ادب عامیانه یا فولکلور بخش مهمی از ادبیات ماست که در ادبیات دوره پیش دانشگاهی رشته علوم انسانی به آن اشاره شده است. «فصلنامه رشد آموزش زبان و ادب فارسی» در جدیدترین شماره خود مقالهای را به این موضوع اختصاص داده است
در ابتدای مقاله میخوانیم: «فولکلور یا فرهنگ مردم یکی از نخستین نمودهای زندگی بشری است که نه آفرینندگانش نامی از خود به جا گذاشتهاند و نه تاریخی روشن دارد. این فرهنگ گاهی هزاران سال را پشت سر میگذارد و گاه دیرسالی آن به سدهای هم نمیرسد. درواقع فولکلور نمای کلی از زندگی مادی و معنوی انسان است. به همین دلیل یکی از ارزشمندترین نهادها برای بررسی گذشته و شناخت روشهای زندگی به شمار میرود و عواطف و باورها و به طور کلی روح زندگی گذشتگان را میتوان از طریق آن بازشناخت؛ فرهنگی که ساخته توده مردم است و در حقیقت بازتاب روشنی از اندیشهها و سنتهای آنان است که گذشته را به امروز پیوند میزند.»
نویسنده مقاله در ادامه درباره ادبیات فولکلوریک آورده است: «یکی از شاخههای مهم فرهنگ مردم، ادبیات عامیانه است که زمان پیدایش آن مربوط به پیش از دوران نوشتار است و به صورت شفاهی و از نسلی به نسل دیگر به امروز رسیده است. از آنجا که فرهنگ عامه متعلق به مردم است، ادبیات عامیانه نیز با واقعیتهای زندگی عادی مردم پیوند دارد و بازتابی از زندگی اجتماعی و فرهنگی آنان است و برخی عناصر مربوط به این حوزه ، هنوز هم مکتوب و ثبت و ضبط نشده است. این ادبیات در واقع گنجینهای غنی برای ادبیات مکتوب به شمار میرود و نقش مهمی در دوام و پایداری فرهنگ قومی و استمرار آن در تاریخ دارد. چنانکه گفته شد، ادبیات شفاهی یا عامیانه، از نظر تاریخی بر ادبیات تألیفی یا مکتوب تقدم دارد زیرا انسان هزاران سال پیش از آنکه خط را اختراع کند و وارد مرحله تاریخی حیات خود شود توانایی سخن گفتن را پیدا کرده بود. این نوع از ادبیات با دامنهای گسترده، سرایندگان و پدیدآورندگان ناشناس و گمنامی دارد و درواقع، ساخته همه مردم و همه دودمانها و برآیند اندیشه و تخیل جمعی است و در بستر زمان از دودمانی به دودمانی دیگر و از سرزمینی به سرزمین دیگر کوچ کرده و به نسل امروز رسیده است.»
در ادامه میخوانیم: «به طور کلی میتوان گفت که ادبیات عامیانه به دو گونه روایتهای منظوم و منثور در میان توده مردم رواج دارد. روایت منظوم که خود شامل ترانههای دو بیتی، تصنیف، چارپاره، لالایی، متل، چیستان و بازیهای منظوم، نوحه، بحر طویل، تعزیه و نمایش عروسکی است، جزو گونههای مختلف روایتهای منظوم یا شعر عامیانه بهشمار میروند. با تحلیل و بررسی این اشعار میتوان به احساسات درونی و اعتقادات و باورها و ارزشهای اجتماعی و اخلاقی پی برد. روایتهای منثور ادبیات عامیانه شامل قصههایی چون افسانههای حماسی، افسانههای پریان و حکایات هستند. مثلهای منظوم یا منثور و چیستانها از صورتهای دیگر ادبیات عامیانه است. برای ادبیات عامیانه یا شفاهی این ویژگیها را به طور کلی میتوان بیان کرد: شکل انتقال در آن شفاهی و نسل به نسل است؛ نمیتوان خاستگاه آن را به یک منطقه محدود جغرافیایی منسوب کرد؛ به صورت متون شفاهی قابل تکرار است؛ سرگرم کننده و پرکننده اوقات فراغت است و بین شنوندگان ایجاد نشاط میکند، این ادبیات به زبان گفتاری مردم است و مهمتر از همه آنها جنبه آموزشی و تربیتی دارد.»
نویسنده: حسن حسنعلی پور، دبیر زبان و ادبیات فارسی گچساران
کلید واژهها: فولکور، فرهنگ عامه، ادبیات شفاهی، ادبیات عامیانه