر دیدگاههای فلسفی، عوامل تاریخی، شرایط سیاسی بومی و جهانی، ویژگیهای اجتماعی، ترکیب جمعیتی و دهها مولفه دیگر در اتخاذ این رویکرد به برنامه درسی ریاضی، برای تمام سیاستگذاران، تصمیمسازان و نفعبران مفید است. از همه مهمتر، آشنایی با دلایل ناکارآمدی و در نتیجه شکست سریع این رویکرد به ریاضیات مدرسهای، برای همه دستاندرکاران آموزش ریاضی در ایران آموزنده است. از طرف دیگر باید توجه داشت که «تعویض» شکل ظاهری یک برنامه، به معنای تغییر رویکرد نیست و هر رویکرد برنامهای، بر اصولی استوار است که وجود همه آنها با هم میتواند تبدیل به برنامهای منسجم شود. بعد از این مرحله است که میتوان راجع به مناسب و متناسب بودن یک برنامه در ظرف زمانی و مکانی خود و با عنایت به مخاطبانش، اظهار نظر نمود.»
متن کامل این مقاله به قلم زهرا گویا و محسن تنده در فصلنامه رشد آموزش ریاضی، شماره 122، زمستان 1394 منتشر شده است.
کلیدواژهها: ریاضیات جدید، برنامه درسی ریاضی، ریاضیات مدرسهای، کتابهای درسی ریاضی