اعتیاد و استفاده از مواد مخدر بیش از همه، قشر جوان و نیروی فعال جامعه را هدف خود قرار داده است لذا باید این قشر را آگاه کرد. فصلنامه «رشد آموزش مشاور مدرسه» در آخرین شماره خود مقالهای را به موضوع روشهای پیشگیری از گرایش به سوءمصرف مواد در نوجوانان اختصاص داده است.
نویسنده نتیجه پژوهش خود را چنین آورده است: «نتایج تحقیق بیانگر آن است که مخاطرهآمیزترین دوران زندگی از نظر شروع مصرف مواد مخدر دوره نوجوانی است. تلاش جهت کسب هویت فردی و اجتماعی، لذتجویی، کاهش اعتماد به نفس و کمبود مهارتهای لازم جهت ارتباط با دیگران، نوجوان را مستعد سوءمصرف مواد مخدر میسازد. لذا آگاهی دادن به نوجوان موجب تغییر در فرایند فکر و نهایتاً عملکرد او میشود. مفهوم خود کنترلی در تئوری یادگیری اجتماعی بیانگر این حقیقت است که خودکنترلی بهعنوان یک مفهوم قابل تعبیر، قابل یادگیری و آموزش است. سوادی و جکسون خودکنترلی کم را به عنون یک عامل محوری برای سوءمصرف مواد مخدر میان جوانان معرفی کردهاند. همچنین خودکنترلی کم در میان نوجوانان بهعنوان یک عامل پیشگیریکننده بسیار قوی برای مصرف مشروبات الکلی، استعمال سیگار و سوءمصرف مواد معرفی شده است.»
در ادامه میخوانیم: «اصطلاح مهارتهای زندگی به گروه بزرگی از مهارتهای روانی – اجتماعی و میانفردی گفته میشود که میتواند به افراد کمک کند تا تصمیماتشان را با آگاهی اتخاذ کنند، بهطور مؤثر ارتباط برقرار کنند، مهارتهای مقابلهای و مدیریت شخصی خود را گسترش دهند و زندگی سالم و بارآور داشته باشند. کسب مهارتهای زندگی میتواند اعمال شخصی و اعمال مربوط به دیگران و نیز اعمال مربوط به محیط اطراف را طوری هدایت کند که به سلامت بیشتر منجر شود؛ و سلامت بیشتر یعنی آسایش بیشتر جسمانی، روانی و اجتماعی.»
نویسنده مقاله در انتها چنین نتیجهگیری کرده است: «براساس رویکرد تقویت توانایی، سوءمصرف مواد رفتار اجتماعی آموخته شدهای تلقی میشود که نتیجه تعامل عوامل فردی و اجتماعی است. این رویکرد معتقد است که نوجوانان دارای مهارتهای اجتماعی و فردی ضعیف نهتنها در برابر عوامل مشوق مصرف مواد، آسیبپذیرند بلکه تمایل دارند از مصرف مواد بهعنوان جایگزینی برای راهبردهای مقابلهای سازشیافته استفاده کنند. جوانان به راهنمایی و همکاری، اعتماد، انضباط، درک متقابل، دلسوزی و محبت نیازمندند. کوتاهی و کاستی در هر کدام، باعث گرایش فرد به غیر از والدین و خانواده و یافتن آن نقطه در فرد دیگری میشود یا به نوعی به دوست و همسالان گرایش پیدا میکند. گاهی نفوذ بسیار بالای همسالان در زندگی جوان، ممکن است ناشی از مورد توجه واقع نشدن در خانه یا به دلیل جذابیتهای گروه همسالان باشد و از آنجا پیوند جوانان با والدینشان بهتدریج ضعیفتر شده و همسالان در رشد روانی آنها نقش حساسی مییابند. بنابراین اولین عاملی که باعث جذب جوانان به محیطهایی غیر از محیط خانواده و خانه میگردد، عدم رابطه صحیح والدین با فرزندان خود میباشد که در این صورت جوانان اولین گام را به سوی گروه همسالان برمیدارند و زمینه برای لغزیدن در جاده انحراف و کجروی فراهم میشود.»
نویسنده: نسرین ناصرپور، معاون اجرایی هنرستان ثامنالائمه(ع) میانه
کلیدواژهها: پیشگیری، مصرف مواد، نوجوان، روشهای پیشگیری.