در «رشد علوم اجتماعی»
اگر آموزشوپرورش را در وسیعترین معنای آن، مسئولیت جامعه تلقی کنیم، در آن صورت هرچه در زندگی اجتماعی اتفاق میافتد، آکنده از امکانات و تجربههای آموزشی و پرورشی است. از آموزشوپرورش انتظار میرود که موجبات رشد و توسعه اجتماعی،
سیاسی، اقتصادی جامعه را فراهم سازد. پاسخگویی به این انتظارات دامنه گستردهای از کارکردها و انتظارات را برای آموزشوپرورش بهوجود میآورد که «زهرا فیضآبادی» طی مقالهای در فصلنامه رشد آموزش علوم اجتماعی به آنها پرداخته است.
در بخشی از این مقاله آمده است: «جامعه انتظار دارد آموزشوپرورش به شناخت و حل نیازهای فکری کودکان، نوجوانان و جوانان کمک کند. ارتقای کیفی آموزش و تربیت نسلی پرسشگر و خلاق امری ضروری است. همچنین انتظار دارد که آموزشوپرورش افراد را به سمت خلاقیت سوق دهد. به
انسانی میتوان لقب نخبه داد و او را شایسته دانست که چه در مسائل علمی و چه در مسائل سیاسی و اجتماعی، ریزبین و جامعنگر باشد. از یافتههای علمی دیگران و جریانهای فکری و سیاسی اطلاع کافی به دست آورد و در برابر این اندیشههای متفاوت و گاه متضاد و متناقض، حساس
باشد و قدرت تحلیل مسائل را بهدست آورد.»
در ادامه مقاله آمده است: «جامعه ایران اگر قرار است به سلامت از گردنههای صعبالعبور تغییرات اجتماعی که در حال وقوع است، گذر کند، شایسته است که نظام آموزشوپرورش صرفنظر از تأخیرهایی که تاکنون در ورود به عرصه مهندسی اجتماعی داشته است، مسئولیت و سهم بیشتری در
قبال جامعه به عهده گیرد و نقش جدیتری را در خروج از بنبست کنونی و نیل به جامعه مطلوب ایفا کند.»
متن کامل این مقاله در فصلنامه رشد آموزش علوم اجتماعی، شماره 54، بهار
1391 منتشر شده است.