مهربانی، صبوری، سعه صدر، همکاری و مودت، مشورت و مشارکت، صداقت، شجاعت، وفا به عهد، مسئولیتپذیری، قانونمندی، اهل برنامه بودن، عالم بودن به کار، مهارت داشتن و هنرمند بودن، یادگیری مستمر از تجربههای زیسته، تقواپیشگی، توکل به خداوند متعال و قس علیهذا، بیشتر از جنس اخلاق همگانی، قراردادهای اجتماعی دینی، و توصیهها و پیشنهادهای بدیهی و آشکار است و در مقابل، بیتوجهی و جدی نگرفتن همین بدیهیات، ریشه و علت بسیاری از مشکلات و آسیبهاست.
متأسفانه بدیهیات در نظر بسیاری از افراد، اموری پیش پا افتاده و کمارزش تلقی میشوند؛ در حالی که آنچه بدیهی به نظر میرسد و واضح و آشکار مینماید، مراحل «اما» و «اگرها» و آزمون و خطاها را پشت سر گذاشته و اکنون نسخهای شفابخش و قابل اعتماد است. توجه به آنها در عمل و بروزشان در رفتارهای فردی و سازمانی، بدون شک بیشترین منافع را خواهد داشت.
از جمله بدیهیاتی که بدیهیتر مینماید، علمآموزی و بهروز شدن در فناوریها و اطلاعات و تأثیر آن در موفقیتهای فردی و سازمانی است اما به بهانه وقت نداشتن و درگیر روزمرّگی بودن، این فرمول مشکلگشا را به بهانههای مختلف نادیده میانگاریم و میگوییم آنقدر گرفتاریم که وقت علمآموزی و حتی مطالعه هم نداریم.
گرفتاریم، چون علم به کار نداریم و با فنون و هنر مدیریت آشنا و بر آنها مسلط نیستیم. مصداق این نکته، این جمله یکی از دوستان است که «آنقدر گرفتارم که وقت ندارم به پدر و مادرم سر بزنم». به او گفتم: «چون به پدر و مادرت سر نمیزنی، گرفتاری!»
حال به افراد و مدیرانی که از آموختن و توجه به بدیهیات به بهانه وقت نداشتن یا به دلیل تنبلی سرباز میزنند، عرض میکنم که «چون بدانها (بدیهیات) توجه نداریم گرفتاریم.»
بلند شوید دوری بزنید و از موقعیتی که در آن هستید، قدری فاصله بگیرید تا متوجه شوید که بسیاری از گرفتاریها، چالشها و مسائلتان به سبب نپرداختن به همین بدیهیات است. بدیهیات زندگیتان را دستهبندی و سپس اولویتبندی کنید. به مهمترین آنها عمل کنید. آنگاه متوجه روشناییهای پیدرپی در زندگی فردی و سازمانیتان خواهید شد.
روی گشاده، دل مهربان، دست بخشنده، زبان نرم، پیشی گرفتن در سلام، تشکر از محبت دیگران، پوزش از کار ناپسند، دقت در گوش دادن، صداقت در کلام و ... از جمله این بدیهیات است که عمل کردن به آنها منوط به هیچ اعتباری نیست و هزینهای ندارد. عمل کردن به این بدیهیات به مثابه اشاعه معروفهایی است که بسیاری از منکرها به برکت آنها، یا از بین رفته و یا بسیار کمرنگ و بیفروغ شدهاند.