آموزش و پرورش از قدیمیترین نهادهای اجتماعی در همه جوامع است. فصلنامه رشد آموزش تاریخ در جدیدترین شماره خود مقالهای را به وضعیت این نهاد قدیمی در ایران باستان اختصاص داده است.
نویسنده مقاله انواع آموزش در ایران باستان را چنین برشمرده است:
۱. آموزش دینی و اخلاقی
۲. آموزش اداری و کشوری
۳. آموزش نظامی
۴. آموزش سیاسی
۵. آموزش صنعتی و حرفهای
مراحل آموزش در عصر باستان موضوع دیگری است که نویسنده به آن اشاره کرده است:
«الف: آموزش خانوادگی: قبل از ۷ سالگی و به عهده مادر بود. در صورت غیاب او این امر به خواهر یا عمه کودک واگذار میشد.
ب: آموزش عمومی: از ۷ تا ۱۵ سالگی
ج: آموزش اختصاصی: که مصادف با زمان بلوغ بود.»
نویسنده مقاله درباره محل آموزش نیز چنین آورده است: «اولین و ابتداییترین محل یادگیری خانه بود و سپس مکتبخانهها، و با رواج و رسمی شدن دین زردشتی، آتشکدهها محل تعلیم بود. البته مدارس ویژه برای آموزش فنون نظامی نیز موجود بوده است.
در زمان هخامنشیان به علت توسعه صنایع و حرفههای گوناگون و سازمان و تشکیلات وسیع درباری بهطور رسمی مدارس دایر شدند که ابتداییترین مدارس به تربیت شاهزادگان و اشراف اختصاص داشته است.»
«تعلیموتربیت مادها و هخامنشیان» عنوان بخشی دیگری از این مقاله است.
در این بخش میخوانیم: «راه و رسم اصلی و آیین و عادات پارسها به مراتب برتر از رسوم و قواعدی بود که سایر اقوام داشتند. بیشتر دولتها افراد خود را در تربیت اولاد خویش مختار میگذاشتند اما در آیین پارسیان تلاش بر این بود که از ابتدا عاقبتاندیشی کنند تا افراد از ابتدا دل به تباهی و هیچگونه رفتارشرمآور ندهند. آنان در تربیت کودکان به اندازهای مراقبت میکردند که تعلیم آنان را بزرگترین آرزوی قوم خود و حیات جامعه را وابسته به استعداد و لیاقت آنان میدانستند. کمتر ملتی به اندازه پارسیان تا این حد به موضوع تعلیموتربیت اهمیت داده است. آنها روح جامعه و نیروی ایمان و شرف و عدالت و جوانمردی و عفت را در فرزندان خود ایجاد و تقویت میکردند تا یک نسل قوی و شریف و عادل به وجود آورند.»
در بخش «تعلیموتربیت عصرساسانی» آمده است: «در عصر ساسانی به واسطه احتیاج بیشتر به دبیران، کارگزاران و مأموران وصول مالیات، تعلیموتربیت تا حدی بیش از دورههای قبل گسترش یافت.
تعلیموتربیت پسران جوان به عهده مادر بود. اگر مادر از جهان میرفت این وظیفه به عهده عمه یا دختر بزرگ خانواده بود. ۱۵ سالگی، سن ختم تربیت بدنی و اخلاقی بود و هر جوانی باید در این سن اصول دیانت را از روی اوستا و زند بداند و تکالیف آدمی را بشناسد. جوان در ۲۰ سالگی مورد امتحان دانشمندان و هیربدان قرار میگرفت. اشراف و نجیبزادگان باید به تحصیل برخی آموزشهای اساسی در جایی به نام «فرهنگستان» میپرداختند که شاید همردیف دبیرستان کنونی بوده باشد. در این مدارس علوم دینی و ادبیات تدریس میشد. همچنین خوشنویسی، سوارکاری، جنگ با نیزه بر پشت اسب، چوگانبازی، شاعری، اخترگویی و استاد شدن در بازی شطرنج به آنان آموزش داده میشد.
بر اثر افزایش ارتباط در دوره ساسانی، علوم مختلف چون پزشکی، هیئت، ادبیات و فلسفه بهطور محسوسی در ایران پیشرفت کرد و حتی به علت پیدایش مذاهب تازه، بحث درباره علوم اجتماعی و حکومتی و تکامل انسانی بیش از پیش معمول گردید.»
نویسنده: بتول سلطانی، دبیر تاریخ زرند
کلیدواژهها: آموزشوپرورش، ایران باستان، جندی شاپور
برای مشاهده متن کامل مقاله اینجا کلیک کنید.