در سومین جلسه از سلسله نشستهای تخصّصی مجلات آموزشی رشد با عنوان «سواد حل مسئله» مطرح شد
اهمیت و ضرورت توجّه به «توانایی و مهارت حل مسئله» در مجلّات آموزشی رشد
نقش مجلات رشد به عنوان گستردهترین رسانه آموزشی و تربیتی کشور، در اشاعه سواد حل مسئله
دکتر علی نوفرستی از پژوهشگران فعال در عرصه تعلیم و تربیت، و دبیر موضوع فراساحتی سواد حل مسئله، با اشاره به دستور جلسه این نشست تحت عنوان «سواد حل مسئله» گفت: به عنوان مقدّمه باید اشاره کنم که یکی از نیازهای اساسی دانشآموزان و معلّمان در دوران تحصیلی و حرفهای که بخش قابل توجّهی از عمر خود را مصروف آن میکنند، «توانایی و مهارت حل مسئله» است. این موضوع که دانشآموز، معلّم، مدیر، مشاور و دیگر دستاندرکاران حوزه تعلیم و تربیت، و آموزش و پرورش بتوانند به درستی مسائل اساسی خود را شناسایی، تحلیل، ریشهیابی و در نهایت حل کنند، تأثیری شگرف بر پیشرفت تحصیلی و شغلی آنها خواهد داشت. بدیهی است که آموزش این مهارت به این مجموعه بزرگ در آموزش رسمی و غیررسمی از ضرورتهای نظام آموزشی کشور است.
در این میان مجلات رشد بهعنوان یکی از مهمترین رسانههای آموزشی و تربیتی کشور و بهعنوان بخشی از ساختار رسانهای و آموزشی در وزارت آموزش و پرورش، جایگاه ویژهای در آموزش این مهارت خواهند داشت؛ لذا ضرورت دارد مجموعه مجلات رشد در محتوای خود به این امر اهتمام ویژهای داشته باشند.
ازسویدیگر، علاوه بر آموزش مستقیم مهارت حل مسئله، توجه به رویکرد مسئلهمحوری و حلمسئله در تدوین و ساختار کلی مجلات از موارد مهمی است که در صورت حصول آن میتوان شاهد آموزش عینی و البته غیرمستقیم این مهارت به مخاطبان این مجلات بود و آنها را در انتقال مطلوب مفاهیم آموزشی و تربیتی یاری نمود. بهعبارتدیگر، اگر مجلات مبتنی بر رویکرد حلمسئله طراحی و تدوین شوند و ساختارشان مسئلهمحور باشد، میتوان انتظار داشت در عین حفظ جذّابیت و تنوّع محتوای رسانهای مجلات، در پایان هر سال تحصیلی، شاهد اثرگذاری مشخّص بر مخاطبان مجلات باشیم. ازاینرو، تصمیم بر آن شد تا در این سند تدوینشده پیشرو، یعنی «دلالتهای سواد حل مسئله در مجلات رشد» توصیفی دقیق و حرفهای از مهارت حل مسئله و رویکرد مسئلهمحوری ناظر به مجلات رشد داشته، و نقشه راهی برای نگارش و تدوین مجلات در آینده باشد، تا بتواند به فهم دقیقتر از این مهارت و رویکرد، متناسب با مجموعه مجلات آموزشی رشد، کمک کند.
رویکرد مسئلهمحوری چیست؟
دکتر نوفرستی در خصوص رویکرد مسئلهمحوری گفت: باید توجه داشته باشیم که رویکرد ما به مسائل، انواع مختلفی دارد؛ به گونهای که میتوان گفت برخی رویکردها «ساختارمحور» هستند و ناظر به ساختار و وظایفی که ترسیم شده است، عمل میکنند. برخی رویکردها «تهدیدمحور» هستند، در چنین رویکردی محیط و دانشآموز را به عنوان یک تهدید فرض کرده و برای رفع آن تلاش میکنند. در همین دستهبندی رویکرد «آرمانمحور» نیز مطرح است، که در چنین رویکردی، شخص یا سیستم، آمال و آرزوهایی را در ذهن خود پرورش داده و همه چیز را برای رسیدن به آن تعریف میکند. برخی هم رویکرد «ابزارمحوری» را انتخاب میکنند که در آن اقدامات و فعّالیتهایشان را مبتنی بر ابزارهایی که در اختیار دارند مشخّص و تعیین میکنند.
مسئلهمحوری، رویکردی که راهگشاست
این پژوهشگر حوزه تعلیم و تربیت با تأکید بر این موضوع که در کنار این رویکردها، رویکرد مسئلهمحوری میتواند بیشترین کمک را به کنشگران آموزش و تربیت داشته باشد، افزود: مسئلهمحوری در توجه به وضع موجود، تعیین وضع مطلوب و تمرکز بر گسست و فاصله میان وضعیت موجود و مطلوب، به جای تمرکز به خود وضعیت موجود یا وضعیت مطلوب تعریف میشود. در رویکرد مسئلهمحور علاوه بر شناخت دقیق وضعیت موجود، که در مورد نظام آموزش و پرورش، شامل امکانات محیطی، وضعیت دانشآموزان و خانوادهها، شرایط معلّمان و دیگر کنشگران عرصة تربیت و آموزش، شرایط زمانی موجود و میزان پرداختن به مسائل میشود، میبایست مبتنی بر آن اهداف، موضوعات، محتوا، قالب ارائه، ادبیات و نحوة بیان و ظاهر مجله را مشخص و طراحی کرد.
زیر ساختهای مهارت حل مسئله
دکتر نوفرستی با طرح این سؤال که اگر بخواهیم در مجلات رشد، مهارت حل مسئله را آموزش داده و یا این مجلات را مبتنی بر این رویکرد گردآوری نماییم، چه تدابیری باید بیندیشم؟، زیرساختهای مهارت حل مسئله را اینگونه برشمرد:
زیرساختهای مورد نظر برای حل مسئله، بهصورتکلی شامل چهار بخش و در برگیرنده چهار تفکّر: سیستمی، خلاق، پرسشگری و خطی است. باید توجه داشت که هر سیستم متشکّل از مجموعهای از عناصر، در محیطی با مرزهای مشخص است که میان آنها روابط خاصی حاکم است. هر عنصر میتواند با محیط، مرزهای محیطی یا محیطهای بیرون در ارتباط باشد. این ارتباط اغلب از نوع تعاملهای چندگانه مانند دو عنصر با سه عنصر دیگر است. یکی دیگر از خصوصیات مهم سیستم ایناستکه ترکیبی هدفمند است. به عنوان مثال ساعت یا خودرو، سیستمهایی مکانیکی هستند که با خارجکردن باطری، از کار میافتند. در هر سیستم تأثیر یک جزء بر کل تعریف شده است. در تفکر سیستمی پیشفرض ایناستکه باید به هر مسئلهای اعم از انسان یا جهان هستی، مانند یک سیستم نگاه کرد. در نگاه سیستمی به حل مسئله، تفکر فرآیندی اهمیت زیادی دارد. درک این مسئله که کوچکترین ضعف هر انسان در چند سال آینده، میتواند به یک بحران تبدیل شود، حاصل این نوع تفکر است. ضمن اینکه در نگاه سیستمی به حل مسئله، ترکیب راهحلها یا ترکیب ریشهها مهم تلقی میشود. اینکه از چند راهحل و از هر کدام به چه میزان و حجمی، برای حل مسئله استفاده شود، یکی از آثار نگاه سیستمی به مسئله است. برای تقویت تفکر سیستمی میتوان به تمرینهایی همچون تقویت تفکر کل به جز، تمرینهای ترکیبسازی ذهنی، چرخهنویسی و فرایندنویسی، و طرح سؤالات ترکیبی و رابطهای پرداخت.
ضرورت و اهمیت تعریف شبکه مسائل و راهبرد استخوان ماهی
دبیر ساحت سواد حل مسئله، با اشاره به این موضوع که برای پرهیز از نگاه خطی به مسئلهها، و اینکه در مواجهه با مسائل نگاه و تفکر سیستمی، اولین گام تعریف نظام مسائل است، افزود: در تفکر خطی، وقتی فرد به یک مسئله برخورد میکند به صورت مستقیم و از یک مسیر مشخص، سعی میکند که آن مسئله را حل کند. درحالیکه تفکّر سیستمی با ترکیب راهحلها و تعیین میزان اثرگذاری برای هر عنصر از جوانب مختلف به مسئله میپردازد. بههمینجهت گفته میشود در چنین وضعیتی برای پرهیز از نگاه خطی به مسائل و اینکه در مواجهه با مسائل، نگاه و تفکر سیستمی باید داشت، تعریف شبکه و نظام مسائل اهمیت بسیاری مییابد. نظام مسائل، مجموعه مسائلی است که از تحلیل ابعاد و روابط مختلف یک موضوع به دست میآید که با پاسخگویی به آنها میتوان تسلّط حداکثری و دقیقتری نسبت به موضوع پیدا کرد.
برای تعریف شبکه مسائل حول یک موضوع، حداقل دو لایه مسائل احصاء میشود. لایه اول مسئلههای اصلی پیرامون موضوع مورد بحث است و لایه دوم مسئله است. یکی از روشهای رایج، استفاده از روش شبکه وابسته به استخوان ماهی است. منظور از استخوان ماهی، راهبردی است که از نمودار علت و معلول استفاده میکند. این راهبرد از رویکرد نموداری برای اندیشیدن در مورد همه علّتهای احتمالی مسئله استفاده کرده و به افراد کمک میکند تا از طریق تحلیل موقعیت یک مسئله را انجام دهند. این راهبرد همچنین علل یک معلول خاص و روابط بین علت و معلول را نشان میدهد. البته روشهای دیگری نیز وجود دارد که مخاطب میتواند متناسب با علاقه یا سلیقه از آنها نیز بهره ببرد.
تحلیل استخوان ماهی با یک مسئله آغاز میشود و استخوان ماهی نمونهای برای جداسازی و دستهبندی علل ارائه میکند. تحلیل استخوان ماهی ابزاری برای شناسایی تمام علتهای احتمالی مسئله است. باید توجه داشت که این راهبرد به دنبال یافتن ریشه مسئله از دیدگاهی اصولی بوده و به دنبال مقصّر نمیگردد. در این شیوه از حل شبکهای مسائل، هدف تحلیل علل ریشهای برای پاسخدهی به سوالات دنبال میشود. سؤالاتی مانند: چه اتفاقی افتاده است؟ چطور اتفاق افتاده است؟ چرا چنین اتفاقی افتاده است؟ چه راهکارهایی میتوان ایجاد کرد و ارائه داد؟ و ... .
دلالتهای تفکر سیستمی در تدوین مجلات
دکتر نوفرستی در این بخش از سخنان خود به موضوع مهم دلالتهای تفکر سیستمی در تدوین مجلات رشد پرداخت و با تأکید بر این مطلب که مجلات رشد باید در تدوین محتوای خود، مبتنی بر زیرساخت تفکّر سیستمی موارد زیر را مورد توجه خود قرار دهند، توضیحاتی را بیان کرد و گفت:
در گام اول باید شبکه مسائل (مسائل اصلی و شبکه وابسته به هر مسئله) را در موضوعاتی که مورد نظر مجله است تدوین نمود که در این خصوص توجه به چند نکته ضروری و لازم است، از جمله اینکه:
الف. مخاطب شبکه وابسته به مسائل مربوطه، ویژگیهای خاص خود را دارد. به عنوان مثال ممکن است در ظاهر یکی از مسائل دانشآموزان و معلمان پایینبودن توجه و تمرکز باشد، اما اگر مسئله پایینبودن توجّه و تمرکز، در دانشآموز و معلّم به صورت مجزّا بررسی شود، دو شبکه وابسته اما کاملاً مجزا از هم مشخص میشوند که ناگزیر باعث خواهد شد با نگاهی متفاوت، به هر مخاطب پرداخته شود.
ب. هر برههای از زمان، شبکه مسائل مختص به خود را دارد. به عنوان نمونه، مجلهای که در مهر ماه به چاپ میرسد شبکه مسائل متفاوتی نسبت به مجلهای که در دی ماه به چاپ میرسد خواهد داشت؛ زیرا مخاطب مجله در ماههای مختلف سال با مسائل گوناگونی روبرو خواهد بود. ازاینرو، اگر مسئلهای در زمان مخصوص به خود مورد بررسی قرار نگیرد، بهطورطبیعی، مخاطب نیز از مسئله بهره لازم را نخواهد برد. بهعبارتدیگر، زمانهشناسی مقدمه مسئلهشناسی و حل مسئله است.
ج. باید دقت شود که در شبکه مسائل، در چه سطحی از سطوح چهارگانة دانش، نگرش، انگیزش یا رفتار به مسئله پرداخته شود؛ زیرا هر کدام از این چهار سطح شبکه وابسته متفاوتی را میطلبد. علت برخی مسائل را باید در سطح دانشی جست، و برخی نیز ریشه در انگیزش یا نگرش مخاطب دارند. لذا باید دقت داشت که در چه سطحی میخواهیم به مسئله بپردازیم. ازطرفدیگر باید به هر مسئله در سطوح مختلف پرداخته شود. لازم است مجلات رشد دقت داشته باشند که وقتی یک مسئله مورد توجه قرار میگیرد، از همه وجوه دانشی، بینشی، انگیزشی و رفتاری به آن پرداخته شود، تا برای مخاطب این مسئله روشن شود که برای پاسخ به یک مسئله، چه سطوحی باید مورد توجه قرار گیرد. پاسخ بسیاری از مسائل نه در رفتار یا دانش فرد که در انگیزه او نهفته است؛ مانند دانشآموزی که هم اطلاعات کافی و توانایی لازم برای کنکور را دارد، هم در برهههایی دچار پایینآمدن انگیزه یا بحران در آیندهبینی میشود. همچنین است برای معلمانی که تخصّص و تجربه کافی برای بسیاری از مسائل را دارند، اما در عین حال، انگیزه لازم برای مواجهشدن با آنها را از دست دادهاند؛ بهطور طبیعی باید در نحوه پرداخت به مسئله، تمام سطوح را مورد توجه قرار داد.
اهمیت پرداختن به فرایندها به جای نشانهها و علائم
این استاد دانشگاه با اشاره به دومین گام در این مسیر گفت: باید به جای پرداختن به نشانهها و علائم هر مسئله به فرایندها توجه شود. بهعنوان مثال وقتی به تندخوانی پرداخته میشود، سخن از اینکه تندخوانی چیست؟ چه اصولی دارد؟ چه فوایدی بر آن مترتّب است؟ و... اثربخشی پایینتری خواهد داشت تا زمانی که به تندخوانی به عنوان یک فرایند پرداخته شود و اینکه چگونه شکل میگیرد، چه مقدماتی لازم دارد و در طی زمان چه مشکلات و موانعی در این مسیر وجود دارد مورد توجه قرار گیرد. در چنین شرایطی به مسائل به صورت یک مسیر جاری توجه خواهد شد و کل فرایند آن مورد بررسی قرار میگیرد. ضمن این که لزومی ندارد مستقیم به مسائل پرداخته شود؛ بلکه باید شبکه وابسته به هر موضوع مورد توجه قرار گیرد. در چنین شرایطی هم تنوّع مسئله و موضوع در مجلات حفظ شده و هم مخاطب بعد از مطالعه بررسی تمامی موضوعات وابسته به مسئله به یک دید جامع نسبت به مسئله خواهد رسید. بهعنوان نمونه در ایام امتحانات یکی از مسائل دانشآموزان، تمامنکردن کتاب درسی در شب امتحان است. در چنین شرایطی بهجای پرداختن مستقیم به این مسئله، باید به شبکه مسائل وابسته به آن پرداخت. اینکه کسی شب امتحان به پایان کتاب نمیرسد، میتواند به خاطر برآورد اشتباه زمان، شروع دیرهنگام، وسواس مطالعاتی، کندخوانی، عدم تمرکز، اتلاف وقت یا اشتباه در اولویتبندی باشد. در چنین شرایطی مطالب مجله میتواند به این مسائل وابسته بپردازد تا اصل مسئله حل شود.
تفکر خلاق، راهی برای رهایی از تله عادتهای نهادینهشده
دکتر نوفرستی، تفکر خلاق را یکی از زیرساختهای مهم حل مسئله بر شمرد و با بیان این موضوع که باید تفکر خلاق را به عنوان مهارتی که میتواند به فرد کمک کند تا از دام گزینه اول (یعنی عادتها) رهایی یابد، افزود: معمولاً در راهکارها، ریشهها و نگاه به مسئله دچار تلة گزینه اول میشویم. گزینه اول همان افکاری هستند که از طریق محیط یا عادات در ما نفوذ کرده و نمیگذارند در حل مسئله به گونه مؤثری پیش برویم. تفکر سیال کمک میکند از گزینه اول به راحتی عبور کرده و به گزینههای بعدی بیاندیشیم. این مسئله زمانی مهمتر میشود که درک کنیم حل مسئله یک موضوع چند بعدی است؛ یعنی ریشههای یک مسئله و همچنین راهکارهای آن از چند جهت باید دنبال شوند؛ چرا که هیچ ریشه یا راهکاری به طور صددرصد نقشی تک بعدی در حل مسئله ندارد.
تفکر خلاق را میتوان با تمرینهای مختلف مثل سیالسازی، انعطاف، دستهبندی، طوفان فکری، صفحات صبحگاهی و... بهبود بخشید. ضمن این که تفکر خلاق یک مهارت است و با آموزش و تمرین قابلیت بهبود دارد.
دلالتهای تفکر خلاق در تدوین مجلات آموزشی رشد
سخنران سومین نشست تخصّصی مجلات رشد با اشاره به این موضوع که مجلات رشد باید مبتنی بر زیرساخت تفکر خلاق در تدوین محتوای خود، عمل کنند، توجه به موارد زیر را برای تحقّق چنین هدفی بر شمرد:
1. عدم سادهسازی مسائل و عدم توجه به شرایط مختلف
سادهسازی اغلب یک مسئله و عدم توجه به وجوه گوناگون آن، موجب وجود یک راهکار از پیش تعیین شده برای مسئلهها میشود. در این زمان مسئله و راهکار تبدیل به کلیشههای ذهنی میشوند. به عنوان نمونه، پاسخ کسی که با مسئله کندخوانی مواجه است، در آموزش تندخوانی بررسی میشود؛ درحالیکه مسئلههای موجود همواره یک ریشه یا راه حل ندارند و باید به دیگر ریشهها نیز توجه داشت. در اینجا توجه به چند نکته در تولید و تدوین محتوای مجلات اهمیت دارد:
الف) پیشنهاد میشود برای یک مسئله، ریشههای مختلف مورد توجه قرار گیرد تا مخاطب درک کند که یک مسئله وابسته به شرایط زمانی و مکانی و موقعیتی متفاوت، میتواند ریشههای مختلفی داشته باشد. ازاینرو باید به شدت از ارائه پاسخهای تکراهکار و جهانشمول و عدم توجه به زمینههای دیگر پرهیز شود.
ب) در برخی از موارد، لازم است راهکاری برای حل مسئله بیان نشود. اگر این هدف که قوّه خیال و تفکّر خلاق در مخاطب باید پرورش یابد دنبال شود، نیاز است که مخاطب، خود به تحلیل مسئله و بررسی بپردازد و گاهی بداند برای برخی از مسائل راهکار وجود ندارد و باید فرد مبتنی بر شرایط خود به یک راهکار برسد. در چنین شرایط توصیف مسئله در ابعاد مختلف کمککننده است.
ج) کلیشههای مرسوم در ذهن مخاطب باید مورد سؤال و پرسش قرار گیرد. مخاطب نباید گمان کند راهکارهایی که برای حل یک مسئله مرسوم و معروف شده، و یا به عنوان یک پیشفرض قرار گرفته است، در هر شرایطی پاسخگوست.
2. تغییر زاویه نگاه مخاطب به سوژه
دکتر نوفرستی با تأکید بر این موضوع که باید از زوایای مختلف به یک موضوع پرداخته شود، گفت: در بسیاری از سوژهها، هنگامی که زاویه نگاه به آن سوژه تغییر کند، مخاطب را به تأمل جدی نسبت به اندیشههای از پیش تعیینشده خود وامیدارد. بهعنوان مثال در موضوع کنکور، پرداختن به وضعیت و شرایط معلّمی که در مناطق محروم شرق کشور توانسته است در میان دانشآموزان خود ۲۶ قبولی پزشکی داشته باشد، میتواند بسیاری از پیشفرضهای ذهنی مخاطب را دچار تردید و بازنگری کرده و او را به سمت سیالاندیشی و بررسی پاسخهای دیگر نسبت به مسائل خود سوق دهد.
باید توجه داشت که بسیاری از واژهها و اصطلاحات، به خاطر کاربرد خارج از موضوع خود خالی از معنا شدهاند. بهعبارتدیگر اصطلاحات مختلفی در ذهن مخاطب به تکرار در آمده است، اما به خاطر عدم درک درست مفاهیم تنها پوستهای از آن در ذهن وجود دارد و این اثر هالهای را به وجود آورده است که: «من از این موضوعات کاملاً مطلع هستم» یا «این حرفها کاربردی نیست و فایدهای ندارد». به عنوان نمونه در مورد همین عنوان مهارت حل مسئله، چون مخاطب چندین بار آن را شنیده است، ممکن است احساس کند که نیازی به یادگیری آن ندارد و حرف مهمی برای گفتن و عملکردن ندارد؛ درحالیکه حقیقت ایناستکه مخاطب به خاطر شنیدن بسیار و عدم فهم صحیح این اصطلاح دچار اشباع و درک ناقصی از این موضوع میشود. ازاینرو، مجلات باید به موارد ذیل دقت بیشتری داشته باشند:
الف) استفاده از اصطلاحات تخصّصی در عناوین و محتوای مجلات ضرورت ندارد. در مقابل توصیه میشود مفهوم مورد نظر توضیح بیشتری داده شود و به جای خلاصهکردن آن در یک واژه خاص، به ابعاد مختلف آن پرداخته شود.
ب) از عناوین غیرتکراری، متفاوت و جذّاب بهره برده شود. برای این مهم که ذهن مخاطب سیال و خلاق شود، لازم است در پرداختن به هر موضوع از ادبیات و قالبهای مختلف استفاده شود. مخاطب باید ببیند میتوان به یک موضوع مشخص، نگاه علمی توأم با طنز و رویکرد ادبی داشت، و نوعی از یادگیری خلاقانه را در مخاطب پدید آورد. استفاده از انواع قالبها مانند: مقاله، تجربهنگاری، گفتوگو، داستان مصوّر و... نیز چنین تأثیری در ذهن مخاطب ایجاد خواهد کرد. به بیان ساده، هر میزان مجله به موضوعات خود خلاقانهتر و متنوعتر بپردازد، انتظار میرود مخاطب نیز بهره بیشتری از این خلاقیت ببرد. همچنین باید توجه داشت یکی دیگر از زیرساختهای حل مسئله، پرسشگری و کنجکاوی است. ضعف در پرسشگری و عدم پویایی در فکر باعث بیتفاوتی به مسائل میشود. پرسشگری میتواند توجه انسان را در امور مختلف تقویت کند و توجه، مهمترین نکته در حساسبودن به مسئلههاست. بهعبارتدیگر یکی از چالشهای مهم حلمسئله، بیتفاوتی به یک ضعف ساده است. آنچه باعث میشود این ضعف جدی گرفته شود تقویت توان پرسشگری است. پرسشگری را میتوان با انواع تمرینهای طرح سؤال، مطالعه نقّادانه و... تقویت نمود.
پرسشگری و دلالتهای پرسشگری در تدوین مجلات
دکتر نوفرستی با تأکید بر این موضوع که مجلات رشد باید مبتنی بر زیر ساخت پرسشگری، به تدوین محتوای خود بپردازند، مواردی را که این مجلات آموزشی باید در تدوین محتوای خود مورد توجه قرار دهند، اینگونه برشمرد:
۱. طرح چند پرسش کلیدی
مطالب و محتوای مجلات باید با سه تا پنج پرسش کلیدی شروع شود تا در نتیجه خواننده کنجکاو شده و نسبت به موضوع تأمل کافی داشته باشد.
۲. عدم ارائه پاسخهای مشخص
مطلوب است به دنبال ارائه یک پاسخ مشخص نباشد؛ توصیف دقیق مسئله و پرسش پیرامون مسئله موجب میشود مخاطب نسبت به مسئله حساس شده و خود به دنبال جواب جستوجو کند و همچنین با تأمّل، بخشی از جواب را بیابد. بهعنوان مثال بیش از آنکه از فواید و روشهای تندخوانی سخن به میان آید، میتوان اینگونه سخن را آغاز کرد که «تندخوانی یک ماه مانده به امتحانات چه کمکی به ما خواهد کرد؟».
۳. تعامل با مخاطب برای طرح پرسش
در بخشهایی که هدف ایناستکه با مخاطب ارتباط تعاملی برقرار شود، بهجای دریافت پاسخ، از آنها خواسته شود درباره یک موضوع، پرسشهای گوناگون طراحی کنند؛ حتی مسابقاتی که به بهترین پرسشها جایزه داده شود.
۴. ایجاد فرصت نقّادی
برای مخاطب فرصت نقّادی ایجاد شود. با مطالعه مطالب مجله باید برخی از پیشفرضهای ذهنی او که معمولاً برآمده از فضای مجازی است، مورد نقد قرار گیرد. بهعبارتدیگر، مخاطب در پایان هر متن، باید به پرسشهای مشخصی در موضوع موردنظر برسد که پاسخ به آنها نیازمند کاوش و تحقیق بیشتر است.
پنج خطای رایج در حلمسئله
دبیر ساحت سواد حلمسئله، با اشاره به خطاهای رایج در حل مسئله، نکاتی را به شرح زیر در این زمینه یادآور و خواستار دقت بیشتر برنامهریزان تهیه محتوای مجلات رشد در این خصوص شد که عبارتند از:
1. خطای واگذاری حلمسئله به زمان
باید توجه داشت که واگذاری حلمسئله به زمان، یکی از اشتباهات رایج افراد، وقتگذراندن با هدف گذر از مشکل و حلشدن مسئله است؛ حال آنکه مسئله اغلب با مرور زمان بهصورت مؤثر و اصولی حل نمیشود، بلکه امکان دارد صورت مسئله پنهان شده و در مواقع بحرانی دوباره بروز و خودنمایی داشته باشد. تهیهکنندگان محتوای مجلات باید دقت داشته باشند که اطلاع از مسائل اساسی مخاطب ضروری است و هر مجله باید بهصورت مستمر، شبکه مسائل مخاطبان خود را احصاء کند و از آن چشمپوشی نکند.
۲. خطای مشغولشدن با صورت ظاهری مسئله
مشغولشدن با صورت ظاهری مسئله، آسیب جدی است و برای دچارنشدن به ظاهرگرایی دو پیشنهاد ارائه میگردد:
الف) تدوین شبکه مسائل مخاطبان در دو لایه، و تبیین شبکه وابسته تدوین به هر مسئله.
ب) عبور از نشانهها و علائم در مطالب مجلهها؛ بهعنوان مثال گفته شود: «برای رسیدن به موفقیت پشتکار ضروریست»، یا در یک تجربهنگاری عنوان شود: «آقای الف چون پشتکار داشت موفق شد» یک امر مشخص و بدیهی است؛ آنچه در اینجا مورد سؤال است این مطلب است که «پشتکار چگونه شکل میگیرد و فرد میتواند دارای پشتکار باشد؟» یا در همان مورد تجربهنگاری مطلوب است عنوان شود «آقای الف چه کار کرد که پشتکارش افزایش یافت؟»
۳. خطای شتاب در راهکار
یکی از اشتباهات رایج نویسندگان تلاش هرچه بیشتر برای ارائه یک راهکار دقیق و مطمئن در موضوعات و مسائل مختلف است تا خواننده به سرعت به پاسخ برسد. حال آنکه بیش از ارائه پاسخ، توصیف مسئله است که میتواند به حل مسئله کمک کند. لذا باید مخاطب را به سمت تشخیص و توصیف مسئله سوق داد.
بهعنوان نمونه بهجای اینکه گفته شود: چگونه میتوان تندخوان شد؟ مخاطب با این مسئله مواجه شود که چرا کندخوان است؟ تا قبل از اینکه مخاطب بخواهد یک راهکار آماده به دست آورد، نسبت به مسئله خود از زوایای مختلف تأمل نماید.
۴. خطای آزمون و خطا
بحث تکرار و به اصطلاح آزمون و خطا، موردی مرسوم است که انرژی زیادی از افراد میگیرد و در ادامه انگیزه آنها را نیز از بین خواهد برد. حال اینکه در اصل حلمسئله راهکاری برای جلوگیری از این آزمون و خطاست؛ چراکه حلمسئله بهصورت نظامواره و هدفمند مسئله را ریشهیابی کرده و به الگویی فکری برای حل آنها خواهد رسید.
۵. خطای یکجانبه نگری
گاهی سعی شود مسئله از یک مسیر تکراری و معین حل شود؛ حال آنکه مسیرها یا عوامل دیگر در خلاف جهت راه حل قبل بوده و اثر آن را خنثی میکند. در چنین شرایطی پیشنهاد میشود در هنگام تدوین محتوا به موارد زیر توجه شود:
الف) عوامل مؤثّر بر مسئله بررسی شده و میزان و جهتگیری هر کدام مورد توجه قرار گیرد تا مخاطب متوجه شود هر عامل چه نقشی در ایجاد یا حلمسئله دارد.
ب) راهکارها بهصورت ترکیبی مورد توجه قرار گیرند. ممکن است دو راهکار یا عامل با هم ترکیب شده و اثری متفاوت داشته باشند. بهعبارتدیگر، همیشه دو به اضافه دو، چهار نمیشود!
خلق آزمایشگاههای انسانی برای نمونهسازی حل مسئله
در بخش دوم این نشست، امیرحسین خانی زارع، از پژوهشگران فعّال در عرصه تعلیم و تربیت، گفت: امروزه در حوزه علوم اجتماعی، بحث و موضوع آزمایشگاههای انسانی مطرح و خلق آزمایشگاههای انسانی در جامعهشناسی نیز مرسوم است. در حوزههای دیگر هم چنین است و کسانی که اخیراً جایزه نوبل اقتصاد را دریافت کردهاند، اغلب فعّالیتهای آزمایشگاهی داشتهاند که با ایجاد آزمایشگاههای انسانی، موقعیتهایی را خلق و مسائل و موضوعات مورد نظر خود را در این آزمایشگاههای انسانی به صورت واقعی، اما در ابعادی کوچکتر و قابل کنترل و سنجش دقیق میآزمایند. نتایج این آزمایشها بر اساس موقعیتی که خلق شده، بررسی، تحلیل و برای اقدامات بعدی مورد استفاده قرار میگیرند.
افراد به نتیجه کارشان از پولی که بهدست میآورند بیشتر اهمیت میدهند!
این پژوهشگر حوزه تعلیم و تربیت با اشاره به یک نمونه در خصوص شرکت مایکروسافت که نتایج جالبی را از نحوه رفتار و تفکر افراد در مورد کارهای خودشان نشان میدهد، چنین گفت: شرکت مایکروسافت با بهکارگیری تیمهایی، کار گستردهای را طراحی و آن را تا مرحله آخر انجام میدهد. اما بعد از اتمام کار، با دادن حق و حقوق همه افراد دخیل در آن، این برنامه کاری تعطیل میشود و در حقیقت افراد نمیتوانند حاصل نهایی کار خود را ببینند. این اتفاق وضع شرکت را به هم میریزد و حال افراد دخیل در برنامه کاری را خیلی بد میکند. آنها میآیند و با ایجاد یک آزمایشگاه انسانی این اتفاق را تحلیل میکنند تا بررسی کنند درحالیکه همه افراد حق و حقوق خود را بابت این کار انجامشده دریافت کردهاند، چرا به چنین وضعیتی دچار شدهاند؟
در این آزمایش افراد را دور هم جمع کرده و میگویند براساس الگوهایی که وجود دارد، یک سری اشکال را به صورت اریگامی طراحی کرده و بسازند. افراد انتخاب شده برای این آزمایش کارشان را انجام میدهند و بر اساس کاری که انجام دادهاند، تناسب آن با الگو و... امتیازاتی دریافت میکنند. در مرحله بعد، از آنها میخواهند این کار را بدون الگو و با اشکالی که نمایش داده میشود، انجام دهند. بعد از این مرحله دوباره کارهای انجام شده را ارزیابی میکنند و به طور طبیعی به دلیل اینکه افراد الگویی در اختیار نداشتهاند، حتی با صرف زمان بیشتر و تلاش مضاعف، آثار بدتری ارائه میدهند. تحلیلی که بعد از این مرحله ارائه میشود ایناستکه افراد نسبت به کاری که انجام میدهند، برابر تلاش و زحمتی که متقبّل شدهاند، انتظاراتی دارند و چون زمان و وقت خود را صرف کار کردهاند، انتظارشان این است که نه بر اساس نتیجه، که بر اساس حاصل تلاش و کارشان ارزیابی شوند و امتیاز، پاداش یا حقوق بگیرند. در نتیجه متوجه میشوند که در برنامه کاری مایکروسافت افراد بیشتر و بالاتر از دریافت حق و حقوق خود، انتظار داشتهاند تا نتیجه و حاصل کار و تلاش خود را مشاهده کنند و چون چنین اتفاقی رخ نداده است، حالشان بد و در نتیجه شرکت دچار تنش شده و اوضاع آن به هم میریزد.
ملاحظه میشود که این بحث آزمایشگاههای انسانی، در برخی اوقات با بهکارگیری برخی بازیها نیز میتواند انجام شود. برایناساس، منظور از بازی فقط سرگرمی در نوع کودکانه آن نیست که میتواند با برنامهریزی و طراحی درست در عین لذت و سرگرمی زمینهای برای ارزیابی و سنجش برخی امور باشد و بهطورکلی، طراحی نظریه بازیها، که فیلم «ذهن زیبا» هم با چنین ایدهای طراحی و ساخته شده و به عنوان فیلمی قابل توجه و موفق مطرح است، از چنین نگاهی ریشه گرفته است.
اهمیت و ضرورت بهرهگیری از نتایج حوزه علوم اجتماعی در تدوین محتوای مجلات رشد
خانیزارع با اشاره به این موضوع که چنین شیوههایی در کتابهای علوم اجتماعی و برای استفاده در خلق موقعیتهای سازنده و استفاده از آن برای امور مورد نظر وجود ندارد، افزود: اگر این شیوهها مورد استفاده قرار گیرند میتوان از آن استفادههای زیادی کرد. این اتفاق میتواند در مجلات رشد رخ دهد و با خلق موقعیتهای برنامهریزی شده، از توان، همکاری و مشارکت مخاطبان برای رشد و توسعه این رسانههای آموزشی استفاده کنیم.
موضوعاتی از قبیل فضای مجازی و استفاده بچهها از گوشیهای هوشمند تلفن همراه، کنترل خشم، کاربرد زبان معیار و موضوعاتی از این قبیل امروزه از موضوعها و مسائلی هستند که میتوانند به معضل و چالشهایی جدی تبدیل شوند. موضوعهایی که میتوان در مجلات رشد و با خلق موقعیتهایی مبتنی برحلمسئله، بر اساس سند دلالتهای حلمسئله در مجلات رشد و راهکارهایی که آقای نوفرستی هم بهطور کامل آن را شرح دادند، به آنها پرداخت و علاوه بر دانشآموزان، به اولیای مدارس کمک کرد تا بتوانند با اشتراک نظر بیشتر و اقداماتی مبتنی بر یک اندیشه واحد و کارآمد مسائل خودشان را حل کنند و فرصت بیشتری برای رسیدگی به امور اساسی در مدارس داشته باشند.
مجلات رشد میتوانند امید را در دل دانشآموزان زنده کنند!
پژوهشگر حوزه تعلیم و تربیت با اشاره به اهمیت پرداختن مجلات رشد به موضوعات کلیدی و مسئلههای روز دانشآموزان تأکید کرد: امروزه موضوع «امید» برای دانشآموزان یک موضوع کلان است. اگر کمی دقیق شویم، متوجه خواهیم شد که بچههای ما رویاهای بزرگی ندارند. موضوعی که به حوزه امید و تصورات آنان از آینده خود بر میگردد و نبود آن میتواند خطرناک و آسیبزا باشد.
اگر یک تصور خاص از آینده به عنوان کلان موضوع احصا شود و از دل آن مسائلی تعریف و به تناسب هر یک از مجلات محتواهایی تهیه و طراحی شود، مجلات رشد میتوانند نقش مهمی در خصوص ترسیم تصویری از آینده که بتواند امید را در دل مخاطبان زنده کند، داشته باشند.
این موضوعی است که در حال حاضر هم در مجلات رشد به آن پرداخته میشود، اما نیاز به مسئلهشناسی دقیقتر و طراحی حساب شدهتری دارد تا بتوان دانشآموزان را بر اساس اهداف خاصی که ترسیم شده است، به جهت مورد نظر و در مسیر امیدآفرینی سوق داد. بهعنوان نمونه در یکی از مجلات رشد، صفحهای طراحی شده است که نقشهای از ایران را نشان میدهد و در هر منطقهای به معرفی یک شغل مشخص پرداخته است و از دانشآموزان پرسیده شده است که شما در آینده میخواهید چه کاره شوید؟
اما نکته ایناستکه در میان شغلهایی که از آنها صحبت شده است، از دانهدادن به مرغ و خروس صحبت شده است، اما هیچ نشانی از کارهای صنعتی وجود ندارد. این درحالیاستکه حتی بچههای دبستانی ما امروزه در همان حد و توان خودشان، در حوزه رباتیک کار میکنند و غفلت از چنین توانمندیهایی امید و نگاه روشن به آینده را از مخاطب میگیرد.
در جامعه با کلان مسئلههایی مانند دوقطبیشدن، دنیای مجازی، خشم و خشونت در بین دانشآموزان، امید و امیدآفرینی، هویت اسلامی ایرانی و... روبهرو هستیم. کلان مسئلههای که باید آنها را با توجه به شاخصهایی مانند مخاطبان هر مجله، مسئله زمان، موضوع نیاز و ذائقه مخاطب و ... به مسئلههایی کوچکتر و قابل حل تقسیم کرد تا بتوان مبتنی بر راهکارهایی که در «سند دلالتهای حلمسئله در مجلات رشد» مطرح شد، به آنها پرداخته شود و با نگاهی حرفهای و مشترک از رسانه مهم و فراگیر مجلات رشد برای کمک به مخاطبان خود در راستای اهداف آموزش و پرورش که بر اساس اسناد تحولی و از جمله سند تحول بنیادین آموزش و پرورش طراحی و ابلاغ شده است، بهرهمند شد.
* * *
گفتنی است نشستهای تخصصی مجلات رشد در موضوعاتی با عناوین هشتگانه: «سبک زندگی اسلامی و ایرانی»، «تربیت زیستی و بدنی»، «تربیت اعتقادی، عبادی و اخلاقی»، «سواد حل مسئله»، «تربیت اجتماعی و سیاسی»، «تربیت زیباییشناختی و هنری»، «تربیت اقتصادی و حرفهای» و«تربیت علمی و فناورانه» از سوی دفتر انتشارات و فناوری آموزشی ازآبانماه تا دیماه سال جاری برنامهریزی شده است. از مجموعه این نشستها تاکنون سه نشست با موضوعات «سبک زندگی اسلامی و ایرانی»، «تربیت زیستی و بدنی» و «سواد حل مسئله» برگزار شده و سایر نشستها نیز مطابق جدول زمانی پیشبینی شده در ماههای آذر و دی برگزار خواهند شد.