فصلنامه «رشد آموزش هنر» در جدیدترین شماره خود مقالهای را به موضوع «نقوش هندسی اسلامی» اختصاص داده است. زهرا محبی دبیر هنر استان اردبیل نویسنده این مقاله است
در بخشی از مقاله با عنوان «ریشه یابی نقوش هندسی در هنر اسلامی» میخوانیم: «هنرهای اسلامی از قسمتهای متعددی تشکیل شده است و در آثاری چون مینیاتور، کاشیکاری، قلمکاری، منبت کاری، خطاطی، خاتمکاری، نماسازی و روی کاری، معرق و مقرنس کاری به چشم میخورد. طرحهای هندسی که گونهای از هنرهای اسلامی محسوب میشوند، از مهمترین و برجستهترین این هنرها هستند و از بدو پیدایش تحقیقات بسیاری درباره آنها صورت پذیرفته است. طرحهای هندسی از هنرهای بس قدیمی و سنتی به شمار میآیند. لیکن بازتاب آن در هنرهای معاصر همواره مورد بحث و گفت و گو بوده است.
1. آیا ازدیاد نقوش هندسی بیانگر علاقه یکپارچه هنرمندان اسلامی به خلق و شکوفا نمودن آثاری این چنین بوده است؟
2. آیا مذهب و اعتقادات مذهبی نیز دخالتی در پیدایش و خلق چنین آثاری داشته است؟
3. ارتباط طرحهای هندسی با دیگر هنرهای غربی چگونه است؟
4. آیا خطوط هندسی قواعد و اسکلت بندی خاصی داشته اند؟
الگوهای هندسی با ترکیب شکلهای هندسی که در آن خلاقیت منظمی به کار گرفته شده است پدیدار میشوند. چون دستگاههای تناسبی برگزیده شود، امکان آفرینش الگوهایی توسط در هم آمیختن بی شمار شکلهای هندسی فراهم میشود. بدین گونه طراح آزادی گزینش دستگاههای سازندگی خود و نیز آزادی بهرهگیری از گوناگونیهایی که این دستگاهها در دسترس قرار میدهند به دست میآورد. پس شیوه هندسی روشی را در هنر به دست میدهد که در آن اجزاء ترکیبات و زیبایی با تناسبی خاص میسر است اما نمیتوان آن را جریانی کاملاً مکانیکی و خود به خودی تلقی کرد؛ زیرا در آن عامل اراده آدمی نیز دخالت دارد.»
«جلوههای نقوش هندسی در هنر اسلامی» عنوان بخش دیگری از این مقاله است. در این بخش میخوانیم: «وظیفه دائمی فن معماری از نظر مادی و هم از دید نمادین ایجاد ارتباط میان جهان مادی و عالم معنی بود تا با افراشتن بناهای بلند سر به فلک کشیده، بر روی این ورطه هولناک میان دو جهان پلی بر پا سازد. نقش و نگارهای هندسی از لحاظ شکل با هم متفاوتاند ولی از نظر فن و کاربرد تقریباً یکساناند و در عمل برای استادان فن یکنواخت میباشند؛ مثلاً به همان طریق که نقش و نگار هندسی را در آجرکاری مورد استفاده قرار میدهند، میتوان نوع مصالح را تغییر داد و در کاشیکاری از همان طریق استفاده کرد. در اینجا مصالح به کار رفته دو نوع ولی اجرای آنها در اصل یکسان است. اساس کار در هر نوع یکسان ولی مصالح کار متفاوت است. برای بررسی نقش و نگارها از نظر محاسبات میتوان از سه ماخذ استفاده کرد:
1.نقش و نگارهای موجود در طرحهای معماری.
2.دفاتر گره یا طومارها، که از پیشینیان مانده اند (اگر در دسترس باشد)
3.تجربه استادان فن
کوتاه سخن آنکه علم سنتی تناسبات بر این نکته تاکید میکند که زیبایی به ذوق و سلیقه بستگی ندارد و در برابر دید علم تناسبات، شیوههای بی شماری با قواعد بسیار گسترده است.»
متن کامل این مقاله در فصلنامه رشد آموزش هنر، شماره 44، زمستان 1394 منتشر شده است.
کلیدواژهها: هندسه، هنر اسلامی، معماری اسلامی، نقش مایه، رنگ