مقالهای از «رشد تکنولوژی آموزشی»
مربیان تعلیم و تربیت همه دقیقاً بر این واقعیت واقفاند که آنچه معلمان در کلاس درس انجام میدهند، با پیشرفت تحصیلی دانشآموزان کاملاً مرتبط است. در عین حال، عده کمی به این نکته توجه دارند که چگونگی تفکر (اندیشیدن) معلم در کلاس
نیز، دارای ارتباطی از همین نوع است. یعنی نحوه فکر کردن معلمان، بر نحوه رفتارشان و رفتار آنها مستقیماً در پیشرفت دانشآموز تأثیر میگذارد. در این مقاله، ارتباط بین دنیای درونی معلم (تفکرات و عواطف)، و دنیای بیرونی او یعنی رفتارهای او مورد بحث قرار گرفته است.
در ابتدای این مقاله که نویسنده آن رابرت جی. مرزنو و مترجم آن
محمدرضا امینی است، با عنوان نحوة کار دنیای درون آمده است:
«چهار اظهارنظر کلی درباره دنیای درون معلم، به توضیح تأثیر آن بر رفتارهای معلم کمک میکند:
1. معلمان معمولاً از روی طرح درسی که کاملاً مرور و تمرین شده و اهداف خاصی را دنبال میکند، آموزش میدهند. مدرسة متوسطهای در علوم را در نظر بگیرید که معلم آن اطلاعاتی در مورد سلول شبکیة چشم به دانشآموزان میدهد. این معلم در حال اجرای طرح درسی است که در درک
محتوای جدید به دانشآموزان کمک میکند. این مورد، نمونهای از طرح درسهای زیادی است که وی از آن برای آموزش این درس استفاده میکند. سایر فعالیتهای معلّم در اینباره، شامل گفتوگو برای جلب توجه دانشآموزان، پاسخدادن به سؤالات آنها، خلاصهکردن درس و پرداختن
از فعالیتی به فعالیت دیگر و چگونگی این انتقال است.
2. معلم با همین طرح درس، به تدریس خود ادامه خواهد داد، مگر اینکه پیشامدی در جریان تدریس وی وقفه ایجاد کند. برای مثال، گروهی از دانشآموزان در انتهای کلاس روی خود را بر میگردانند و به صورت آهسته با یکدیگر صحبت کنند.
3. برداشت معلم از ایجاد مزاحمت در جریان تدریس وی، واکنش و نوع رفتاری را که بروز میدهد، مشخص میکند. مثلاً، اگر روی برگرداندن دانشآموزان را به بیاحترامی تعبیر کند، ممکن است آنها را بهخاطر توجه نکردن به درس سرزنش کند. در عین حال، اگر ایجاد وقفة دانشآموزان
را نشانة علاقهمندی ایشان به موضوع و بحث دربارة آن با یکدیگر تلقی کند، ممکن است واکنش متفاوتی از خود نشان دهد. برداشتهای منفی نوعاً به پیامدهای منفی میانجامد، حتی اگر برداشتها درست باشند.
4. انسان، نسبت به درک پیشامدها ذاتاً گرایشی به صورت منفی دارد. این امر، احتمالاً میراثی است از نیاکان ما که از هزاران سال پیش به ارث رسیده است و دلیل آن، یادآوری ـ و یادگیری ـ تجارب تلخی است که آنها از حیوانات شکارچی و آدمخواری داشتهاند [سلیگ من، 1993].
هر چند این امر احتمالاً به زنده ماندن نیاکان ما کمک کرده است، اما این تمایل میتواند معلم امروزی را مستعد سوءتعبیر از رفتار دانشآموزی بکند که فقط قصد سؤال کردن دارد.»
نویسنده در ادامه با طرح این سؤال که راهحل چیست و معلم چه کار باید بکند؟ آورده است: برای آگاهی از این برداشتهای فردی و کنترل آنها، معلمان باید از خود سه سؤال بپرسند:
1. برداشت من از این اتفاق چیست؟
2. آیا این برداشت به پیامدی مثبت منتهی خواهد شد؟
3. اگر این طور نیست، چه برداشت مفیدتر است؟
ادامه این مقاله را میتوانید در ماهنامه رشد تکنولوژی آموزشی اسفندماه 1390، شماره 6 ببینید.