بخش سوم نامه حضرت امام علی (ع) به مالکاشتر (علیهالرحمه)۱ به سه موضوع اختصاص دارد: اخلاق اختصاصی رهبری، روش برخورد با مردم، و روش برخورد با خویشاوندان. این قسمت از سخنان درخشان حضرت به مالک، به اخلاق اختصاصی رهبری میپردازد. توصیه میشود مدیران این فراز از نامه را بارها بازخوانی و بازاندیشی کنند و همه مدیران در سطوح گوناگون (از صف تا ستاد نظام آموزشی) محتوای نامه را در قابی زیبا مزین کنند و نصبالعین خویش قرار دهند و خود را ملزم کنند بدان عمل کنند تا در رفتارهایشان بروز و ظهور کند. بهراستی که نشانه بارز مدیریت اسلامی، درک صحیح و عمل درست به مفاد این نامه بهحق و گهربار است. راه دور نرویم و آنچه را خود داریم از بیگانگان طلب نکنیم.
توانایی و سیاست
یعنی کارگزار بر اثر برخورداری از علم و دانش موردنیاز در حوزه کاری خود، بتواند مأموریت محوله را به بهترین وجه به سرانجام برساند. امام علی (ع) در توصیههایش به مالک میفرماید:
«ای مالک! از افراد باتجربه و باحیا از خانوادههای پاک و شایسته و باسابقه در اسلام برای اداره کشور استفاده کن».
از مصداقهای زیرکی حاکم، تشخیص زمان انجام هر کار است. او باید از شتابزدگی و سستی اجتناب کند؛ چه در تصمیمگیری و چه در اجرای امور. یعنی پیش از فراهمشدن اسباب لازم شتاب نورزد و به هنگام امکان عملیِ کارها، فرصت را از دست ندهد. امام (ع) در این زمینه به مالکاشتر میفرماید: «بپرهیز از کارهایی که وقت انجامدادنشان نرسیده است و از اهمالگری کارهایی که وقت انجام دادنشان فرارسیده است. از لجاجتکردن در اموری که مبهم است و از سستی در کارها، آن هنگام که راه عمل روشن شده است. پس هر امری را در جای خویش قرار ده و هر کاری را بهموقع خود به انجام برسان.»
شناخت مردم
در این مورد نیز امام(ع) به مالکاشتر مینویسد: «از رعیت، آنان را که عیبجوترند از خود دور کن، زیرا مردم عیوبی دارند که رهبر امت در پنهان داشتن آن از همه سزاوارتر است. پس مبادا آنچه بر تو پنهان است آشکار گردانی و آنچه هویداست بپوشانی که داوری در مورد آنچه از تو پنهان است با خدای جهان است. پس چندان که میتوانی زشتیها را بپوشان تا آن را که دوست داری بر رعیت پوشیده ماند، خدا بر تو بپوشاند. گره هر کینهای را در مردم بگشای و رشته هر نوع دشمنی را قطع کن و از آنچه در نظر روشن نیست کناره بگیر. در تصدیق سخنچین شتاب مکن، زیرا سخنچین گر چه در لباس اندرزدهنده ظاهر میشود، اما خیانتکار است.» پس از مصداقهای زیرکی و کیاست حاکم، پرهیز از سستی، رازدار مردم بودن و شناخت مردم است.
داشتن قدرت تشخیص و تجزیه و تحلیل
امام علی(ع) در معرفی مالکاشتر به دیگر فرماندهان نظامی، به مهارت ادراکی و تشخیص و تجربه و تحلیل مسائل توسط مالکاشتر اشاره میکند:
«من مالکاشتر، پسر حارث، را بر شما و سپاهیانی که تحتامر شما هستند فرماندهی دادم. گفته او را بشنوید و از فرمان او اطاعت کنید. او را مانند زره و سپر نگهبان خود برگزینید، زیرا که مالک نه سستی به خرج میدهد، نه دچار لغزش میشود. و نه در جایی که شتاب لازم است کندی دارد و نه آنجا که کندی پسندیده است، شتاب میگیرد.»
استقامت در برابر مشکلات
مدیر و مسئول مشاغل کلیدی باید در برابر فشار کار و دشواریها و فراز و نشیبهای شغلی و تلخیها و سختیهای آن چون کوه استوار و با استقامت و دارای عزم و اراده پولادین باشد. حضرت علی(ع) در این مورد در نامه مالکاشتر فرمودهاند: «پس برای مشاغل کلیدی از سپاهیان و لشکریان خود کسی را انتخاب و مسئول بنما که در برابر دشواریها و پیشامدهای سخت و تلخ استوار باشد و مصیبتهای بزرگ وی را از پا ننشاند. فردی باشد که هنگام ناتوانی و ضعف دیگران، ضعف و ناتوانی بر او غالب نشود و بر اثر بیخیالی دیگران بیتفاوت نشود.»
قاطعیت
قاطعیت و پرهیز از شک و تردید از لوازم و شرایط اصلی موفقیت مدیر است و پس از بررسی جوانب قضیه و مشورت با صاحبنظران، قاطعیت در اجرای تصمیم و اجرای آن ضرورت دارد. دودلی و قاطعیت نداشتن مدیر باعث میشود تردید و ابهام و سردرگمی در همه بدنه سازمان سرایت کند، کارها در زمان مناسب به انجام نرسند و سازمان به اهداف مورد نظر نرسد. امام علی (ع)، از شک و تردید بیمورد نهی کرده است و میفرماید: «علم خود را به جهل و یقین خویش را به شک تبدیل نکنید، وقتی دانستید عمل کنید و زمانی که یقین کردید، اقدام کنید.»
مخالف ظلم و حامی عدل و انصاف بودن
امام علی(ع) معتقد است حاکم باید طرفدار حق و انصاف و مخالف ظلم و تعدی باشد. در این مورد میفرماید: «مالک بهترین امور در نزد تو باید متوسطترین آنها در حق (میانهروی در حق) و فراگیرترین آنها در عدالت و جامعترین آنها در رضایت مردم باشد.» یا در جای دیگر میفرماید: «حق را برای هر کس که شایسته است، از نزدیکان و بیگانگان، اجرا کن و در انجام تکلیف بردبار و شکیبا باش.» در پرهیز از ظلم توصیه میکند از خونریزی به ناحق پروا داشته باش که اگر مراعات نشود باعث نابودی و زوال حکومت میشود. حضرت در نامه خود به مالکاشتر مینویسد: «از خونریزی بپرهیز و از خون ناحق پروا کن که هیچچیز همانند خون ناحق، کیفر الهی را نزدیک و مجازات را بزرگ نمیکند و نابودی نعمتها را سرعت نمیبخشد و زوال حکومت را نزدیک نمیگرداند.»
حضرت در جای دیگری از فرمان تاریخی خود به مالکاشتر میفرماید: «انصاف برقرار کن میان خدا و مردم، و خویشتن و دودمان خاص خود و هر کس از رعیت که رغبتی به او داری، و اگر چنین انصافی را برقرار نکنی، مرتکب ظلم گشتهای و کسی که به بندگان خدا ظلم بورزد، خصم او خداست. از طرف بندگانش و هر کسی که خدا با او خصومتی داشته باشد دلیلش را باطل سازد و او با خدا در حال محاربه است.»
تقسیم پستها بر اساس لیاقت و شایستگی
یکی از اهداف اساسی اسلام، برقرارکردن عدل و قسط در جامعه اسلامی است. در حکومت اسلامی پُستها باید براساس شایستگی تقسیم شود و کارگزاران حکومت اسلامی از میان شایستهترین و خدمتگزارترین افراد انتخاب شوند؛ کسانی که فضائل و کمالات انسانی دارند و تخلق به «اخلاق الله» را آویزه گوش خود قرار دهند؛ افرادی که دانا، اندیشمند، امین، کاردان، توانا، با دقت و ابتکار، و متواضع باشند، نیکان را دوست بدارند و از ستمگران بیزار باشنـد. امیرالمؤمنیــن علی(ع) در نامه خود به مالک توصیه میکند، شناخت خود از افراد را ملاک انتخاب آنان برای مناصب حکومتی قرار ندهد و این نکته را در نظر داشته باشد کسانی که در مصدر امور قرار میگیرند، غالباً دوستان زیادی دارند که این دوستان گاهی به لباس زهد در میآیند و خود را برخوردار از اخلاق حسنه جلوه میدهند. به همین دلیل نیز امام (ع) به مالک توصیه میکند معاونان خویش را براساس خوشبینی و اطمینان خود انتخاب نکند.
حضرت علی(ع) در این خصوص خطاب به مالک میفرمایند: «پس در کارهای عمال و کارگردانانت نظر و اندیشه کن و چون آنان را تجربه و آزمایش کردی، به کار وادار و آنها را به میل خود و کمک به ایشان و سرخود به کاری نفرست، زیرا به میل و سرخود کسی را به کاری گماشتن، گرد آمدهای است از شاخههای ستم و نادرستی. و ایشان را از آزمایششدگان و شرمداران از خاندانهای نجیب و شایسته و پیشقدم در اسلام بخواه.»
«آنگاه نیکوترین آنها را که بین مردم آشکار و درستکارترند برگزین.»
«و نامههایت را که در آنها تدبیرها و رازها را بیان میکنی، تخصیص ده به کسی که در همه خوهای پسندیده از نویسندگان دیگر جامعتر باشد.» «و برای هر کاری از کارهایت رئیس و کارگردانی از نویسندگان قرار ده که بزرگی کارها او را مغلوب و ناتوان نکند و بسیاریِ آنها او را پریشان نسازد.»
حسن سابقه
علی (ع) یکی از والیان وقت را سرزنش کرده و فرمودند: تو لیاقت رهبری را نداری. با توجه به ویژگیهای بیلیاقتی او مالکاشتر را مخاطب قرار داد و فرمود: بدترین وزرای تو کسانی هستند که برای جنایتکاران پیشین وزارت کرده یا شریک جنایاتشان بودهاند. پس نباید اینان از یاران نزدیک تو باشند. آنها همکاران گناهکاران و برادران ستمکاراناند، در حالی که تو میتوانی جانشینان خوبی برای آنها بیابی از کسانی که از نظر فکر و نفوذ کمتر از آنان نیستند، اما بار گناهان آنها را به دوش نمیکشند. هزینه این افراد بر تو سبکتر و همکاریشان با تو بهتر است.
پاکی و صلاحیت خانوادگی
پاکی و اصالت و صلاحیت خانوادگی از جمله امور کلی است که حضرت علی(ع) در گزینش و انتخاب بر آن تأکید فرموده و آن را بهعنوان میزانی در کنار سایر موازین مطرح کرده است. آن حضرت به مالک اشتر توصیه میکند: «و از آنان که گوهری نیک دارند و از خاندانی پارسا و صالحاند و از سابقهای نیکو برخوردارند، فرماندهان را برگزین.»
مشورت
از دیدگاه علی(ع) نیز مشورت و بهرهگیری از تجربههای دیگران از اهمیت ویژهای برخوردار است؛ چنانکه آن حضرت از تجربه بهعنوان علم جدید یاد کرده است و از مشورت بهعنوان مهمترین پشتیبان. با توجه به اهمیت مشورت است که علی(ع) یکی از وظایف مالک اشتر را مشورت بیان کرده است. چنانچه آن حضرت مالکاشتر را به همنشینی و مذاکره با علما و حکیمان اسلامی امر میکند: با دانشمندان و حکیمان زیاد به بحث و مذاکره بنشین، تا مصالح کشور را تثبیت کنی و اصول پایداری یک ملت را قوام بخشی.
نکته قابل ذکر آن است که از دیدگاه علی(ع)، کارگزاران با هر کسی نباید مشورت کنند؛ به دلیل اینکه مشورت با برخی افراد در مسائل حکومتی نهتنها مفید نیست، بلکه زیانآور است. از اینروست که علی (ع) به مالکاشتر دستور میدهد با علما و حکیمان متعهد مشورت کند و از مشورت با برخی افراد پرهیز کند. چنانکه آن حضرت فرمود: با بخیل مشورت نکن، زیرا تو را از بخشش و کمک به دیگران باز میدارند و از فقر میترسانند. همچنین، با افراد ترسو مشورت نکن، زیرا آنها تو را از انجام کارهای مهم باز میدارند. و نیز با افراد حریص مشورت نکن که آنها برای جمعآوری ثروت یا کسب مقام، ستمگری را در نظر تو نیک جلوه میدهند.
طرد چاپلوس و سخنچین
یکی از مواردی که باعث لغزش مدیران میشود، سخنچینی و بدگویی سخنچینان است و اگر مدیری به این سخنچینیها اهمیت دهد و بدون توجه به صحت و سقم آنها، اقدام به تصمیمگیری کند، ممکن است عواقب جبرانناپذیری داشته باشد.
حضرت علی (ع) در این مورد میفرمایند: «در قبول سخن بدگویان شتاب مکن که سخنچین فریبنده است؛ گرچه در جامه خیرخواهان درآید.»
حضرت علی (ع) در نامه، خطاب به مالکاشتر، میفرمایند: «بپرهیزید از خودپسندی و از شگفتی در خویش و درباره صفتی از اوصاف خود که خوشایند توست. و بپرهیز از اینکه دلبسته آن باشی که در ستایش تو از اندازه بگذرند. همانا که بهترین فرصت شیطان در این احوال است تا نیکوکاریِ نیکوکاران را بر باد دهد.» همچنین، آن حضرت در جای دیگری از همان نامه فرمودهاند: «و باید کسانی نزد تو برگزیدهتر باشند که بیش از همه در روی تو سخن تلخ بر زبان آورند و تو را در آنچه خدای بر دوستان خود نپسندد، کمتر یاری کنند. به اهل پرهیز و راستی بپیوند و آنگاه آنان را چنان پرور که در ستایش تو از اندازه نگذرند و به باطل تو را در کاری بزرگ که به تو نسبت دهند و تو آن کار را نکرده باشی، دلشاد نسازند. چه، زیادهروی در ستایش، در دل خودبینی پرورد و آدمی را به تکبر درآورد.»
پینوشت:
1. نامه حضرت امیرالمومنین(ع) به مالک اشتر، ترجمه مرحوم جواد فاضل، چاپ فرهنگ و هنر گویا، تابستان ۱۳۸۸