ادبیات داستانی معاصر که شامل انواع رمان، داستان کوتاه، قصه و رمانس است جایگاه ویژهای در عرصه فرهنگ و ادب کشورمان دارد. در مقالهای که در شماره 116 فصلنامه «رشد زبان و ادبیات فارسی» منتشر شده است به ادبیات داستانی معاصر و نخستین نویسندگان ادبیات داستانی مدرن در دهههای 40 و پس از آن پرداخته شده است
ایران خوشچهره، نویسنده مقاله پس از اشاره به انواع داستان به تاریخچه ادبیات داستانی در ایران اشاره کرده است: «ادبیات کهن ایران با انواع صورتهای داستانی افسانه، تمثیل، حکایت و روایت آمیخته است. اما داستاننویسی به شکل امروزی ادامه روند منطقی و طبیعی این ادبیات نیست. داستاننویسی جدید (نوین) ایران که حدود صد سال از عمر آن میگذرد، برگرفته از ادبیات کهن و تاریخ باستان کشور ماست. ادبیات داستانی بر آثار منثوری دلالت دارد که از ماهیت تخیلی برخوردار باشد، غالباً به قصه، داستان کوتاه، رمان و انواع وابسته به آنها ادبیات داستانی میگویند.»
شکل گیری رمان در ادبیات معاصر عنوان بخش دیگری از مقاله است. در این بخش میخوانیم: «یحیی آرینپور در جلد دوم «از صبا تا نیما» مینویسند: رمان و رمان نویسی به سبک اروپایی و به معنای امروزی آن تا شصت، هفتاد سال پیش که فرهنگ غرب در ایران رخنه پیدا کرده، در ادبیات ایران سابقه نداشت. ابتدا رمانها به زبانهای فرانسه و انگلیسی و روسی و آلمانی یا عربی و ترکی به ایران میآمد، و کسانی که با این زبانها آشنا بودند آن را میخواندند و استفاده میکردند. سپس رمانهایی از فرانسه و پس از آن انگلیسی و عربی و ترکی استانبولی به فارسی ترجمه شد. این ترجمهها بسیار مفید و ثمربخش بود، زیرا ترجمهکنندگان در نقل متون خارجی به فارسی، قهراً از همان اصول ساده نویسی زبان اصلی پیروی میکردند. با این ترجمهها در حقیقت، زبان نیز به سادگی و خلوص گرایید و بیان، هر چه گرمتر و صمیمیتر شد و از پیرایه لفظی و هنرنماییهای شاعرانه، که به نام فصاحت و بلاغت به کار میرفت به مقدار زیادی کاسته شد.»
در ادامه این بخش آمده است: «رواج ترجمه رمانهای غربی به اصلاحات اجتماعی و شکلگیری حرکتهای اجتماعی و سیاسی در ایران کمک به سزایی کرد و باعث شد که نثر تعلیمی و ساده منشیانه عصر قاجار در برخورد با فرهنگ غرب، شکل جدلی و منطقی به خود بگیرد. زبان فارسی نیز به تدریج از زبان مجلسی رهایی یافت. از پیشروان این سبک میتوان از زینالعابدین مراغهای در «سیاستنامه ابراهیم بیگ» و ترجمه میرزا حبیب اصفهانی از کتاب «حاجی بابای اصفهانی» نوشته «جیمز موریه» نام برد که این ترجمه بر آثار دو نویسنده بزرگ بعد از آنها، یعنی علی اکبر دهخدا و محمدعلی جمالزاده تاثیر به سزایی داشت.»
نویسنده مقاله نخستین نویسندگان ادبیات داستانی معاصر را چنین برشمرده است: «آثار م.ف آخوندزاده، عبدالرحیم طالبوف تبریزی مشهور به طالبوف، زینالعابدین مراغهای، محمدباقر میرزاخسروی کرمانشاهی، شیخ موسی کبودرآهنگی، میرزا حسن خان بدیع نصرت الوزرا و صنعتی زاده کرمانی، نخستین رمانهای تاریخی و عاشقانه ادبیات معاصر ایران را تشکیل دادهاند. در این روزگار، آثار دیگری نیز با زمینه اجتماعی و برای نمایش گوشههایی از زندگی معاصر، با معایب و مفاسد آن، پدید آمدند؛ از جمله رمان «مجمع دیوانگان» صنعتی زاده که نخستین اتوپیا (مدینه فاضله) در زبان فارسی است. «تهران مخوف» اثر مشفق کاظمی، «شهرناز» اثر یحیی دولتآبادی و رمانهای «روزگار سیاه» و «انتقام» از عباس خلیلی.»
داستاننویسی در دهه 40 و پس از آن بخشهای دیگر این مقاله است.
متن کامل مقاله در فصلنامه رشد آموزش زبان و ادب فارسی، شماره 116، زمستان 1394 منتشر شده است.
کلیدواژهها: ادبیات داستانی، داستان، مدرن، نویسندگان، قصه