چیستی و چگونگی تکوین تفکر تاریخی در «رشد تاریخ»
یکی از مقالات شماره جدید فصلنامه رشد آموزش تاریخ به موضوع یادگیری تفکر تاریخی و جنبههای گوناگون آن اختصاص دارد.
نویسنده این مقاله مجتبی مقصودی، کارشناس ارشد مدیریت آموزشی و یکی از اعضای پیشین شورای برنامهریزی درس تاریخ است.
در ابتدای مقاله آمده است: «در تعریفی ساده باید گفت، تفکر تاریخی به معنای داشتنِ دانش هرچه بیشتر از وقایع تاریخی نیست. آنچه در بیشتر مدارس بر آن تأکید میشود و موجب دلزدگی اکثر دانشآموزان از درس تاریخ میگردد، همین توجه بیش از حد به وقایع تاریخی است.»
در ادامه مقاله میخوانیم: «در واقع، تاریخ ارائه گزارش درباره رخدادها یا مطالعه رخدادهاست، اما تفکر تاریخی تنها به معنای جمعآوری اطلاعات درباره رخدادها نیست. بلکه عبارت است از بیان تفاوتها و شباهتها، یافتن دلایل و علتها، احتمال دادن، مقایسه کردن، تمیز قائل
شدن، پیشبینی کردن، ارزیابی کردن و در نهایت دستیابی به قضاوتها. از دیدگاه بلوم در طبقهبندی اهداف آموزشی تفکر تاریخی به طبقاتی از اهداف مرتبط است که با تجزیه و تحلیل، ارزشیابی و قضاوت سروکار دارد.»
نویسنده مقاله در ادامه بهنظر کارلاپک درباره تفکر تاریخی پرداخته است: «کارلاپک نیز در توصیف تفکر تاریخی و یادگیری آن، از منظری دیگر، از شش شاخص یا عنصر نام میبرد که عبارتاند از اهمیت؛ استمرار و تغییر؛ شواهد؛ علت و پیامد؛ کسب دیدگاه تاریخی؛ بعد اخلاقی. توضیح
هریک از این شاخصها میتواند درک ما را از تفکر تاریخی توسعه بخشد.»
در توضیح کسب دیدگاه تاریخی میخوانیم: «کسب دیدگاههای تاریخی به معنای درک تفاوتها در زمینههای اجتماعی، فرهنگی، فکری و حتی احساسی است که زندگی و رفتارهای مردم را در گذشته شکل میداده است. کسب دیدگاه تاریخی به معنای یادگیری استفاده از چارچوبهای جدید در قضاوت
درباره رخدادهای تاریخی است. مراد از این چارچوبها نه اعتقادات امروزی بلکه چارچوبهای علمی و نگاه همهجانبه به رخدادهاست. تحلیلگر تاریخی باید از خود بپرسد که به چه دلایلی یک «شخصیت تاریخی» چنین رفتاری را از خود بروز داده است. القای عقاید تحلیلگر به خواننده
در این زمینه راهگشا نیست؛ نتیجهگیری و استنتاج باید مبتنی بر استدلال و ارائه شواهد کافی باشد.»
متن کامل این مقاله در فصلنامه رشد آموزش تاریخ، شماره 52، پاییز 1392 منتشر شده است.