«کودکانی که ما را به چالش میکشند» عنوان مقالهای است که در جدیدترین شماره فصلنامه رشد آموزش پیشدبستانی منتشر شده است
نویسنده مقاله در بخش «باورهای مربیان در مورد کودکان» آورده است: «به اعتقاد ما بیشتر مربیان از توان بالقوه فوقالعادهای که درون هر کودک وجود دارد اطلاعی ندارند. منظور از توان بالقوه کودک، توانایی ذاتی اوست. مربیان معمولاً برای تواناییهای کودک امتیازی قائل نیستند.البته ما نمیتوانیم فرضیاتمان را بر توان بالقوه کودک قرار دهیم اما به منظور درک کودک باید به یاد داشته باشیم که کاری که انجام میدهیم به شناخت ما از تواناییها و ناتواناییهای او بستگی دارد.
ما به اینکه کودک چه چیزی است یا چه چیزی دارد، علاقهای نداریم بلکه در پیکاری هستیم که او با همین شرایط انجام میدهد. قبل از اینکه به کودک کمک کنیم تا توانایی بالقوهاش را به ظهور برساند، باید شیوه معمولی را که هم اینک از آن برای تربیت و آموزش استفاده میکنیم، تغییر دهیم. اغلب ما با روشها و رویکردهای نظری مختلف رشد کودک آشنایی نداریم؛ بنابراین، بدون آگاهی آن را آموزش میدهیم؛ غافل از اینکه همین روشهای رایج آموزشی ما را به تنگنا میکشانند و فشارهای انضباطی با اشکال مختلف به نتایج رضایتبخش نمیرسند.
واقعیت این است که دیدگاه شما باید از تفکر منطقی و جایگاهی مناسب برخوردار باشند. بنابراین، از خود بپرسید که نگرش و باور من درباره کودک و مسائل پیرامون او مانند انضباط در کلاس درس چیست.»
در بخش دیگری از مقاله درباره ضرورت آگاهی مربیان از نظریهها میخوانیم: « تقریباً هر مربی علاقهمند باید در زمینه تاریخ، فلسفه آموزشوپرورش و رشد کودک دورههایی را بگذراند. این دورهها موجب غنیسازی کار مربیانی میشود که میخواهند به صورت آگاهانه اطلاعات نظری را با طرحهای مربوط به کار کلاسی پیوند بزنند.
هدف، ارتباط دادن نظریهها و مدیریت کودک در کلاس بهصورت عینی است. بین مدیریت کودک در کلاس و برداشتهای تکاملی در مورد نحوه عمل کودکان رابطه مستقیمی وجود دارد. برای اینکه بدانیم این اطلاعات چگونه به مدیریت کلاس درس و انضباط ارتباط پیدا میکند، لازم است به عنوان افرادی متفکر به عقاید تخصصی مهم در مورد روش های یادگیری و رشد کودکان توجه کنیم.»
نویسنده: مریم پورسلطانی کارشناس مسئول برنامهریزی فراگیرسازی