مقالهای از مجله «رشد آموزش هنر»
تخیل ناب و منطق اساطیری افسانه، مانند خون در رگهای اینگونه نمایشی در جریان است. ادبیات و همزادش، ادبیات نمایشی کودک و نوجوان ریشه در ادبیات عامیانه داشته و اندوختههای فرهنگی یک ملت را با خود حمل میکنند. به نظر میرسد تأثیری
که اینگونه ادبیات نمایشی از فرهنگ عامه و جلوههای فرهنگی میپذیرد بیشتر از سایر موارد است.
«جواد رضاییان طرقبه» در مقالهای در مجله رشد آموزش هنر به تأثیر عناصر گوناگون فرهنگی در ادبیات نمایشی نوجوانان پرداخته است.
باورهای مذهبی، بازیها و ترانههای نمایشی، قصهها و افسانههای بومی و ملی، باورهای اجتماعی و هنجارهای جامعه از جمله نمودهای فرهنگی است که نویسنده در این مقاله به آنها پرداخته است.
در بخش «داستانهای تمثیلی، باورهای تمثیلی» این مقاله آمده است: «فرزندان، شناخت خود از هستی را از قصههایی فرا میگیرند که پدران و مادران برایشان خواهند گفت و به این ترتیب همه جامعه در تجربه اولیه نیاکان خود شریک شده و آن را به نسل بعد انتقال خواهد داد. ادبیات
شفاهی هر ملت، گنجینه بیپایان این اندوختههای فرهنگی است.
با آنکه ادبیات داستانی و شعر کودک و نوجوان ایران، بعد از انقلاب اسلامی تجربههای درخشانی در اینباره داشته است اما ادبیات نمایشی این رده سنی، نقش مؤثری ایفا نکرده و آثار معدودی با ارزشهای نمایشی درخشان تولید کرده است. در اولین گام، نویسنده باید برای بیان
موضوعی که از داستانهای تمثیلی اخذ میکند، ساختار نمایشی مناسبی بجوید. ساختاری که مخاطب تنوعطلب و ساختارشکن آن را باور کرده و با آن همراه گردد.»
متن کامل مقاله «ادبیات نمایشی کودکان و نوجوانان»، در مجله
رشد آموزش هنر شماره 28، زمستان 1390 منتشر شده است.