مقالهای کوتاه از مجلهی «رشد آموزش پیشدبستانی»
«بوی بد نفرت» عنوان مقالهی کوتاهی است که توسط خانم
فرح بانو قائمی، آموزگار شهرستان ساری ترجمه و در شمارهی 10 فصلنامهی رشد آموزش پیشدبستانی (بهار 1390) درج شده است.
متن کامل این مقاله کوتاه به شرح زیر است:
معلم به بچههای کلاس گفت که میخواهد با آنها بازی کند. گفت که فردا هر کدام از بچهها یک کیسهی پلاستیکی بردارند و داخل آن به تعداد آدمهایی که از آنها بدشان میآید، سیبزمینی بریزند و با خود به مدرسه بیاورند.
فردا بچهها با کیسههای پلاستیکی به کودکستان آمدند. در کیسهی بعضیها دو، بعضیها سه، بعضیها پنج سیبزمینی بود. معلم به بچهها گفت تا یک هفته هرجا که میروند، کیسهی پلاستیکی را با خود ببرند.
روزها به همین ترتیب گذشت و کمکم بچهها شروع کردند به شکایت از بوی سیبزمینیهای گندیده.
به علاوه، آنهایی که سیبزمینی بیشتری داشتند، از حمل آن بار سنگین خسته شده بودند.
پس از مدتی، بالاخره بازی تمام شد و بچهها راحت شدند. معلم از بچهها پرسید: «از اینکه مدتی سیبزمینی را با خود حمل میکردید، چه احساسی داشتید؟»
بچهها از این که مجبور شده بودند سیبزمینیهای بدبو و سنگین را همهجا با خود ببرند شکایت داشتند. آنگاه معلم منظور اصلی خود را از این بازی چنین توضیح داد: «این درست شبیه وضعیتی است که شما کینهی آدمهایی را که دوستشان ندارید، در دل خود نگه میدارید و همهجا
با خود میبرید. بوی بد کینه و نفرت قلب شما را فاسد میکند و شما آن را همهجا همراه خود حمل میکنید. شما که بوی بد سیبزمینیها را فقط برای مدت کوتاهی نتوانستید تحمل کنید، چهطور میخواهید بوی بد نفرت را برای تمام عمر در دل خود تحمل کنید؟»