عکس رهبر جدید
۰
سبد خرید شما خالی است.

شورای مسئله کاوی

  فایلهای مرتبط
شورای مسئله کاوی
وقتی در مواجهه با یک مسئله دو یا چند راه به نظرتان می‌رسد که هر کدام مزایا و معایبی دارند و هیچ‌کدام راضی‌تان نمی‌کند، زمان مناسبی برای کمک گرفتن از همکاران، با استفاده از چارچوب مشورت، است. هدف از این چارچوب آن است که معلم ارائه‌دهنده، همراه با معلمان دیگر، به مسئله‌ای پیچیده، مرتبط با کلاس یا زندگی حرفه‌ای، عمیق‌تر فکر کند. برای درک بهتر مراحل گفت‌وگو، متن حاضر با نمونه‌هایی از گفت‌وگوهای جلسه‌ای که در تاریخ ۱۷ اسفند ۹۵ در یک مدرسه دخترانه برگزار شد، همراه شده است. در این جلسه، هشت نفر از نیروهای آموزشی شامل معلم، معاون، مدیر، و معاون پرورشی حضور داشتند. بارهای اولی که از چارچوب‌های گفت‌وگو استفاده می‌کنید، بد نیست مراحل را روی کاغذ چاپ کنید و در اختیار گروه قرار دهید.

مراحل اجرای مشورت

آغاز (3 تا 5 دقیقه)

 گرداننده جلسه چارچوب گفتوگو را مرور و ارائهدهنده را معرفی میکند و مطمئن میشود مستندساز برای ثبت جلسه آماده است.

 گرداننده جلسه برای شرکتکنندگان توضیح میدهد برای برگزاری بهتر جلسه ناچار است هر مرحله را در زمان مشخصشده تمام کند و اگر صحبتی به درازا کشید یا از موضوع خارج بود، آن را متوقف کند.

 

توصیف یک دوراهی (5 دقیقه)

 ارائهدهنده درباره تنگنایی که در آن قرار گرفته است توضیح میدهد و سؤالی را برای گروه مطرح میکند. نحوه صورتبندی این سؤال، به علاوه کیفیت بازاندیشانه ارائه، در نحوه پیشبرد گفتوگو مهم است. اگر ارائهدهنده در ارتباط با مسئله نمونهای از کار دانشآموز، خودش، یا نوع دیگری از کار را با خودش آورده باشد، در این مرحله زمانی به بررسی این نمونه یا نمونهها، به صورت فردی و در سکوت، اختصاص داده میشود.

در فعالیتهای گروهی کلاس، میتوانیم گروهبندی را به بچهها واگذار کنیم یا خودمان بچهها را به گروههایی تقسیم کنیم. در کلاسهای من، همیشه در حالت اول حداقل یکی از دانشآموزان هست که تنها میماند. البته که این موقعیت ناخوشایند است، اما بیشتر شبیه دنیای واقعی است. در حالت دوم، با انتخاب گروه توسط معلم، کسی تنها نمیماند، ولی مگر نه آنکه در مدرسه باید بچهها را برای شرایط واقعی بیرون آماده کنیم؟

سؤال من این است که بالاخره درباره گروهبندی چه کار باید بکنم؟

 

پرسیدن سؤالات شفافساز (5 دقیقه)

 اعضای گروه سؤالاتی شفافساز از ارائهدهنده میپرسند. سؤالات شفافساز جوابهایی مختصر، مشخص و وابسته به واقعیتها دارند. ارائهدهنده جواب این سؤالات را به روشنی میداند، اما به هر دلیلی، در ارائهاش به آنها اشارهای نمیکند. حال برای اعضای گروه ابهامهایی در مورد آنها ایجاد شده است که در این مرحله برطرف میشوند.

 گرداننده جلسه باید مراقب باشد سؤالاتی که در این بخش مطرح میشوند دقیقاً از همین جنس باشند. اگر پرسشی ارائهدهنده را به فکر فروبرد، سؤال شفافساز نبوده است.

 خوب است گرداننده، در زمانی مناسب نزدیک به پایان این بخش، از شرکتکنندگان بخواهد با مکث کوتاهی مسئله را با خودشان مرور کنند که تا حد امکان چیز مهمی جا نماند.

بچههایی که از آنها حرف میزنید پایه چندم هستند؟ چهارم.

آیا با تنها ماندن در گروهبندی کلاسی، بچهها واقعاً برای آینده بیرون از مدرسه آماده میشوند؟ ام.. نمیدانم، راستش... [گرداننده در اینجا وارد گفتوگو میشود و توضیح میدهد که این سؤال پیچیدهتر از آن است که سؤالی شفافساز باشد.]

 

 

بازتاب (5 دقیقه)

اعضای گروه دقایقی را به توصیف آنچه از ارائهدهنده شنیدهاند، میگذرانند. اعضای گروه هر چیزی را که در خاطرشان مانده است، یک بار دیگر تکرار میکنند تا توجه همه اعضا به آن نکات جلب شود. اظهارنظرها در این مرحله الگوهایی از این دست خواهند داشت: «من میبینم که....» یا «شنیدم که ارائهدهنده گفت...».

در طول این مرحله، ارائهدهنده کاملاً ساکت است.

من شنیدم همیشه کسی هست که طرد میشود.

شاید با گروهبندی اجباری بچهها را صرفاً از یک آسیب آنی مصون میکنیم.

 

پرسیدن سؤالات کاونده (10 دقیقه)

 شرکتکنندگان سؤالاتی کاونده از ارائهدهنده میپرسند. این سؤالات قرار است به ارائهدهنده کمک کنند فکرهایش را درباره مسئله روشنتر کند یا گسترش دهد. هدف این مرحله آن است که کمک کند ارائهدهنده به درکی بهتر از سؤالی که مطرح کرده است برسد و بتواند تحلیلی عمیقتر از موقعیتی که به اشتراک گذاشته است داشته باشد. در اینجا ارائهدهنده ممکن است به بعضی سؤالات گروه پاسخ دهد، اما بحثی در مورد پاسخ او درنخواهد گرفت. در پایان این ده دقیقه، گرداننده جلسه از ارائهدهنده میخواهد سؤال اولیه را دوباره برای گروه طرح کند.

موضوع به گروهبندی محدود نیست، سؤال من این است که چرا آن بچه در مدرسه طرد میشود؟

آیا همیشه فاصله گرفتن از گروه بد است؟ ممکن است آدمها تصمیم بگیرند خودشان به تنهایی کار کنند. آیا لازم است همه کار گروهی را تمرین کنند؟

باید ببینیم آیا دیدگاهمان «خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو» است؟ انتظار داریم بچهها برای پذیرفته شدن مثل دیگران بشوند و یا ویژگیهایشان را حفظ کنند؟ چه چیز در آن ویژگیها باعث طرد شدنشان میشود؟

معلمها چطور احتمال دارد این طردشدگی را تقویت کنند؟

 

بحث درباره مسئله ( 20-15 دقیقه)

پیش از شروع این قسمت، اگر سؤالات کاونده زیاد بودند، آنها را مرور میکنیم.

 شرکتکنندگان درباره مسئله بحث میکنند. سؤالات کاوندهای که در قسمت قبل مطرح شدند، میتوانند به گفتوگو جهت بدهند. در طول این بحث ممکن است اعضای گروه راهکارهایی پیشنهاد کنند؛ هرچند بیشتر اوقات تلاش بر این است که مسئله را به شکلی کاملتر و عینیتر تعریف کنند.

 ارائهدهنده در این مرحله صحبت نمیکند، اما به دقت گوش میدهد و یادداشت برمیدارد. البته لازم است گرداننده جلسه، هرچند وقت یکبار، از ارائهدهنده درباره جهت بحث بپرسد و مطمئن شود بحث در جهتی پیش میرود که برای ارائهدهنده مفید است.

 

بازاندیشی معلم ارائهدهنده (5 دقیقه)

 ارائهدهنده در مورد آنچه شنیده و آنچه حالا با توجه به شنیدههای تازهاش فکر میکند، بازاندیشی خواهد کرد و با گروه درباره آن مواردی حرف میزند که بهطور خاص در طول بحث توجهش را جلب کردهاند.

موضوعی که قبلاً در ذهنم بود و الان باز ذهنم را مشغول کرد، نتیجهمحور بودن کلاسهاست و اینکه چطور نتیجه محور بودن باعث میشود بعضی دانشآموزان آسیبپذیرتر شوند. البته هنوز نمیدانم چطور میشود جلویش را گرفت. کاری که من معمولاً انجام میدهم این است که تواناییهای بچه را به معلمهای دیگر و به مدرسه نشان میدهم. سعی میکنم نشان دهم این بچه هم شبیه بقیه است. تفاوت را کمرنگ میکنم. این یک تناقض بزرگ است. تقسیم کار در گروه جوری است که تفاوت خیلی به چشم میآید و فرد به مرور به سمت طرد شدن میرود. آیا تقسیم کار باید طوری باشد که این تفاوت مخفی شود؟ توانایی کمتر در آن فعالیت را بپوشاند؟ برای اینکه بچهها با بچه دیگر رفتار محترمانه داشته باشند، باید فکر کنند او هم مثل خودشان است؟

 

بازبینی فرایند (5 دقیقه)

 گرداننده جلسه گفتوگوی کوتاهی را درباره مشاهده گروه از فرایند مشورت هدایت میکند: این چارچوب چه کارکردی برایمان داشت؟ چه مواردی به خوبی کار کردند؟ چه چیزهایی را باید در دفعات بعدی تغییر دهیم؟

چرا ارائهدهنده در بحث شرکت نکند؟ شاید اگر در بحث بود، به دیدگاه او نزدیکتر میشدیم.

ولی به این ترتیب، ایدهها بیشتر به چالش کشیده شدند.

پرسیدن سؤالات کاونده، بدون آنکه همان موقع جوابی بدهیم، سؤالات را در ذهنم تهنشین کرد. باعث شد الان فکر کنم شاید من که به فرایندگرایی معتقدم هم همین نتیجهگرایی را در کلاسم دنبال میکنم.

۵۹۰
کلیدواژه (keyword): یادداشت،شورای مسئله کاوی،
نام را وارد کنید
ایمیل را وارد کنید
تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
نظر خود را وارد کنید

۶۵ نفر
۲۸,۰۶۶,۰۳۱ نفر
۱,۷۷۶ نفر
۱۱,۰۰۴ نفر
۱۸,۸۹۵,۰۹۷ نفر