عکس رهبر جدید
۰
سبد خرید شما خالی است.

قصه قطره و خورشید

قصه قطره و خورشید
در ادامه‌ی مقاله‌ی قبلی، در این شماره نیز، مثال دیگری آماده شده که مسئله‌محور و قالب آن نمایش عروسکی است؛ اما هم در این مقاله و هم در مقاله‌ی قبل، این نوع نمایش عروسکی کاملاً پویاست و معلم می‌تواند از این عروسک یا این روش در جلسات دیگر و برای درس‌های دیگر نیز استفاده کند و حتی می‌تواند شخصیت این طرح درس را در ادامه به‌صورت مستمر و مثلاً هفته‌ای یک‌بار به کلاس بیاورد و درس‌‌های متعدد را تدریس کند و حتی گاهی درس‌ها را به‌صورت وحدت‌گرا (تلفیقی) یاد دهد.

 اهداف آموزشی

آشنایی با چرخهی آب، تبدیل گاز به مایع (میعان)، آشنایی با نحوهی تشکیل ابر، مشاهدهی سطح آبها و خشکیها روی کرهی زمین، تأثیر تبخیر روی آب شور (مقایسهی شوری آب دریا و آب باران)، آشنایی با عوامل سرعت تبخیر، آشنایی با مدلهای گوناگون ابر.

 

اهداف تربیتی

تقویت کار گروهی، تقویت شرکت در مباحث و گفتوگوها و بیان نظر در جمع، تأکید بر اهمیت انجام کار گروهی، تقویت مشاهدهنگری و جمعآوری اطلاعات، تقویت روحیهی همکاری و کمککردن.

 

توضیح صحنهی نمایش

دانشآموزان وارد کلاس میشوند و از دیدن قطرهی آبی که غمگین است و یک خورشید مهربان تعجب میکنند. دانشآموزان از مربی میپرسند که این چیست؟ و احتمالاً اکثر آنها به قطره و خورشید اشاره خواهند کرد و علت ناراحتی قطره را از مربی جویا میشوند. مربی تصمیم میگیرد با کمک خورشید و قطره، داستان ناراحتی قطره را تعریف کند.

 

داستان (درس 16 فارسی دوم)

خورشید وسطِ آسمان بود و از بالا به دریای آبی نگاه میکرد.ناگهان آب دریا موجی زد و قطرههای آب به اطراف پراکنده شدند. خورشید قطرهی آبی را دید که خیلی ناراحت است. از او پرسید: «چرا اینقدر ناراحتی؟»

قطره گفت: «دلم میخواهد مثلِ چند روزِ پیشم باشم.»

(در اینجا مربی میتواند از دانشآموزان سؤال بپرسد که به نظر شما چند روزِ پیش، قطرهی آب چه شکلی بوده است؟ احتمالاً دانشآموزان به ابر اشاره خواهند کرد و اگر نگفتند، مربی باید از خود قطره سؤال بپرسد.)

خورشید گفت: «حالا چرا اینقدر دلت میخواهد شکل ابر باشی؟ همینطوری هم که خوبی.»

قطره گفت: «آخه خیلیها منتظر من هستن.»

مربی: «به نظرتون کیا منتظر قطره هستن؟»

(احتمالاً خود دانشآموزان پاسخ درست را خواهند گفت.)

قطره ادامه داد: «دلم میخواد اَبر بشم و ببارم روی گلها و درختان، روی زمینهای کشاورزان پرتلاش و مهربان.»

خورشید به دانشآموزان میگوید: «من خیلی دلم میخواد به قطره کمک کنم تا خوشحال بشه. مطمئنم الان خیلیها هستن که منتظر اومدن باران هستند؛ اما نمیدونم چطوری؟ میشه شماها کمکم کنید؟»

 

گام 1

بعد از درگیرشدن دانشآموزان با مسئلهی ایجادشده، احتمالاً آنها چنین پاسخ میدهند: «قطره باید بخار بشه، بره تو هوا، بعد شبیه ابر بشه و باران بیاد.»

خورشید: «من الان باید چی کار کنم؟ میشه بیشتر توضیح بدید.»

 

گام 2

در اینجا مربی از دانشآموزان میخواهد که بهصورت گروهی فکر و نظرات خود را بیان کنند. (بارش فکری و نوشتن نظرات روی تخته توسط مربی)

قطره: «آخه من که تنهایی توانایی تبدیلشدن به ابر رو ندارم، باید برم پیش دوستام. آخه ما گروهی میتونیم درست کار کنیم و تبدیل به ابر بشیم.»

مربی: «بچهها، به نظر شما قطره باید اول کجا برود؟ دوستانش کجا هستن؟»

(احتمالاً دانشآموزان خواهند گفت: دریاها، اقیانوسها، رودها و... .)

قطره: «میشه به من هم نشان بدین.»

(در اینجا مربی باید کرهی زمین را بیاورد و از دانشآموزان بخواهد جایی را که قطره باید برود نشان دهند. بهاحتمال خیلی زیاد دانشآموزان به سطح آبیرنگ روی کره اشاره خواهند کرد. مربی باید توجه دانشآموزان را به قسمتهای دیگر کره جلب کند و راجع به آن بپرسد که این قسمتها چه جاهایی را نشان میدهند؟ احتمالاً دانشآموزان به قسمتهای خشکی، جایی که ما در آن زندگی میکنیم اشاره میکنند. در غیر این صورت مربی به آنها کمک کند. سپس مربی بپرسد که بیشتر سطح کرهی زمین از چیست؟ آبها و دریاها یا خشکی و کوهها؟ دانشآموزان با توجه به وجود کرهی زمین، به دریاها و اقیانوسها اشاره خواهند کرد.)

قطره: «وای چقدر دور! یعنی من باید این همه راه بروم تا به دوستام برسم؟!»

مربی: «خب، بچهها کدوم رود یا دریا به شهر ما نزدیکتره که به قطره معرفی کنیم؟»

(معلم در این هنگام، نقشهی جغرافیایی کشورمان را میآورد تا دانشآموزان روی آن به سؤال پاسخ دهند.)

قطره: «ولی من میخوام برم پیش دوستای خودم!»

دانشآموزان: «خب، توی دریا و رودخانه، قطرههای زیادی وجود دارند». (اگر دانشآموزان به این موضوع اشاره نکردند، مربی هم میتواند این موضوع را بیان کند.)

قطره: «دوستان من، یعنی قطرههایی که هم مزهی من هستند.»

خورشید خانم: «هم مزه؟! مگه قطرهها مزههاشون با هم فرق داره؟!»

مربی: «بچهها، به نظر شما منظور قطره چیه که میگه میخوام برم پیش دوستای خودم؟» 

(در اینجا معلم باید از دانشآموزان راجع به مزهی آب بپرسد و به این موضوع بپردازد که طعم آبها با هم تفاوت دارد؟ احتمالاً دانشآموزان خواهند گفت که آب که مزه ندارد یا همهی آبها یک مزه دارند و عدهای هم به آب شور اشاره خواهند کرد. در غیر این صورت مربی از دانشآموزان بپرسد که تا حالا به دریا رفتین؟ مربی خودش یک خاطره تعریف کند.)

مربی: یادش بهخیر! چند سال پیش که به دریا رفته و در کنار ساحل نشسته بودم، یه دفعه موج بزرگی اومد و قسمتی از آب دریا به دهانم وارد شد. آیا تا حالا برای شما هم پیش اومده است که آب دریا بخورید؟ آب دریا چه مزهای است؟ (اگر کسانی این تجربه را داشتند، میتوانند آن را مطرح کنند و بگویند که در کدام دریا این اتفاق افتاده است؟ یا حتی اگر در جایی مثل رودخانه هم این اتفاق افتاده است، میتوانند بیان کنند و اگر کسی تجربهای نداشت، مربی میتواند خودش تجربهاش را بگوید.)

مربی: آب دریا شور بود و حس خیلی بدی داشت. من این تجربه را در دریای خزر و خلیج فارس داشتم و هر دو مثل هم شور بود.

 

گام 3

قطره: «من یادمه جایی که ما بودیم، آب شیرین بود. من دلم میخواد همون جا برم.»

خورشید: «بچهها، به نظر شما دوستای قطرهکوچولو کجان؟ اون الان باید کجا بره؟»

(شاید بعضی از دانشآموزان به آب چشمهها اشاره کنند. در غیر این صورت مربی باید با پرسیدن سؤالاتی آنها را راهنمایی کند.)

مربی: «تا حالا آب معدنی خوردین؟ میدونین آب معدنی از کجا میآد؟» (میتوان آب معدنی هم به کلاس آورد و  فیلمی هم از تهیهی آب معدنی نمایش داد.)

مربی: «آب چشمهها و رودها شیرین است.»

قطره: «پس دوستای من در چشمهها و رودها زندگی میکنند. من هم باید برم اونجا. بچهها، میشه جای دوستای من رو روی کرهی جغرافیایی بهم نشون بدید؟»

(مربی کرهی جغرافیایی را به قطره نشان میدهد.)

دانشآموزان: «اینجا که همهاش دریا و اقیانوسه! پس آبهای شیرین کجاست؟»

مربی: «مقدار آبهای شور خیلی بیشتر از آبهای شیرینه و بهخاطر همین هم آبهای شیرین روی کرهی زمین اصلاً مشخص نیستند.»

خورشید (رو به قطره): «مگه تو نمیخوای ابر بشی؟»

قطره : «چرا خب.»

خورشید: «یعنی آب دریاها که شورن تبدیل به ابر نمیشن؟»

قطره: «نمیدونم خب! به نظر شما الان من کجا برم؟ برای ابر شدن، فرق داره برم جایی که آبش شیرین باشه یا شور؟ ممکنه حتی اگه آب هم شیرین باشه، وقتی تبدیل به بخار شدم مزهام عوض شه؟»

خورشید: «برای من جالبه. من هم میخوام بدونم.»

(پاسخ دانشآموزان ممکن است اینگونه باشد که ما نمیدانیم، نه فرقی نداره، فرق میکنه و... .)

قطره: «پس من چی کار کنم الان؟ من که نفهمیدم باید کجا برم؟»

 

گام 4

(مربی در اینجا باید به دانشآموزان بگوید برای اینکه مطمئن شویم، به نظرتان چه کاری میتوانیم انجام دهیم؟ و اگر دانشآموزان به آزمایشکردن اشاره نکردند، راهنماییشان کند و محیط را برای آزمایش آماده کند. سپس روی یک گاز مسافرتی قابلمهای را پر از آب کند، ابتدا شعلهی زیر آن کم باشد تا آب بهسختی بخار شود و هرچه درِ قابلمه را روی بخار بگیرند قطرات کمی جمع شود. بعد مربی از دانشآموزان بپرسد که چرا آب خیلی به بخار تبدیل نمیشود، اینطوری آزمایش زمانبر میشود. احتمالاً دانشآموزان به شعلهی کم و تأثیر آن روی شدت تبخیر اشاره خواهند کرد و اگر اینچنین نشد، مربی راهنمایی کند.)

قطره: «بچهها، به نظر شما در دریاها که شعله یا آتش وجود ندارد، چه چیزی باعث تبخیر ما میشه؟»

(به احتمال زیاد دانشآموزان به خورشید و نور آفتاب اشاره خواهند کرد.)

خورشید: «اینجا شعلهی گاز نقش من رو داره.»

مربی: «به نظر شما با توجه به این اطلاعاتی که فهمیدیم، چه زمانی آب بیشتر تبخیر میشه؟»

دانشآموزان: «زمانی که شعلهی گاز بیشتر باشد.»

قطره: «در طبیعت چطور؟ چی باعث میشه ما زودتر بخار بشیم؟»

دانشآموزان: «در جایی که نور خورشید یا آفتاب بیشتر باشه.»

(مربی باید دانشآموزان را در رسیدن به پاسخ صحیح کمک کند و اشاره کند به اینکه در جایی که حرارت و گرمای خورشید بیشتر باشد.)

مربی: «پس الان شعلهی گاز را بیشتر میکنم و آب زودتر شروع به جوشیدن میکند.»

(وقتی آب شروع به جوشیدن کرد و بخار از آن بلند شد، مربی از دانشآموزان اسم این تغییر حالت (تبخیر) را بپرسد تا مطالب درسهای قبلی مرور شود.)

قطره: «بچهها، حالا چطوری بفهمیم قطرههای بخار آب شیریناند یا شور؟ قطرهها که همه بخار شدند. چطوری طعمشون رو بفهمیم؟»

(مربی نظرات دانشآموزان را بپرسد، ممکن است برخی از دانشآموزان به اینکه درپوشی روی قابلمه بگذاریم، اشاره کنند. در غیر این صورت مربی خودش به آن اشاره کند. سپس در قابلمه را روی آن بگذارد. بعد از جمعشدن قطرات آب روی در قابلمه، مربی از دانشآموزان بپرسد که چه اتفاقی افتاد؟ چرا بخار که حالت گازی دارد، تبدیل به قطرات آب شد؟ مربی در اینجا میتواند به دانشآموزان تبدیل گاز به مایع (میعان) را توضیح دهد. سپس قطرات جمعشده را در یک لیوان بریزد و از دانشآموزان بخواهد طعم آن را بچشند.)

مربی: «آیا طعم آن متفاوته؟ طعم آن تغییر کرده؟»

(حال مربی باید به داخل آب در حال جوشیدن نمک اضافه کند و کمی آن را هم بزند. سپس به قطره و دانشآموزان بگوید که این آب الان مثل آب دریا شور است. خوب دقت کنید تا ببینیم چه اتفاقی خواهد افتاد. بعد از تبخیر آب و سپس میعان و جمعشدن قطرات روی در قابلمه از دانشآموزان بخواهد که دوباره قطرات را در یک لیوان بریزند و طعم آن را بچشند.)

قطره: «چیشد؟ آب شور بود یا شیرین؟ زودتر بگید میخوام بدونم.»

دانشآموزان: «آب شیرین بود.»

خورشید: «چه جالب! پس حالا فهمیدیم که قطره میتونه به دریا هم بره.»

قطره: «میشه یکبار دیگه نقشه رو بیارید تا ببینم کدوم دریا به اینجا نزدیکتره ؟ من دوست دارم برم به دریا، آخه اونجا چون تعداد دوستام زیادن، میتونیم به کمک خورشید، یک ابر خیلی بزرگ بشیم.»

(مربی نقشهی ایران را میآورد و با کمک دانشآموزان نزدیکترین دریا را به خودشان پیدا میکنند.)

قطره: «حالا که قرار شد برم دریا، دوست دارم دریایی باشه که زودتر بخار بشم تا بعدش کمکم تبدیل به ابر بشم. به نظر شما دریایی که میخوام برم باید چه شرایطی داشته باشه که من و دوستام زودتر تبخیر شیم؟»

(دانشآموزان احتمالاً بهجایی که خورشید و آفتاب داغ وجود داشته باشد اشاره میکنند و مربی باید، در صورت نگفتن دانشآموزان، به انجام آزمایش و جایی که شعلهی گاز کم بود و زیاد شد و این کار باعث شدتگرفتن عمل تبخیر شد، اشاره کند.)

خورشید: «پس من خیلی وجودم برای تبخیرشدن قطرهی آب مهمه!»

 

گام 5

خورشید: «من تا الان فهمیدم که واسه تبدیل قطره به ابر، اول باید قطره بره پیش دوستاش و بعدش من اونجا حتماً باشم تا قطره بخار بشه و بره تو آسمون.»

قطره: «بله درسته؛ ولی ما که هنوز ابر نشدیم!»

مربی: «بچهها، به نظر شما چطوری میشه که بخار آب تبدیل به ابر میشه؟ باید چه شرایطی داشته باشه؟»

(اگر دانشآموزان به شرایط جوی و سرمای هوا اشاره نکردند، مربی آنها را راهنمایی کند؛ مثلاً از جاهایی بگوید که در آن ابر یا مه تشکیل میشود و بگوید که تا حالا مه دیدین؟ کجاها مه تشکیل میشه؟ وقتی که هوا سرد باشد.)

 

گام 6

مربی: «پس چه شرایطی باید باشه که بخار آب تبدیل به ابر بشه؟»

دانشآموزان: «سرمای هوا.»

خورشید: «حالا چی کار کنیم که قطره، بارون بشه و به آرزوش برسه؟»

 

گام 7

مربی: «برای اینکه بتونیم به خورشید خوب توضیح بدیم به نظرتون چی کار کنیم؟»

(احتمالاً دانشآموزان آزمایشکردن را خواهند گفت. پس در این مرحله، مربی باید آزمایش نحوهی تشکیل ابر و باران را انجام دهد.)

مربی: «بچهها، خورشید خانوم و قطرهکوچولو، خوب نگاه کنید تا یاد بگیرید.»

(مربی ابتدا آب جوش را داخل ظرفی شیشهای و نشکن میریزد. سپس بخش زیادی از آن را خالی میکند و فقط کمی آب ته ظرف باقی میماند. بلافاصله یک کیسهی نایلونی روی ظرف قرار میدهد و دور آن را با کِش محکم میبندد. مربی در اینجا باید از دانشآموزان بپرسد که الان چه اتفاقی در حال افتادن است؟ و نشان دهد که بخار از آب جوش بلند میشود و به عمل تبخیر اشاره کند. سپس چند تکه یخ را که از قبل داخل فریزر گذاشته بوده است، روی کیسه قرار دهد و با دانشآموزان راجع به یخ و اینکه اول به چه حالتی بوده است، صحبت کند و دانستههای درسهای قبلی را مرور و بحث انجماد را بهخوبی توضیح دهد. در این مرحلـه، مـربـی بایـد چـراغقـوه را جلـوی شیشه بگیرد تا خوب داخل آن دیده شود.)

قطره و خورشید: «بچهها، چه اتفاقی داره میافته؟ برای ما هم تعریف کنید.»

دانشآموزان: «آبی که بخار شده بود به یخ برخورد میکنه و تبدیل به ابر میشه، سپس باران میآد.» (مرور میعان)

خورشید با خوشحالی: «بالاخره بهطور کامل فهمیدم چطور میتونم به قطره کمک کنم تا ابر بشه و بعد از اون بارون بباره.»

مربی: «چه اتفاقی برای یخهای روی کیسه افتاد؟ چرا دارند کوچک میشن؟»

دانشآموزان: «دارن آب میشن.»

مربی: «به این تغییر حالت جامد به مایع ذوب میگن که در درسهای قبلی خونده بودیم.»

مربی: «حالا که با تشکیل ابر آشنا شدید، برید و پشت پنجرهی کلاس ببینید امروز در آسمان ابری وجود دارد؟ ابرها امروز چه شکلی هستن؟ ابرها همیشه به همین شکلاند یا فرق میکنند؟»

(اگر ابری در آسمان نبود، مربی میتواند به روزهای قبلتر اشاره کند.)

قطره: «خیلی ممنون از بچههای کلاس بابت این راهنماییهاشون. فقط یه چیزی؟»

خورشید: «باز چی شده؟»

قطره: «آخه من دلم میخواست ببارم روی گلها و درختان، الان میتونین کمکم کنین که برم روی زمینهای کشاورزی ببارم؟»

 

گام 8

خورشید: «به نظر شما کی میتونه بیاد کمک کنه به قطره که بره روی زمینهای کشاورزی بباره؟ آخه من فقط تونستم کمکش کنم تا ابر بشه. حالا این ابر تپل چطوری این همه راه رو بره تا برسه به زمینهای کشاورزی؟»

(احتمالاً دانشآموزان به وجود باد اشاره خواهند کرد. در غیر این صورت با سؤالات مشابه و آسانتر آنها را راهنمایی کنید.)

 

گام 9

خورشید: «ممنون که به من کمک کردین تا به دوست خوبم قطرهکوچولو کمک کنم تا بتونه خوشحال بشه و دل کشاورزان رو شاد کنه.»

قطره: «ممنون خورشید مهربون و دانشآموزان کلاس سوم.»

 

گام 10

(در اینجا مربی از همهی دانشآموزان کلاس بابت همراهی در فعالیتها تشکر میکند.)

مربی: «کسی میتونه تغییر حالتهای آب رو در این نمایش بیان کنه؟ یا اینکه از ابتدا بهطور خلاصه بگه چه اتفاقهایی برای قطره افتاد؟»

دانشآموزان: «قطره ابتدا ابر بود، سپس تبدیل به قطره شد، بعد دوباره بخار و تبدیل به ابر شد و بارید.»

مربی: «میدونید اسم این چرخه چیه؟» (اگر دانشآموزان پاسخ ندادند، مربی باید راهنماییشان کند که چه مادهای مدام در حال تغییر حالت بود و با این توضیحات به چرخهی آب برسد.)

 

گام 11

مربی: «این نمایش برای شما آشنا نبود؟ تا حالا داستان این نمایش را نشنیده بودید؟»

(اگر دانشآموزان به درس 16 فارسی پایهی دوم اشاره نکردند، خود مربی باید نام درس را بگوید و برای یادآوری، از بچهها بخواهد که یک دور از روی درس «به کمک قطره و خورشید» بخوانند.)

نکته: حتماً در حین اجرای طرح درس، سعی کنید متکلم وحده نباشید و با دانشآموزان تعامل کافی داشته باشید. سعی کنید از پاسخ مستقیم به سؤالات دانشآموزان پرهیز کنید و فقط راهنما و تسهیلگر باشید. میتوانید بهجای عروسکها یا شکلکهای، عنوانشده در این طرحدرس، از عروسکهای دیگر یا نقاشیهای دیگری استفاده کنید.

 

۱
کلیدواژه (keyword): رشد آموزش ابتدایی، طراحی آموزشی، قصه قطره و خورشید، حدیثه کریمی آذر، محمد سبحانی
نام را وارد کنید
ایمیل را وارد کنید
تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
نظر خود را وارد کنید