در مجله «رشد آموزش تاریخ»
قراقویونلوها از طوایف ترکمنی بودند که در زمان حمله چنگیز یا در زمان حکومت ارغونخان به آناتولی مهاجرت کردند و پس از مرگ آخرین ایلخان مغول برای مدتی، حکومتی را به مرکزیت تبریز ایجاد کردند. یکی از مقالههای شماره جدید فصلنامه
رشد آموزش تاریخ به مذهب این قوم پرداخته است.
این مقاله را سیدحسن هاشمی، دبیر علوم اجتماعی شهرستان مانه و سملقان به رشته تحریر درآورده است. در بخشی از این مقاله آمده است: «قراقویونلوها، به خصوص شاخه «اسپندیان» آن که در بغداد حکومت میکردند، دارای عقاید شیعی
بودند. به طوری که اصفهان میرزا، بعد از فتح بغداد، مذهب شیعه را مذهب رسمی بینالنهرین اعلام کرد. درواقع علمای شیعه پس از علامه حلی بر تلاشهای خود در خصوص تغییر مذهب حکومتگران افزودند و آنها را به سوی تشیع فراخواندند. یکی از این تلاشها توسط فقیه امامی آن زمان،
احمدبن فهدحلی صورت گرفت که در دربار اسپندمیرزا (اصفهان میرزا) با فقهای سنی مذهب وارد مباحثه شد و بر آنها چیرگی یافت. از آن پس این حاکم قراقویونلو تشیع دوازده امامی را به عنوان مذهب رسمی حکومت خود برگزید. حتی پیر براق، پسر جهانشاه، نقش نگین خاتم خود را «بنده
با داغ حیدر» رقم زد؛ عنوانی که بعدها صورت مبالغهآمیز آن لقب مورد علاقه شاهعباس صفوی واقع شد: «کلب آستان علی».
برخی از محققان با توجه به عدم برخورد پیر براق با نهضت شیعی «مشعشان» وی را فردی شیعی دانستهاند. برخی هم از او به عنوان شخصیت سازشناپذیر شیعی نام بردهاند. البته باید توجه داشت که بینالنهرین و عراق عرب از مناطقی به شمار میرفت که تعداد شیعیان در آن قابل توجه
بود و این موضوع نمیتوانست در گرایش حاکمان قراقویونلوی عراق به مذهب شیعه، به منظور برخورداری از حمایت اکثریت جامعه، بیتأثیر باشد.
مینورسکی معتقد است که قراقویونلوها دارای عقاید شیعی بودند و از این نظر آنان را باید پیشقراولان صفویان به شمار آورد. وی با بررسی اشعار جهانشاه قراقویونلو، ردپایی از احساسات شیعی را در آنها یافته است. با این حال با نظر وی قراقویونلوها در خصوص مذهب از احساسات
قوی صفویان بیبهره بودند و به همین دلیل از تشیع دوازده امامی، هواداری رسمی و همهجانبه نکردند.
زرینکوب هم با توجه به عدم استقبال مردم سنی مذهب آذربایجان و عراق از قراقویونلوها، آن را نشانه گرایشات شیعی قراقویونلوها میداند.»
نویسنده در انتها چنین نتیجهگیری کرده است. «هرچند که در خصوص شیعی بودن شاخه اسپندیان که در بغداد حکومت میکردند و حکومت قطب شاهیان که توسط بازماندگان قراقویونلوها در هند ایجاد شد شکی وجود ندارد اما در سایر موارد، این قطعیت وجود ندارد. از طرف دیگر با توجه به
خصوصیات اخلاقی فرمانروایان قراقویونلو، مشاهده میکنیم که آنان چندان پایبندی به قوانین شرع نداشتهاند و اکثر آنها افرادی شرابخوار و دارای زنان بسیار بودهاند. به نظر میرسد آنان خصوصیات زندگی ایلی خود را که با تساهل و عدم تعصب همراه بود، همچنان بعد از رسیدن
به حکومت ادامه دادند و گرایشات دینی و مذهبی آنها بیشتر جنبه سیاسی داشت.»
متن کامل این مقاله در فصلنامه رشد آموزش تاریخ، شماره 47، تابستان 1391 منتشر شده است.