درچهارمین نشست تخصصی مجلات آموزشی رشد با عنوان« تربیت زیبایی شناختی و هنری» مطرح شد
توجه به «ساحت تربیت زیبایی شناختی و هنری» وجه تمایزی که میتواند مزیت رقابتی مجلات رشد باشد
به گزارش واحد خبر و رسانه دفتر انتشارات و فناوری آموزشی، چهارمین نشست از سلسله نشستهای تخصصی مجلات رشد با موضوع «تربیت زیبایی شناختی و هنری» در محل سالن اجتماعات مدرسه تاریخی دارالفنون برگزار شد. دراین نشست که با حضور مدیرکل، معاونین، سردبیران و مدیران داخلی مجلات رشد دانشآموزی و مجلات رشد عمومی بزرگسال و تخصصی، رؤسا و کارشناسان گروههای مجلات رشد و همچنین اعضای شورای برنامهریزی این نشریات برگزار شد، دکتر محمد حسن شاهنگی، پژوهشگر عرصه تعلیم و تربیت نکاتی در خصوص ساحت زیبایی شناختی و هنری ارائه و به سؤالات و پرسشهای حاضران پاسخ داد.
نشستهای تخصصی، فرصت اندیشهورزی برای تقویت علمی و حرفهای مجلات رشد
در این جلسه دکتر محمد صالح مذنبی،
مدیرکل دفتر انتشارات و فناوری آموزشی و مدیر مسئول مجلات رشد، برگزاری
این نشستها را فرصتی مناسب و زمینهای برای اندیشهورزی و استفاده از
ظرفیتهای علمی کشور برای رشد و گسترش این نشریات و غنیسازی هر چه بیشتر
این فعالیتها در راستای اسناد تحولی آموزش و پرورش، بهخصوص سند تحول
بنیادین آموزش و پرورش دانست.
مدیرکل دفتر انتشارات و فناوری آموزشی با اشاره به این موضوع که باید با
برگزاری نشستهای تخصصی مجلات رشد، در زمینه مجلات تولیدی و ارتباط و نسبت
آن با سند تحول بنیادین آموزش و پرورش گفتوگو و اندیشهورزی کنیم، گفت:
تأکید چندبارهام بر امر مهم اندیشهورزی به این دلیل است که اندیشهورزی و
گفتوگو را یک اصل مهم و ضروری در حوزه کاری خودمان میدانم. قصد و هدف
این است که این نشستها تبدیل به فضایی اندیشهورزانه شود تا بتوانیم از
ماحصل آنچه اندیشمندان حوزه تعلیم و تربیت و دیگر حوزههای مرتبط بیان
میکنند و مشارکتی که خودمان در این جلسات داریم، در کار تهیه محتوا و
تولید مجلات رشد استفاده کنیم. از آنجایی که در این مجموعه نشستها
ساحتهای گوناگون طرح شده در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش محور اصلی گفت
و گوهاست، به دنبال آن هستیم تا بتوانیم همه آنچه را که تولید میشود، در
ارتباط با اسناد بالادستی آموزشوپرورش و مبنایی حوزه تعلیموتربیت و
آموزشوپرورش، یعنی سند تحول بنیادین آموزشوپرورش معنا ببخشیم و به سمت و
سویی برویم که آنچه تولید میشود بتواند در راستای این سند، پاسخگوی
نیازهای و تقاضاهای گوناگون و متنوع مجموعه مخاطبان مجلات رشد باشد.
توسعه و تعمیق نگاه اصولی نسبت به متن سند تحول بنیادین آموزشوپرورش
مدیر مسئول مجلات رشد، هدف
دیگر برگزاری نشستهای تخصصی مجلات رشد را تعمیق نگاه دستاندرکاران تولید
مجلات رشد در موضوعات مربوط با سند تحول بنیادین آموزشوپرورش ذکر کرد و
افرود: بحث محوری ما در این جلسات، طرح موضوع و بحث در زمینه ساحتهای
چندگانه سند تحول است که به عنوان نمونه در نشست امروز، به مبحث تربیت
زیبایی شناختی و هنری پرداختهایم. موضوعی که کمک میکند تا با دقت در
نکاتی که مطرح میشود، با نگاهی عمیقتر و اصولیتر و از زاویه ادبیات مطرح
شده در سند تحول بنیادین آموزشوپرورش، نگاهمان را در این زمینه عمیق تر و
دقیقتر کنیم.
برگزاری این نشستها را میتوان اتفاقی مبارک دانست که کمک خواهد کرد با
یکدلی، وحدت نظر، نگاه عمیق و دقیقتر و اشتراک نظر بیشتر کار خودمان را در
مجموعه مجلات رشد که در واقع یک کل متکثر اما با اهداف و مأموریتهایی
مشترک هستند، دنبال کنیم.
هنر و زیبایی؛ وجه تمایزی که میتواند مزیت رقابتی مجلات رشد باشد
دکتر مذنبی، ضمن تأکید بر
ضروت برگزاری نشستهای تخصصی مجلات رشد آن را وجه تمایز تولیدات این حوزه
دانست و گفت: اهمیت این موضوع وقتی بهتر درک خواهد شد که توجه داشته باشیم
کار ما در دفتر انتشارات و فناری آموزشی و مجموعه مجلات رشد، به دلیل وجه
رسانهای این مجلات خیلی مهم است. ضمن این که این نشریات پر شمار و با
سابقه طولانی، ارتباط و پیوند وثیقی با موضوع هنر، زیباییشناسی، ادبیات
و... دارند و اتفاقاً وجه تمایز آنچه در این دفتر تولید میشود، در توجه به
امر زیباییشناسی و هنر است.
هنر و زیبایی؛ وجه تمایزی که میتواند مزیت رقابتی مجلات رشد باشد
دکتر مذنبی، ضمن تأکید بر ضروت برگزاری نشستهای تخصصی مجلات رشد آن را وجه تمایز تولیدات این حوزه دانست و گفت: اهمیت این موضوع وقتی بهتر درک خواهد شد که توجه داشته باشیم کار ما در دفتر انتشارات و فناری آموزشی و مجموعه مجلات رشد، به دلیل وجه رسانهای این مجلات خیلی مهم است. ضمن این که این نشریات پر شمار و با سابقه طولانی، ارتباط و پیوندی وسیع و وثیق با موضوع هنر، زیبایی شناسی و ادبیات و... دارد و اتفاقاً وجه تمایز آنچه در این دفتر تولید میشود، در توجه به امر زیبایی شناسی و هنر است.
دلالتهای «ساحت تربیت زیبایی شناختی و هنری» در سند تحول و جایگاه آن در مجلات رشد
در چهارمین نشست تخصصی مجلات رشد که با عنوان «تربیت زیبایی شناختی و هنری» برگزار شد، دکتر محمد حسن شاهنگی، پژوهشگر عرصه تعلیم و تربیت، نکاتی را بیان و سپس بحث اصلی خود را در خصوص ساحت زیبایی شناختی و هنری ارائه کرد و به سؤالات و پرسشهای طرح شده از سوی حاضران پاسخ داد.
دکتر شاهنگی در ابتدای این جلسه گفت: آنچه در این فرصت طرح و ارائه میشود، کامل نیست اما میتواند با گفتوگو و اندیشهورزی و تعامل بیشتر، از آنچه هست کاملتر شود. شاید اشاره به این نکته که تنها سند و متن کاملی که در عالم وجود مطرح است متن«قرآن» است، بتواند ناکامل بودن هر بحث و سند و نوشته دست بشر را روشن کند.
وی در ادامه با اشاره به سرفصلهای محورهای اساسی بحث درباره «تربیت زیبایی شناختی و هنر» به حوزه تعاریف و بررسی برخی روابط در این حوزه پرداخت و گفت: برای اشتراک نظر بیشتر در زمینه معنا و مفهوم زیبایی، به برخی از تعاریف از نگاه اندیشمندان اسلامی و برخی صاحب نظران از این واژه میپردازیم.
تعریف زیبایی در معنای لغوی آن
«زیبا» در لغت از مصدر زیبیدن دارای معانی مختلفی؛ چون شایسته، نیکو، جمیل و خوش نما است، و در اصطلاح، نمود یا پردهای نگارین و شفاف است که روی کمال کشیده شده است. همچنین از نگاهی دیگر، «زیبایی» یعنی حالت و کیفیت زیبا که عبارت است از نظم و هماهنگی که همراه عظمت و پاکی در شیء وجود دارد و عقل و تخیل و تمایلات عالی انسان را به تحسین وا دارد و لذّت و انبساط پدید آورد.
در فلسفه افلاطون، «زیبایی» عبارت است از هماهنگی اجزا با کل، مانند ساختمانی که در و دیوار و سقف و سایر اجزای آن با تناسبخاصی ساخته شده باشد. افلاطون به رابطه بین زیبایی و سودمندی میپردازد و در زبان یونانی کالُن به معنای زیبایی و آواتون به معنای خیر است.
ارسطو معتقد است «زیبایی» نظم، تقارن و کمال است. نظمی که ارسطو از آن سخن میگوید نظم طبیعی و مرجع آن طبیعت است.
هیوم کتابی به نام «در باب معیار ذوق» دارد و در این کتاب برای اولین بار بین «لذت» و «زیبایی» ارتباط بر قرار میکند. او معتقد است هر آنچه باعث لذت شود زیباست و هر آنچه باعث لذت نشود زشت است و در حقیقت این ذوق انسان است که زیبایی را درک میکند.
کانت انقلابی را در فلسفه بوجود می آورد که در اصطلاح به آن انقلاب کپرنیکی میگویند. او در باب «زیبایی» چنین میگوید: زیبا چیزیست که لذتی بیافریند، رها از بهره و سود، بدون مفهوم، همگانی، بدون هدف و فرجام باشد. او زیبایی را عینی (objective) میداند، اما اعتقاد دارد درک زیبایی به ذهن ما بر میگردد و امری ذهنی (subjective) است.
از نظر فارابی «زیبایی» کمال نهایی و وجود برتر یک موجود است. طبق این تعریف موجودی زیباست که همه کمالات مورد انتظار از آن را داشته باشد.
طبق نظر ابن سینا زیبایی مبتنی بر سه رکن: حُسن نظم، حُسن تألیف و حُسن اعتدال استوار است.
بر اساس تعریف صدرالمتألهین امری مورد تحسین و ستایش واقع میشود که در آن، هر چیزی کمالات بایسته و شایسته خود را داشته باشد.
از نظر علامه محمدتقی جعفری، زیبایی آن است که انسان را ضمن رفع حس زیبایی جوئیش به کمال نیز نایل کند.
زیبایی و انواع آن از نگاه استاد مطهری
این استاد صاحب نظر در حوزه تعلیم و تربیت، سپس به بیان تعاریفی از انواع زیبایی، ارتباط چهارگانه بین هنر و زیبایی با مفاهیمی مانند: اخلاق، هنر، علم و دین پرداخت و ضمن ارائه تعریف زیبایی شناسی، نکاتی را در خصوص زیباییشناسی در اسلام و قرآن و چهارچوب بینش زیبایی شناسی در قرآن به شرح زیر بیان کرد. دکتر شاهنگی در خصوص انواع زیبایی از نگاه استاد مطهری چنین گفت:
یکی از موضوعاتی که در آثار استاد مطهری به چشم میخورَد، موضوع تنوع زیبایی است. از نظر ایشان، زیبایی منحصر به آن زیباییکه دو جنس مخالف از یکدیگر درک میکنند، نیست. ضمن این که در یک تقسیمبندی کلی، شهیدمطهری، زیبایی را به دو بخش حسی و معنوی تقسیم میکند. از دیدگاه و منظر ایشان، زیبایی گلها، درختها، جنگلها، کوهها، سپیدهدم، طلوع آفتاب (زیباییهای طبیعی) در شمار زیباییهای محسوساند که بیشتر مردم آنها را میبینند و درک میکنند و از مشاهده آنها لذّت میبرند. همچنین پدیدههای زیبای محسوس، لذّت خاصی را در انسان پدید میآورند و هر چند بهصورت موقت و گذرا، احساس خوبی را به بیننده منتقل میکنند. این زیبایی حسی به سمعی و بصری تقسیم میشود. از نگاه استاد و به طور کلی چهار نوع زیبایی اساسی با عناوین: زیبایی محسوس؛ مانند گل ها و جنگلها. زیبایی نامحسوس طبیعی؛ نظیر زیبایی آزادی، علم و...، زیبایی معقول ارزشی؛ مانند حکمت، عدالت و دیگر وارستگی های روحی و زیبایی و جمال مطلق لم یزلی و لایزالی وجود دارد.
رابطه چهار گانه بین زیبایی و اخلاق، زیبایی و هنر، زیبایی و علم و دین و هنر
موضوع رابطه چهارگانه در حوزه زیبایی شناسی، مبحث بعدی بود که این استاد دانشگاه آن را به شرح زیر بیان کرد:
1. رابطه زیبایی و اخلاق
شهیدمطهری، از اولین نظریهپردازان تعامل زیبایی و اخلاق در ایران است. ایشان حسن و زیبایی را از اموری میداند که در پرتو اعتقاد به خدا پرورش مییابد. از نگاه ایشان باید حس زیبایی را در بشر پرورش داد، بشر اگر زیبایی مکارم اخلاق و نتایج وضعی آن را حس کند به ضد اخلاق روی نمیآورد. علت اینکه برخی افراد دروغ میگویند این است که زیبایی صداقت و یکرنگی را درک نکردهاند و همینطور سایر رذایل اخلاقی. استاد معتقد بودند انسان زیباییهای طبیعت را دوست دارد و از دیدن آب صاف و زلال، دریا، آسمان و کوهها لذّت میبرد. این لذّت فراتر از لذّت جسمانی است. لذّتهای روحانی با فکر و تأمل توأم است.
2. نسبت زیبایی و علم
یکی از موضوعاتی که کمتر به آن پرداخته شده رابطه زیبایی و علم است. آیا بین این دو رابطهای وجود دارد؟ و آیا علم یکی از مصادیق زیبایی نیست؟ باید توجه داشته باشیم که زیبایی مربوط به فن است و علم مربوط به کشف. علم یعنی آنچه که حقیقتی را برای انسان کشف میکند، ولی زیبایی و جمال یعنی آن چیزی که یک موضوع جمیل و زیبایی را بهوجود میآورد. مهم است که بدانیم موضوع علم، همیشه پدیدههای محسوس و قابل اندازهگیری هستند، ولی هنر هیچگاه دارای قوانین بهخصوصی نیست و موضوع آن هم از قلمرو محسوسات فراتر میرود.
3. رابطه زیبایی و هنر
هنر آن نوع سازندگی است که با زیبایی توأم و غایت آن زیبایی و بیان زیبایی باشد. شهید مطهری نام دیگر هنر را «زیباییآفرینی» میداند و به همین دلیل بر رابطه بنیادین هنر و زیبایی و تأثیر آنها بر یکدیگر تأکید میکند.
4. رابطه دین و هنر
در جهان اسلام رابطه دین و هنر بیشتر در آثار عرفانی نمود یافته، اما متأسفانه کمتر به فلسفه هنر و زیباییشناسی توجّه شده است. این در حالی است که هنر وسیلهای برای رسیدن به حالتی از شور و شوق است و به زندگیکردن معنا و ارزش میدهد.
تأملی درباره هنر اسلامی
دکتر شاهنگی در ادامه سخنان خود نکاتی را در خصوص هنر اسلامی بدین شرح بیان کرد: باید توجه داشته باشیم که اسلام نوع خاصی از هنر را توصیه نمیکند، بلکه تنها محدوده بیانی آن را معین میسازد. ضمن این که هنر اسلامی این توانایی را داشته است که جهان قدسی را در خود بنمایاند. از سویی دیگر تأثیر این نوع از هنر آن است که روان انسان را ناخودآگاه تا عوالم روحانی بالا میبرد و در ملکوت به پرواز درمیآورد و از این جهت درست در نقطه مقابل هنر مدرن و پسامدرن قرار دارد. در عین حال هنر در اسلام نوعی تعالی روحی و انبساط خاطر است و به همین دلیل است که اسلام، انسان را به جمال و زیبایی دعوت کرده است و بهجز آیات الهی، در روایاتها نیز با اهمیت تلقی شده است. به دلیل همین اهمیت، در کتاب اصول کافی بابی تحت عنوان «باب التجمل و الزینه» وجود دارد. جالب است بدانیم در همین ارتباط دوگانه «هنر پیرو» و «هنر پیشرو» مطرح شده و علامه جعفری هنر را به دو دسته «هنر پیرو» و «هنر پیشرو» تقسیم کرده است.
تعریف زیباییشناسی با نگاهی به ادبیات غربی و آموزههای اسلامی
استاد مدعو نشست تخصصی «تربیت زیبایی شناختی و هنری» با اشاره به نگاههای غربی و دیدگاههای اسلامی در مورد هنر، تعاریفی را از زاویه نگاه این دو حوزه به شرح زیر بیان و توصیف کرد:
تعریف زیباییشناسی در غرب
باید بدانیم واژه زیباییشناسی نخستین بار توسط الکساندر بومگارتن در قرن هجدهم بهکار رفت. او زیباییشناسی را در معنای شناخت حسّی بهکار برد. سپس آن را در ادراک زیبایی حسّی بهویژه زیبایی محسوس هنری استعمال کرد. پس از آن و به تدریج زیباییشناسی عنوان شاخهای از فلسفه شد که به بحث پیرامون زیبایی و هنر میپردازد. در واقع زیبایی شناسی در غرب «شاخهای از فلسفه است که در باره ماهیت زیبایی بحث میکند» و از نگاهی دیگر میتوان گفت: «زیباییشناسی همان فلسفه هنر است». همچنین «زیباییشناسی را نوعی پژوهش عام درباره هنر، اعم از این که فلسفی باشد یا علمی» باشد، دانسته است.
زیباییشناسی در اسلام
در مورد زیباییشناسی در اسلام میتوان گفت: در فلسفه اسلامی شاخه مستقلی به عنوان زیباییشناسی مطرح نبوده و فلاسفه اسلامی نوشته مستقلی درباره زیباییشناسی ندارند. ضمن این که مباحث زیباییشناسی هم مانند مباحث معرفتشناسی به طور پراکنده در لابهلای آثار فلاسفه اسلامی مطرح شده است. در عین حال صدرالمتألهین بیشتر از دیگر فلاسفه اسلامی به زیباییشناسی پرداخته است و جلد هفتم «اسفار» اغلب شامل مباحثی است که به زیباییشناسی مربوط میشوند.
تربیت زیباییشناختی و نقش آن در تربیت هنری دانشآموزان
دکتر شاهنگی با اشاره به این موضوع که «تربیت زیباییشناختی» با کمک کردن به دانشآموزان در خلق آثار هنری، یا هنرمندانه عمل کردن، به تربیت هنرمند میپردازد، به برخی تعاریف، نقش و نوع نگاه به این واژه پرداخت و گفت: ماکسین گرین اصطلاح سوادآموزی زیباییشناختی را به عنوان هدف تربیت زیباییشناختی به کار برده است. در عین حال در این نوع از تربیت بر عمل کردن تأکید میشود و اعتقاد عمومی بر این است که هنرمند بودن یک امر ذاتی است و اکتسابی نیست. در همین رابطه باید گفت شاید بهتر باشد این تربیت را به جای تربیت زیبایی شناختی، تربیت هنری بنامیم.
چهارچوب بینش زیباییشناسی در قرآن
دکتر شاهنگی در ادامه به چارچوبهای زیبایی شناسی در قرآن پرداخت و با اشاره به این موضوع که از نظر قرآن زیبایی انسان، زیباییهای طبیعت و زیباییهای معنوی و اخلاقی از پدیدههای زیبایی محسوب میشود، به ذکر آیاتی از قرآن و برخی روایات به شرح زیر پرداخت که در آنها به مفهوم زیبایی، مصادیق و انواع آن اشاره شده است:
آیات مربوط به زیبایی
باید توجه کنیم که زیباییها نه تنها از دیدگاه اسلام جایز است، بلکه با نظر به نیاز روحی که بشر به زیباییهای محسوس عینی دارد، مطلوب است. توجه به این نکته مهم است که نیازهای مادی و معنوی بشر در زیباییهای محسوس عینی خلاصه نمیشود. یعنی چنین نیست که انسانها همة حقایق و واقعیّات را قربانی زیبایی محسوس عینی کنند، مخصوصاً با نظر به این جریان متداول که انسانهای سودجو و قدرتپرست و خودخواه، از نمایشهای زیبایی و آراستن ظاهر و صورت، چه حقایق و اصول و ارزشها را در راه اهداف خود نابود میسازند.
در بیان انواع زیبایی، زیبایی صوری، یکی از وسایل آزمایش اولاد آدم است:
«إنَّا جَعَلنَا مَا عَلَی الارضِ زِینَةً لَهَا لِنَبلُوَهُم أیُّهم أحسَنُ عَمَلاً / سوره کهف، آیة 7» ؛ «ما آن چه را که در روی زمین است برای زمین [و زمین شناسان] زینت قرار دادیم تا آنان را در مجرای آزمایش قرار بدهیم، تا چه کسی از آنان دارای عمل نیکوتر بوده باشد».
همچنین در بعضی از آیات دیگر، خداوند گرایش به حقایق پایداررا در برابر زینت و زیور دنیا توصیه می فرماید: «المَالُ و البَنُون زینةُ الحیاةِ الدُّنیا و البَاقِیَاتُ الصَّالِحَاتُ خَیرٍ عِندَ رَبَّکَ ثوابًا وَ خَیرٌ أمَلاً/ سوره کهف، آیه 46»؛
«مال و فرزندان زینت زندگیِ دنیوی هستند و آن اعمال و نتایج اعمال صالح [که از انسانهای رشد یافته] خواهد ماند، در نزد پروردگارت هم از نظر پاداش و هم از نظر آرزوی خواستنی، بهتر از آن زینتها است.»
قابل توجه است که دعوت قرآن کریم و اسلام، به چیزهایی است که در فطرت آدمی است. میل به زیبایی و استفاده از شیوههای مختلف هنری از امور فطری است که در وجود انسان نهاده شده است و قرآن کریم به عنوان سرچشمه ازلی زیبایی میبایست به گونهای به این حس زیبایی طلبی و هنر آفرینی فطری انسان پرداخته باشد. با دقت در قران خواهیم دید که در آیاتی دیگر درباره نیکویی و لطف صورتگری الهی مطالب قابل تأملی در این مصحف شریف ذکر شده است. باید بدانیم خداوند به هر چیز صورت مناسب آن را میدهد و به بیان دیگر صورتگری میکند و در حقیقت این صورتگری قدرت و قوت او، برخلاف انسان متناهی حد و مرزی ندارد.
برخی روایات در زمینه زیباییشناسی
دعای حضرت فاطمه(س) به نقل از مفاتیح الجنان؛ «سُبْحَانَ مَنْ لَبِسَ الْبَهْجَةَ وَالْجَمَالَ»؛ «پاک و منزه است آنکه لباس خرم و زیبایی به تن دارد»
«و لا تحجب مشتاقیک عن النظر الی جمیل رؤیتک»؛ «خداوندا مشتاقان جمال و زیباییت را از نظر به دیدار زیبایت محروم مفرما»
امام علی (علیه السلام) میفرماید: «زَخارِفُ الدُّنیا تُفسِدُ العُقُولَ الضَّعیفَةَ»؛ «آرایشهای دنیا، عقول ناتوان را فاسد میکند.» عقول ناتوان، قدرت تشخیص پوست و مغز، ظاهر و باطن، صورت و معنی، حقیقت و نمود، وسیله و هدف را نداشته، از هر موضعگیری، همة واقعیّات را با نوعی مطلق که برای خود ساخته و پرداخته است مینگرد.
اصول زیبایی در قرآن کریم
• غایتگرایی و هدفمندی(دوگانه هدف و وسیله): اساس دعوت قرآن، هدایت و دل دادن مخاطب به پیامهای الاهی و معنوی است.
• توازنمندی: نظام آفرینش بر اساس هندسه دقیق و منظمی بر پا شده است، این نکته را میتوان در این آیات ملاحظه نمود:
«البته ما هر چیز را به اندازه آفریدیم. / قمر، 49».
«هر چیز نزد او مقدار معینى دارد /رعد، 8».
«همه چیز را آفرید، و به دقّت اندازهگیرى نمود/ فرقان، 2».
• مهندسی منظم و زیبا: یکی از نشانههای مهم چیده شدن یا نظم و ترتیب است که در قرآن به گونههای مختلف ذکر شده است: «زمین را گستردیم و در آن کوههاى ثابتى افکندیم و از هر گیاه موزون، در آن رویاندیم /حجر، 19».
«غرفههایى در بهشت دارند که بر فراز آنها غرفههاى دیگرى بنا شده و از زیر آنها نهرها جارى است/ زمر، 2».
• روایت توامان تنوع و تضاد: در عین وحدت و یک پارچگی که بر نظام آفرینش حاکم است، تنوع و گوناگونی حیرتآوری نیز حاکم است که در انواع جمادات، نباتات و حیوان و انسان قرار دارد و فرموده است: «و در روى زمین، قطعاتى در کنار هم قرار دارد که با هم متفاوتند و (نیز) باغهایى از انگور و زراعت و نخلها، (و درختان میوه گوناگون) که گاه بر یک پایه میرویند و گاه بر دو پایه (و عجیبتر آنکه) همه آنها از یک آب سیراب مىشوند! و با این حال، بعضى از آنها را از جهت میوه بر دیگرى برترى مىدهیم در اینها نشانههایى است براى گروهى که عقل خویش را به کار مىگیرند/ رعد، 4».
• جلوههای ویژه بصری(تنوع رنگ): تعدادی از آیات قرآن نیز به رنگهای گوناگون اشاره دارد. قرآن از رنگ سبز به عنوان نعمت و خرمی و رنگی بهشتی یاد کرده و فرموده است: «بر اندام آنها [بهشتیان] لباسهایى است از حریر نازک سبز رنگ، و از دیباى ضخیم، و با دستبندهایى از نقره آراستهاند/ انسان، 21.» و از رنگ زرد به عنوان رنگی شادی آور خداوند مىفرماید: «گاوى باشد زرد یک دست، که رنگ آن، بینندگان را شاد و مسرور سازد».
• طراحی بینقص: پیراستگی از عیوب یکی دیگر از نشانههای آفرینش الاهی است نکتهای که قرآن در سوره ملک در هنگامی که به زیبایی آسمان توجه میدهد ذکر می کند: «همان کسى که هفت آسمان را بر فراز یکدیگر آفرید در آفرینش خداوند رحمان هیچ تضادّ و عیبى نمىبینى! بار دیگر نگاه کن، آیا هیچ شکاف و خللى مشاهده مىکنى؟/ ملک، 3».
چرایی ضرورت پرداختن به تربیت زیبایی شتاختی و هنر
دکتر محمد حسن شاهنگی درخصوص محور دوم بحث گفت: اکنون میخواهیم واکاوی کنیم که منشأ این تربیت، این زیبایی و هنر چیست و از کجا آمده است؟ ضمن پرداختن به این موضوع در ادامه نگاه اندیشمندان مسلمان و البته نگاه صاحب نظران غربی را در این خصوص به صورت تطبیقی مرور خواهیم کرد. اما لازم است در ابتدای صحبت، برخی سخنان بزرگان از جمله حضرت امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری و همچنین دلالتهای این مفاهیم را که در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش آمده است، مرور کنیم.
امام خمینی(ره) در فرازی از سخنان ایشان که در جلد ۲۱ صحیفه امام و در صفحه ۹۶ آمده است، در این خصوص چنین میفرمایند: من به همه مسئولین و دست اندرکاران سفارش میکنم که به هر شکل ممکن وسایل ارتقای اخلاقی و اعتقادی و عملی و هنری جوانان را فراهم سازید و آنان را تا مرز رسیدن به بهترین ارزشها و نوآوریها همراهی کنید تا روح استقلال و خودکفایی را در آنان زنده نگهدارید. (صحیفه امام، ج ،۲۱ ص ۹۶)
همچنین حضرت آیتالله خامنهای مدظله العالی در سخنرانی سال ۱۳۸۵ خود در این مورد اذعان میدارند: ما در آموزش و پرورش احتیاج به تحول داریم.
یا در فرازی دیگر از سخنرانی سال ۱۳۸۶ بر این مهم تأکید دارند که: آموزش و پرورش کنونی کشور ما، ساخته و پرداخته فکر ما و برنامههای ما و فلسفه ما نیست، بنای کار بر آن است که فلسفهای نبود که ما امروز دنبال آن فلسفه هستیم.
مروری بر مؤلفههای تربیتی سند تحول بنیادین آموزش و پرورش
دکتر شاهنگی در ادامه این بحث و در خصوص ساحتهای تعلیم و تربیت و به نقل از فصل اول مندرج در کلیات سند تحول بنیادین آموزش و پرورش، این ساحتهای را این گونه برشمرد: ساحتهای مندرج در فلسفه تعلیم و تربیت در جمهوری اسلامی ایران، ساحتهای تعلیم و تربیت اعتقادی، عبادی و اخلاقی، تعلیم و تربیت زیباشناختی و هنری، تعلیم و تربیت اقتصادی و حرفهای، تعلیم و تربیت علمی و فناورانه میباشد. او همچنین در خصوص مفهوم «هویت» به نقل از فصل دوم بیانیه ارزشهای سند، این گونه بیان کرد: هویت؛ برآیند مجموعهای از بینشها، باورها، گریشها، اعمال و صفات آدمی است. از این رو، نه تنها امری ثابت و از پیش تعیین شده نیست، بلکه حاصل تلاش و توفیق شخص و تا حدودی متأثر از شرایط اجتماعی است. انسان، موجودی است که میتواند با تکیه بر فطرت و استعدادهای طبیعی خود و با استفاده از نیروی عقل و اراده خویش، به معرفت دست یابد. معرفت ایجاد شده میتواند زمینه میل و گرایش را در او فراهم سازد. بینش و گرایش درونی، زمینه باور (ایمان) و تکوین اراده (تصمیم معطوف به عمل) را در وی فراهم میآورد و با عمل و تکرار آن، به تدریج هویتش شکل میگیرد. همین امور نیز، در هر گونه تحول هویت، پس از تکوین اولیه آن نقش آفرین است.
فرآیند تعلیم و تربیت در تمام ساحتهای تعلیم و تربیت شامل تعلیم و تربیت اعتقادی، عبادی و اخلاقی، تعلیم و تربیت زیباشناختی و هنری، تعلیم و تربیت اقتصادی و حرفهای، تعلیم و تربیت علمی و فناورانه منطبق بر نظام معیار اسلامی، مبانی و ارزشهای برگرفته از قران کریم، سنت حضرات معصومین(ع) و عقل که تعلیم و تربیت اعتقادی، عبادی و اخلاقی در آن محوریت دارد.
چشمانداز نظام تعلیم و تربیت رسمی عمومی جمهوری اسلامی و پرورش یافتگان آن
این پژوهشگر عرصه تعلیم و تربیت، با اشاره به مفاد سند تحول بنیادین آموزش و پرورش، با تأکید بر ضرورت دقت در این مفاهیم، چشمانداز نظام تعلیم و تربیت رسمی عمومی جمهوری اسلامی و پرورش یافتگان آن را چنین با اشاره به هدفهای عملیاتی و راهکارهای فصل هفتم سند مذکور این گونه ترسیم کرد: چشم انداز نظام تعلیم و تربیت رسمی عمومی در افق ۱۴۰۴، با اتکا به قدرت لایزال الهی، مبتنی بر نظام معیار اسلامی، فرهنگ و تمدن اسلامی ـ ایرانی و قوام بخش آنها و زمینهساز جامعه جهانی عدل مهدوی و برخورد از توانمندیهای تربیتی ممتاز در طراز جمهوری اسلامی ایران در سطح منطقه، الهام بخش و دارای تعامل سازنده و مؤثر با نظامهای تعلیم و تربیتی در سطح جهان، توانمند در زمینهسازی برای شکوفایی فطرت و استعدادها و شکلگیری هویت یکپارچه اسلامی، انقلابی ـ ایرانی دانشآموزان، با توجه به هویت اختصاصی آنان؛ کارآمد، اثربخش، یادگیرنده، عدالت محور و مشارکتجو، برخوردار از مربیان و مدیران مؤمن، آراسته به فضائل اخلاق اسلامی، عامل به عمل صالح، تعالی جو و تحول آفرین، آنقلابی، آینده نگر، عاقل، متعهد، امین، بصیر، حق شناس میباشد.
همچنین هدف از این چشم انداز «پرورش تربیت یافتگانی» است که با قدرشناسی و درک زیباشناسانه آفرینش الهی و مصنوعات هنرمندانه بشری، درک مفاهیم فرهنگی و میان فرهنگی و بهرهگیری از قدرت تخیل، توانمندیهای لازم در خلق آثار فرهنگی و هنری را به دست آورند و برای حفظ و تعالی میراث فرهنگی و تمدنی و هنری در سطح ملی و جهانی بر اساس نظام معیار اسلامی میکوشند.
منشأ هنر و زیبایی در نگاه اندیشمندان غرب
دکتر شاهنگی در ارتباط با منشأ هنر و زیبایی در نگاه اندیشمندان غرب و با اشاره به این موضوع که اصلیترین خاستگاه هنرها در گذشته به مذهب، آئینهای مذهبی، بیانهای دینی، صبغه و فضاهای دینی و آیینی مربوط میشدند، افزود: خوب است توجه داشته باشیم همة هنرها میکوشیدند به بدیعترین و نوترین شیوه، مفاهیم دینی خویش وجامعه را به گونهای به نمایش درآورند که ضمن تبیین باورهای دینی و ملموس و محسوس کردن موضوعهای ماوراءالطبیعی و ویژگی یادآوری، برای مخاطب لذتبخش و هدایتگر و نشانة خلوص وارادت و باور آنها به دین خود باشند. قابل توجه است که در زمینة معماری، بیشترین توجه هنرمندان به ساختن معابد بود. اما این موضوع هم به روشنی مطرح است که انسان خلیفه خداوند است. او حامل روح خدایی است، بر این اساس بر خلاف بقیّه موجودات، انسان میتواند به بسیاری از صفات الهی آراسته شود و مظهر آنها باشد. از جمله صفات حق تعالی صفات خالقیّت، احسنُ الخالقیّت، مبدئیّت، مصوِّریت است. انسان میتواند به این صفات هم در حد ظرفیت خود آراسته شود و مظهر آنها باشد. وی دیگر منشأها برای هنر را منشأ فطری، وحی و الهام و قوّه خیال و صور خیالی.
وی درباره منشأ زیبایی در نگاه اندیشمندان غرب گفت: در نظر ویل دورانت انسان در زمانها و مکانهای مختلف از نوعی زیبایی برانگیخته میشد و عمر را در جستن آن بهکار میبرد، از جمله این که: مثلاً انسان بدوی در زندگی قبیلهای، آن را در لب کلفت و خالکوبی میدانستند. یونانیان آن را در جوانی و یا در تقارن و آرامش پیکرهای تراشیده تصویر میکردند. رومیان زیبایی را در نظم و شکوه و قدرت میجستند. نهضت رنسانس آن را در رنگ یافته است و و عصر ما آن را در موسیقی میجویند. ضمن این که باید بدانیم در دنیای غرب زیباییشناسی را در چهار دورة زیباییشناسی یونانی و رومی تا قبل از کانت، زیباییشناسی کانت، زیباییشناسی مثبتگرایی و زیباییشناسی معاصر ذکر کردهاند.
منشأ و آثار زیبایی در اسلام
دکتر شاهنگی با اشاره به این موضوع که باید بین دو قلمرو زیبایی یعنی امور تکوینی و عقل نظری، با زیبایی در امور تشریعی و عقل عملی، تفکیک قائل شد و برای مثال زیبایی جسم انسان به حوزه تکوین مربوط میشود، اما زیبایی فضایل اخلاقی مثل شجاعت و اَدب و...، به حوزه عقل عملی مربوط میشود، تأکید کرد: تلقی افراد از زیبایی کاملاً با سرشت و فطرت انسانها همسان و هماهنگ است و فطرت انسانها فطرتی پاک، الهی و خداجو و حقیقتخواه است، در نتیجه به صورت ناخودآگاه مفهوم زیبایی با خداوند متعال گره میخورَد. وی همچنین آثار زیبایی را از نگاه اسلام این گونه ذکر کرد:
دوستی و عشق: صدرالمتألهین مبسوطتر و عمیقتر از دیگر فلاسفه اسلامی به این خاصیت زیبایی یعنی عشق پرداخته است. در آثار او عشق به معنای عام، (قابل اطلاق به همه موجودات) حالت ناشی از ادراک کمال است. یعنی وقتی موجودی، کمالی را درک و شهود میکند، حالتی ایجاد میشود که به آن عشق گفته میشود. «العشق هو الشعور بالکمال» یا به عبارت دیگر عشق حالت ابتهاج و سروری است که با حضور کمال و جمال حاصل میشود.
لذّت: دوّمین اثری که زیبایی دارد، ایجاد لذّت در نفس است. انسان با درک زیبایی، احساس خوشایندی میکند. این در حالی است که در واقع زیبایی هم نوعی ملایمت، هماهنگی و سازگاری با نفس است و در حکمت متعالیه خدا لذیذترین وجودهاست و ادراک شهودی خدا، والاترین لذّتهاست.
تحسین بر انگیزی: که در حقیقت همان واکنش طبیعی در قبال زیبایی است.
نظریات مطرح غربی درباره تربیت زیباییشناختی
دکتر شاهنگی در ادامه صحبتهای خود با اشاره به نظریات مطرح غربی درباره تربیت زیبایی شناختی، شش نظریه زیر را بر شمرد:
نظریه اول: به نظریههای تقلید و بازنمایی باستان گرایی و نوباستان گرایی، که به واقع گرایی هنری نیز شهرت دارد.
دومین نظریه: نظریه احساسی یا اظهاری هنر است که بر الهام و تخیّل هنرمند تأکید میکند و هنر را ظهور احساسات و عواطف هنرمند تلقی می کند.
نظریه سوم: رویکرد فلسفی دیگری که هنر را اساساً از دیدگاه اظهاری تبیین میکند، پدیدارشناسی و وجودگرایی است. هرچند این نظریه اساساً بر تجربه ذهنی تأکید دارد؛ به بعضی از عناصر موجود در اشیا، آن گونه که ادراک میشوند، نیز اهمیت میدهد.
نظریه چهارم: نظریه زیبایی شناختی امانوئل کانت: بر نقش خبر در فهم و شناخت تأکید میکند. هنر حاصل احساساتی است که عینیّت پیدا کردهاند.
نظریه پنجم: نظریه بیان معنا را از طریق صورت: سوزان لانجر نیز نظریهای هنری ارائه کرده است که بر هنر به عنوان نمادی که معنا را از طریق صورت بیان میکند، تأکید دارد.
نظریه ششم: در میان نظریههای ذاتگرایی که تحقیق و تبیین ذات هنر را هدف قرار دادهاند نظریهای نیز با عنوان تجربه زیباییشناسی وجود دارد.
وی در ارتباط با «نسبت تربیت زیبایی شناختی و اخلاق در غرب» به موارد زیر اشاره کرد:
فردریش شیلر هنرمند و فیلسوف آلمانی در کتاب «مکاتباتی پیرامون تربیت زیبایی شناختی» هنر را نیرویی یافت که میتواند کششهای طبیعت انسان را با فرامین عقل آزاد ترکیب و بین ذائقههای حسی و فرامین اخلاقی تعادل ایجاد کند.
هربرت اسپنسر بریتانیایی قرن نوزدهم در کتاب «تربیت: عقلانی، اخلاقی و جسمانی»، هنر را در پنج سطح: تعلیم و تربیت برای صیانت انسان، تعلیم و تربیت برای تأمین نیازمندی های زندگی انسان، تعلیم و تربیت برای تأدیب و منضبط سازی بچهها، تعلیم و تربیت برای حفظ روابط اجتماعی و سیاسی وتعلیم و تربیت برای اوقات فراغت، در برنامه درسی مدارس قرار داده است. این در حالی که او به اهمیت هنر به عنوان بخشی از اوقات فراغت زندگی انسان اذعان داشت و اظهار میکرد که آنها (هنرها) باید تنها بخش مربوط به اوقات فراغت تعلیم و تربیت را به خود اختصاص دهند.
تربیت زیبایی شناختی و جان دیویی: او درکتاب دموکراسی و تعلیم و تربیت، ذکر میکند: شاخههای هنری وسایل تفنّن تعلیم و تربیت نیستند، بلکه از قبیل اظهارات قوی هستند که به هر تعلیم و تربیتی ارزش میدهند. در نهایت، آثار هنری تنها رسانه برقراری ارتباط کامل و بدون مانع بین یک انسان و انسان دیگر هستند که میتوانند در جهان مملو از شکافها و دیوارهای محدود کننده تبادل تجربیات، یافت شوند. او نقش هنر را به عنوان نقّاد جامعه بالاتر از نقش فلسفه میدانست.
تربیت زیباییشناختی و هربرت رید: که کتاب «تعلیم و تربیت از طریق هنر» در باره آن میگوید: هنر باید به صورت یک دل مشغولی اساسی آموزشی در تمام موضوعات درسی در آید. هنر در نظر رید در وهله اول در مورد آثار هنری به کار نمیرود، بلکه در مورد فعالیت ذهن به کار میرود که این آثار را به وجود آورده و درک میکند.
چرایی تربیت زیبایی شناختی از نگاه اسلامی
دکتر محمد حسن شاهنگی، در ادامه با اشاره به اهمیت و ضروت بیان «چرایی تربیت زیبایی شناختی از نگاه اسلامی» گفت: شکل مرسوم توجیه تربیت زیبایی شناختی، رجوع به زمینههای روان شناختی است، اما مردم نیازمند ارزشهای تفریحی هستند که لذت و تولید هنری میتواند آن را فراهم کند. در عین حال روان شناسان هم هنر را وسیلهای برای رشد، بلوغ و مواجهه با تعارضات درونی میدانند.
وی با بیان این مطلب که آثار هنری به شکلی واقعی، حاوی اندیشههای بنیادی تمدن و فرهنگ بشری است؛ اذعان داشت: به دلیل چنین ویژگی و خاصیتی در بطن آثار هنری، در معرض این آثار قرار گرفتن و درک آنها، موجبات افزایش آگاهی ما از این اندیشهها را فراهم میآورد و در همین ارتباط باید به برخی از وجوه زیبایی زیر در آثار هنری توجه داشته باشیم:
اصالت زیبایی: اصلیترین و اساسیترین حکم عام وجود، اصالت آن است.
شمول زیبایی: اگر وجود و زیبایی عین هم هستند، پس هر موجودی زیباست.
تشکیک زیبایی: مراد از تشکیک در این بحث، شدّت و ضعفپذیر و ذو مراتب بودن زیبایی است.
وجود عینی و ذهنی زیبایی: بحث وجود ذهنی و عینی، بحث مهمی در فلسفه اسلامی به ویژه حکمت متعالیه است.
چگونگی پرداخت تربیت زیبایی شناختی (نکات کاربردی و مهارتی ناظر به مخاطب هدف)
در محور سوم مطرح در موضوع «تربیت زیبایی شناختی و هنری» دکتر شاهنگی با ترسیم نمودار زیر در زمینه چگونگی پرداخت تربیت زیبایی شناسی، سه حوزه: مباحث نظری (هستی شناسی)، مباحث عملی (بایدها و نبایدها) و حوزه هنر و ارزیابی آثار یا ارتباط با مخاطبین را با عنوان «موضوع شناسی مباجث بر محور طولی» ارائه کرد.
نگاهی به شگردهای تربیت زیبایی شناختی
دبیر گروه ادبیات اندیشه پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، در محور سوم و پایانی بحث با اشاره به شگردهای تربیت زیبایی شناختی، به دو واژه تخیل پردازی و تقویت تخیل اشاره کرد و افزود: واژه تخیّل چند کاربرد دارد که در کاربرد توصیفی، تخیّل به جریان شکل گرفتن تصورات اشاره دارد. بنابراین، میتوان گفت که «من میتوانم تصور کنم که نقاشی یا مجسمه وقتی که تمام شد، چطور خواهد شد». در عین حال ما واژه تخیّل را برای بیان این تفکر که «عقیده ما یک روزی چنین و چنان بود، اما الان نیست»، به کار میبریم. همچنین کاربرد دیگر تصوّر کردن، به فعالیتهایی مانند گمان کردن، مسلّم انگاشتن یا فرض کردن اشاره دارد که این کاربرد در واقع بازی با یک مفهوم است.
وی افزود: باید اشاره کنم که یکی از مهمترین مباحث بخش مربوط به نفس در فلسفه اسلامی بحث قوای ظاهری و باطنی انسان است. از دیدگاه علمالنفس فلسفی، دستگاه شناخت انسان، دارای پنج قوّه ظاهری و پنج قوّه باطنی است. ضمن این که قوای باطنی شناخت عبارتند از: حسّ مشترک، قوّه خیال (قوّه مصوّره)، قوّه متخیّله، قوّه متوهّمه (واهمه یا وهم) و قوّه حافظه که از میان قوای پنچگانه باطنی دو قوه خیال و قوه متخیّله نقش اساسی در هنر ایفا میکنند.
دکتر شاهنگی در ادامه بحث در این زمینه به برخی مهارتهای مورد نظر در حوزه «تربیت زیباییشناختی و هنری» اشاره کرد و آن را چنین برشمرد:
مهارت آموزش ادبیات تخیّلی: منظور مهارتی است که از طریق آن باید به دانشآموزان فرصت داد تا مفهوم چیزی را که میخوانند برای دیگران اظهار کنند. هدف نهایی در آموزش این مهارت این است که دانشآموزان خود و جهان را درک کنند.
مهارتهای تفسیری زیبایی شناختی: مهارتهای تفسیری قوه تمیز، حساسیت، و پاسخ دهندگی است. تربیت زیبایی شناختی باید توانایی فرد را برای درک آثار هنری بالا ببرد. ضمن این که تربیت زیبایی شناختی باید تعلیم و تربیت در زمینه نقد را شامل شود. همچنین نقد، ارزیابی کارها، دلایل ارزیابی، و قواعد و ملاک های قضاوت را دربر می گیرد
مهارت پرورش افکار (با تأکید بر الگوهای روایی قرآنی): باید توجه داشته باشیم که قرآن نه تنها زیبایی را مُجاز، بلکه تحصیل زیباییها را به عنوان نیاز روحی بشر مطلوب و محبوب میداند و به همین جهت قرآن با بلاغت بی نظیر خود یکی از رموز شگفتآور در تأملات زیبائی شناختی است. در همین زمینه میتوان به برخی آیات قرآن که در آنها واژگان و مفاهیمی در ارتباط با زیبایی به کار رفته است، به شرح زیر اشاره کرد:
جمال (زیبایی بسیار)، حسن (شادیآور، دلپسند)، زینت (امر زیبایی که به چیزی افزوده شود) که سه واژه محوری زیباییاند. بهجت (زیبایی، خرمی، شادی)، زخرف (زینت خوشنما وزرق و برقدار) و تسویل (چیزی که نفس اشتیاق دارد بیاراید و زشت را زیبا جلوه دهد). واژههایی که بنابر برخی وجود تفسیری در حوزه زیبایی قرار میگیرند؛ مانند: تبرج (زینت نمایی). واژگانی که بیانگر برخی عناصر و ویژگیهای زیباییاند؛ مانند نور، لون، قدر. پدیدههای زیبایی شناختی قرآن این موارد را به ما نشان میدهد، مانند: برخی از زیباییهای هستی، زیباییهای معنوی و اخلاقی، پردهای از زیباییهای سرای آخرت.
دکتر شاهنگی در ادامه به برخی دیگر از ویژگیها و خصایص مطرح در این حوزه، از جمله: ارتقای سلامت روانی، پرورش روح قضاوت و... به شرح زیر اشاره کرد:
ارتقای سلامت روانی مخاطب: یا همان نقش و کارآیی هنر در سلامت روانی، میتواند از طریق هنر و زیبایی از
راه بیان احساسات، درک محیط پیرامون، تقویت توانایی کلامی، رشد عاطفی و اجتماعی و تأثیر بر تفکر واگرا محقق شود.
پرورش روح قضاوت و گزینشگری: ارسطو اظهار میداشت که در هنرها یک ارزش اخلاقی و تربیتی وجود دارد. او توصیه می کرد جوانان نقاشی را بیاموزند تا قضاوت صحیحتری درباره آثار هنرمندان داشته باشند.
پرورش رویکرد معرفتشناسی هنر در مخاطب: دراینجا مراد از معرفتشناسی، علم معرفت شناسی و رویکرد نیست، بلکه منظور شیوه فهم و دریافت هنر و زیبایی بر مبنایی معرفتی است. توجه داشته باشیم در این رویکرد، هنر اسلامی هنری است که متضمن عناصر سازندهای از اندیشه و حکمت اسلامی باشد. واقف باشم که اینجا «عقل و شهود عقلی به عنوان قوهای بسیار جامعتر از استدلال و تفکر و حس، هنرمند را به سوی درک وحدت الهی و نورانیت وجود سیر میدهد». عقل در اینجا به معنای حکمت مورد نظراست.
بالا بردن سواد رسانهای در کنار سواد زیبایی شناختی: توجه داشته باشیم که تربیت زیبایی شناختی سعی دارد تا انتخاب گران هنر خوب را که از لحاظ ذوق و سلیقه با یکدیگر فرق دارند، تولید کند.
آرمانسازی و ضرورت توجه به مواریث هنری
این پژوهشگر حوزه تعلیم و تربیت به اشاره به موضوع مهم «آرمان سازی»، تأکید کرد حفاظت از مواریث هنری ایران بسیار اهمیت دارد، زیرا ایران از جمله سرزمینهایی است که دارای انواع هنرها و معماریهاست. وجود ابنیه زیبای تاریخی و معماری منحصربهفرد برخی از این آثار و همچنین نقوش زیبا و کمنظیر در دیگر بناها و آثار بهجامانده بسیار قابل توجه هستند. و این موضوعی است که میتواند در صورت عدم درک میراثهای عظیم گذشتگان در زمینه امور هنری و زیباییشناسی، خطر استحاله فرهنگی را به دنبال داشته باشد.
دکتر شاهنگی در ادامه نشست به «دوگانه واقعیت و حقیقت» اشاره کرد و مواردی را در این زمینه به شرح زیر برشمرد: علم مثل هنر دارای ابعاد زیبایی شناسانه است. دانشمندان از قوا و معیارهای زیباشناختی در مراحل مختلف فعالیت علمی، از مقام کشف تا مقام توجیه یافتههای علمی، استفاده میکنند. طرز تفکر علمی، تفکری سرشار از ابتکارات زیباشناسانه و خلاقانه است. علم بیان خلاقیت و ارزشهای انسانی است. مبنای شکل گیری زبان، ساخت معنا، مفاهمه و در نتیجه فعالیت شناختی و ذهنی است، و در نهایت تشکیل ذهن؛ وجه زیستشناختی داشته و از سیستم حسی ما ناشی میشود بنابراین استفاده از هنرها برای پرورش حواس و در نتیجه تقویت قوای شناختی، پیشنیاز فهم و ابراز حقایق در علم است. معمولاً دانشآموزان فهم مفاهیم علمی را دشوار مییابند و احساس بدی نسبت به علوم دارند. این نگرش منفی باید با تجارب زیباشناختی مثل لذت، هیجان و شادی به احساس مثبت تبدیل شود. ضرورت عدم تفکیک دوگانههای عقل و احساس، ذهن و قلب، و منطق و تخیل؛ علم و هنر. هنر چیزی است که درون انسان وجود دارد و باید بیدار شود. هنر مستقیماً با تجربه زیباشناسی در ارتباط است و تجربه زیباشناسی وقتیکه حواس شما بیش از حد فعال است، وقتیکه در زمان حال قرار دارید، وقتیکه با چیزی که دارید تجربه میکنید کاملاً همراه میشوید، رخ میدهد. الگوی تقویت مهارت حل مساله (تعلیم در محیط آزمایشگاه نه آموزشگاه)
مدیریت ذائقه و ضرورت توجه به سه گانه مهم زیبایی انسان، طبیعت و مکارم اخلاقی
دکتر محمد حسن شاهنگی، با بیان این نکته که توجه به ذائقه مخاطب و تغذیه آن امری مهم است، در خصوص توجه به سه گانه مهم زیبایی انسان، طبیعت و مکارم اخلاقی، نکاتی را به شرح زیر بیان کرد:
زیبایی انسان: قرآن مراحل رشد انسان را تبیین کرده و بر موزون بودن و اعتدال آن این گونه تأکید میفرماید: «که ما انسان را در بهترین صورت و نظام آفریدیم. /تین، 4».
زیباییهای طبیعت: هر انسانی با هر گرایشی زمانی که به نظاره طبیعت مینشیند از شگفتیها و زیبایی آن به وجد میآید و روحش طراوتی دوباره مییابد. آیات مربوط به طبیعت را آیات طبیعتی مینامند و مفسران بیش از 750 آیه از جمله این آیه شریفه ذکر کردهاند: «آیا آنان به آسمان بالاى سرشان نگاه نکردند که چگونه ما آن را بنا کردهایم، و چگونه آن را (بهوسیله ستارگان) زینت بخشیدهایم و هیچ شکاف و شکستى در آن نیست؟/ ق، 6».
تفاوت زیبایی معنوی و اخلاقی اسلام و مکاتب اومانیستی
دکتر شاهنگی با اشاره به این موضوع که تفاوتی که میان مبانی زیبایی شناختی اسلام با عمده مکاتب اومانیستی غرب وجود دارد، این است که اسلام گستره زیباییاش از زیبایی طبیعی و محسوس فرا تر رفته و زیبایی معنوی و اخلاقی را نیز در بر میگیرد، به برخی آیات قرآن به شرح زیر اشاره کرد:
«خداوند ایمان را محبوب شما قرار داده و آن را در دلهایتان زینت بخشیده / حجرات، ۷».
صبر و گذشت نیز از جمله رفتارهایی است که به گونهای زیبا مطرح شده است: «پس صبر جمیل پیشه کن /معارج، ۵.»
گذشت زیبا: «پس، از آنها به طرز شایستهاى صرف نظر کن /حجر، 85.»
طلاق زیبا: «اى پیامبر! به همسرانت بگو: اگر شما زندگى دنیا و زرق و برق آن را مىخواهید بیایید با هدیهاى شما را بهرهمند سازم و شما را به طرز نیکویى رها سازم./ احزاب، 28».
وی همچنین توجه جدی به مؤلفههای فصاحت و بلاغت را از زیباییهای کلامی ذکر کرد و افزود: شهید مطهری فصاحت و بلاغت و فن خطابه را که از زیباییهای کلامیاند در شمار زیبایی معنوی میداند. کلام فصیح میتواند انسان را بهسوی خود جذب کند. انسان در میان همه زیباییها، آنچنانکه در مقابل سخن زیبا و فصیح، شیفتگی نشان میدهد، شاید در مورد هیچ مقولة زیبایی نشان ندهد. ضمن این که باید توجه داشته باشیم «قرآن هم به جهت لفظی و هم معنوی معجزه است. اعجاز لفظی قرآن به لحاظ هنری و زیبایی آن است.» همچنین است کلام برخی بزرگان شعر مانند حافظ و سعدی که بهرغم گذشت چندین قرن، همچنان دلها را بهسوی خود میکشاند. همچنین بدانیم که این تنها لفظ نیست که زیباست، بلکه معنای این الفاظ است که زیبا و متناسب در کنار یکدیگر قرار گرفته روح انسان را به خود جذب میکند.
مدیریت ذائقه دوگانه«جمال وجودی» و «جمال قراردادی»
دکتر شاهنگی با ذکر این نکته که حضرت آیتالله جوادی آملی زیبایی را چیزی میداند که با دستگاه ادراکی انسان ملایمت داشته باشد و هنر را خلاقیت این دستگاه (ادراکی) معنا میکند، افزود: به عبارتی دیگر، می توان گقت هر چیزی که ملایم و هم سو با دستگاه ادراکی شخص ادراککننده باشد، در نظر او زیباست و کسی که چنین شیء هماهنگی را بیافریند، هنرمند است. پس به این ترتیب میتوان گفت، ویژگی اصلی هنر، خلاقیت دستگاه ادراکی انسان است که البته این دستگاه با زیبایی نیز مرتبط است. این در حالی است که ایشان در عین حال که میان زیبایی و هنر تفاوتی جوهری قائل است، اما هر دو را زیرمجموعه کمال میداند و زیبایی را بسته به ساحت هستی (فراطبیعت یا طبیعت)، به دو گروه اصلی «جمال وجودی» و «جمال قراردادی» تقسیم میکند و به تبع آن، هنر اصیل را هنری میداند که «جمال وجودی» را ارائه کند. ضمن این که باید توجه داشته باشیم آیتالله جوادی آملی که برای هنر و زیبایی، دو وجه حسی (مادی و طبیعی) و عقلی (معنوی و فراطبیعی) قائل است، اما اصالت را به وجه عقلی میدهد و آثار ناشی از تأثیر خیال و وهم را غیراصیل تلقی مینماید.
مدیریت گرایش و ضرورت تقویت آن در دانشآموزان
دکتر شاهنگی در پایان با اشاره به اهمیت مدیریت گرایش و ضرورت اهمیت آن در مخاطبان مجلات رشد و بهویژه دانشآموزان، اذعان کرد: شهید مطهری موضوعاتی را به عنوان گرایشهایی که در انسان وجود دارند، معرفی میکند که با عنایت به تعاریفی که از هنر ارائه میشود، میتوان این گرایشها را به عنوان زمینه هایی در نظر گرفت کرد که میتوانند در خلق آثار هنری ایفای نقش کنند. این گرایشها عبارتند از: حقیقتخواهی، حقیقتجویی، دانایی، خیر اخلاقی یا فضیلت، خلاقیت و فعالیت، ابداع، آفرینندگی، عشق، پرستش و کشف حقایق هنر و زیبایی که با مدیریت آن میتوان «تربیت زیبایی شناختی و هنری» را به نحو مؤثر و گستردهتری در بین مخاطبان محقق ساخت.
گفتنی است نشستهای تخصصی مجلات رشد در موضوعاتی با عناوین هشتگانه: «سبک زندگی اسلامی و ایرانی»، «تربیت زیستی و بدنی»، «تربیت اعتقادی و عبادی و اخلاقی»، «سواد حل مسئله»، «تربیت اجتماعی و سیاسی»، «تربیت زیبایی شناختی و هنری»، «تربیت اقتصادی و حرفهای» و«تربیت علمی و فناورانه» از سوی دفتر انتشارات و فناوری آموزشی در سال جاری برنامهریزی شده است. از مجموعه این نشستها تا کنون چهار نشست با موضوعات «سبک زندگی اسلامی و ایرانی»، «تربیت زیستی و بدنی»، «سواد حل مسئله» و «تربیت زیبایی شناختی و هنری» برگزار شده و بقیه نشستها نیز مطابق جدول زمانی پیشبینی شده برگزار خواهد شد.