عکس رهبر جدید
۰
سبد خرید شما خالی است.

با دزدها وقت نگذران

  فایلهای مرتبط
با دزدها وقت نگذران

«این متن آدرنالین خون شما را افزایش خواهد داد.»

زمان آن مدتی است که ما برای زندگیکردن در اختیار داریم و این همان عمر ماست؛ مدت محدودی که محدودیتش نامعلوم است و همین هم اهمیت آن را بیشتر میکند. زمان ما عمر و جان ماست. بنابراین، برای هر کس یا هر چیزی وقت بگذاریم؛ به همان میزان که جان خودمان را به آن دادهایم. حالا شما حاضری جانت را برای دیدن یک فیلم یا انجام یک بازی بدهی؟ مطمئنم پاسخ میدهی مگر ما جانمان را از سر راه آوردهایم که اینطور چوب حراج به آن بزنیم !

وقتی کلیدواژه مدیریت زمان را در اینترنت جستوجو میکنیم، انواع راهکارها به شما پیشنهاد میشوند تا مثلاً زمانتان را مدیریت کنید؛ غافل از اینکه تا ما نگاهمان را به دنیا تغییر ندهیم و در شیوه برخوردمان با زندگی تغییر ایجاد نکنیم، راهکارهای دیگر جوابگو نیستند. همه آن راهکارها زمانی کاربرد دارند که ما در خودمان و شیوه نگاهمان تغییرات اساسی ایجاد کنیم.

اولین راهکار برای ایجاد تغییرات بنیادین و همچنین برای مدیریت این سرمایه گرانبها، هدف داشتن است. در واقع، اگر ما هدف نداشته باشیم، چندان برایمان اهمیت ندارد که زمانمان چگونه بگذرد، اما اوضاع زمانی تغییر میکند که ما هدفی اصلی برای زندگیمان پیدا کردهایم و اهداف سالانه، ماهانه، هفتگی و روزانه خودمان را بر اساس آن چیدهایم و حالا برای هرلحظه که سپری میشود، هدف داریم و برنامه ریختهایم تا ما را به هدف اصلی نزدیکتر کند. ولی یادمان باشد، این هدف اصلی باید آنقدر ارزشمند باشد که تمام لحظاتمان را و به عبارتی جانمان را فدایش کنیم و مسلم است هر هدفی شایسته پرداخت این هزینه هنگفت نیست.

راهکار بعدی که در مدیریت زمان بسیار به کار میآید، این است که ما تا الان به اشتباه فکر میکردیم مالک همهچیز هستیم و زمان هم یکی از اموال ماست که میتوانیم هر طور دوست داشته باشیم از آن استفاده کنیم، در حالیکه باید نگاهمان را به این مقوله تغییر دهیم. در واقع زمان پیش ما امانت است. این تغییر نگرش درباره زمان سبب میشود در استفاده لحظهبهلحظه از آن بیشتر دقت کنیم، چون بالاخره یک روز باید امانت را پس دهیم و درباره شیوه استفاده از آن، به خدایی که مالک اصلی آن است، پاسخ دهیم. این تغییر نگرش حتی در استفاده از خودکاری که دست شماست نیز کاربرد دارد. همین خودکار را اگر به چشم امانت نگاه کنیم، خیلی بهتر از آن استفاده میکنیم تا به چشم مالکیت، چه برسد به موضوع مهمی به نام زمان.

راهکار بعدی در مدیریت زمان این است که حواسمان به این موضوع مهم باشد که هر عملی عکسالعملی دارد. یعنی درست است که ما آزادیم تا هر طور خواستیم با زمانی که در اختیارمان است رفتار کنیم و آزادیم که لحظات زندگیمان را به بیهودگی بگذرانیم، اما اگر به مشکلات متعددی مثل افسردگی، اضطراب، خفت و خواری، و تحقیر و بیماری دچار شدیم، حق شکایت نداریم؛ چون زندگی یک معامله است. هر کاری، خوب یا بد، انجام دهیم و در هر کاری سرمایهگذاری کنیم، اصل سرمایه با سودش به ما باز خواهد گشت و شاید دیگر فرصتی برای جبران خسارتهایی که به خودمان وارد کردهایم، نداشته باشیم.

یکی از مواردی که باعث میشود قدر زمان را بیش از قبل بدانیم و مدیر زمان خوبی باشیم، یاد مرگ است. در واقع اکثر ما آدمها نمیدانیم قرار است چه زمانی از دنیا برویم. یکی از همین روزهای سال، که بهراحتی هرسال آن را سپری میکنیم، در اصل تاریخ فوت ماست. حتی معلوم نیست صبح که دکمههای لباسمان را میبندیم، فرصت مییابیم خودمان آنها را باز کنیم یا دیگران این کار را برای ما انجام خواهند داد. من حتی شنیدهام که ممکن است فرصت نکنیم پلکی را که باز کرده بودیم روی هم بگذاریم؟ وقتی زمان قرار است اینقدر بیرحمانه با ما رفتار کند، چگونه بدون احساس کوچکترین ناراحتی، لحظاتی را که داریم، بهراحتی آبخوردن از دست میدهیم؟ امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) میفرمایند: هر نفسی که میکشید یک قدم به مرگ نزدیک میشوید. (غرر الحکم، ج 6، ص 170)

راهکار بعدی در بحث مدیریت زمان این است که بسیاری از ما محور زندگی خود را سرگرمشدن و خوشگذرانی انتخاب کردهایم و فکر میکنیم حالا که با انجام کاری جدی و مهم به ما خوش نگذشته است، پس حال خوبی هم نباید داشته باشیم. به همین خاطر است که از صبح که چشمباز میکنیم، تا خود شب که دیگر چشمانمان برای بیدارماندن یاریمان نمیکنند، سرمان درگوشیها و رایانکهایمان است و زمان گرانبهایمان را مفت و مجانی به این دزدهای شیک زمان میدهیم تا فقط سرگرم باشیم؛ ولی به چه قیمتی؟

در صورتی که سرگرمی یک بخش از زندگی ماست، نه همه آن و قرار نیست کل بیستوچهار ساعت را سرگرم باشیم. به جای آن قرار است کار مفید انجام دهیم؛ کاری که یا برای دنیایمان مفید باشد یا آخرتمان؛ وگرنه زندگی را بیتعارف باختهایم. اگر برنامه زندگیمان را غیر از این تنظیم کنیم، یعنی با سرگرمی و خوشگذرانی بیش از حد، مطمئن باشید آینده خوبی در انتظار ما نیست، چون «مزد آن دهند جان برادر که کار کرد» و مزد را به آنکس که همیشه سرگرم تفریح و خوشگذرانی بوده، نخواهند داد.

همه این موارد باعث میشوند وقتی به زمان فکر میکنیم، فشار روانی بگیریم؛ زیرا با این اوصاف زمان یک عنصر خطرناک و ترسناک محسوب میشود.

برخی از ما در این مواقع استرس میگیریم و سریع خود را بهغفلت میزنیم و سعی میکنیم یادمان برود چه افکار خطرناکی را با خود مرور کردهایم؛ غافل از اینکه این مدل غفلت و غفلت درباره محدودبودن زمان ما، مشکلات را از بین نمیبرد، بلکه تنها وضعیت ما را از این بدتر خواهد کرد.

و البته این فشار روانی بد نیست، زیرا ما پیش از آنکه بخواهیم زمان خود را مدیریت کنیم، باید زمان را با ارزش بدانیم.

اصلیترین حرف تمام مباحث مدیریت زمان این است که انسان برای زمان خودش ارزش قائل شود. کسی که برای زمانش ارزش قائل نشود، انسان بزرگی نخواهد شد. پس حواسمان را جمع کنیم. این نفسی که میکشیم و قسمتی از جانمان را میدهیم، باید چیزی بگیریم، وگرنه یکسره در حال زیان هستیم؛ که: «والعصر إنّ الانسان لفی خسر.» (العصر، آیات 1 و2)

۱۱۱
کلیدواژه (keyword): رشد هنرجو، بهره‌وری، با دزدها وقت نگذران، بتول عبدالملکی
نام را وارد کنید
ایمیل را وارد کنید
تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
نظر خود را وارد کنید