هنوز هم معلوم نیست در سال تحصیلی 1401- 1400 وضع آموزش چگونه خواهد بود؟
مناسب است هر کدام از معلمان، مدیران یا اولیای دانشآموزان و حتی خود دانشآموزان خلاصهای از تجربههای مثبت و منفی خود را در ارتباط با موضوع آموزش مدرسهایشان بازگو کنند تا راهنمای مفیدی برای سایر مخاطبان باشند و اندوخته ارزشمندی از این دوران به یادگار بماند. بههر حال امید است این شرایط بهزودی پایان پذیرد و آموزش و ارتباط مستقیم بین معلم و متعلم برقرار شود.
تجربههای من
1. معمولاً با توجه به هفتهای چند ساعت در چند روز کلاس درسی که برایم برنامهریزیشده است، در خانه نمیمانم، به مدرسه میروم، برخی دوستان را میبینم، دلم تازه میشود و در ضمن اگر در همان کلاس برخط مشکلی پیش آید و ارتباطم با شاگردان قطع شود، بلافاصله از طریق همکاران مشکل برطرف میشود و خلاصه معلم راهنما راه چارهای پیدا میکند.
2. در کلاس مجازیِ برخط عادت ندارم خشک و خیلی جدی کلاسم را برگزار کنم. گهگاه شوخی میکنم و اگر روز عید و تولدی باشد، تبریک میگوییم و نمیگذارم کلاس خستهکننده و یکنواخت باشد. با توجه به موضوع درسم (جغرافیا)، از کره جغرافیا، نقشه، تصویر، فیلم و سایت بهره میگیرم.
3. سعی میکنم متکلموحده نباشم. متناسب با اهداف درس سؤال میپرسم. تقریباً در طول یک زنگ (45 دقیقه) همه بچهها بهگونهای، به قول خودم، روی صحنه میآیند و صحبت میکنند. همه میدانند باید آماده باشند که غیر از گوشدادن، جواب سؤال مرا هم بدهند.
حتی برخی از سؤالات هدفدار من با زندگی شاگردان متناسب است. بهخوبی اظهارنظر میکنند. یادم هست در جغرافیای دوره دوم دبیرستان بحث کلنگری در جغرافیا را مطرح میکردم و گفتم جغرافیدان در مطالعات محیطی جزءنگر نیست. بلافاصله از یکی از دانشآموزان پرسیدم، اگر شما روزی همراه با خانواده به خواستگاری بروید، با دید کلنگر با خانواده مقابل روبهرو میشوید یا جزءنگر؟ بهقدری این مثال برای آنها جالب بود که ضمن فهمی دقیق از کلنگری در جغرافیا، بسیار مشتاق و علاقهمند به گوشدادن و توجه داشتن کلاس بودند!
4. با توجه به آنچه گفتم، چه در زمان آموزش حضوری و چه در شرایط مجازی کنونی، همه دانشآموزان من میدانند چنانچه با دقت به سؤالاتم جواب بدهند و جوابشان صحیح باشد، بلافاصله در مقابل اسمشان در فهرست علامت ؟ دریافت خواهند کرد. البته در این مدل از آموزش (فعال)، چنانچه نتوانند جواب صحیحی بدهند، بهآرامی گذر میکنم و فرد دیگری را برای پاسخگویی دعوت میکنم. لذا تنبیه نمیشوند. ازاینرو بسیار علاقهمندند که روی موارد مطالبهشده هنگام تدریس فکر و بدون هیچگونه نگرانی اظهارنظر کنند. این مدل همان ارزشیابی تکوینی است و در نمرههای آزمون پایانی آنها مؤثر است.
5. دانشآموزان میدانند برای من آزمونهای ورقهای کمتر از ارزشیابی تکوینی (در کلاس) ارزش دارد. چون در آزمونهای کتبی در شرایط جدید، احتمال بازکردن کتاب یا مشورت شاگردان با یکدیگر بسیار وجود دارد.
ازاینرو در کلاس برخط دانشآموزان بسیار فعال هستند و سعی دارند در بحث و گفتوگوها شرکت کنند و جواب دهند. این خود نوعی حضور و غیاب کلاس هم هست.
6. ممکن است در این کلاسهای فعال ارتباط صوتی آنها با کلاس قطع شود. ازاینرو، این افراد باید نظرشان و پاسخ سؤال ما را مکتوب بنویسند تا معلوم شود حضور دارند.
7. از بچهها میخواهم در هر جلسه نکات مهم تدریس را یادداشت کنند. به آنها گفتهام، همان اول سال یک دفترچه برای پاسخ سؤالات و تمرینهای پلیکپی تهیه کنند و در آن نکتههایی را که در کتاب درسی نیست ولی من مطرح میکنم، بهطور خلاصه بنویسند؛ چون در آزمون کتبی از همین موارد سؤال میدهم که رد پایش در کتاب نیست. لذا آنها هم به یادداشتبرداری در کلاس عادت دارند، چون میدانند احتمال طرح این مطالب در آزمون کتبی زیاد است.
8. دانشآموزان میدانند در آموزش جغرافیا محفوظات، اطلاعات، اعداد و اسامی برای من خیلی مهم نیست و ما ضمن طرح مختصر این اطلاعات و اسامی، بیشتر به مفاهیم استدلالی و درک مطلب و موارد کاربردی توجه داریم. گاهگاهی میگویم برای من مهم نیست پایتخت ایران کجاست. مهم این است که چرا تهران بهعنوان پایتخت انتخاب شده است؟ از این رو دانشآموزان روی دلایل و مفاهیم متمرکز میشوند و یادداشت برمیدارند. بهنظر من، برای دانشآموزان فهمیدن لذتبخشتر از حفظکردن است. حفظکردن فشار است.
9. سؤالات مفهومی را که از هر درس طرح کردهام یا از قبل بهصورت پلیکپی در آوردهام، در کلاسهای حضوری در اختیارشان میگذارم تا فکر کنند و پاسخ دهند. در شرایط آموزش مجازی، سؤالات مفهومی را پس از تدریس هر درس در اختیار معلم راهنما میگذارم تا بارگذاری کند. دانشآموزان در مدت مشخصی به آنها پاسخ میدهند.
در منزل پاسخها را تکتک میبینم و نمرات ارزیابی خود را در فهرست وارد میکنم. جلسه بعد هم برخی سؤالات مشکل را که برخی دانشآموزان جوابشان را نمیدانند، همراه با خلاصه درس قبل، پاسخ میدهم. به این ترتیب مفهوم برای همه قابلدرک میشود، چون میدانند مدل سؤالات امتحان هم به همین شکل است. البته سؤالات تصویریـ نقشهای و حتی سؤال از یک عکس کتاب ( برای مثال برداشت شما از این عکس چیست)، به شکل متنوع طراحی میکنم و به آنها میدهم.
10. هر چند جلسه یکبار گزارشی از وضع کلاس، پاسخ تمرینها، غیبت برخی دانشآموزان و دیگر نکات مثبت یا منفی کلاس را به معلم راهنمای دوره ارائه میدهم تا هم پیگیری کند.
11. گاهگاهی بهصورت تلفنی یا همان سر کلاس، از برخی دانشآموزان درباره نحوه کلاسداری، نحوه آموزش و ارائه فعالیتها و شیوه تدریس سؤال میکنم و میخواهم اگر نکتهای منفی یا مثبت به ذهنشان برسد، بگویند. شاید در مقایسه با سایر معلمان و روش آنها، نکتههای خوبی مطرح شوند که برای خود من هم جالب و آموزنده و در هماهنگی با سایر دبیران مؤثر باشند.
12. در آزمون کتبی که دانشآموزان در وقت معینی در جلسه امتحان قرار میگیرند، میدانند اجازه دارند کتاب را باز کنند. البته یادداشتهای کلاسی خود را نیز در اختیار دارند. ولی از آنجا که سؤالات مفهومی و اظهارنظری هستند، پاسخ مستقیمی را در کتاب نمیتوانند پیدا کنند. چنانچه نکته درس را درک کرده باشند، قادر به دادن پاسخ تحلیلی مناسبی خواهند بود. به این ترتیب، احتمال رونویسی از کتاب خیلی ضعیف میشود.
13. برخی از آزمونها بهصورت گروهی برگزار میشوند. افراد گروهبندی میشوند و با مشورت هم برای سؤالات تحلیلی پاسخی تنظیم میکنند.
14. هر یک از برنامههای تدریس برخط ضبط میشود. در ابتدا خلاصهای از مفاهیم اصلی درس قبل تکرار و سپس درس جدید شروع میشود. بعد معلم راهنما آن را کدگذاری میکند. نام درس، نام دبیر، موضوع و تاریخ ضبط تدریس بهصورت شناسنامه در میآید و بارگذاری میشود تا هر زمان برای دانشآموزان امکان مشاهده و ملاحظه وجود داشته باشد.
15. نرمافزار مودل که سایت مدرسه به آن مجهز است، نتیجه ارزیابی تکالیف و بازخورد مناسب هر دانشآموز را ارائه میدهد.
16. از آنجا که تدریسهای زنده یا غیربرخط ممکن است در خانواده مورد توجه پدران و مادران قرار گیرد، آراستگی فیلم، صحنه ضبط، شوخیها و همینطور استفاده از امکانات فیلمها باید مورد توجه مدرسان محترم باشد تا مسئلهساز نشود.