در هفتمین نشست از سلسله نشستهای تخصصی مجلات رشد با موضوع «ساحت تربیت اعتقادی، عبادی و اخلاقی» مباحث علمی و کاربردی مرتبط با این ساحت توسط متخصصان این حوزه ارائه شد.
به گزارش واحد خبر و رسانه دفتر انتشارات و فناوری آموزشی به نقل از روابط عمومی سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی، هفتمین نشست از سلسله نشستهای تخصصی مجلات رشد با موضوع «تربیت اعتقادی، عبادی و اخلاقی» در سالن اجتماعات مدرسه تاریخی دارالفنون برگزار شد. در این نشست که با حضور مدیرکل، معاونان، سردبیران و مدیران داخلی مجلات رشد دانشآموزی و مجلات رشد عمومی بزرگسال و تخصصی، رؤسا و کارشناسان گروههای مجلات رشد و همچنین اعضای شورای برنامهریزی و هیئتهای تحریریه این نشریات برگزار شد، دکتر حسن دولتآبادی، مدرس دانشگاه، پژوهشگر حوزه هنر و نویسنده نمایشنامههای آموزشی و تربیتی، حجتالاسلام محمدعلی زینلی، پژوهشگر تربیت اسلامی و مدیر کانون تربیت ماندگار و حجتالاسلام علی اباذری، پژوهشگر تربیت اسلامی و مجری طرح کلی تربیت اسلامی، نکاتی در خصوص موضوع تربیت اجتماعی و سیاسی ارائه کردند.
گفتنی است اجرا و مدیریت این جلسه بر عهده حجتالاسلام سجاد کرمی، بود که دبیری ساحتهای تربیت اجتماعی و سیاسی و تربیت اعتقادی، عبادی و اخلاقی را در مجلات رشد عهدهدار است. خلاصهای از این نشست را بخوانیم:
تلاش کردیم ارتباطهای لازم با اهداف و سوگیریهای اسناد تحولی آموزش و پرورش در مجموعه مجلات رشد برقرار شود
در این نشست دکتر محمد صالح مذنبی، مدیرکل دفتر انتشارات و فناوری آموزشی و مدیر مسئول مجلات رشد، با اشاره به برگزاری مجموعه نشستهای تخصصی مجلات رشد و اهداف آن در هم سویی با اسناد بالادستی آموزش و پرورش، بهخصوص سند تحول بنیادین آموزش و پرورش گفت: امروز آخرین نشستها از مجموعه نشستهای تخصصی مجلات رشد در سال ۱۴۰۱ برگزار میشود. نشست نوبت صبح در حوزه «ساحت اعتقادی، عبادی و اخلاقی» و در نوبت بعد از ظهر در حوزه «ساحت اجتماعی و سیاسی» برگزار خواهد شد. اگر در خاطر دوستان باشد، در بهمن ماه سال ۱۴۰۰ و در جلسات برنامهریزی برای مجلات رشد، به هدفگذاریهای وثیقی که در اسناد تحولی تعلیم و تربیت برای دانشآموزان و متربیان در نظر گرفته شده است، و همه بخشهای پشتیبانی که برای زیر نظامهای مختلف در نظرگرفته شده است، توجه شد و با تدقیق در این موضوعات تلاش کردیم ارتباطهای لازم با اهداف و سوگیریهای اسناد تحولی و بهخصوص سند تحول بنیادین آموزش و پرورش و فعالیتهای ما در مجموعه مجلات رشد، برقرار و در متون و صفحات پر تعداد این مجلات جاری شود.
در اولین جلسه به این موضوع پرداختیم که چگونه چنین کاری شدنی است؟ زیرا از یک سو ما گذشتهای طولانی را در پشت سر داشتیم که دوستان در همه شاخههای مختلف آن زحماتی را متحمل شده بودند و اقدامات خوبی هم صورت گرفته بود، اما این پایان کار نبود و سقف ما در حوزه تحول در تعلیم و تربیت و وظایف و مأموریتهایی که در سازمان پژوهش و برنامهريزی آموزشی مقرر شده است، خیلی فراتر از اینها است.
بر همین اساس گفتوگوها را آغاز کردیم و در سال ۱۴۰۱ با همین برنامهریزیها و مجموعه رفت و برگشتها که در مجلات رشد صورت گرفت، به همت همه دوستان کارهای خوبی صورت گرفت. خداوند بزرگ را شاکریم که توانستیم از تمام ظرفیتهای مجموعه و تجارب گرانسنگ همه دوستان برای این کار بزرگ استفاده کنیم.
از سال ۱۴۰۱ و از حدود دو ماه پیش برنامهریزی کردیم تا آرام آرام، در این بحثها عمیقتر شویم و در یک مجموعه از نشستهای تخصصی، ساحتهای مختلف مطرح شده در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش را به گفتوگو بنشینیم و در مورد آن صحبت کنیم.
در مورد این که دلالتهای این ساحتها برای مجموعه فعالیتهای ما در دفتر انتشارات و فناوری آموزشی و بهخصوص در مورد مجلات رشد چگونه باید باشد، تا در این خصوص به یک سری از گزارههای تجویزی برسیم و آن را در اختیار سردبیران مجلات و اعضای هیئت تحریریه آن قرار دهیم تا به شکلی عمیقتر به این موضوعات پرداخته شود؛ تجربه سالهای گذشته وجود دارد و تجربه امسال هم در کنار آن قرار میگیرد تا با گفتوگوها و بحثهایی که در این نشستها صورت میگیرد، شکاف بین حوزه نظر و عمل رفع شود تا با اندیشهورزی در لایههای مختلف بتوانیم به نتایج مطلوبتری در فعالیتهای دفتر برسیم.
هدف آن است تا فرزندان ایران اسلامی در دوره طلایی ۱۲ ساله تحصیلی برای زندگی کردن آماده شوند
اما دو نشستی که امروز برگزار میشوند، به دو ساحتی اختصاص دارند که به یک معنا بر دیگر ساحتهای ششگانه تربیتی سند تحول بنیادین آموزش و پرورش سیطره دارد. ما در دستگاه تعلیم و تربیت خیلی به دنبال این نیستیم که متخصصانی در شاخههای مختلف علمی تربیت کنیم. تلاش میکنیم تا در دوره طلایی ۱۲ ساله تحصیلی و دوران کودکی و نوجوانی، فرزندان ایران اسلامی برای زندگی کردن آماده شوند.
اصطلاح «شایستگیهای پایه» که در اسناد تحولی ذکر شده است، بر همین معنا تأکید دارد. شایستگیهای پایه همان اصولی است که اساس آن حول موضوع هویت شکل میگیرد. اگر بخواهیم در این دوران طلایی (۱۲ ساله تحصیلی) برای هر انسانی به دنبال شایستگیهای پایه در زندگی خودش باشیم، علیالقاعده آن هدفهایی که در «ساحت اعتقادی، عبادی و اخلاقی» دنبال میشود به مراتب خیلی مهمتر از دیگر ساحتها در زندگی انسان است، زیرا آنچه وجود انسان را شکل میدهد همین فکر، بینش و نهایتاً فلسفه زندگی اوست. به همین دلیل هم عرض کردم که این ساحتها بر دیگر ساحتهای تربیتی ششگانه مطرح شده در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش سیطره و ترجیح دارد.
معنای حقیقی سیاست آن است که هیچ انسانی نمیتواند برای خودش و جامعهاش تدبیر نکند!
از طرف دیگر «ساحت اجتماعی و سیاسی» هم خیلی مهم است، زیرا اگر ما به دنبال تربیت به معنای حقیقی خودش در این دوران طلایی هستیم، باید بدانیم که بُعد اجتماعی و سیاسی خیلی مهم است زیرا روابط اجتماعی و نگاه ما به اجتماع آینده را رقم می زند. بعد سیاسی هم این گونه است، یعنی اگر ما از سیاست به معنای گروهها و دستهجات بیرون باشیم و این کلیشه را بشکنیم و به سیاست به معنای حقیقی آن یعنی این که «هیچ انسانی نمیتواند برای خودش و جامعه اش تدبیر نکند» نگاه کنیم، اهمیت و جایگاه این بعد و ساحت هم بهتر شناخته میشود.
بچههای ما اگر بینش و رشد سیاسی پیدا کنند، توسعه و پیشرفت بیشتری پیدا خواهیم کرد. در حال حاضر اگر مشاهده میکنیم که در کشورخودمان از این ناحیه آسیبهای جدی بر جامعه وارد میشود، بخشی از آن به دلیل نداشتن بینش سیاسی است.
حالا بحث بر سر این است که مجلات رشد بر اساس کارکردی که دارند و هویتشان در نظام تعلیم و تربیت، چگونه باید به این دو بُعد بپردازند؟
درخواست ما از دبیران ساحتها و همکاران حوزه معاونت مجلات این بوده که جلساتی را برگزار کنند که روی این موضوعات هم از جنس مبانی و هم از جنس تجربیات زیسته بحث شود. طوری که اگر سردبیری سؤال کند که من چگونه میتوانم یکپارچه و متوازن به ساحت اعتقادی، عبادی و اخلاقی در مجله خودم که مخاطبش دانشآموز است، بپردازم در این جلسات به پاسخ خود برسد. همچنین در این جلسات باید برای مجلات بزرگسال و تخصصی رشد هم مشخص شود که چگونه باید محتوای مجله را برنامهریزی و تدبیر کنیم تا به این ساحتهای اعتقادی، عبادی و اخلاقی و اجتماعی و سیاسی به خوبی و شایستگی پرداخته شود.
از معاونت مجلات هم درخواست کردهایم که حاصل این جلسات ثبت و ضبط شود و در اختیار مخاطبان و گروههای علاقهمند مرتبط قرار گیرد. لذا به غیر از کارکرد داخلی این جلسات، محتوای آن در اختیار عموم کسانی که با مجموعه ما در ارتباط هستند، قرار خواهد گرفت که امیدواریم موثر و قابل استفاده باشد.
اولین اتفاقات هوشمندانه آدمی در قالب هنر ارائه شد
در ادامه این جلسه دکتر حسن دولتآبادی، مدرس دانشگاه، پژوهشگر حوزه هنر و نویسنده نمایشنامههای آموزشی و تربیتی، سخنانی گفت: بحث را از آغاز هوشمندانه تلاش انسان که اتفاقاً با هنر هم همراه بود شروع میکنیم. اولین اتفاقات هوشمندانه آدمی در قالب هنر ارائه شد. امروز با نگاه هنر به تولیدات ضروری زندگی انسانهای اولیه، میبینیم که او کارهای هنری میکرده است. وقتی که در ساخت کوزه قاعده قرینه را رعایت کرد و زمانی که از رنگ برای رنگآمیزی آن استفاده کرد، در واقع عملی هنرمندانه انجام داد. او وقتی که خوابید و در خواب دید کسی از عزیزان او که مرده بود، در خواب او ظاهر شده و وقتی که دید در شب ظلمانی، آتش به روی درخت افتاد و درخت شعلهور شد، فطرتاً به یک نیروی ماورا فکر کرد که ما امروز آن نیروی ماورا را خداوند مینامیم. او فهمید در ورای هستی، نیروی قدرتمندی وجود دارد که مؤثر و تصمیم گیرنده است و اتفاقات بسیار عجیب و برجسته را شکل میدهد. یا وقتی که خواب دید، فکر کرد هستی فقط یک لایه ندارد و در پس هستی لایههای گوناگونی موجود است. او در آغاز بدین ترتیب خدایانی را برای خودش ساخت. ما امروز در آثار عمیق انسان معاصر ـ منظور از انسان معاصر انسان امروز و صد سال اخیر نیست بلکه انسان هوشمندی است که حافظ، سعدی و فردوسی نام گرفت ـ لایههای چند گانه را در پس آثار آنها و آثاری که باقی مانده است را میبینیم. وقتی که حافظ بزرگوار میگوید: سواران را چه شد، شهسواران را چه شد! منظورش مردی سوار بر اسب نیست که میتازد. بلکه مرد مؤثری است که در تغییرات اجتماعی، میتواند تأثیر داشته باشد و کجاست این انسان مؤثری که جامعه را به سمت صلاح، به سمت درستی و به سمت منافع عمومی پیش ببرد؟
وقتی در زمینههای مختلف برنامهسازی میکنیم، هر مقدار که هدف را بهتر بشناسیم، در تحقق آن اهداف موفقتر خواهیم بود
در این جلسه همچنین، حجتالاسلام علی اباذری، پژوهشگر تربیت اسلامی و مجری طرح کلی تربیت اسلامی، مطالبی را ارائه کرد و به پرسشها و سؤالات طرح شده پاسخ داد.
صحبت در خصوص مخاطبان مختلف مجلات که گاه کودکان، نوجوانان و جوانان و گاه بزرگسالان هستند، هر کدام خصوصیات خود را دارد و ویژگیهای خاص خود را میطلبد. در این میان زمانی که معلمان و مدیران مدارس مخاطب ما هستند حرفهای زیادی داریم، زیرا بسیاری از فعالیتها، بازیها، نمایشها و... که به آنها اشاره میکنیم باید با نظارت و نقش آفرینی این عزیزان انجام گیرد.
چون قصد دارم راجع به تعلیم و ارتباط آن با تزکیه صحبت کنم در ابتدا نکاتی عام را در این زمینه مطرح و در بحث محتوا برخی نکات روشی را بیان خواهم کرد.
وقتی درباره «تعلیم» صحبت میکنیم، روش تعلیم، محتوای آن و معلمی که آن علم را منتقل میکند هم مطرح میشوند. درخصوص «روش تعلیم» نکاتی زیادی داریم که بدان خواهیم پرداخت.
اما به نکتهای اشاره کنم که مهم است، وقتی میخواهیم در زمینه برنامههای درسی، تربیتی و... برنامهسازی کنیم، به هر مقدار که هدف را روشنتر و شفافتر شناخته باشیم میتوانیم عوامل را بشناسیم و راهکارها را به درستی تعیین و بعد از آن برنامهسازی کنیم.
منادی فراوان، اما اولی الالباب کم داریم!
حجتالاسلام محمدعلی زینلی، پژوهشگر تربیت اسلامی و مدیر کانون تربیت ماندگار، سخنران بعدی این نشست بود. وی با اشاره به استعدادهای عقلی به عنوان یکی از مهمترین استعدادهای انسان گفت: ارائه من در این خصوص بر اساس علوم اسلامی است که یک دهه است روی آن کار میشود و پژوهشگران زیادی بر روی مبانی اسلامی و غربی آن تحقیق و بررسی میکنند. ضمن این که از نظرگاههای مختلف به این موضوع میپردازند.
ما در آموزشهای دینی شخصی به نام «منادی» داریم. منادی کسی است که ندا میدهد. با چنین تعریفی همه ما منادی هستیم. ما در جمهوری اسلامی منادی به تعداد زیاد داریم؛ اما مشکل این است که در بسیاری از اوقات مردم جدای از این که بپذیرند یا نپذیرند؛ صدای این منادیها را نمیشنوند. این در حالی است که بسیاری از افراد هم که این ندا را میشنوند، آن را نمیپذیرند.
حالا بیاییم و از قرآن سؤل کنیم که چه کسی دعوت منادی را میشنود، اما نمیپذیرد؟ و چه کسی پس از شنیدن قبول میکند؟
پاسخ قرآن این است که گروهی با نام «اولی الالباب» هستند و سخن اولیالالباب به نقل از قرآن این است که میگویند: «رَبَّنَا إِنَّنَا سَمِعْنَا مُنَادِیًا یُنَادِی لِلْإِیمَانِ أَنْ آمِنُوا بِرَبِّکُمْ فَآمَنَّا». یعنی: پروردگارا، ما صدای منادی که خلق را به ایمان فرا میخواند که به پروردگارتان ایمان آورید، شنیدیم و ایمان آوردیم.
یعنی اگر میخواهید مخاطب ایمان بیاورد، باید او را اولیالالباب کرده باشید. حالا سؤال این است که آیا ما مخاطب را اولیالالباب کردهایم؟ خیر! پس ما منادی داریم، اما اولی الالباب کم داریم.
مخاطبان گرامی؛ برای مشاهده مشروح گزارش نشست با موضوع «ساحت تربیت اعتقادی، عبادی و اخلاقی» اینجا را انتخاب کنید.