نتایج تحقیقات کلاسی در سراسر دنیا نشانگر آن است که بازخورد مؤثر در نگاه بسیاری از معلمان با آنچه دانشآموز آن را مؤثر میپندارد، متفاوت است. از نگاه معلمان، بازخورد مؤثر معادل است با: «اصلاح دقیق و منظم خطاهای دانشآموزان، ارائه پاسخ صحیح، روشنکردن موضوع، تأیید یا رد آنچه دانشآموز بیان میکند، نقد و بیان نقاط قوت و ضعف دانشآموز، نمرهدهی و رتبهدهی ... و در نهایت گزارش به نفر سوم. در مقابل، دانشآموزان بازخورد را هنگامی مؤثر میدانند که «جهت حرکت، روش دیگری برای انجام فعالیت، میزان پیشرفت و نحوه برطرفکردن خطاها» را به آنها نشان دهد.
این تفاوت دیدگاه معلم و دانشآموز شکافی در فرایند آموزش و یادگیری ایجاد کرده است. از همینروست که با وجود حجم بالای ارائه بازخورد از طرف معلم به دانشآموز، نتیجه مطلوب، که همان پیشرفت و رشد علمی دانشآموز است، بهندرت حاصل میشود. آنچه میتواند فرایند ارائه بازخورد را در مسیری صحیح قرار دهد، آگاهی از ویژگیهای بازخورد مؤثر و نحوه ارائه آن است.
بازخورد را میتوان از سه نگاه بررسی کرد: 1. نگاه میکروسکوپی؛ 2. نگاه دوربینی و مقطعی؛ 3. نگاه تلسکوپی. در نخستین نگاه، بازخورد بهعنوان یکی از عناصر مهم کلاسی در زیر میکروسکوپ قرار میگیرد تا اجزای تشکیلدهندهاش تجزیه و تحلیل شوند. در همین نوع نگاه، هفت ویژگی بازخورد مؤثر تعریف میشوند.
در نگاه دوربینی، قسمتی از فرایند کلاسی تحلیل میشود که بازخورد در آن ارائه میشود. بنابراین، بر پاسخگویی به این دو سؤال متمرکز میشویم که دانشآموز و در سمتی دیگر معلم، از بازخورد چه میآموزند.
در نهایت و در نگاه تلسکوپی به این نکته پرداخته میشود که قدمهای بعدی برای بهکارگیری بازخورد توسط معلم و دانشآموز کدامها هستند؟ این قدمها چگونه برداشته میشوند؟ آیا یادگیری بهبود پیدا کرده است؟
نگاه میکروسکوپی که جزئیترین نگاهی است که میتوان به بازخورد داشت، به تبیین هفت ویژگی برای بازخورد مؤثر منجر میشود. نخستین ویژگی هر بازخورد مؤثر، کانون تمرکز آن است. بازخورد میتواند بر نتیجه فعالیت، فرایندهای خودتنظیمی و یا شخص دانشآموز متمرکز باشد. بازخورد متمرکز بر نتیجه فعالیت، مؤثرترین نوع بازخورد است، چرا که ضمن بیان نقاط قوت و ضعف، دانشآموز را به سمت رفع نواقص سوق میدهد. چنین بازخوردهایی صرفاً بر نتیجه فعالیت متمرکز میشوند و کیفیت کار را با توجه به اهداف یادگیری، تشریح میکنند. نمونهای از بازخورد متمرکز بر نتیجه فعالیت هنگامی است که برای مثال فرد به جستوجوی علت خطا در طول آزمونی میپردازد و برای رفع آن راهبرد مناسب را بهکار میبندد. باز هم برای مثال، هنگامی که علت خطا تندخوانی، نبود دقت یا فهم نادرست موضوع باشد، با کمک معلم، راهبردی همچون دقیقبودن و بیشتر وقتگذاشتن، یا استفاده از راهبردهای هوشمندانهتر را انتخاب میکند و در صدد رفع نواقص بر خواهد آمد.
در مقابل این نوع بازخوردها، بازخوردهای متمرکز بر شخص، دانشآموز را، بدون دادن پیشنهاد و راهکار مناسب بهبود و پیشرفت کار، نقد میکنند. چنین بازخوردی که بر تمجید یا نقد شخصیت دانشآموز مبتنی است، میتواند انگیزه او را بهشدت تحتتأثیر قرار دهد. اما بدون شک در پیشرفت علمی او چندان مؤثر نخواهد بود. جملاتی همچون «چطور چنین فکری کردی؟ چطور توانستی این کار را انجام دهی؟» و یا در طرف دیگر، جملاتی همچون «بسیار عالی، دختر باهوش، فوقالعاده بود»، در این دسته بازخوردها قرار میگیرند.
اما برترین نوع تمرکز بازخورد هنگامی است که دانشآموز در پس تمرکز بر نتیجه فعالیت، به سمت خودتنظیمی هدایت شود. چنین بازخوردهایی دانشآموز را از حالت منفعل خارج میکنند و او را در جایگاه تصمیمگیرنده و هدایتگر یادگیری خود قرار میدهند. هنگامی که از دانشآموز میخواهیم تا هدف بعدی، روش رسیدن به هدف و راهبردهایی را برای آزمون و خطای یادگیریاش انتخاب کند، او را به سمت خودتنظیمی سوق میدهیم. این برترین نوع تمرکز بازخورد است كه معمولاً پس از تمرکز بر نتیجه فعالیت و بهواسطه تمرین و تکرار حاصل میشود و به افزایش اعتمادبهنفس دانشآموزان منجر میشود. جدول 1 انواع بازخورد از منظر کانون تمرکز را مقایسه میکند:
دومین ویژگی هر بازخورد مؤثر، دقیقبودن آن است. استفاده از مفاهیم و جملات کلی مانند «بیشتر تلاش کن، بیشتر درس بخوان و بیشتر دقت کن» و یا ضمیرهایی با مرجع نامعلوم، مانند «این خوب است و آنها را ننوشتهای» نمیتواند مسیر پیشرفت و گام بعدی دانشآموز را تببین کند. بازخورد مؤثر باید جزئی و دقیق باشد، بهنحوی که پیشنهادهای ارائهشده به دانشآموز کمک کندگام بعدی را بردارد و به سمت هدف حرکت کند. استفاده از اسامی و صفتهای بسیار (مانند مقدمهای که نوشتی بسیار خوب بود! در من اشتیاق ایجاد کرد تا کتاب را بخوانم)، توصیف معیارهای موفقیت، و توصیف راهبردهای مفید، میتواند به تبیین جزئیات گام بعدی دانشآموز کمک کند. نکته حائز اهمیت آنکه منظور از دقیقبودن، تنها هدایت و راهنمایی است و نه انجام گام بعدی بهجای دانشآموز. بازخورد دقیق به دانشآموز کمک میکند بداند: 1. به کجا میرود (تعیین هدف)؛ 2. اکنون در کجای فرایند یادگیری قرار دارد؛ 3. در مرحله بعد باید چه کند (کاهش فاصله).
در کنار دو ویژگی قبل، وجه مقایسهایِ بازخورد نیز اهمیت بسزایی دارد. بازخورد مؤثر در برترین حالت، کار دانشآموز را با اهداف تعیینشده مقایسه میکند. در مواردی که سطح علمی دانشآموز ضعیف است، بازخورد مؤثر میتواند کار قبلی همان دانشآموز را ملاک مقایسه با عملکرد فعلی او قرار دهد و نحوه حرکت او را در مسیر یادگیری مثبت (پیشرفت نسبت به کار قبلی)، منفی (پسرفت نسبت به قبل) و یا مساوی (همسطح وضعیت قبلی) تبیین کند. نکته مهم، مقایسهنکردن دانشآموزان با یکدیگر است. فرایندی که به تعریفشدن بازنده و برنده در محیط یادگیری منجر میشود و ضمن اهمیتبخشی به تواناییهای درونی و تأکید بر غیرقابلتغییر بودن آنها، بر ناکارآمدی تلاش و راهبرد مهر تأیید میزند.
نوع کارکرد بازخورد بهعنوان چهارمین ویژگی بازخورد مؤثر، به موضوع توصیفیبودن و نه قضاوتی بودن بازخورد اشاره دارد. بازخورد مؤثر کار دانشآموز را توصیف میکند و از ارزیابی یا قضاوت، بهنحوی که مانع پیشرفت دانشآموز شود، بهدور است. نمرهدهی به فعالیتی که برای تمرین تعیین شده است، استفاده از واژههای «خوب» یا «بد» برای توصیف کار دانشآموز، پاداش یا تنبیه، تمجید یا نقد کلی (عالی، اصلاً رضایتبخش نیست) نمونههایی از بازخورد قضاوتیاند. در مقابل، بازخورد توصیفی که نوع مؤثر بازخورد است، نقاط قوت و ضعف کار دانشآموزان را مشخص و آنچه را در کار او دیده میشود، بیان میکند. مثال: متن انسجام معنایی خوبی دارد. تمیز نوشته شده است. جملات از نظر دستوری درست نوشته شدهاند. بازخورد توصیفی، ضمن اشاره به دستاوردها، نقاطی را که میتوان بهبود بخشید، نشان میدهد.
«شفافیت، جهت و لحن» سه عنصر نهایی و مهم در اثربخشی بازخورد به شمار میروند. شفافیت بازخورد به معنای استفاده از کلمات و ساختارهای ساده در جملات، صحبتکردن یا نوشتن در سطح فهم دانشآموز و نیز حصول اطمینان از این است که دانشآموز بازخورد را بهدرستی فهمیده است و بر شانس درک بازخورد توسط دانشآموز میافزاید. به میزانی که استفاده از کلمات و جملات پیچیده افزایش پیدا کند، شفافیت بازخورد کاهش مییابد و احتمال دریافت آن کمتر میشود.
در کنار شفافیت، جهت بازخورد نیز حائز اهمیت است. بازخورد باید ضمن شفافیت، همواره در جهت مثبت باشد و به جای کشف و توصیف اشتباه یا تحقیر و تنبیه دانشآموز، در مورد نحوه بهبود عملکرد فرد پیشنهاد بدهد. بازخورد در هر حال و حتی به هنگام نقد نیز باید در جهت مثبت باشد.
استفادهنکردن از جملات امری، تعییننکردن تکلیف قطعی برای دانشآموز و استفاده از کلماتی که او را یادگیرندهای فعال در نظر گیرد و به سمت خودتنظیمی سوق دهد، لحنی اثربخش ایجاد میکند و ضمن احترام به دانشآموز بهعنوان یادگیرنده، انگیزه، تفکر و پرسشگری را تقویت خواهد کرد.
توجه به این عناصر و تلاش در ارائه صحیح بازخورد مؤثر میتواند فاصله بین وضعیت کنونی دانشآموز و جایی را که او در آن قرار دارد، با وضعیت هدف و جایگاهی که باید در آن قرار بگیرد، کاهش دهد و پیشرفت مداوم وی و افزایش اثربخشی تدریس و فرایند یادگیری را در پی داشته باشد.
منابع
1. هتی، جان؛ کلارک، سوزان (2018). بازخورد آمیخته با تدریس. ترجمه ذکرتی، نادعلیپور و جعفری (1400). کوروش چاپ. تهران.
2. ویلیام، دیلن (2018). سنجش تکوینی آمیخته. ترجمه نادعلیپور و تائب جولا (1400). انتشارات کوروش چاپ. تهران.