مقدمه
با نظر به آثار صاحبنظران، هویت به معنای «تلقی فرد از دیگری و خود» [عاملی، ۱۳۸۵]، بستری است که در آن، شیوه زندگی روزمره مردم شکل میگیرد [لال، ۱۳۷۹: ۲۱۴]. «هویت فرهنگی» نیز آگاهی از حضور «خودِ» عضو در یک گروه اجتماعی تعریف شده است که ارزشها، باورها، نگرشها و ... بین اعضایش انتقال مییابند [دافنی، ۲۰۰۷: ۳۵۲].
سطوح متفاوت هویتی از دیرباز با عوامل اجتماعی بسیاری روبهرو بودهاند و در بحث چگونگی شکلگیری آنها گفته شده است: «برخلاف گذشته که هویت محصول نظام معنادار و از پیش تعیینشده باورها بود، امروزه و با گسترش فرایندهای ارتباطی-اطلاعاتی، مرزهای واقعی و تثبیتکننده هویتهای پیشین، در حال از بین رفتن هستند» [حیدری و خانمحمدی، ۱۳۹۶]. بر این اساس، «هویت فرهنگی» در دنیای معاصر بهعنوان یک برایند فردی و اجتماعی میتواند از زمینههای فردی و اجتماعی متأثر باشد. همانطور که بودریار (۱۳۸۳: ۱۶) وکاستلز [۱۳۸۰: ۲۰] نیز بر آن تأکید داشتهاند، شکلگیری هویت در عصر کنونی تحتتأثیر رسانههای نوین است؛ رسانههایی که روندی در حال گسترش در جهان [لی و لی، ۲۰۱۰] و ایران [مرکز آمار ایران، ۱۳۹۴] دارند. اهمیت این مطالعه در جامعه آماری معلمان با این گفته سجادی (۱۳۸۴) دوچندان میشود که عرصه تعلیموتربیت را متنی میداند که فرهنگهای گوناگون را در کنار هم، و در معرض آزمون سعی و خطا میگذارد، و عنوان میکند درگیر شدن در چنین متنی با تحلیلهای متقابل فرهنگی، توان ایفای نقش تکوینی در برساخت سطوح متفاوت هویتی را داراست. نظر به نقش معلمان در جامعهپذیری دانشآموزان، چنین مطالعاتی از اهمیت و ضرورت زیادی برخوردار است. بر این اساس، پژوهش حاضر در صدد مطالعه و ارزیابی میزان «هویت فرهنگی» معلمان دهلرانی و رابطه آن با نوع و میزان استفاده از رسانه مورد استفاده آنان است.
چارچوب نظری
«هویت فرهنگی» احساس یک گروه و یا فردی است که تحت نفوذ یک فرهنگ باشد [احمدی، ۱۳۹۰: ۶۱]. به عبارت دیگر، «هویت فرهنگی»، مجموعه باورها، ارزشها، نمادها و... است که سبب شناخته شدن و متمایز شدن فرد و جامعه، از دیگر افراد و جوامع میشود [جوادییگانه و عزیزی، ۱۳۸۷]. بر این اساس، مقصود از «هویت فرهنگی» در این تحقیق نیز خویشتنی است که در ظرف اجتماع؛ و در یک گروه اجتماعی که «احساسات»، «باورها» و «رفتارها» در بین اعضایش در نقل و انتقال است، حضور دارد. منظور از رسانهها در این تحقیق نیز، رسانههای غالب در سطح اجتماع امروزی، یعنی اینترنت، ماهواره و تلویزیون است. هویت در بستر اجتماع ساخته و پرداخته میشود [جنکینز، ۱۳۸۱: ۷۴]. در این اجتماع، ابزارهای نوظهور ارتباطی اینترنتی خاصیتی شکلدهنده به باورهای ارزشی و فرهنگی افراد دارند[گونتر، ۱۳۸۴: ۳۱۰]. بر این اساس، طرح فرضیه پژوهش بر مبنای نظریه «کاشت» و نظریه «ساختیابی» گیدنز انجام شد. نظریه کاشت، هم بر کارکرد رسانهها در سطح شناختی متمرکز است، هم این ابزارها را بهعنوان نیروهای فرهنگی قدرتمندی قلمداد میکند، و هم به سمت ابعاد «هویت فرهنگی»، یعنی باورها، ارزشها و رفتارها نشانه رفته است [گونتر، ۱۳۸۴: ۳۱۰].
در طرف دیگر نیز نظریه ساختیابی گیدنز، از طرفی کنشگر را فعال و از طرف دیگر تحتتأثیر ساختارها میداند (گیدنز، ۱۳۸۳: ۸۱). بنابراین میتوان اینگونه استنتاج کرد که نوع و میزان بهرهگیری از رسانهها تعیینکننده میزان «هویت فرهنگی» معلمان دهلرانی است.
فرضیههای تحقیق
۱. نوع رسانه مورد استفاده، تعیینکننده نوعِ «هویت فرهنگی» معلمان دهلرانی است.
۲. میزان استفاده از رسانه مورد استفاده تعیینکننده میزان «هویت فرهنگی» معلمان دهلرانی است..
روششناسی
روش مورد استفاده در این پژوهش، پیمایش بوده؛ و برای گردآوری دادهها از پرسشنامه استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش، شامل تمامی معلمان شاغل در سال ۱۳۹۷-۱۳۹۶ بود، که تعداد ۱۰۸۲ نفر بودند. بر اساس جدول مورگان، حجم نمونه پژوهش، ۲۸۵ مورد براورد شد که برای افزایش دقت، این مقدار به ۳۰۰ مورد ارتقا یافت.
پس از تعیین حجم نمونه، از نمونهگیری سهمیهای (بر اساس جنسیت و دوره آموزشی) استفاده شد. بر اساس اینکه جامعه مورد مطالعه جامعه معلمان بود، نحوه نمونهگیری و گردآوری دادههای پژوهش به این صورت انجام گرفت که پس از تعیین حجم نمونه، از میان دورههای تحصیلی ابتدایی، متوسطه اول و متوسطه دوم، به طور مساوی ۱۰۰ نفر (مرد و زن) انتخاب شدند. در مرحله بعد، به مدرسهها مراجعه و بین معلمان پرسشنامه توزیع شد. با بهرهگیری از پرسشنامه سفیری و غفوری (۱۳۸۸)، پرسشنامهای ۱۳ سؤالی برای سنجش متغیر «هویت فرهنگی» آماده شده بود. در زمینه نوع و میزان «رسانه مورد استفاده» (مستقل) نیز از پرسشنامهای محققساخته استفاده شد که «نوع رسانه مورد استفاده» و «میزان استفاده از آن رسانه» را طول شبانهروز مورد پرسش قرار میدهد.
در این پژوهش از دو نوع اعتبار صوری و اعتبار سازهای بهره گرفته شد. جهت تعیین اعتبار صوری پرسشنامه، از نظر سه تن از استادان جامعهشناسی و روانشناسی استفاده شد؛ در مورد اعتبار سازهای نیز با استفاده از «تکنیک تحلیل عاملی» به بررسی اعتبار ابزار تحقیق پرداخته شد. به منظور تعیین پایایی ابزار پژوهش نیز از «آلفای کرونباخ» شد. این ضریب برای متغیر «هویت فرهنگی» ۷۴/۰به دست آمد. همچنین برای تجزیه و تحلیل دادهها از نرمافزار«اس پی اس اس» استفاده شد.
یافتهها
الف)یافتههای توصیفی
از میان ۳۰۰ پاسخگوی پژوهش، ۱۵۰ نفر زن (%۵۰)، و ۱۵۰ نفر مرد (%۵۰) بودند. در زمینه استفاده از رسانهها، ۱۳۷ نفر (%۴۵/۷) اظهار داشتند، بیشتر از اینترنت و شبکههای اجتماعی استفاده میکنند. ۸۶ نفر (%۲۸/۷) گفتند بیشتر شبکههای ماهوارهای را میبینند. ۷۷ نفر (%۲۵/۶) نیز بیشتر پای تلویزیون (صدا و سیمای جمهوری اسلامی) مینشستند. مدت زمان استفاده پاسخگویان از رسانهها (بدون تفکیک رسانه مورد استفاده) به این صورت بوده است: ۶۵ نفر (%۲۱/۷) زیر یک ساعت؛ ۶۰ نفر (%۲۰) بین یک تا دو ساعت؛ ۷۸ نفر (%۲۶) بین دو تا چهار ساعت؛ و ۹۷ نفر (%۳۲) بیش از چهار ساعت از رسانه مورد استفاده خود در طول شبانهروز استفاده میکردند.
ب) یافتههای استنباطی
مطابق با آنچه در جدول آمده است، نبود تفاوت در «هویت فرهنگی» پاسخگویان، با توجه به «رسانه مورد استفاده» و «میزان استفاده از رسانهها» میتواند نشان از سطح نسبتاً بالای دانش رسانهای این قشر از جامعه داشته باشد. با وجود اینکه بخشی از پاسخگویان (بیشتر) از ماهواره و بخشی نیز (بیشتر) از شبکههای اینترنتی استفاده میکردند، ولی تفاوت معناداری در میزان «هویت فرهنگی» این افراد با پاسخگویانی که بیشتر از تلویزیون استفاده میکردند وجود نداشت؛ اگرچه میانگین میزان «هویت فرهنگی» پاسخگویانی که بیشتر از تلویزیون استفاده میکردند بیشتر از مخاطبان ماهوارهها و شبکههای اجتماعی بود. همچنین بین میزان استفاده پاسخگویان از رسانههای مورد استفادهشان ( هم به صورت کلی و هم به تفکیک) و میزان «هویت فرهنگی» آنها رابطه معناداری وجود نداشت.
تحلیل نتایج
به نظر میرسد نتایج این تحقیق که برخلاف نتایج تمامی تحقیقات پیشین (از جمله تحقیقات: مهدیزاده و عنبرین، ۱۳۸۸؛ عدلیپور و همکاران، ۱۳۹۳؛ منتظر قائم و حسینپور، ۱۳۹۴؛ بورقانی فراهانی و آقاجانی ۱۳۹۵؛ و صلواتیان و دولتخواه، ۱۳۹۶) بود، با نظر به جایگاه فرهنگی معلم قابل تبیین باشد. از معلم، بهعنوان یکی از اصلیترین پرچمداران عرصه فرهنگ، انتظار میرود در برابر پیامدهای منفی موارد جدیدی که در سطح اجتماع و بین دانشآموزان جا باز میکنند، همچون سدی محکم ایستادگی کند. این وظیفه ایجاب میکند که ابتدا شخص معلم در زمینههای مذکور اطلاعات لازم را کسب و در مرحله بعد در اختیار دانشآموز قرار دهد. شغل معلمی، به دلیل حساسیت بالای آن در امر تربیت نسل آینده، ایجاب میکند معلم ضمن بهروز بودن در امور درسی، نسبت به مسائل روز نیز دانش خود را بالا ببرد. ضمن اینکه وزارت آموزشوپرورش نیز در این زمینه فعال است و با برگزاری کلاسهای ضمنخدمت «سواد رسانهای» گامهای بلندی برداشته است.
بر این اساس، سیاستگذاری سطح کلان در وزارت آموزشوپرورش که متوجه معلمان بوده است از یک طرف، و احساس وظیفه معلمان از طرف دیگر، به صورت توأمان حفاظی دفاعی بهنام معلم برای دانشآموز پدید آوردهاند که به نظر میرسد، از معدود محافظان این آیندهسازان کشور در برابر پیامدهای منفی رسانههای نوپدید باشد. چنانچه از مقایسه نتایج این تحقیق با پژوهشهای پیشین بر میآید، تنها قشری که تاکنون توانسته است در برابر تبعات منفی استفاده از رسانهها مقاومت کند، قشر معلمان بوده است. این موضوع مهم نیز به نوبه خود هم حاوی پیامی برای سایر دستگاهها و وزارتخانههای فرهنگی است که در ارتباط با آموزش کارکنان خود، از سیاستگذاریهای وزارت آموزشوپرورش در این زمینه سود جویند، و هم میتواند نویدبخش آیندهای روشن برای دانشآموزان کنونی باشد.
منابع
۱. احمدی، ح (۱۳۹۰). بنیادهای هویت ملی ایرانی (چاپ دوم). پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی.تهران.
۲. بورقانیفراهانی، س. و آقاجانی، ن (۱۳۹۵). «فیلمهای مستند میراث فرهنگی و نحوه اثرگذاری بر هویت فرهنگی ایرانیان؛ مدلی برآمده از نظریه مبنایی (GT)». رسانه و فرهنگ، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی. سال ۶، شماره۲.
۳. جنکینز، ر. (۱۳۸۱): هویت اجتماعی. ترجمه تورج یاراحمدی. نشر شیرازه. تهران.
۴. جوادییگانه، م. و عزیزی، ج (۱۳۸۷). «هویت فرهنگی و اجتماعی در بین جوانان شهر شیراز، با توجه به عامل رسانه». فصلنامه تحقیقات فرهنگی. سال ۱. شماره ۳.
۵. حیدری، آ. و خانمحمدی، ا (۱۳۹۶). «مطالعه برجستگی و همبستگی هویتهای ملی و جهانی در دانشگاه یاسوج». فصلنامه مطالعات ملی. سال۱۸. شماره ۳.
۶. سجادی، م. (۱۳۸۴). کثرتگرایی فرهنگی، هویت و تعلیموتربیت. اندیشههای نوین تربیتی دانشکده علوم تربیتی دانشگاه الزهرا. سال۱. شماره ۱.
۷. سفیری، خ. و غفوری، م. (۱۳۸۸). «بررسی هویت دینی و ملی جوانان شهر تهران با تأکید بر تأثیر خانواده». پژوهش جوانان، فرهنگ و جامعه، سال۳ شماره۲.
۸. صلواتیان، س. و دولتخواه، م. (۱۳۹۶). «تأثیر استفاده از شبکههای اجتماعی موبایلی در هویت فرهنگی». رسانه و فرهنگ، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی. سال۷. شماره ۱.
۹. عاملی، س (۱۳۸۵). «فردگرایی جدید و تلفن همراه: تکنولوژی فردگرائی و هویت». مجله جهانی رسانه. سال۱. شماره۱.
۱۰. عدلیپور، ص. قاسمی، و. میرمحمدتبار، ا (۱۳۹۳). «تأثیر شبکه اجتماعی فیسبوک بر هویت فرهنگی جوانان شهر اصفهان». فصلنامه تحقیقات فرهنگی. سال ۷. شماره ۱.
۱۱. کاستلز، م (۱۳۸۰). عصر اطلاعات؛ جامعه شبکهای (ج۲). ترجمه احمد علیقلیان و افشین خاکباز، طرح نو. تهران.
۱۲. گونتر، ب(۱۳۸۴). روشهای تحقیق رسانهای. ترجمه مینو نیکو، اداره کل پژوهشهای سیما. تهران.
۱۳. لال، ج. (۱۳۷۹). رسانهها، ارتباط، فرهنگ: رهیافتی جهانی. ترجمه مجید نکودشت. مؤسسه انتشارات روزنامه ایران. تهران.
۱۴. مرکز آمار ایران (۱۳۹۴). «نتایج طرح آمارگیری برخورداری خانوارها و استفاده افراد از فناوری اطلاعات و ارتباطات. درگاه مرکز آمار ایران [۱۲/۰۶/۱۳۹۶].
۱۵. منتظر قائم م. و عرفانی حسینپور، ر (۱۳۹۴). «استفاده نوجوانان از تلفن همراه و آسیبشناسی و روشهای فرهنگی و فنی مقابله». رسانه و فرهنگ پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، سال ۵، شماره۲.
۱۶. مهدیزاده، ش. و عنبرین، ز (۱۳۸۸). «بررسی رابطه میزان و نحوه استفاده از اینترنت و هویت فرهنگی جوانان». انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات. شماره ۱.
۱۷. نیازی، م. گنجی، م. فرقانینوشآبادی، (۱۳۹۵). «بررسی عوامل اجتماعی فرهنگی مؤثر بر هویت فرهنگی با تأکید بر شکاف نسلی بین دانشآموزان (مطالعه موردی: دانشآموزان دختر دبیرستانی شهر کاشان در سال تحصیلی ۹۳-۱۳۹۲). مطالعات میانفرهنگی. سال ۱۱. شماره ۳۰.
18. Daphne, J. (2007). “Conceptualizing cultural identity and its role in intercultural Business communication”, Journal of Business Communication, Vol 14, No. 2, 114-130.
19. Lee, J.; Lee, H.(2010). “The Computer-Mediated Communication Network: Exploring the Linkage between the Online Community and Social Capital”, New Media and Society,Vol 5, No. 12.