در «رشد آموزش تاریخ»
دو مکتب قدرتمند تاریخی قرن بیستم، مکتبهای «اثباتگرایی» و «آنال» هستند. این دو مکتب که هر یک موافقان و مخالفان بسیاری دارند. نگاه متفاوتی به وظیفه مورخ دارند. طیبه عاصمی،
دبیر تاریخ فردوس در مقالهای که در فصلنامه رشد آموزش تاریخ منتشر شده به تفاوتهای این دو مکتب تاریخی اشاره کرده است.
نویسنده در ابتدای مقاله، به تعریف مکتب تاریخی اثباتگرایی یا پوزیتویسم پرداخته: «مکتب اثباتگرایی، نظام فلسفی اگوست کنت را گویند؛ مکتبی که تحقق نظریه «شناخت برای رسیدن به حقیقت» را تنها از راه آزمایش و تجربه ممکن میدانستند. اگوست کنت برای کل تاریخ، بهوجود
سه دوره یا مرحله معتقد است: 1. مرحله خرافات، سحر، جادو و نسبت دادن حوادث به علل فوق مادی. 2. مرحله فلسفی و روی آوردن به علّیت و فلسفه. این مرحله بعد و بالاتر از مرحله اول است. 3. مرحله علمی که عبارت است از روی آوردن به علل مادی و طبیعی امور که مرحله نهایی
سیر تاریخ جوامع است.
مورخان اثباتگرا، ما را از جستوجوی «قالبهای مفهومی جدید» برحذر میدارند و معتقدند، باید به یافتن حقایق تاریخی از میان اسناد بسنده کرد. از نظر ایشان، کار مورخان کشف است نه بازسازی زمان گذشته در ظرف حال. تاریخ نگار گزارشگری دقیق و معین است که تنها به اسناد
و مدارک معتبر متکی است.»
در ادامه این مقاله مکتب تاریخنگاری آنال مورد بررسی قرار گرفته است: «مکتب تاریخنگاری آنال، در سال 1900 تأسیس شد و ارگان آن «نشریه سنتز» است. در آغاز مکتب آنال دو مقصود را در کار تاریخپژوهی دنبال میکرد: اول: شکستن اندیشه تخصصگرایی در تاریخ و ایجاد اتحاد
بین شاخههای علوم انسانی. دوم: گذر کردن از سد تئوریزدگی در تاریخ. از نظر آنان تاریخ فقط اسناد نیست.
از بزرگانی که در تولد آنال اقتصادی و اجتماعی نقش ارزنده داشت، لوسیون فور بود. از نظر فور، وظیفه مورخ این نیست که رویدادهای تکافتاده را گرد آورد و آنها را به صورت خام عرضه کند، بلکه باید همه را بر حسب نیازهای کنونیاش سازمان دهد، آنگاه به توضیح و تأویل آنها
دست بزند. دعوت لوسیون فور به بازسازی «ذهنیات» هر دوره، بر متفکران برجستهای همچون میشل فوکو تأثیر نهاده است. همه تلاش فور در تمامی پژوهشهای تاریخیاش، پاسخگویی به این پرسش بنیادین است که چگونه میتوان به یاری نشانهها و آثاری که انسانهای گذشته برجای نهادهاند،
گذشته «برگشتناپذیر» را فهمید.
آرزوی فور، پیدایش تاریخ جامعی بود که همه شئون فعالیت بشر را دربرگیرد. بهوجود آمدن چنین تاریخی مستلزم استفاده مورخ از همه ابزاری است که پیش از او پدید آمده و او باید خود را وارث آنها بداند.»
متن کامل این مقاله در فصلنامه رشد آموزش تاریخ، تابستان 1391، شماره 47 منتشر شده است.