عکس رهبر جدید
۰
سبد خرید شما خالی است.

یک کار جدید!

  فایلهای مرتبط
یک کار جدید!

پسرک کلاس اوّل است.

امروز وقتِ فوتبال بود،

اما پسرک بازی نکرد.

چون می‌ترسید نتواند گُل بزند.

نشست و با ناراحتی بازی بچّه‌ها را نگاه کرد.

ظهر که شد، به خانه برگشت.

آهسته گفت: «سلام...»

مامان گفت: «سلام پسرم! ناراحتی؟»

پسرک گفت: «خیلی! من بلد نیستم گل بزنم!»

مامان گفت: «برایم تعریف می‌کنی چی شده؟»

پسرک ماجرا را تعریف کرد.

مامان گفت: «آهان! فهمیدم! بیا ناهار بخوریم و من هم کارِ امروزم را برایت بگویم.»

پسرک با خوشحالی گفت: «باشه!»

مامان گفت: «امروز غذای تازه‌ای پخته‌ام. آش شله‌قلمکار!»

پسرک گفت: «آش؟»

مامان گفت: «بله! برای اولین بار!»

پسرک خورد و گفت: «به‌به! چقدر خوشمزه است مامان!»

مامان با خوشحالی گفت: «از دوستم یاد گرفته‌ام.»

پسرک پرسید: «اگر خوشمزه نشده بود، ناراحت می‌شدی؟»

مامان فکر کرد و گفت: «شاید قبلاً که بلد نبودم ناراحت می‌شدم، اما تمرین کردم تا یاد بگیرم.»

پسرک گفت: «مثل من که دوست دارم گُل زدن را یاد بگیرم.»

مامان گفت: «بله پسرم! پختنِ آش جدید مالِ من، گل زدن مالِ تو!»

پسرک پرسید: «امّا من با کی تمرین کنم؟ مامان با من فوتبال بازی می‌کنی؟»

مامان لبخند زد و گفت: «قبول!»



۱۳۹۸
کلیدواژه (keyword): رشد کودک، مثل تو،
نام را وارد کنید
ایمیل را وارد کنید
تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
نظر خود را وارد کنید