گفتوگوی روزنامه «صبحنو» با مدیرکل دفتر انتشارات و فناوری آموزشی آموزشوپرورش درباره سیاستهای مجلات رشد را بخوانید
در هر کجای ایران که تحصیلات خود را گذرانده باشید احتمالا با مجلات رشد مواجه شدهاید. رشد نوآموز، رشد نوجوان یا رشدجوان که هرکدام برای مقاطع تحصیلی خاصی تهیه و تدوین شدهاند. دکتر مسعود فیاضی از اردیبهشتماه سال جاری بهعنوان مدیرکل جدید دفتر انتشارات و فناوری آموزشی در سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی وزارت آموزشوپرورش مشغول بهکار شده است. روز گذشته درباره سیاستهای مجلات رشد که قدمتی دیرینه دارد با وی به گفتوگو نشستیم. نشریات رشد یک خانواده و مجموعهای از نشریات هستند که سابقهای ۴۰ ساله دارند. تعداد ۳۶ عنوان نشریه (سالانه ۱۸۲ نشریه- یعنی به طور متوسط هر ۲.۵روز یک نشریه) در حال حاضر در این مجموعه منتشر میشود که بعضی ماهنامه و بعضی فصلنامه است و هریک سردبیر، تیم هنری، گرافیست و شورای تحریریه مجزا دارند و جمع کثیری از نخبگان در تولیدشان دخالت دارند. تیراژ نشریات در بعضی از شمارگان به ۱میلیون و ۲۰۰هزار هم میرسد و مجموعا در سال تیراژی نزدیک ۳۰ میلیون نسخه دارند. این نشریات توسط مخاطبان خریداری میشوند و محل توزیعشان نیز عمدتاً مدارس است.
گفتوگو: عارف چراغی/
* * *
آقای دکتر فیاضی؛ هماکنون ترکیب نشریات رشد به چه صورت است؟
نشریات رشد به چهار دسته تقسیم میشوند: نشریات دانشآموزی، بزرگسال، تخصصی فنی و علوم پایه و تخصصی علوم انسانی؛ نشریات دانشآموزی عبارتند از: مجله رشد کودک (دوره پیش دبستان و اول دبستان)، رشد نوآموز (برای دوم و سوم دبستان)، رشد دانشآموز (برای چهارم، پنجم و ششم دبستان)، رشد نوجوان (برای متوسطه اول)، رشد جوان (برای متوسطه دوم) و رشد برهان متوسطه اول و برهان متوسطه دوم که در موضوع ریاضیات هستند. نشریه علم و عمل هم به تازگی شروع بهکار کرده که قبلاً نبوده است. این نشریه در پی نشان دادن نحوه به عمل رساندن مفاهیمی است که دانشآموز در کتاب درسی یاد میگیرد. این نشریه در حقیقت نوعی مهارتآموزی است و مخاطب آن فعلاً دانشآموزان متوسطه اول است.
نشریات بزرگسال که مخاطبشان معلمان، کادر مدرسه و خانوادهها هستند، هم عبارتند از: نشریه رشد معلم، مدرسه زندگی، فناوری آموزشی، آموزش ابتدایی، آموزش پیشدبستان، مدیریت مدرسه، مشاور مدرسه و خانواده. مجله رشد خانواده نیز امسال به این جمع اضافه شده است. بقیه نشریات هم تخصصی هستند و مخاطبشان معلمان هر حوزه تخصصی است. مثل رشد آموزش ریاضی، رشد آموزش فیزیک و ... این نشریات با به اشتراکگذاری تجارب معلمان برای هم میکوشند تا مهارتهای یاددهی در ماده درسی مورد نظر را برای معلمان ارتقاء دهند و روشهای جدید یاددهی را به ایشان اطلاعرسانی کنند.
در کنار این نشریات دو نشریه نیز برای نابینایان داریم که به خط بریل چاپ و توزیع میشوند و مجلات انحصاری کشور در ساحتهای تعلیم و تربیتی در کشور برای این مخاطبان هستند. اتفاقاً در ۲۶ آذر همین امسال از سوی کتابخانه ملی این نشریات برتر شناخته شدند و جایزه هم دریافت کرد.
آیا سیاستگذاریهای مجله در چند سال اخیر تغییر کرده است؟ این سیاستگذاریها بر چه اساس و مبنایی شکل میگیرد؟
مجلات رشد در کنار کتابهای درسی، فیلم آموزشی و ... یک عنصر اصلی بستههای یادگیری هستند که سازمان پژوهش تهیه کرده و در اختیار خانواده بزرگ آموزشوپرورش، جهت استفاده در نظام تعلیموتربیت رسمی کشور قرار میدهد. همه عناصر بستههای یادگیری یک سند پشتیبان دارند که مبتنی بر آنها باید تولید شوند و مورد داوری قرار گیرند. میدانید که وزارت آموزشوپرورش اسناد مصوبی دارد که مبنای شکلدهی و تصمیمگیری راجع به هر محصول و فرآورده آموزشی هستند. «برنامه درسی ملی» و «سند تحول بنیادین آموزشوپرورش» مهمترین آنها هستند و به منزله قانون اساسی تولید بستههای یادگیری هستند. در برنامه درسی ملی، کاملاً مفاهیم حوزههای یادگیری بیان شده و اتفاقی که در هر مورد باید بیفتد توضیح داده شده است. ما مکلفیم براساس این اسناد حرکت کنیم. از این جهت هر تصمیمگیری درباره محتوا و ممیزی آن باید بر مبنای این اسناد باشد و هر تصمیمگیری مبتنی بر غیر آنها غلط است. مجلات نیز از این قاعده مستثنی نیستند و باید مبتنی بر این اسناد ولی با اقتضائات ژورنالیستی خودشان تولید و داوری شوند. یک ایرادی که خیلیها به نشریات وارد میکردند این بوده که نحوه پشتیبانی مجلات از اسناد معلوم نیست.
در این مدت تلاش شده این رابطه در عین رعایت جنبههای ژورنالیستی، هنری و عوامل جذابیتبخش به خوبی ترسیم و رعایت شود.
در دوره مدیریت شما این سیاستگذاریها چگونه اجرایی شد؟
اواسط اردیبهشتماه بود که بنده در این دفتر مشغول کار شدم. الحمدلله مدیر کل محترم قبلی برادر ارجمندم جناب آقای ناصری تلاشهای زیادی کرده بودند و دفتری آباد به اینجانب تحویل دادند که از این باب خیلی قدردان ایشان هستم. اما بنده معتقدم در همه جا همیشه تا نقطه مطلوب فاصله است، و بنده در هر جا میروم در عین اینکه باید قدردان و ادامهدهنده راههای درست عزیزان قبل از خود باشم ولی باید تلاش کنم مجموعه را ارتقاء دهم و شرایط را از خوب به خوبتر تبدیل کنم. از این جهت با دوستان خود در دفتر تلاش کردیم با انجام مطالعات علمی، آسیبشناسی دقیقی نسبت به مجلات داشته باشیم. سه امر بود که ملاک ما در آسیبشناسی بود ۱- میزان پشتیبانی از برنامه درسی ملی ۲- میزان تحفظ بر رسالت تعریف شده برای هر نشریه در انتخاب محتوا و جنبههای هنری ۳- میزان اثربخشی بر روی مخاطب. در این بررسی متوجه آسیبها شدیم و تصمیم گرفتیم برای حل آنها تدابیر مناسبی طراحی کنیم. بهعنوان مثال دیدیم برخی نشریات تناسب کمی با برنامه درسی ملی دارند، حتی در برخی موارد ضد برنامه درسی ملی هستند یا در مواردی تنها بر برخی مفاهیم و حوزهها تمرکز کردهاند و بقیه حوزهها را ملاحظه نکردهاند. در برخی موارد هم دیدیم نشریات از رسالت خود دور شدهاند، مثلاً نشریهای که قرار بود بر روشها و مهارتهای آموزش فلان ساحت علمی برای معلم آن حوزه تمرکز کند، به خود آن رشته پرداخته و شبیه مجلات علمی پژوهشی در آن حوزه علمی شده است. در برخی نشریات هم دیدیم سلیقهها و نیازهای مخاطبان مورد توجه قرار نگرفته و همین سبب شده دچار عدم اقبال جدی مخاطب شوند.
برای حل این آسیبها چه تدابیری را اندیشیدید؟
بعد از انجام آسیبشناسی برای رسیدن به تدبیر مناسب جهت حل آنها سراغ علتهای شکلدهنده به این آسیبها رفتیم. این علتها موارد متعددی بودند که به برخی موارد مهمتر آنها اشاره میکنم.
۱. مورد اول در خصوص فرایندهای کلی آمادهسازی بود. تولید هر نشریه سه مرحله دارد، اول؛ سیاستگذاری و تصویب پلان، دوم؛ تولید توسط سردبیر؛ سوم نظارت. در بعد سیاستگذاری، شوراهای سیاستگذاری بالادستی برای نشریات وجود نداشت. در هر مجله شورای برنامهریزی خاصی پیشبینی شده بود که با مسوولیت سردبیر برگزار میشد و پلان هر شماره در آن بسته میشد. الان هم همینطور است. اما بیرون از هر نشریه شوراهای بالادستی دیگری وجود نداشت که سیاستها و خطوط کلی هر نشریه را ارائه دهد یا تصویب کند و بین همه نشریات انسجام و همگرایی ایجاد نماید و از نحوه پشتیبانی نشریات از برنامه درسی ملی صیانت کند. ما تلاش کردیم شوراهای سیاستگذاری را ایجاد کنیم تا این وظایف را انجام دهند. البته بهدلیل اینکه وسط کار نشریات وارد شده بودیم عملی کردن این تدبیر را به آغاز دوره جدید موکول کردیم.
در بعد نظارت هم همه نشریات اعم از دانشآموزی، بزرگسال، و همه تخصصیها توسط پنج یا شش نفر ارزیابی میشدند که قاعدتاً ارزیابیهایی عمومی بودند.
۲. اشکال دوم در مورد تیمهای تولید محتوا بود. در این خصوص دو اشکال بهطور جدی خودنمایی میکرد، یکی مدت سردبیری بالای برخی سردبیران بود که در برخی موارد موجب روزمرهشدن نشریه و از بین رفتن ابتکارها شده بود بهگونهای که متوسط مدت سردبیری در بین ۳۶ نشریه، ۱۳ سال بود و این در حالی بود که خیلی از سردبیران تنها یک یا دو یا سه سال بود که سردبیر شده بودند. حتی این مشکل سبب شد که از طرف شوراهای بالادستی دفتر ابلاغیهای برای دفتر صادر شود که تیمهای مجلات را نوسازی کند. مشکلاتی که در این دسته از سردبیران محترم با آن مواجه بودیم این بود که از یک سو ما هرگز نمیخواستیم از توان علمی و تخصصی این سردبیران که سرمایه عظیم دفتر هستند محروم شویم ولی از سوی دیگر باید تیمها را نو نیز میکردیم. در هر حال تلاش کردیم در قالب مشاور نشریه یا حضور در هیات تحریریه خود را از حضور این عزیزان محروم نکنیم. اشکال دوم این بود که برخی سردبیران التزام کمتری نسبت به برنامه درسی ملی و همه دلالتهای آن داشتند یا مخاطبمحور کار نمیکردند که باید برای آنها نیز تدبیری میشد. در مورد این عزیزان نیز در اغلب موارد بنا را بر ادامه کار گذاشتیم بلکه بتوانیم در جریان تولید با هم به نقطه مطلوب برسیم. در مواردی هم با یکدیگر به وفاق خوبی رسیدیم که الحمدالله الان نیز همکاری در حال ادامه پیدا کردن است. در مواردی هم بعد از تولید چند نشریه دیدیم امکان وفاق وجود ندارد که از این جهت از ایشان خواهش کردیم در جای دیگری خدمتشان باشیم، البته تعداد این موارد کم بود که البته نیز اغلب این دوستان با بزرگواری تمام با این تصمیم برخورد کردند که باید از ایشان تشکر کرد، هرچند در یک مورد نیز متاسفانه این اتفاق نیفتاد.
برای حل مشکل نظارت بر مجلات که گفتید تنها تعداد محدودی همه ۱۸۲ مجله را ارزیابی میکردند چه تدبیری کردید؟
ملاک در ارزیابیها اولاً: سند برنامه درسی ملی و سند تحول است، ثانیاً؛ رسالت تعریف شده برای هر نشریه و ثالثاً: اقتضائات مخاطبشناسانه است. جنبههای مخاطبشناسانه نیز خیلی حساس و مهم است. شما میدانید که نشریات رشد در سراسر کشور و در همه استانها توزیع میشوند. حتی در کشور افغانستان نیز این نشریات در مدارس استفاده میشوند. پس باید نکات زیادی را رعایت کنیم. از این جهت نشریات باید از جنبههای متعددی ارزیابی شوند. برای این کار ما همان پنج کارشناس محترمی که از قبل نیز برای نشریات ارزیابی میکردند را ابقا کردیم تا حساسیتهای خاص آموزشوپرورشی و پشتیبانی از سند را در موارد عمومی ارزیابی کنند ولی برای موارد مخاطبشناسانه گروههای ارزیابی در بیرون از مجموعه تشکیل دادیم. مثلاً در نشریات دانشآموزی و بزرگسال گروهی تقریباً ۲۰ نفره از معلمان چند مدرسه موفق تهران و دیگر شهرستانها تشکیل دادیم که وارد فرایند ارزیابی شدند. در مورد مجلات تخصصی علوم پایه و فنی نیز با مدیریت کانون اندیشه جوان گروه ارزیابی متخصصی از معلمان یا دانشجو معلمان حوزههای تخصصی تشکیل دادیم.
ارزیابان جدید باید دقت میکردند که محتوا هم متناسب با همه جنبههای برنامه درسی ملی باشد، یعنی جنبههای علمی، ملی، دینی و حتی انقلابی در آنها رعایت شده باشد و هم به لحاظ مخاطبشناسی مطابق سلایق و نیازهای مخاطبان باشد. البته طبیعی بود که به جهت بیسابقه بودن تعریف چنین گروههای ارزیابیای در سازمان در تمام ۴۰ سال قبل باید یک دوره گذار برای هماهنگی کامل این گروهها با فضای نشریات رشد و فضای فکری سردبیران تعریف میکردیم. زیرا پنج ارزیاب قبلی سالیان مختلف در سازمان بودند و طبیعتاً آشنا به اقتضائات نشریات ولی این عزیزان از بیرون مجموعه و به تازگی اضافه شده بودند و هرکدام نیز از پایگاه فکری خود ولی مبتنی بر مواردی که بیان شد ارزیابی میکردند. طبیعی بود که ما در این دوره گذار در برخی موارد تذکر نکاتی از این ارزیابان را شاهد باشیم که نادرست باشند یا نیاز به تکمیل داشته باشند. از این جهت جلسات مباحثهای را بین ارزیابان و سردبیران تشکیل دادیم که هر دو طرف با هم بنشینند و در تکتک موارد با هم گفتوگو کنند تا به وفاق خوبی برسند. نتیجه نیز اتفاقات خوبی بود که نهایتاً به ارتقاء چشمگیر نشریات منجر شد. ثمره قابل ارزیابی این فرایند جمعی ۶۵ نشریهای است که از اول مهر تا کنون تولید و توزیع شده و قابل ارزیابی هستند.
اختلافات بین ارزیابان و سردبیران را چگونه حل میکنید؟
ملاک اصلی در اعمال نظر ارزیاب یا سردبیر در موارد برهانپذیر تنها استدلال درست و در موارد سلیقهای تنها سلیقه سردبیر است. اینطور نیست که اگر ارزیاب حرفی زد سردبیر لازم باشد که اجرا کند. ملاک در مواردی که دلیلپذیر است استدلال هر طرف است که دلیلش قویتر است. در موارد اختلافی هم بنده حکم هستم. از این جهت همیشه بین سردبیر و ارزیابان رفتوبرگشت بوده است. حتی در یک مورد هم نداشتهایم که نظر ارزیاب غلط باشد و سردبیر مجبور باشد که اعمال کند. حتی گاهی خود بنده که مدیر مسوول این نشریات هستم نکاتی را میگویم که سردبیر توضیح قانعکنندهای میدهد و بنده را از نظرم منصرف میکند. ما در این دوره گذار تا به حال چندبار ارزیابان را به قول معروف رفرش کردهایم و برخی را حذف و برخی را اضافه کردهایم. این جریان باز هم ادامه دارد تا انشالله به ۴۰ ارزیاب بیرونی کاملاً توجیه و کارآزموده برای مجلات برسیم. البته اخیراً متاسفانه از هزارها ارزیابی که در این چند ماه انجام شده بهطور انتخابی از برخی موارد برخلاف قوانین رسمی کشور عکسبرداری شده و منتشر شده که هر ناظر بیرونی وقتی آنها را میبیند این فرایند جدی، منطقی و طاقتفرسا را امری متحجرانه و غیرمنطقی میبیند. این اقدام علاوه بر اینکه غیرقانونی، خلاف اخلاق و امانتداری بوده و موجب از بین رفتن بزرگترین سرمایه فرد یعنی اعتماد دیگران به او میشود، در خیلی موارد نادرست هم بوده است. به هر حال در هر کار جمعی اختلاف نظر وجود دارد که حتماً خیلی از نظرات لزوماً درست نیستند و حتی شاید نظرات کاملاً غلطی هم در بین باشد. مهم این است که اولاً: منطق تغییر و فرایندهای تحولی درست باشد و ثانیاً: ملاک درست و معقولی برای تصمیمگیری وجود داشته باشد. بنده از این جهت خیلی خوشحالم که منطق در پیش گرفته شده معقول است و ملاک هم تنها استدلال است. استدلال بر برنامه درسی ملی و اسناد اصلی. طبیعی است که وقتی برشهای محدودی با دیدی خاص از یک پروسه طولانی و پرتعداد رخ میدهد برداشتها را به خطا میبرد. هر متنی زمینه و کانتکستی دارد باید به این زمینهها برای قضاوتها خیلی دقت کرد والا دچار اجحاف به جمع کثیری میشویم که شبانهروز در حال تلاشند تا بتوانند نوگرایی معقولی داشته باشند و معدل فکری دانشآموزان را در حد توان خود ارتقاء دهند. آن هم در مورد مجلاتی که مایه مباهات آموزشوپرورش در همه زمانها بوده است. مثلاً فرض کنید وقتی از یک نکته ارزیابی عکسبرداری میشود و آن هم اینکه روی متنی که در خصوص آموزش نوازندگی است، خط قرمز کشیده شده و به جای آن سرود و تواشیح نوشته شده است، طبیعی است که ناظر بیرونی در بدو امر پیش خود قضاوت میکند که چه افراد متحجر و دگماندیشی در این خصوص نظر دادهاند. ولی وقتی همین ناظر بیرونی بفهمد که اولاً: این نکته یکی از ۲۰ نکته ارزیابی در همان نشریه بوده و از بین آنها تنها همین انتخاب شده و ثانیاً: مخاطب این نشریه نابینایان هستند و این نشریه از نشریات بریل رشد است و نه نشریهای مثل نشریه دانشآموز یا نوجوان یا جوان، و بعد به این توجه کند که مخاطبان این نشریه دانشآموزان نابینای منتشر در سراسر کشور هستند، و طبیعتاً برای خانواده همه آنها این امکان وجود ندارد که استادی پیدا کنند که بتواند به یک نابینا آموزش نوازندگی بدهد، و این سبب شده تا ارزیاب پیشنهاد مهارت دیگری مثل سرود یا تواشیحخوانی که در هر مدرسه و هرجایی به راحتی قابل انجام است، بدهد، خوب نظر او عوض میشود. حالا بگذریم از اینکه او بفهمد این ارزیابی مربوط به مرداد ماه یعنی آغاز فرایند ارزیابیهای جدید بوده و فرد منتشرکننده عکس هم سردبیر این نشریه نبوده و طبیعتاً به پرونده آن نباید دسترسی داشته باشد و حتی اگر دسترسی داشته باشد بهعنوان مدیر مجموعه باید امانتداری میکرد و حتی اگر ایراد واضح و خیلی آشکاری هم میدید عبای خود را بر روی آن میانداخت. باید همه خیرخواه هم باشیم و نه مچگیر هم و به موارد اشتراک بدمیم نه به موارد اختلاف. به هر حال در سه ماه پاییز امسال اقدامات مهمی در دفتر انجام شد، ۶۵ مجله تولید شد و در ۸ میلیون نسخه چاپ و توزیع شد، چهلونهمین دوره جشنواره فیلم رشد با حضور حدود ۳۰۰۰ فیلم برگذار شد، جشنواره کتاب رشد با همکاری ۵۰۰ ناشر برگزار شد، پلتفرم جامع شبکه ملی رشد طراحی شد و کارهای جذاب دیگری که به هر حال باید قدر آنها را دانست و به همکاران خسته نباشید گفت و یارشان بود نه بارشان.
برای اینکه خودتان را با نسل جدید بروزرسانی کنید چه راهکارهایی را در پیش گرفتید؟
یکی از مواردی نیز که در بهسازی بهتر نشریات انجام شد همین نکته است. در نشریات موضوع همگامسازی با فناوریهای جدید برای ما مهم بود به همین دلیل یک اپلیکیشن را در همین سهشنبه یعنی سوم دی رونمایی میکنیم که هر نشریه به صورت یک اپلیکیشن تعاملی و جذاب به دانشآموز عرضه میشود که بتواند با تلفن همراه نیز به خوبی از آن استفاده کند. این اقدام برای ۲۴۰شماره را در دستور کار است که تا کنون در مورد ۴۰ شماره انجام شده است. البته قبلاً فایلPDF بر روی سایت https://www.roshdmag.ir/ قرار میگرفت اما وجه تعاملی آن اندک بود که انشاالله در حال جبران است.